گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ نابودیِ کل زمین، خودویرانگریِ انسان و رابطه‌اش با طبیعتِ مغز او!
چیزی که فقط
عشق به بیگانگان
عشق به نیامدگان و
عشق به حقیقت
می‌تواند جلویش را بگیرد.

✳️درسی از "مدرسه‌ی زندگی فارسی" به همت آلن‌دو باتِن و ترجمه‌ی ایمانِ فانی

t.me/dr_iman_fani
✳️ آرنت و نوع جدیدی از جنایت‌کاران
===============ه



گفتگویی پس از کتاب "آیشمن در اورشلیم" با هانا آرنت انجام می‌شود که در این‌جا می‌آید.
او به نقد‌ها جواب می‌دهد و در ضمن نظریه‌اش را با بیانی دیگر در اختیار ما می‌گذارد.
اما نکته‌‌ی مهمی که از سخنان او می‌توان نتیجه گرفت، نقش نهاد‌ها و بوروکراسیِ عظیمی است که تقسیم کار به وجود می‌آورند و همه را تبدیل به "المامور کالمعذور" می کنند. در این جا همه سهمی از جنایت را به گردن دارند، اما همگی خود را مامور می‌دانند و تبرئه می‌کنند. این ها نوع جدیدی از جنایت‌کاران‌ اند که هر قدر به حاکمیت توتالیتر نزدیک می‌شویم تعداد و شدت مبتلایانِ این رذیلت بیشتر می شود.

هانا آرنت در کتاب خود به مسئله‌ی نبود قوه ی تخیل هم در مغز آیشمن اشاره کرده بود. یعنی نمی‌توانست خود را به جای قربانی بگذارد و این ضعف در صورتی که نهاد بزرگ ، و متمرکز و بوروکراتیک‌تر هم که باشد، دوریِ فاصله‌ای (زمانی، مکانی، و منزلتی و ...) امکان توجیه جنایت را برای جانی یا همکار جانی بیشتر می ‌کند.

✳️ حالا چاره در کجاست؟
این نسل هنوز هم در بسیاری از حکومت‌ها وجود دارند و کاملا خود را مبری از رذیلت می‌بینند و توجیه می‌کنند. یعنی حتی یکی شان را نمی توانی در دادگاه ببینی که از قانون و مردم طلبکار نباشد.

شاید یکی از چاره‌ها در تمرکززداییِ شدید از نهادهای بوروکراتیک و نفی تقسیمِ کار شدید باشد که در دولت-ملت‌ها رایج است، اما در خودگردانیِ محلی با شوراهای موثر و بوم‌گردانیِ آزادمَنِش نمی‌تواند و نباید که پا بگیرد.

✳️ هر چه که حاکمیت کوچک‌تر باشد، فردِ مامور با نتایج عملکرد خود بیشتر در تماس است (بحث فاصله در اخلاق عمومی) و از طرف دیگر رفتارش برای ناظران و مردم شفافیت بیشتری خواهد داشت (بحث حساب دهی و حساب کشی) ، به‌علاوه دستگاه حکمرانی بسیار کوچک است و از شوراهای کوچک مردم تشکیل می‌شود که نیازی به هزاران مامور معذورِ کور و کر و لال ندارند.

با هم، آخرین نظراتِ هانا آرنت را در این مصاحبه بخوانیم و بعد هم به سراغ کتاب ترجمه شده ی او برویم:

https://www.radiozamaneh.com/267581

#هانا آرنت
✳️ چرا موراکامی می دود؟
===============ه

مرور کتابِ " از دو که حرف کی زنم ، از چه حرف میزنم" نوشته هاروکی موراکامی نشر چشمه 1398


هاروکی موراکامی نویسنده و رمان نویس معاصر ژاپنی است که کتابهای او به 50 زبان ترجمه منتشر شده است. او برنده جایزه فرانس کافکا در سال 2006 و جایزه یومیوری در سال 1995 است. از مطرح ترین کتابهای او می توان به کافکا در کرانه، تعقیب گوسفند وحشی و جنگل نروژی اشاره کرد. کتاب "از دو که حرف کی زنم ، از چه حرف میزنم" در سال ۲۰۰۷ در ژاپن منتشر شده است . در ایران این کتاب توسط نشر چشمه در سال ۱۳۹۸ در ایران با ترجمه مجتبی ویسی به بازار کتاب عرضه شده است. ترجمه روان مجتبی ویسی و انسجام قابل قبول متن ترجمه شده، لذت خواندن کتاب را برای خوانندگان دو چندان می کند.
موراکامی در این کتاب یک زندگینامه خود نوشت را در قالبی غیر معمول ارایه می کند نویسنده دیدگاهش را در مورد نوشتن و نگاهش به زندگی را در کتاب به تصویر کشیده است. وی این دیدگاه را در چارچوب دویدن های مستمر و بی وقفه، در معنای تازه ای دریافته است. کتاب در فصل های خود به روایت های حضور متعدد موراکامی در مسابقات ماراتن پرداخته است. در خلال ماجرای هر مسابقه، موراکامی معنا و فلسفه زندگی خود را از تلاش های خستگی ناپذیر جسمی خود و انعکاس آن در حرفه اش به عنوان یک نویسنده، روایت می کند. او با پذیرش درد و رنج زندگی و مناسبات ناعادلانه در جهان پیرامون خود، زیستن را تلاش هر روزه خود در بالابردن سطح عملکردش در ماراتن و نویسندگی معنا می کند. نویسنده بارها به خواننده یادآور می شود که دونده بزرگی نیست و از یک چشمه استعداد بیکران و قریحه ناب در نوشتن برخوردار نمی باشد و آنچه دستاورد خود در زندگی می داند از رقابتی بدست آورده که آن را "رقابت با خود" نام نهاده است. او به زیبایی از وضعیت جسم و روان خود در جریان هر ماراتن به ویژه در لحظات پایانی آن می نویسد و پس از خاتمه هر مسابقه، نویسنده از مسیر تلاشی که برای رسیدن به خط پایان داشته و به درکی که از خود و دنیا دست یافته است با خواننده خود، به گفت و گو می نشیند! اوج این خودآگاهی را می توان در جملات پایانی که در توصیف حضورش در یک فوق ماراتن نوشته است، می توان مشاهده نمود. او رمز رستگاری در هر کار را توجه به سه راس مثلث استعداد، تمرکز و استمرار می داند، اما بارها به نقش ویژه استمرار و تمرکز در زندگی خود اشاره می کند. موراکامی زندگی را سرشار از برد و باخت ها می داند؛ او معتقد است " کیفیت درک و تجربه فرد را نمی توان با ملاک هایی چون رکورد او در مسابقه و یا مقامش سنجید، بلکه لحظه چشم گشودن و جریان سیال و رونده در محدوده این فعالیت، اساس کار است."
نویسنده در تعبیر ظریف دیگری که حکایت از توجه او به ارزش پیمایش مسیر در فلسفه معنای زندگی دارد، چنین اشاره می کند: "خط پایان فقط یک نشانه گذاری موقت است و اهمیت چندانی ندارد، مثل زندگیِ خود ماست. صرف وجود نقطه پایان بر معنامند بودن حیات دلالت نمی کند، فقط در حکم یک نشانه گذاری موقت است یا شاید استعاره ای غیر مستقیم برای ماهیت گذرای حیات."
او هنگامی که به دوران سالخوردگی خود می اندیشد، در نگاهی خیام گونه بر این باور است که "مبازره با زمان مهم نیست مهم تر از آن برای من لذت بخش تر کردن دقایق است... ارزش ها و لذت پدیده ها در نظر من نسبتی با اعدد و رقم ندارد."
کتاب اگر چه دارای خط داستانی و مولفه های معمول یک رمان نیست، اما خواننده را با بینش عمیق نویسنده ای بزرگ مانند موراکامی از زندگی و نوشتن آشنا می کند و افقی جدید پیش روی خوانندگان برای پذیرش واقعیت های جهان و تلاش موثر در جهت بهبود آن می گشاید.


✳️ علی علوی
دیماه 99
حلقه کتابخوانی شیراز
✳️ مرزهای دولت‌ساخته
================ه

"محدودیتی برای گستراندن خدمت‌مان به همسایگان‌مان در آن‌طرفِ مرزهای دولت-ساخته وجود ندارد. خدا هرگز آن مرزها را نساخت ." (گاندی، خودگردانیِ روستایی، ترجمه‌‌ی کشانی)

================ه

هرکجا مرز کشیدند، شما پُل بزنید

حرف «تهران» و «سمرقند» و «سرپُل» بزنید

هرکه از جنگ سخن گفت، بخندید بر او

حرف از پنجره‌ی رو به تحمل بزنید

نه بگویید به بت‌های سیاسی نه، نه!

روی گور همه‌ی تفرقه‌ها گُل بزنید

مشتی از خاک «بخارا» و گِل از «نیشابور»

با هم آرید و به مخروبه‌ی «کابل» بزنید

دختران قفس‌‌افتاده‌ی «پامیر» عزیز

گُلی از باغ خراسان به دوکاکل بزنید

جام از «بلخ» بیارید و شراب از «شیراز»

مستی هر دو جهان را به تغزل بزنید

هرکجا مرز… -ببخشید که تکرار آمد

فرض بر این که- کشیدند، دوتا پُل بزنید

(نجیب بارور)
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
https://ghkeshani.com/deathoflanguage/
✳️ نگذاریم زبان‌های مادری بمیرند!
================ه

دولت‌-ملت‌های متمرکز در سراسر جهان هر قدر که از مردم‌سالاری دورتر باشند برای بقای خود مجبورند که تنوع قومیت‌ها و زبان‌ها و تنوعِ انسانی را در سراسر حوزه‌ی نفوذ خود بیشتر نادیده بگیرند و همه‌ را به الگوی صادره از مرکز دعوت کنند.

زبانِ ملیِ صادره از رسانه‌های مرکز، همه را باید به یک زبان واحد دعوت ‌‌کند و از طرف دیگر به زبان‌های رایج مادری اقوام بی‌اعتنایی باید بکند. این‌ها با کشیدن مرزها دو کار می‌کنند: یکسان‌انگاری تنوع زبانی و قومی و هویتیِ شهروندان داخل قلمرو خود و از طرف دیگر جدا کردن همسایه‌گان طبیعی و واقعیِ دو طرف مرزها. نتیجه این که شهروندی یک‌سان و یک‌نواخت به‌وجود می‌آید.

چاره چه می‌تواند باشد؟
چاره‌ی دراز مدت، توزیع و پخشِ وسیع قدرتِ متمرکزشده در مرکز است.
اما چاره‌ی موقت، تلاش برای احترام گذاری به تنوع زبانی و قومی و هویتی همه‌ی شهروندان و زنده نگهداشتن آن‌ها است.

چاره‌ی عملی سازمان یونسکو برای احترام و زنده‌نگهداریِ این زبان‌ها در مقاله‌ی پیوست بالا، یادگیریِ و رواج سه زبانه‌گی است تا بتوانیم به زبان مادری‌مان، به زبانی “همسایه (ملی)” و زبانی بین‌المللی حرف بزنیم. حتی آموختن زبانی تهدیدشده‌ در مدارس، می‌تواند سامانه‌ای نجات‌بخش خلق ‌کند.
=================ه

در پیامی که برای ادمین کانال وزینِ "زبان‌های در خطر ایران" فرستادم نوشتم:
"دست مریزاد!

کار بسیار خطیری انجام می‌دهید چرا که به مخاطب می‌فهمانید همه‌ی اقوام ایرانی از طرف خود ما مردم باید به رسمیت شناخته بشوند و ما دلنگران صدمه‌دیدن هویت‌های همه‌‌ی این اقوام هستیم.
چون تلاش برای همه‌‌ی ایران است، نقش ضد نژادپرستانه و قوم پرستانه دارد.
موفق باشید."

در پاسخ نوشتند:
"سپاس از حضورتان و سپاس بسیار از دل‌گرمی که می‌دهید.
امید که در حفظ میراث و سرمایه زبانی و فرهنگی کشورمان، این کانال بتواند موثر باشد."

پاسخ دادم که:
"زنده باشید.

من خیلی به نکاتی که گفتید اهمیت می‌دهم و آن‌ها را نه تنها سرمایه‌ی اجتماعی می‌دانم، حتی به شکل ضمنی سرمایه ی اقتصادی هم می‌دانم.
همکاری بین قومیت‌ها وحدت در عین تنوع را رایج می‌کند.
اما بالاتر از این ها، چشم انداز صلح را درون این سرزمین روشن تر می‌کند."


✳️ کانالِ "زبان‌های در خطر ایران":

https://t.me/zabanhaye_darkhatare_IRAN

برای اطلاع بیشتر نگاه کنیدبه این فرسته:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4920
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✳️ قشر ضخیم دود در تهران -۱۳ دی ۱۳۹۹
=================ه

✳️ هر چه دولت-ملت متمرکزتر باشد، شهر‌های بزرگ بیشتری دارد. هر چه شهر بزرگ‌تر باشد، همه‌ی انواع آلودگی، اعم از فیزیکی، شیمیایی، بیولوژیک، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی بیشتر است!
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سه علامت عدم بلوغ عاطفی هیجانی
و سه راهکار رسیدن به پختگی و بلوغ

فایل کم حجم
@dr_iman_fani
Forwarded from هزار خط ناتمام
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
آیا برای متوقف کردن تغییرات اقلیمی خیلی دیر شده؟
#محیط_زیست، #گازهای_گلخانه‌ای، #Kurzgesagt

▪️مترجم: حمیدرضا بیدار
▫️لینک ویدئو در آپارات
🍂
Webinar_Dr_Kowsar_speech_note1.pdf
245.1 KB
Webinar_Dr_Kowsar_speech_note1.pdf
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
شرح مختصر کتاب سیل نفرین نیست👆
قیمت پشت جلد کتاب ۵۰.۰۰۰ تومان هست و با توجه به هزینه‌ای که انجمن پژوهشی احیای پایدار مناطق خشک کرده، وجه کتاب دوباره صرف پیشبرد امور فرهنگی و آموزش در حیطه محیط زیست خواهد شد.
Forwarded from Pupak Haghighi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
اهمیت آبخیزداری، دکتر پاک پرور، ۲۰ آذر ۱۳۹۹
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
✳️ 👆مباحثی که در گفتگوی آبخیز داری در پنج شنبه 20 آذر ساعت 19 قرار است مطرح شوند: 👆

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4892
T Ahrar
scheduled Zoom meeting. Topic: .....اهمیت آبخیزداری و Time: Dec 10, 2020 07:00 PM Tehran Join Zoom Meeting https://zoom.us/j/93052307707?pwd=NU1GUUc3dGhqYnJ5SjljbXJZMFZXZz09 Meeting ID: 930 5230 7707 Passcode: Hope
دوستان گرامی،
سرزمین ما یکی از سرزمین‌های بلاخیز از نظر طبیعی است. خشک و کم برف و باران هم هست. اگر بارانی هم ببارد بیشتر به صورت سیل در می‌آید که بلا به حساب می‌آید. این سیل‌ها بیشترین اثر خود را بر ضعیف‌ترین اقشار جامعه از جمله روستاییان و عشایر و حاشیه نشین‌ها می‌گذارند.

سیل باید مهار شود.
در گفتگوی آبخیزداری که با حضور دکتر پاک پرور در روز پنج‌شنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۹ برگزار شد، قرار بود که در مورد مباحث فرسته‌ی بالایی و مباحث فرسته‌‌ی پیوست صحبت شود.

سال‌هاست که ساختِ سد برای مهار سیلاب در همه‌ی جهان به زیر سئوال رفته است.

روشی که در این ۷ فرسته‌ی بالا مطرح می‌شود، مهار سیل و ریزش باران در همان مبدا یعنی شیب‌های بالا دستی است.

با این روش می‌توان سفره‌های آب زیرزمینیِ منطقه را تغذیه کرد و خود منطقه را هم سرسبز کرد و به بهبودِ حال مردمان هر سرزمینی کمک کرد، سرزمین‌هایی که به علت‌ همین سیل‌ها و خشکی‌ها آواره‌ی شهرهای بزرگ و کوچکِ آلوده شده اند.

به همین دلیل است که کتاب "سیل نفرین نیست" نوشته شده.

اما اجرای این کار در سراسر مناطق خشک این سرزمین محنت‌زده' از نهادی به اسم دولت به هیچ وجه ساخته نیست.

دولت جز کاغذبازی و حیف و میل و توجه به انواعِ "شبه‌مسائل" به جای توجه به "مسائل اصلیِ زندگی مردم و محرومان" کار دیگری برای‌مان نمی‌تواند بکند. او عاجز و بی‌میل و غافل است از انجام مهمترین مسئولیت‌هایی که مدعی انجام آن است.

برای انجام امثال این پروژه‌ها فقط عزم ملی، به اضافه‌ی جنبش ریزومی در تک‌تک اقامت‌گاه‌های انسانیِ کشور لازم است.
جنبشِ ریزومی یعنی حرکتِ مستقل همه‌جانبه در سراسر کشور بدون وابستگیِ الزامی به یک مرکز. یعنی همه‌ی ما از خواب بیدار شویم و در محیط بلافصل خود با همفکرانی چاره جویی کنیم برای این همه آبِ غافل‌گیر کننده‌ی هدر رونده ای که دچارش می‌شویم.

برای این کار منتظر هیچ دستی از غیب یا کمکی از سازمانی اداری نشویم. سنگ‌ها را با دستانِ جمع‌های دلسوز برداریم و چهره‌ی سرزمین‌مان را تغییر دهیم، همان‌طور که در گربایگان فسا و در البیضای بیابان عربستان انجام شده.
در البیضا بدون این که بولدوزری نقش آفرینی کند، سنگ‌ها را با دست جابه‌جا کرده‌اند و زمین را زنده کرده اند. (کلیپ البیضا هم در حال آماده شدن است.

اما آن‌چه که برای ما می‌ماند، حرکت، اول از نظر فکری است و بعد حرکت از نگاه عملی است، همراه با هم‌فکران، در محیط بلافصل و مستقل از هر گونه درخواست کمک از نهاد‌هایی که به هر دلیل ناتوان اند از خدمت‌رسانیِ وسیع و فراگیر.

در بهترین حالت‌ هم حوزه‌ی خدمت آن‌قدر بزرگ و متعدد است که همه‌ کس در همه‌جا می‌باید آستین بالا بزنند تا سرزمینی به این وسعت بتواند قدری احیا شود. این احیا، با دو سه پروژه «شدنی» نیست!
فیلمی که در "فرسته‌ی سوم" یعنی "طرح آبخوان داری با پخش سیلاب در گربایگان فارس" :آمده‌، اطلاعات تصویریِ مختصرتر و مفید‌تری از آن چه که انجام شده می‌تواند به بیننده بدهد.
باید امیدوار باشیم!