✳️ آرنت و نوع جدیدی از جنایتکاران
===============ه
گفتگویی پس از کتاب "آیشمن در اورشلیم" با هانا آرنت انجام میشود که در اینجا میآید.
او به نقدها جواب میدهد و در ضمن نظریهاش را با بیانی دیگر در اختیار ما میگذارد.
✅ اما نکتهی مهمی که از سخنان او میتوان نتیجه گرفت، نقش نهادها و بوروکراسیِ عظیمی است که تقسیم کار به وجود میآورند و همه را تبدیل به "المامور کالمعذور" می کنند. در این جا همه سهمی از جنایت را به گردن دارند، اما همگی خود را مامور میدانند و تبرئه میکنند. این ها نوع جدیدی از جنایتکاران اند که هر قدر به حاکمیت توتالیتر نزدیک میشویم تعداد و شدت مبتلایانِ این رذیلت بیشتر می شود.
✅ هانا آرنت در کتاب خود به مسئلهی نبود قوه ی تخیل هم در مغز آیشمن اشاره کرده بود. یعنی نمیتوانست خود را به جای قربانی بگذارد و این ضعف در صورتی که نهاد بزرگ ، و متمرکز و بوروکراتیکتر هم که باشد، دوریِ فاصلهای (زمانی، مکانی، و منزلتی و ...) امکان توجیه جنایت را برای جانی یا همکار جانی بیشتر می کند.
✳️ حالا چاره در کجاست؟
این نسل هنوز هم در بسیاری از حکومتها وجود دارند و کاملا خود را مبری از رذیلت میبینند و توجیه میکنند. یعنی حتی یکی شان را نمی توانی در دادگاه ببینی که از قانون و مردم طلبکار نباشد.
✅ شاید یکی از چارهها در تمرکززداییِ شدید از نهادهای بوروکراتیک و نفی تقسیمِ کار شدید باشد که در دولت-ملتها رایج است، اما در خودگردانیِ محلی با شوراهای موثر و بومگردانیِ آزادمَنِش نمیتواند و نباید که پا بگیرد.
✳️ هر چه که حاکمیت کوچکتر باشد، فردِ مامور با نتایج عملکرد خود بیشتر در تماس است (بحث فاصله در اخلاق عمومی) و از طرف دیگر رفتارش برای ناظران و مردم شفافیت بیشتری خواهد داشت (بحث حساب دهی و حساب کشی) ، بهعلاوه دستگاه حکمرانی بسیار کوچک است و از شوراهای کوچک مردم تشکیل میشود که نیازی به هزاران مامور معذورِ کور و کر و لال ندارند.
✅ با هم، آخرین نظراتِ هانا آرنت را در این مصاحبه بخوانیم و بعد هم به سراغ کتاب ترجمه شده ی او برویم:
https://www.radiozamaneh.com/267581
#هانا آرنت
===============ه
گفتگویی پس از کتاب "آیشمن در اورشلیم" با هانا آرنت انجام میشود که در اینجا میآید.
او به نقدها جواب میدهد و در ضمن نظریهاش را با بیانی دیگر در اختیار ما میگذارد.
✅ اما نکتهی مهمی که از سخنان او میتوان نتیجه گرفت، نقش نهادها و بوروکراسیِ عظیمی است که تقسیم کار به وجود میآورند و همه را تبدیل به "المامور کالمعذور" می کنند. در این جا همه سهمی از جنایت را به گردن دارند، اما همگی خود را مامور میدانند و تبرئه میکنند. این ها نوع جدیدی از جنایتکاران اند که هر قدر به حاکمیت توتالیتر نزدیک میشویم تعداد و شدت مبتلایانِ این رذیلت بیشتر می شود.
✅ هانا آرنت در کتاب خود به مسئلهی نبود قوه ی تخیل هم در مغز آیشمن اشاره کرده بود. یعنی نمیتوانست خود را به جای قربانی بگذارد و این ضعف در صورتی که نهاد بزرگ ، و متمرکز و بوروکراتیکتر هم که باشد، دوریِ فاصلهای (زمانی، مکانی، و منزلتی و ...) امکان توجیه جنایت را برای جانی یا همکار جانی بیشتر می کند.
✳️ حالا چاره در کجاست؟
این نسل هنوز هم در بسیاری از حکومتها وجود دارند و کاملا خود را مبری از رذیلت میبینند و توجیه میکنند. یعنی حتی یکی شان را نمی توانی در دادگاه ببینی که از قانون و مردم طلبکار نباشد.
✅ شاید یکی از چارهها در تمرکززداییِ شدید از نهادهای بوروکراتیک و نفی تقسیمِ کار شدید باشد که در دولت-ملتها رایج است، اما در خودگردانیِ محلی با شوراهای موثر و بومگردانیِ آزادمَنِش نمیتواند و نباید که پا بگیرد.
✳️ هر چه که حاکمیت کوچکتر باشد، فردِ مامور با نتایج عملکرد خود بیشتر در تماس است (بحث فاصله در اخلاق عمومی) و از طرف دیگر رفتارش برای ناظران و مردم شفافیت بیشتری خواهد داشت (بحث حساب دهی و حساب کشی) ، بهعلاوه دستگاه حکمرانی بسیار کوچک است و از شوراهای کوچک مردم تشکیل میشود که نیازی به هزاران مامور معذورِ کور و کر و لال ندارند.
✅ با هم، آخرین نظراتِ هانا آرنت را در این مصاحبه بخوانیم و بعد هم به سراغ کتاب ترجمه شده ی او برویم:
https://www.radiozamaneh.com/267581
#هانا آرنت
Radiozamaneh
گفتوگو با هانا آرنت: درباره نوع جدیدی از جنایتکاران
مضمون عمومی این گفتوگو تجربه فاشیسم و رفتار انسانها در موقعیت "مامور" بودن یا فشار و وسوسه برای "مأمور" شدن است.