گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
1.47K subscribers
1.02K photos
327 videos
194 files
1.67K links
این‌جا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملی‌تانْ مفید باشند.


در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.


کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi

t.me/ghkesh : تماس
Download Telegram
Forwarded from گاه‌ فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
Http://www.hamdamapp.com

همدم در موبایل همه ی زنان!

همدم چیست و به چه کار زنان می آید؟
مقدمه بیداد
پرویز مشکاتیان
مشامِ جان‌مان را کمی، و فقط کمی، تازه‌تر کنیم با:
«مقدمه ی بیداد»،
اثرِ جاودانه، تاثر برانگیز و کوبنده‌ی
پرویزِ مشکاتیان، در دهه ی 60


«چه ساز بود که در پرده می زد آن مطرب،
که عمر رفت و ...
هنوزم دِماغ پر ز هواست!»
معماری آبله‌روُ از کجا آمده؟
====================
استانِ خودمختارِ "گارْزِ"‌ی تَبّت، دریایی از منازل طلبه‌ها و پیروان بودایی در گردِ حوزه‌ی علمیه و صومعه‌ی لارونگ گار، عکس از بالای کوه، در غروب گرفته‌ شده. خیابان‌اش را ببینید و با خیابانی در دهلیِ کهنه مقایسه کنید. دهلیِ هندی که اقتصاددانانِ جریانْ‌غالب با شگفتی از معجزه‌ی اقتصادی‌اش در جهان حرف می‌زنند.

این نما، مجموعه‌ای بشری را نشان می‌دهد که خوب یا بد، به هویتی اشاره می‌کند. این معماری و نظم، خوب یا بد، پرچمی و تابلویی است و "نشان"ی! تبت، محکوم به حکومت و اقتداری خارجی یعنی چین است، اما می‌بینیم که معماری‌اش شباهتی به چینی که می‌شناسیم ندارد. یعنی می‌توان تسلیم به فرهنگِ غالبِ هیچ حکومتی نشد.

حالا مقایسه‌اش کنیم با معماریِ "آبله‌‌روُ"ی شهری (و جدیدا روستایی‌)مان. بی‌در و پیکر، با فرو رفتگی‌ها و برآمدگی‌هایی همچون سوراخ‌های آبله بر رخِ زیبا و بخشنده‌ی طبیعت. تقریبا می‌توان این معماری را در هر جای ایران دید و در هر جای سرزمین‌های بی‌سامانِ جهان، از مکزیکو سیتی گرفته تا قاهره تا دهلی و تا ...، چه در زورآبادنشین‌هایشان، چه در اعیان‌نشین‌ها. در اعیان نشین ها، حتی درست بلد نیستیم از بِهشت‌ِ بِوِرلی‌هیلزِ کالیفرنیای‌ عزیزمان کپیه بکنیم.

کانال گاه فرست


آیا این‌جا هم فقط دست "دولت" یا دستِ "دولت و ملت"ی در کار است؟
یا می‌توان خِرَدی جمعی را تصور کرد که در فرد فردِ یک ملت بیدار شود و کمترین عقلِ را به ‌کار بیندازد؟!
عکس را ببینید:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4339

(Photo by Yan Gaon, National Geographic, July 2017)
معماری آبله‌روُ از کجا آمده؟
====================
استانِ خودمختارِ "گارْزِ"‌ی تَبّت، دریایی از منازل طلبه‌ها و پیروان بودایی در گردِ حوزه‌ی علمیه و صومعه‌ی لارونگ گار، عکس از بالای کوه، در غروب گرفته‌ شده. خیابان‌اش را ببینید و با خیابانی در دهلیِ کهنه مقایسه کنید. دهلیِ هندی که اقتصاددانانِ جریانْ‌غالب با شگفتی از معجزه‌ی اقتصادی‌اش در جهان حرف می‌زنند.
(NGS, July 2017, Photo by Yan Gaon)


باقیِ داستان را در این‌جا بخوانید:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4338
از حمید نوحی تا ناسوت، تا لاهوت
========================
رفته‌بودم سراغ کتابفروشی‌ها، به دنبال کتاب ارزشمندِ ویل دورانت، معنای زندگی. رسیدم به کتابفروشی انتشار، همان که قرن‌ها پیش برای بعضی از ما حکم ناشر اول و آخر را داشت. یک سری کتاب جیبی دیدم خجولانه و کمی هم غریبانه در گوشه‌ای روی هم چیده. روی جلد، چهره‌ی آشنایی را نشان می‌داد، کارل مارکس، و با کمی دقت، چهره‌ی آشناتری را در زیر. عنوان را دیدم. تا حدودی حدس زدم. پشت کتاب و بعد هم تورقی...
شگفت زده شدم.
کاری در سطح جهانی، بی‌همتا در ایران و شاید در جهان.
------------------------
به اسمِ پدیدآور نگاه کردم. اسمی بود به‌نظرم آشنا.
می دانستم که در میان نام‌داران و نخبه‌گانِ غالب و مغلوب ندیده‌ام این اسم را. پس کجا دیده‌ام ...؟!
باز هم به متن برگشتم. به فصل آخر ... .
...
اوووه !
یادم افتاد: روند جدایی!
====================
باقیِ داستان در:

https://ghkeshani.com/frommaterialtospiritualworldhamidnouhi/
===============
آموزش=سیاست
سیاست=آموزش

بی تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
از حمید نوحی تا ناسوت، تا لاهوت
========================
رفته‌بودم سراغ کتابفروشی‌ها، به دنبال کتاب ارزشمندِ ویل دورانت، معنای زندگی. رسیدم به کتابفروشی انتشار، همان که قرن‌ها پیش برای بعضی از ما حکم ناشر اول و آخر را داشت. یک سری کتاب جیبی دیدم خجولانه و کمی هم غریبانه در گوشه‌ای روی هم چیده. روی جلد، چهره‌ی آشنایی را نشان می‌داد، کارل مارکس، و با کمی دقت، چهره‌ی آشناتری را در زیر. عنوان را دیدم. تا حدودی حدس زدم. پشت کتاب و بعد هم تورقی...
شگفت زده شدم.
کاری در سطح جهانی، بی‌همتا در ایران و شاید در جهان.
------------------------
به اسمِ پدیدآور نگاه کردم. اسمی بود به‌نظرم آشنا.
می دانستم که در میان نام‌داران و نخبه‌گانِ غالب و مغلوب ندیده‌ام این اسم را. پس کجا دیده‌ام ...؟!
باز هم به متن برگشتم. به فصل آخر ... .
...
اوووه !
یادم افتاد: روند جدایی!
====================
باقیِ داستان در:

https://ghkeshani.com/frommaterialtospiritualworldhamidnouhi
==============

آموزش=سیاست
سیاست=آموزش

بی تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
پیام صوتی محمدعلی موحد برای اول مهر
پیام محمدعلی موحد یکی از ذخایرِ مستقلِ فرهنگیِ این سرزمینِ غمین،

به مناسبت اول مهر 1398، خطاب به معلمان و ما و بعد از همه به دانش آموزان،
در بابِ
- تقویتِ پرسشگری و جستجوگری؛
- دوستی های دامنه دار و پایدار؛
- رقابت سالم؛ و
- شادی.

برای خواندن بقیه ی نوشته لطفا کلیک کنید:
http://t.me/gahferestghkeshani/4346
پیام محمدعلی موحد یکی از ذخایرِ مستقلِ فرهنگیِ این سرزمینِ غمین،

به مناسبت اول مهر 1398، خطاب به معلمان و ما و بعد از همه به دانش آموزان،
در بابِ
- تقویتِ پرسشگری و جستجوگری؛
- دوستی های دامنه دار و پایدار؛
- رقابت سالم؛ و
- شادی.
==========
محمدعلی موحد، 96 ساله، در چندین شاخه ی فکری می نویسد، حقوق، حقوقِ بشر، تاریخ نفت، مکتوبات کهن، و از همه مشهورتر در شمس شناسی و مولوی شناسیِ انتقادی تر و روش شناسانه تر.

اما او مترجم کتاب کوچک گیتا (عزیزترین و مشهورترین کتاب دینی هندوان) و «انرژی و عدالتِ» ایوان ایلیچ هم هست.
ایوان ایلیچ، متفکر اتریشی، منتقد توسعه ی انرژی برِ غربی-شمالی است.

او به جای نفتِ فسیلی و سایر منابع، انرژی ماهیچه ای را پیشنهاد می کند، و نتیجتا به کارآمدترین اختراع بشر از منظر علمِ فیزیک و سالم ترین اختراعِ دوران مدرن از دیدِ احترام به طبیعت و محیط زیست -بعد از اختراع چرخ- می رسد، یعنی به دوچرخه.

ایلیچ دوچرخه را منشاء حضور عدالت برای سفره های فرودستان هم می داند.

موحد این کتاب را در سفر کنفرانس نفتیِ اوپک! ترجمه می کند و دانشگاه صنعتیِ شریف (آریامهر) آن را در سال 1356 منتشر می کند. نکته هایی شگفت!
=============
پیام صوتی محمدعلی موحد

(این پیام در اول مهر 1398 در مدرسه موحد تبریز و در مدارس آذربایجان پخش شد):
http://t.me/gahferestghkeshani/4345
=============

برای اطلاع بیشتر از
- موحد، نک: محمدعلی موحد، ویکی پدیا؛
- ایوان ایلیچ، نک: سایتِ «مجله یوتوپیا» و سایت عدم خشونت؛
- گیتا، انتشارات خوارزمی؛
- «انرژی و عدالت»، نشر نو.
جداکردنِ صلح از توسعه
=================
روزبه فیض (در «مجله یوتوپیا») با ترجمه هایشْ از ایوان ایلیچ مکررا یاد می کند، یعنی از همان کس که محمدعلی موحد هم «انرژی و عدالت» او را سال ها پیش ترجمه می کند (نک: فرسته ی بالا).
مترجمِ نوشته، یادآوری زیر را با دغدغه مندی اضافه می کند که:

«اگر شما هم مانندِ ما معتقدید که نقدِ عمیقِ ایلیچ از مفهومِ توسعه‌ی مدرنْ حاوی نکته‌های کلیدی و مهمی برای درکِ تقریباً همه‌ی پدیده‌های معاصر به ویژه بحران‌های اجتماعی، سیاسی و اکولوژیک جهان‌گستر است، لطفاً با مطالعه‌ی دقیقِ متن، پیشنهاد معادل‌های فارسی بهتر برای اصطلاحات انگلیسی یا لاتین به ما، و همخوان کردن کامل یا خلاصه‌ی متن در شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های شخصی خود، ما را در گسترشِ این مفاهیم در جامعه یاری کنید.»



ایوان ایلیچ فیلسوف اتریشی، کشیشِ کاتولیک و یک منتقد اجتماعی سرسخت بود که درباره‌ی نهادهای فرهنگِ معاصرِ غرب و تأثیرِ آن‌ها بر آموزش، پزشکی، کار، مصرفِ انرژی، حمل و نقل و توسعه‌ی اقتصادی کتاب‌های متعددی نوشته است.

شناخت ایوان ایلیچ برای جامعه ی فارسی زبان یک «باید» است، مخصوصا برای آنان که می خواهند آستینی بالا بزنند!

با هم می خوانیم:

http://eco-literacy.net/de-linking-peace-and-development-illich/

کانال روزبه فیض

کانال مجله یوتوپیا (نکته ی عبرت آموز برای ما این است که کانالی که همه ی نوشته هایشْ محصولِ کار جدی، وسواسِ حرفه ای، دغدغه ی دیگرخواهانه ی جدی و از همه مهم تر، خودداری از پر حرفی است، فقط 173 عضو دارد و در عوض، بعضی فعالانِ شومَن و سلبریتیِ توسعه و محیط زیست، سیاست، اقتصاد، فلسفیدن، دین سُرایی و ... اند که رسانه هایشان مشغول شلنگ تخته انداختن اند و پر مشتری!

دقیقا، آن صداهایی که به ریشه ها و کمی دور تر از نوک بینی ها و دور تر از مدِ روز اشاره می کنند، بی مخاطب می مانند!
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
جداکردنِ صلح از توسعه ================= روزبه فیض (در «مجله یوتوپیا») با ترجمه هایشْ از ایوان ایلیچ مکررا یاد می کند، یعنی از همان کس که محمدعلی موحد هم «انرژی و عدالت» او را سال ها پیش ترجمه می کند (نک: فرسته ی بالا). مترجمِ نوشته، یادآوری زیر را با دغدغه…
تحصیلات برای چیست؟

فرسته ی پیوست بالا به ریشه نگری نوشته های مجله یوتوپیا اشاره کرده بود.

برای نمونه، نوشته ی زیر را با هم مرور می کنیم که به روشنی و از روی دلیل، پنبه ی چندین اسطوره ی مدرن را می زند و خوابِ «با سوات ها»، روشنفکرانِ کیلویی و تولید انبوه، و طرفدارانِ سلطه ی «فضل سالاران»* را در سراسر جهان آشفته می کند، ...
خوابِ عمیقِ ما را که صد البته!

(آدم وقتی این نوشته را تمام می کند به یاد کلام حافظ می افتد که:
تو خود حجابِ خودیْ حافظ!
از میان برخیز!)

نوشته‌ْ راه حل هم پیشنهاد می کند، راه حل ها هم پر تامل اند.
با هم می خوانیم اش:

http://eco-literacy.net/what-is-education-for/

* برای آشنایی با فضل سالاری،
نک: «تامل بازتابی و هرمنوتیک» در گوگل
=============
سیاست=آموزش
آموزش=سیاست
بی تفاوت نمانیم، به اشتراک بگذاریم!
OrwellLife.pdf
1.8 MB
زندگیِ جرج اورول

اورول رمان‌نویس و مقاله‌نویسِ نامداری است، اعماقِ فقر را هم با پوست و گوشت لمس کرده‌است، و تا آخرین دم هم به این ادراکِ خود وفادار می‌ماند.
کمی از پژوهشِ برجسته‌ی میدانیِ او در فقر و فلاکت در این‌ آدرس روایت شده‌است:
https://ghkeshani.com/orwellasanindepthfieldresearcher/
او مقاله‌نویسی حرفه‌ای هم بود، پنج مقاله‌ی برجسته‌ی او در تاریخ ادبیاتِ انگلیس شهرت دارند. یکی از آن‌ها "تاملاتی بر گاندی" است که آن هم در دسترس است:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4352

اورول، قلعه‌ی حیوانات را عمداً طوری نوشته که هر بچه‌‌‌ی دبستانی، در هر کوره‌‌ده و شهری در سراسرِ جهان بتواند بخواند و بفهمد و مترِ دیکتاتوری و تمامیت خواهی را بتواند در مورد خود و دیگران و حکومت‌ها به‌‌کار ببرد.
نام‌اش گرامی باد با این خدمت‌اش به بشریت!
RefelectionsOnGandhiOrwell.pdf
368.4 KB
مهاتما گاندی از نگاه اورول
==============
امروز دوم اکتبر است، روز تولد مهاتما گاندی.
معمولا رسم است در این نوع مناسبت‌ها، مدحی بگوییم و بشنویم،
اما همیشه، شنیدنِ نقد، سودمندتر است، برای مخاطبین و مریدانِ احتمالی. پس نقدی بخوانیم از جرج اورولِ رمان‌نویس که حداقل دو کارش خیلی شهرت دارند:
"قلعه حیوانات" و "هزار و نهصد و هشتاد و چهار".

جرج اورول، این رمان‌نویسِ متفکر و موشکاف، اما بدبین به اصحاب و اربابِ دین، می‌خواهد پنبه‌‌ی قدسیتِ گاندی را در این نوشته بزند.

خوشا گاندی که پنبه‌اش را کسی مثل اورول بزند، صمیمانه، بی‌رحمانه و بی‌رودرواسی!

اما اورول، مثل بیشترِ عامه و اهل سیاست، نگاه و نقدش متوجه‌ی شخصیتِ سیاسی-قدسیِ گاندی است و نه وجه اصلیِ شخصیتِ او، که رضایت و رستگاریِ شخصی از راه آزادسازی و توانمندسازیِ فرودستان بوده، همان چیزی که گاندی در کتاب سارودایا و کتاب خودگردانیِ روستایی به‌دنبال آن بود.


مقاله ی بالا پیوستی است بر کتاب «گاندی، گونه ای زندگی»، ترجمه غلامعلی کشانی، نشر قطره.


کتاب سارودایا:
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4310

زندگیِِ جرج اورول:

https://t.me/GahFerestGhKeshani/4351
آدابکده چه می‌گوید؟
==================

چندین سال پیش با این سایت آشنا شدم،
فضایی بی‌سروصدا که خاموشانه سعی دارد شمعی در تاریکیِ دهشت‌زای جغرافیایی و تاریخیِ ما روشن کند، برای خود و برای همسایه.

آدابکده، تلاش دارد با سنجیدگیْ بذرِ "درستی" بیفشاند. و این تنها کاری است که از دست ما برمی‌آید:
درستکار‌تر باشیم و درست بذر بپاشیم، آن‌هم بذر درست را:

رخصتِ زیستن را دست‌بسته دهان‌بسته نگذریم،
دست و دهان بسته نگذریم،
و منظرِ جهان را تنها از رخنه‌ی تنگ‌چشمیِ‌ حصارِ شرارت نبینیم،

... پس درختی می‌نشانیم برای فردا، با بذری که امروز نثار زمین می‌کنیم.
بیکار نمی‌نشینیم، دست بسته، پا بسته، دست و پا بسته، دهان بسته! *
اما باقی را به جریان آن تاریخ و این جغرافیای بیرونی می‌سپریم تا چه پیش‌آید:
===============================
در سایت آدابکده می‌خواهیم چه‌کار کنیم؟

حتماً شما هم در جاهای گوناگون با مشكلات رفتاری بسیاری مواجه شده اید. منظورهمان قوانین نانوشته اخلاقی هستند كه اگر رعایت نشوند، پیگرد قانونی ندارند، ولی با تامل، و حتی بدون تامل، می توان فهمید كه درست نیستند. این مشكلات اخلاقی، گفتاری، رفتاری و معاشرتی، شاید در ابتدا بسیار ساده و بی اهمیت به نظر بیایند، اما تاثیرات بسیار عمیقی در زندگی فردی و اجتماعی می گذارند.
نمی خواهیم شعار بدهیم یا كار دینی و سیاسی بكنیم ، فقط و فقط می خواهیم بگوییم كه با یكدیگر،با شهرمان و طبیعت چگونه برخورد كنیم. البته همه چیز را همگان دانند و ما هم مدعی نیستیم همه چیز را می دانیم . بنابراین، نه می خواهیم و نه می توانیم دیگران را نصیحت كنیم .
سایت آدابكده می كوشد ریزه كاریهای اخلاقی را، بدون ورود به مباحث پیچیده، بازگو كند و چیزهایی را كه به نظر نادرست می رسند، منعكس سازد و درستشان را پیشنهاد دهد. از شما نیز دعوت می كنیم نظرها، تجربه ها ، دیده ها ،شنیده ها و دانسته های مربوط به این مباحث را (به صورت ساده) برای ما بنویسید.
ما معتقدیم كه این كار جمعی ، سرانجام، ادب جمعی و اخلاق اجتماعی و فردی ما را ارتقا خواهد داد تا به تدریج در جامعه ای کم تنش تر و با روانی سالم تر زندگی کنیم:

http://www.adabkadeh.com

*وام گرفته از احمدشاملو.
======================
بی‌تفاوت نمانیم، منتشر کنیم.
سیاست=آموزش
آموزش=سیاست
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چخوفْ از ما بی عرضه ها می گوید!
===============
آنتون چخوف، نمایشنامه‌‌نویسِ نامدارِ روس، شخصا محبوبِ تولستوی، این تجسمِ روحِ دهقانانِ روس بود. به چخوف می‌گفت تو قلبی از طلا داری، اما آدم‌های نمایش‌ات نمی‌دانند به‌کجا بروند. در هر صورت، هر دو هنرمند اعماقِ جامعه را می‌کاویدند و به سطح می‌آوردند، به زبانی ساده، طوری که همه بفهمند.
اما در کلیپِ بی‌عرضه، با "تیپ"ی برخورد می‌کنیم که در زندگیِ روزمره‌ی خود آن را در خود کاملا مجسم می‌بینیم.

اگر بتوانی واقعیتی را که همه، هر روزه می‌بینند -اما بازگو نمی‌کنند یا ناتوانند از بازگویی- به شکلی زیباتر و کامل‌تر و درست‌تر ارائه کنی هنر کرده‌ای. این‌جاست که هنرِ چخوف در نمایش بالا به میدان می‌آید و ما را مبهوتِ آینه‌ورزیِ خود می‌کند.
====================
کانالِ ارزنده‌ی «راهی به رهایی»، تلاش می‌کند در حدِ خود چراغی برافروزد، چراغی برای تامل‌ورزیِ بیشتر. باشد تا از شعله‌اش شمعی برای خود، و برای همسایه بیفروزیم:


@rahi_be_rahaei II @gahferestghkeshani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
از گاندی تا ایلیچ تا لیپمن و ... تا وهاب‌زاده
========================
گاندی، برای کودکان ترکیبِ دست‌ورزی، مغزورزی و روح‌ورزی را اساس آموزش می‌دانست.
پائولو فریره، آموزش برای زیستن را اساس انقلابِ در آموزش می‌دانست.
ایوان‌ ایلیچ، کار در کنارِ آموزش را برای کودکان ۱۴ سال به بالا یک باید می‌دانست.

و عبدالحسینِ وهابزاده در ایران آستین بالا زد و آغازگرِ تاسیسِ چندین و چند مدرسه‌ی طبیعت شد که فعلا با یک فتوا تعطیل شده‌اند.

همه‌ی این معلمانِ جِدی، بر نفی مدرسه‌محوری و مدرسه‌نشینیِ کودکان‌مان انگشت گذاشتند، اما کو گوشِ شنوایِ خودِ ما!؟
ملتی که خود‌خواسته، تن به وضع موجود می‌دهد و خرواری از دکتراهای تولید‌انبوه رویِ هم تلنبار می‌کند و باز هم انتظار دارد که اتفاقِ خوشی برای‌اش بیفتد، انتظاری بیهوده می‌برد،
تغییر را باید از خود شروع کرد، از انتظاراتِ خود و از تصمیم‌های خود برای خود و فرزندِ خود.

ویدئویی را ببینیم که روایت‌گرِ هزینه‌دادن و اقدامِ شجاعانه است برای تغییرِ مسیرِ خود و نسل بعد‌!

متن کامل در :👇
https://t.me/GahFerestGhKeshani/4357
از گاندی تا ایلیچ تا لیپمن و ... تا وهاب‌زاده
========================
گاندی، برای کودکان ترکیبِ دست‌ورزی، مغزورزی و روح‌ورزی را اساس آموزش می‌دانست.

پائولو فریره، آموزش برای زیستن را اساس انقلابِ در آموزش می‌دانست.

ایوان‌ ایلیچ، مدرسه‌زدایی از جامعه و کارِ سبکِ فرح بخش در کنارِ آموزش را برای کودکان ۱۴ سال به بالا یک «باید» می‌دانست.

مجیدِ رهنما از آنانی بود که به بی‌محتواییِ آموزش‌هایی انتقاد می‌کردند که بی‌ارتباط با مهارت‌های واقعی زیستن بودند.

مَتیو لیپمن، تلاش کرد تا از همان کودکی، مغز ورزی و فلسفه ورزیِ آزادانه را جزو زندگیِ واقعیِ کودکان و بالغانِ فردا کند.

پیتر گِرِی، تلاش کرده که بازیِ آزادانه و رهای کودک را برای یادگیریِ آزاد به خدمت بگیرد.

گواِستا فرامِ سوئدی تلاش کرد تا آموزشِ رسمیِ کودک را در طبیعت و با طبیعت رایج کند.

و عبدالحسینِ وهابزاده در امتداد مفاهیمِ کتابِ "بهارِ خاموش"، در ایران آستین بالا زد و آغازگرِ تاسیسِ چندین و چند مدرسه‌ی طبیعت شد که فعلا با یک حکم تعطیل شده‌اند.

همه‌ی این معلمانِ جِدی، بر نفی مدرسه‌محوری و مدرسه‌نشینیِ کودکان‌مان انگشت گذاشتند، اما کو گوشِ شنوایِ خودِ ما!؟

ملتی که خود‌خواسته، تن به وضع موجود می‌دهد و خرواری از دکتراهای تولید‌انبوه رویِ هم تلنبار می‌کند و باز هم انتظار دارد که اتفاقِ خوشی برای‌اش بیفتد، انتظاری بیهوده می‌برد.

چشم انتظار بهبود بودن از «اولیاء بسیار محترم امور» و ظهور منجی در این عرصه، نه مطلوب است و نه ممکن؛
از این امامزاده فقط باید انتظار داشت کورِمان نکند.

تغییر را باید از خود شروع کرد، از انتظاراتِ خود و از تصمیم‌های خود برای خود و فرزندِ خود، در سراسر این سرزمین و در هر خانه، با نگاهی «ریزوم وار».*

ویدئویی را ببینیم که روایت‌گرِ خلاقیت، هزینه‌دادن و اقدامِ شجاعانه در آموزش کودک است برای تغییرِ مسیرِ خود و نسل بعد‌! 👇


https://t.me/GahFerestGhKeshani/4356

*برای آشنایی با ریزوم، نک: ویکی پدیا؛
نک: گوگل (ژیل دلوز، ریزوم)

# زایمان ، کودک ، قابله ، دست‌‌ورزی ، مدرسه محوری ، آموزش در طبیعت ، گوسفند
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
از گاندی تا ایلیچ تا لیپمن و ... تا وهاب‌زاده ======================== گاندی، برای کودکان ترکیبِ دست‌ورزی، مغزورزی و روح‌ورزی را اساس آموزش می‌دانست. پائولو فریره، آموزش برای زیستن را اساس انقلابِ در آموزش می‌دانست. ایوان‌ ایلیچ، مدرسه‌زدایی از جامعه و…
☑️ مدرسه‌زدایی یا مدرسه‌محوری؟
کدام سیستم آموزشی؟

🔹 گفت‌وشنود درباره آموزش‌وپرورش به بهانه طرح نمایندگان مجلس برای حذف انحصار آموزشِ زبان انگلیسی

🔹 مروری بر اندیشه‌های ایوان ایلیچ، گاندی، مجید رهنما، بیل گیتس، ویلیام گلاسر و آکادمی‌خان درباره مدرسه و آموزش‌وپرورش

در
📢 #گفت‌_و_شنود_اقتصادی
🔘 نشست شماره ۲۰۱
🗓 سه‌شنبه ۲۳ مهر ۱۳۹۸
۶ تا ۹ عصر در #کافه_دیالوگ

☑️ بخش مهمی از منبع تأمین مالی برای مدارس و دانشگاه‌ها، بودجه دولت است و منبع تامین مالی برای دولت‌ها مالیات‌هایی است که از ملت گرفته می‌شود. این عدد در سال ۱۳۹۸ حدود یک پنجم بودجه عمومی کشور یعنی حدود هشتاد هزار میلیارد تومان است. این هزینه‌ی هنگفت چه نتایجی دارد؟ آیا مالیات‌دهندگان برای چنین هزینه‌ی هنگفتی رضایت دارند؟

☑️ سوال مهم‌تر اینکه چرا همه باید در مدارسی متحدالشکل و یکنواخت‌شده آموزش ببینند؟ چه آلترناتیوهایی وجود دارد؟

☑️ در ۲۰۱‌اُمین نشست از سلسله دورهمی‌های #گفت‌_و_شنود_اقتصادی درباره مدرسه ‌محوری یا مدرسه‌زدایی و نظام‌های آلترناتیو گفت‌وگو می‌کنیم.

@MortezaaKazemii
۰۹۱۳۴۰۲۰۹۲۲
🔹
کانال #گفت‌_و_شنود_اقتصادی
@economictalk
🔸
📍 آدرس: ونک، ابتدای حقانی، بین گاندی و جهان‌کودک، پلاک ۴۰، مرکز رشد علوم انسانی، طبقه پایین، خانه رویداد خرد، کافه دیالوگ

☑️ نشست‌های کافه دیالوگ مستقل و گفت‌وگو محور و در فضایی دوستانه با حالت کافه‌نشینی برگزار می‌شود. ورود برای همه آزاد و نیاز به ثبت‌نام نیست. هر نفر ده هزار تومان برای هزینه مکان پرداخت می‌کنیم و برای پذیرایی مطابق با منوی کافه سفارش می‌دهیم.

برنامه‌های گفت‌وگومحور #کافه_دیالوگ را در تلگرام و اینستاگرام پیگیری کنید👇
@KafehDialog
جامعه ی شکوفا و...

مدرسه زدایی یا مدرسه محوری؟
اما کدام مدرسه و کدام جامعه؟

دو فرسته ی بالا 👆 با هم مرتبط اند.
در این برنامه های کافه دیالوگ تلاش می شود بدون تصریح به آموزش و بدون «صدر و ذیل و جلوس»، گفتگوهایی آزاد و بر حسب علاقه ی شرکت کننده انجام گیرد که حاصل اش می تواند آموزش باشد،
آموزشی از جنسِ ایوان ایلیچی و فریره ای!

نگاهی دوباره به فرسته های بالا👇

http://t.me/gahferestghkeshani/4357

http://t.me/gahferestghkeshani/4358
گاه‌ فرست غلامعلی کشانی
Http://www.hamdamapp.com همدم در موبایل همه ی زنان! همدم چیست و به چه کار زنان می آید؟
«خانه ی امن» ، در کنارِ «ترنج» و «همدم» ، برای زنان
================
خانه‌ امن برای زنان:
خانه‌ی امن را به همه‌ی زنان،
دهان به دهان،
تلگرام به تلگرام
خبر دهید.
منفعت همگانی دارد،
هم برای دختران‌تان،
هم برای مادران‌تان،
هم برای خواهران‌تان،
هم برای پسران‌تان،
هم برای پدران‌تان
و هم برای برادران‌تان!

===============
ترنج و همدم، بالاتر معرفی شده اند، به پیوست همین فرسته.

http://www.khanehamn.org/