گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.48K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
دولت‌شهرِ موازیِ” واسلاو هاول و
برنامه‌ی سازنده”‌‌‌  ماهاتما گاندی

دو نظریه‌ی مکمل برای تحول درونی، اجتماعی و سیاسی

در نوشته‌ی حاضر با دو پیشنهاد روبرو می‌شویم که انگار گم‌گشته‌‌های مایند. مایی که درمانده‌‌ مانده‌ایم و، دوره‌ می‌کنیم شب‌ را و روز را، … هنوز را.

فکر تهیه‌ی این مجموعه بعد از آن به نظر رسید که متن پیام تاریخیِ “حالا دیگر وقتِ شمردن جوجه‌هاست!” (گوگل و این‌جا) در آخر پاییز ۱۴۰۰ به قلم “فرهاد میثمی” (نک: گوگل) منتشر شد. این پیامْ درسی بزرگ به همه‌ی دل‌سوزانِ میهن می‌داد تا به فکر باشند، تامل و عمل صمیمانه کنند و احتیاطِ همزمان. این عمل می‌تواند از کوچک‌ترین رفتاری (رفتار و نه بحث‌وفحص) شروع شود که در راستای شجاعتِ اخلاقیِ فرد در رویارویی با رفتار شخصی و اجتماعیِ خود باشد تا برسد به رفتار برای تغییر اجتماعی که باز هم شجاعت می‌خواهد و این‌بار شجاعتِ مدنی. این شجاعتِ مدنی به معنای خطرکردن مطلق نباید باشد، اما حداقلِ هزینه‌‌ی شجاعانه را خواهان است.  
میثمی در این پیام اشاره‌ می‌کند به بهار عربی و نتایج آن را پس از ده سال می‌شمرد. از ذوق کردن و حسرت خوردن بعضی از هموطنان در آن روزها نسبت به سرنوشتِ قذافی یاد می‌کند و باز هم نتایج را برمی‌شمرد. به ما اخطار می‌دهد و راه هم نشان می‌دهد.
راهی که او به‌نظرش می‌رسد به‌کارگیریِ دو ابزار است:
– دولت‌شهر موازیِ (ساختارهای موازیِ) واسلاو هاول، کنش‌گر و سیاستمردِ چِک، و
برنامه‌ی سازنده‌ی گاندی.
هر دو مکملِ هم!
اما صدها اَسَف که این پیام در عرصه‌ی عمومی هیچ انعکاسی پیدا نکرد، عرصه‌‌ی جولانگاهِ مصلحین و اندیشمندانی که صاحب صدا و قلمی هستند، صاحب‌نظرانی که تریبون‌هایی دارند با مخاطبانی منتظر و چشم‌به‌راه.
انگار نه انگار! کسی از او و نظرش چیزی نگفت و نشنید. (نک: گوگل)
اما صدای او را باید شنید و در آن تامل کرد، تامل‌ کردنی!
برای ادای دین به این پیام، لازم شد تا مفهوم این دو ابزار برای مخاطبینِ احتمالیِ او کمی بازتر شود.
محصول کار را در زیر می‌بینید.
=============ه
 واسلاو هاول در شاهکار خود،‌ قدرتِ بی‌قدرتان (احسان کیانی‌خواه، فرهنگ نشر نو)، خواستار صداقت و صراحت اخلاقی است. او بارها از “سبزی فروش”ی مثال می‌زند که برگه‌ای را پشت ویترین‌اش زده: “کارگران جهان متحد شوید.” این برگه را اتحادیه‌ی سبزی فروشان به او تحویل داده و او هم آن را به پشت شیشه زده است، خون‌سرد و بدون هیچ واکنشی و البته که بی‌اعتقاد. هاول در کتاب بارها به درون سازوکارِ این عمل وارد می‌شود و رفتار فردِ اَتمیزه[۱] را در جامعه‌ی خود وارسی می‌کند. در نهایت از او اندکی و فقط اندکی شجاعت و صراحت و صداقت با خود و با جامعه می‌خواهد و بس.

هاول برای درمانِ درد جامعه‌ی پساتوتالیتر ایجاد دولت‌شهر موازی را پیشنهاد می‌دهد، پیشنهادی که لازمه‌اش شجاعت اخلاقی و مدنی است، البته همان‌طور که گفته شد با کمترین هزینه‌‌‌ای که شهروند باید بدهد. از طرفی او این درمان را با اقداماتِ پیشاسیاسی (و نه سیاسی) پیشنهاد می‌دهد و از سیاستِ سنتی برپایه‌ی کسب قدرت سیاسی در بالا دوری می‌کند.

گاندی هم این‌چنین نگاهی دارد. او به عملِ اخلاقیِ فرد نظر دارد. فرد را معطوف به اخلاق می‌خواهد. از او می‌خواهد که بر مبنای درک اخلاقیِ خود عمل (و نه بحث‌وفحص) کند و در برنامه‌ای شریک شود که هزینه‌بر است، اما با هزینه‌هایی کوچک اما موثر.
او برای درمان زخم‌‌های فردی و اجتماعی و حرکت در جهت ساتیاگراها (پایداری برای حقیقت)، “برنامه‌‌ی سازنده” را پیشنهاد می‌دهد و به آن هم عمل می‌کند. این برنامه در پیِ بهبودِ حال و روز فردی و اجتماعیِ مردم عادی است و نه در پیِ کسبِ قدرتِ سیاسی و عوض‌کردن سیاستمردانِ صدر نشینِ مثلا قهوه‌ای (هندی) به جای سفید.

اما دو نکته‌‌ی مهم که باید یادآوری کرد:

همان‌طور که خواهیم دید، گاندی در آخرین نوشته‌هایش رای به انحلال بزرگ‌ترین حزبِ محبوب خود می‌دهد که به معنای انحلال همه‌‌ی احزاب دیگر هم هست، قدرت‌مند‌ترین حزب هند که سال‌ها از او شنوایی داشته است، حزبی که سال‌ها مشورت او را در مسیر استقلال پذیرفته است. گاندی به این ترتیب نشان می‌دهد که از مدت‌ها قبل‌تر راهی دیگر را انتخاب و به آن عمل کرده بوده و حالا آخرین پیشنهادش را آشکارا علنی می‌کند که انحلال کامل احزاب و پی‌گیریِ برنامه‌ی سازنده است. او از  سالیان‌ِ سال پیشتر به دنبالِ عملی کردنِ “برنامه‌ی سازنده” بوده است و استقلالِ هند برای او فقط یک مشغله‌ی عارضی و حداکثر یک گامِ بسیار کوچک، اما نه فوری به سمتِ این برنامه بوده است. گاندی بارها و بارها یادآور شده بوده که ارباب قهوه‌ای با ارباب سفید فرقی ندارد، لذا او تغییر را ریشه‌ای تر از این تحولات ظاهری و صوری می‌دیده و می‌خواسته.
#برنامه سازنده
#دولت شهر موازی

دولت‌شهرِ موازی و برنامه‌ی سازنده (فرهاد میثمی)

ادامه در فرسته‌ی بعدی 👇👇👇
👍12