نَهُفت وفرود،از شاهکاری همیشه تازه و تکان دهنده،
راویِ آواری بزرگ، در روزگارانی تلخ تر از زهر:
از «نی نوا»! ☝️
اثر هنرمندی که هیچ لقبی برای خود از مردم برنتابید، جز :
«حسین علی زاده» !
فروتنی را باید از اینان آموخت ...
☝️
راویِ آواری بزرگ، در روزگارانی تلخ تر از زهر:
از «نی نوا»! ☝️
اثر هنرمندی که هیچ لقبی برای خود از مردم برنتابید، جز :
«حسین علی زاده» !
فروتنی را باید از اینان آموخت ...
☝️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حزب باد!
آیا مطمئنیم که خودِ خودِ ما هم جزو اینها نیستیم؟!
لابد باید دلایل محکمی برای خودمان داشته باشیم.
(آرم فارسی گوشهی کادر با این کانال بیارتباط است.)
t.me/GahFerestGhKeshani
آیا مطمئنیم که خودِ خودِ ما هم جزو اینها نیستیم؟!
لابد باید دلایل محکمی برای خودمان داشته باشیم.
(آرم فارسی گوشهی کادر با این کانال بیارتباط است.)
t.me/GahFerestGhKeshani
-عدم قطعیت،
-ارتفاع شکوهناک فروتنی، و
- بی هراسی از دانستن، و جسارت کشف راههای نو،
سه کلید از کلیدهایِ معضل آموختناند!
آیا من و ما و ملت ما آموزشپذیر بودهایم؟
t.me/gahferestghkeshani
-ارتفاع شکوهناک فروتنی، و
- بی هراسی از دانستن، و جسارت کشف راههای نو،
سه کلید از کلیدهایِ معضل آموختناند!
آیا من و ما و ملت ما آموزشپذیر بودهایم؟
t.me/gahferestghkeshani
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
🍂 چگونه بازماندگان شما را فریب میدهند؟
✍️ #فرزاد_مینویی
🔅در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
🔅برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
🔅آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
🔅سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
🔅می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
🔅من در مقاله زیر نشان می دهم چطور کتاب های موفقیت مانند "از خوب به عالی" جیم کالینز به طور سیستماتیک دارای خطا هستند...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → 3danet.ir/eNWno
🌾 @sedanet | @Analica
✍️ #فرزاد_مینویی
🔅در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی هوایی انگلستان و آمریکا به دنبال کاهش تلفات بمب افکن های خود بودند. رهبران نظامی به این نتیجه رسیده بودند که باید زره تقویتی بیشتری به هواپیماهای خود اضافه کنند تا آنها را در برابر آتش ضدهوایی و جنگندهها حفاظت کند؛ اما افزودن زره به همه قسمتهای هواپیما امکانپذیر نبود و سرعت آن را کم میکرد؛ بنابراین آنان باید تصمیم میگرفتند که به کدام قسمتهای هواپیما زره بیفزایند.
🔅برای این منظور آنان شروع به جمع آوری داده کردند. پس از هر مأموریت هواپیماهایی را که بازگشته بودند بهدقت بررسی می کردند و تعداد آسیبهای ناشی از ترکشها و گلولهها و جای آنها را روی هواپیما مشخص می کردند. بهتدریج معلوم شد الگوی خاصی در توزیع آسیبها روی هواپیما وجود دارد. بیشتر آسیبها روی ناحیه بال و بدنه هواپیما بود. بر این اساس کارشناسان نظامی نتیجهگیری کردند ازآنجاکه بیشترین گلولهها به نواحی بال و بدنه هواپیما اصابت کرده پس این قسمتها نیازمند زره حفاظتی بیشتر هستند. در نگاه اول این نتیجهگیری درست به نظر میرسد.
🔅آبراهام والد با این نتیجهگیری کاملاً مخالف بود. او جزء ریاضیدانی بود که در جنگ جهانی دوم برای ارتش آمریکا کار میکرد. والد نشان داد که خطای مهمی در تحلیلها صورت گرفته چراکه نتیجهگیری تنها بر اساس دادههای هواپیماهایی است که از مأموریت بازگشتهاند؛ اما در مورد هواپیماهایی که در طول مأموریت سقوط کردند، چه میدانیم؟ او نشان داد که دقیقاً برعکس، آن قسمتهایی از هواپیما نیاز به حفاظت دارند که کمترین اصابت را داشتهاند. درواقع نقاط آسیب در هواپیماهای بازگشتی بیانگر آن است که اگر هواپیما در این نقاط هدف قرار داده شود، با احتمال بیشتری میتواند سالم بازگردد. پیشنهادهای والد در عمل به بهبود نرخ برگشت هواپیماها کمک کرد.
🔅سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید و آنهایی را که نتوانستند عبور کنند، عمدتاً به این خاطر که دیگر قابلمشاهده نیستند، نادیده بگیرید.
🔅می خواهید استیو جابز بعدی باشید؟ از دانشگاه انصراف بدهید و با یکی از رفقای خود در گاراژ خانه پدری یک کسب و کار راه بیندازید! اما چند نفر مدل استیو جابز را جلو رفتند و شکست خوردند؟ کسی نمی داند، درباره آنها کتابی نوشته نمی شود کسی آنها را نمی بیند. اما براساس اتحادیه سرمایه گذاران خطرپذیر آمریکا تنها 13 درصد استارتاپ ها به مرحله عرضه سهام خود در بورس می رسند یا می توانند آن را بفروش برسانند.
🔅من در مقاله زیر نشان می دهم چطور کتاب های موفقیت مانند "از خوب به عالی" جیم کالینز به طور سیستماتیک دارای خطا هستند...
متن کامل این نوشتار👇
✨ → 3danet.ir/eNWno
🌾 @sedanet | @Analica
صدانت
چگونه بازماندگان شما را فریب میدهند؟ • صدانت
سوگیری بازماندگی (Survival Bias) یک خطا در استدلال است و زمانی پیش میآید که تنها بر روی افراد یا چیزهایی که از یک فرآیند انتخاب گذشتهاند، تمرکز کنید ...
سوگیری بازماندگی چیست؟👆
خود شما، آیا تا بحال چندین بار از کشف یک راه حل نهایی برای فلان یا بَهمان مشکل بشری باخبر شده اید؟ (اعم از مشکلی در آشپزخانه تا مشکلی در جوّ، تا درمان دردی بی درمان، یا مشکلی سیاسی و...)
راوی و مدعی (چه کتاب باشد، چه مرید، یا خود مراد یا کاشف)، مواردی از موفقیت راه حل را به شما نشان می دهد.
و ما هم در جواب، لابد می گوییم : «اُوه، چه عالی!»
مثلا ادعای شفایابیِ زایران بیمارِ قبیله ای در کوه های آند.
مدعی، یک یا ده مورد پشت سر هم نشان تان می دهد که شفا پیدا کرده اند.
او، اما صحبتی نمی کند از ده ها هزار نفر دیگر، که همان راه حل را امتحان کرده اند و جوابی نگرفته اند و اوضاع شان هم شاید بدتر شده باشد.
آدم های بحران زده، خودشان دوست دارند که قسمت اول و شیرین ماجرا را بشنوند.
مدعی هم که از خدا خواسته، کارش این است که قسمت دوم ماجرا را زیر فرش، جارو کند.
پس می ماند هشیاریِ آدم بحران زده و احتیاط کاری و سنجیده کاری اش.
این که فیدل کاسترو و چه گوارا و ژنرال جیاپ، در فلان جاها، احتمالا به جایی رسیدند، دلیلی شد برای توسل به این امامزاده در خیلی جاهای دیگر،
اما معجزه که نه، بل مصیبت هایی حاصل شد که کمابیش از آن هاباخبریم.
________
t.me/gahferestghkeshani
________
فرسته ی بالا، «گیر» این مغلطه ی روانی-استدلالی- اجتماعی را می خواهد برای ما باز کند.
«گیر»ی که برای اهل فن، شناخته شده است.
شاید ما هم بهتر بشناسیم اش:
سوگیریِ بازماندگی!
👆👆👆
خود شما، آیا تا بحال چندین بار از کشف یک راه حل نهایی برای فلان یا بَهمان مشکل بشری باخبر شده اید؟ (اعم از مشکلی در آشپزخانه تا مشکلی در جوّ، تا درمان دردی بی درمان، یا مشکلی سیاسی و...)
راوی و مدعی (چه کتاب باشد، چه مرید، یا خود مراد یا کاشف)، مواردی از موفقیت راه حل را به شما نشان می دهد.
و ما هم در جواب، لابد می گوییم : «اُوه، چه عالی!»
مثلا ادعای شفایابیِ زایران بیمارِ قبیله ای در کوه های آند.
مدعی، یک یا ده مورد پشت سر هم نشان تان می دهد که شفا پیدا کرده اند.
او، اما صحبتی نمی کند از ده ها هزار نفر دیگر، که همان راه حل را امتحان کرده اند و جوابی نگرفته اند و اوضاع شان هم شاید بدتر شده باشد.
آدم های بحران زده، خودشان دوست دارند که قسمت اول و شیرین ماجرا را بشنوند.
مدعی هم که از خدا خواسته، کارش این است که قسمت دوم ماجرا را زیر فرش، جارو کند.
پس می ماند هشیاریِ آدم بحران زده و احتیاط کاری و سنجیده کاری اش.
این که فیدل کاسترو و چه گوارا و ژنرال جیاپ، در فلان جاها، احتمالا به جایی رسیدند، دلیلی شد برای توسل به این امامزاده در خیلی جاهای دیگر،
اما معجزه که نه، بل مصیبت هایی حاصل شد که کمابیش از آن هاباخبریم.
________
t.me/gahferestghkeshani
________
فرسته ی بالا، «گیر» این مغلطه ی روانی-استدلالی- اجتماعی را می خواهد برای ما باز کند.
«گیر»ی که برای اهل فن، شناخته شده است.
شاید ما هم بهتر بشناسیم اش:
سوگیریِ بازماندگی!
👆👆👆
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
اینجا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملیتانْ مفید باشند.
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تغییرِ جهان و خودمان را باید نسبت به اولین همسایههایمان شروع کنیم:
- مثلاً نسبت به کی؟
- مثلاً نسبت به همسرمان!
مطالب بیشتر با جستجو در کانال زیر:
t.me/gahferestghkeshani
- مثلاً نسبت به کی؟
- مثلاً نسبت به همسرمان!
مطالب بیشتر با جستجو در کانال زیر:
t.me/gahferestghkeshani
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مدرسهیفنلاندی☝️،شایدمواردخوبیداشتهباشدبرای نجات ازمخمصهیآموزشِفعلیِ!عیناًکپینمیکنیم. آستینبالامیزنیمو راههایتازه راخودمانمیرویم.
اما منتظرنهادهای رسمی هم نمیشویم Ghkeshani.com/p4c
اما منتظرنهادهای رسمی هم نمیشویم Ghkeshani.com/p4c
نوشتهاینو،دربابِ«فروتنیو آموزشپذیری»:
نوشتهای برای رفع مشکلی بنیادین و همگانی
GhKeshani.com/HumilityAndLearning
نشر این نوشته در میان نزدیکان و دُوُران، می تواند تاملی درونی و دُوْران ساز برانگیزد.
T.me/GahFerestGhKeshani
نوشتهای برای رفع مشکلی بنیادین و همگانی
GhKeshani.com/HumilityAndLearning
نشر این نوشته در میان نزدیکان و دُوُران، می تواند تاملی درونی و دُوْران ساز برانگیزد.
T.me/GahFerestGhKeshani
Telegram
گاه فرست غلامعلی کشانی
اینجا گاهی مطالبی می بینید که شاید در زندگیِ عملیتانْ مفید باشند.
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
در صورت مفید دیدن، لطفا کانال را معرفی کنید.
کتاب ها در سایت عدم خشونت:
ghkeshani.com
و
t.me/ahestegisadegi
t.me/ghkesh : تماس
بهنظرمناینعکسنهتاریخِگرفتنشاهمیتدارد، نهجاییکهگرفتهشده؛ اوفقطیککودکاست. اوبهتنهاییقادربهدفاعیاحفاظتاز خودنیست، اوبهکمکوحمایتبزرگترهانیازدارد(کسراییان) t.me/gahferestghkeshani
تولدنوزاد ازجنینِ۲۵سال یخزدهیوالدینیناشناس(بیبیسییلدای1396)
راستی!
اینسیهچشمِافسونگروبیخَبَر،چقدر در«آمدنش»بهاین"سراچهیرنج"موثر
بوده؟ ارادهی اصلی ازکیست؟ t.me/gahferestghkeshani
راستی!
اینسیهچشمِافسونگروبیخَبَر،چقدر در«آمدنش»بهاین"سراچهیرنج"موثر
بوده؟ ارادهی اصلی ازکیست؟ t.me/gahferestghkeshani
گاه فرست غلامعلی کشانی pinned «کانال گاه فرست(همین کانال)از چه میگوید؟: در این کانال، گاهی مطالبی میبینید که شاید در زندگیِ عملیتان، مفید باشند و در هر صورت شما را ممکن است به تامل برانگیزند. گاه فرست می خواهد از هنرِ "گفتگویِ موثر" و "هنر موثرِ" گفتگو و هنر بزرگ "درست شنیدن" و…»
درسگفتارهای عدالت، مایکل سندل ، دانشگاه هاروارد با زیرنویس فارسی
به کوشش مترجمان و سایت وزین صدا نت در اختیار همگان است:
goo.gl/i9xeYx
به کوشش مترجمان و سایت وزین صدا نت در اختیار همگان است:
goo.gl/i9xeYx
صدانت
درسگفتارهای عدالت، مایکل سندل ، دانشگاه هاروارد با زیرنویس فارسی • صدانت
درسگفتارهای عدالت همراه با مایکل سندل "Justice with Michael Sandel" | جلسه اول: جنبه اخلاقی قتل | جلسه دوم: پرونده قضاییِ آدم خواری | جلسه سوم: قیمت ...
اخلاق مصرف و ثورو،
بهقلمِ محمدرضا زراعتی،
نوشتهای تازه در سایت عدم خشونت، مروری کوتاه، اما پر تامل بر نگاه ثورو به زیستن و هستی:
ghkeshani.com/thoreauandconsumptionmorality/
بهقلمِ محمدرضا زراعتی،
نوشتهای تازه در سایت عدم خشونت، مروری کوتاه، اما پر تامل بر نگاه ثورو به زیستن و هستی:
ghkeshani.com/thoreauandconsumptionmorality/
گاندی چه میگوید؟ راهبردهایش برای خشونتپرهیزی، مقاومت و شجاعت
کتابی نو برای پرسشهایی بسیار بسیار نو! 👇
... فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد. ...
معرفیِ کتابی تازه، با بحثهایی جدی، راهبردی و تاکتیکی برای همگان و همهی فصول! 👇
https://ghkeshani.com/whatgandhisays
کتابی نو برای پرسشهایی بسیار بسیار نو! 👇
... فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد. ...
معرفیِ کتابی تازه، با بحثهایی جدی، راهبردی و تاکتیکی برای همگان و همهی فصول! 👇
https://ghkeshani.com/whatgandhisays
☝️جمعبندیِ نهایی - کتاب گاندی چه میگوید؟ (سال 2012)
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.
نمونههای مقاومت خشونتپرهیز، همدلیِ گستردهی مردم را برانگیخت، چون پیش از آن بر سر این که نظم موجود ناعادلانه است اجماعی وجود داشت.
رویدادهای حماسیِ سالهای اخیر، چه از نظر شکل و چه از لحاظ حال و هوا، انگار برگی است از دفترِ زندگیِ گاندی.
در عینِ حال، محدودیتهای آموزههای گاندی را هم، نشان میدهد.
نه بنعلی در تونس و نه مبارک در مصر، هیچکدام در برابر رنج و ریاضتِ مردم “نرم” نشدند. آنها را باید با زور از قدرت پایین میکشیدند. نه شهردار لیبرال اوکلند و نه شهردار لیبرال نیویورک، نگذاشتند دلِ سوختهشان مانع از برخوردِ بیرحمانه با جنبش “اشغال وال استریت” شود.
ریاضت و رنج ممکن است به وجدان 99 درصد از مردم تلنگری بزند و آنان را به عمل وادارد. اما فقط نیروی متحد و بیباک اکثریتی غالب است که آن 1 درصد را تکان میدهد و کنار میزند.
همانطور که گاندی، در مواقعی که صراحت بهخرج میداد، میگفت، تنها زبانی که این 1 درصد میفهمند زبان “شورش علنی” است.
گاندی یک نکته را درست دریافته بود. بهای جانهایی که طیّ مقاومت خشونتپرهیز از دست میروند، هر قدر هم که سنگین باشد، باز از هزینهی شورش خشونتبار کمتر است. ضمن این که مبارزهی بیخشونت، از آیندهی بهتری خبر میدهدتا مبارزهی مسلحانه.
به محض اینکه نیروهای مسلح بیگانه در “حمایت” از قیام مردمی پا به لیبی گذاشتند، شمار کشتهشدگان سر به فلک زد. رقم احتمالیِ این کشتهشدگان چند برابرِ مجموع تلفاتِ هر یک از قیامهای دیگر در جهان عرب است. دستاورد پیروزیِ مسلحانه در لیبی، باز هم قدرتی است دستنشاندهی نیروهای خارجی که احتمالاً باعث میشود بیشتر مردم لیبی به زودی آرزو کنند به دوران قذافی برگردند.
گاندی هشدار میداد: “خشونت ممکن است یک یا چند حاکمِ بد را نابود کند، اما “بد”های دیگری به جایِ ایشان ظاهر خواهند شد.”
پیشداوریِ ناخواستهای که بسیاری نسبت به خشونت پرهیزی دارند این است که خشونت پرهیزیْ، بزدلانه وعاری از مردانگی است. اما این انگها و وصلهها به آن خشونتپرهیزیای که مراد گاندی بود نمیچسبد.
“دلِ شیر میخواهد که بیسلاح، “لبخند بر لب” و “خشنود” ، جلوی خط آتش بروی و تکهتکه شوی.”
گاندی در واپسین روزهای عمرش، زمانی که کشتار و جنگِ داخلی در جریان بود، اصرار داشت برنامهی نیایش خود را، که در معابد هندو برگزار میشد، با آیهای از قرآن آغاز کند. این کارش، هندوهای متعصب را چنان خشمگین کرد که سرانجام یکیشان او را کشت.
چه کسی جرات میکند بگوید مرگ گاندی، مرگی قهرمانانه نبوده؟!
اگر نقدی به نظریهی خشونتپرهیزیِ او وارد باشد، این است: نظریهی او چنان شجاعتی میطلبد که از ظرفیت بیشترِ انسانهای فانی بیرون است.
فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد.
این ادعایی است که هنوز نمیتوان در بارهاش داوری کرد.
همانطور که “آرونداتی روی” نویسندهی نامدارِ هندی میگوید، قطعا محل تردید است که مقاومت بیخشونت بتواند در برابر دشمنی بیرحم، که دُور از چشمِ مردم و داوریِ عمومی عمل میکند، هیچ کاری از پیش ببرد.
اما آنچه با اطمینان میشود گفت این است که نتایج مقاومت ِ خشونتبار در بهترین حالت، درهم و برهم بوده است.
انقلابهای خونین،از فردای روزِ پیروزی با نومیدی همراهاند. در هیاهویی که همه میخواهند خود را به نوک هرم قدرت و خواستهها و آرزوها برسانند، ظاهراً آنها که دستشان به خون آغشتهتر است، پیش از دیگران به مقصد میرسند.
چالش فراروی نسلِ جوانی که قدم در راه مبارزه میگذارد تا جهان نوینی پیافکند، این است که بیاِعمالِ خشونت تا کجا میتواند پیش برود.
هر چه بیخشونتتر جلو برود، محتمل است که آن جهانِ نوین، جهانی بهتر باشد.
نشر ماهی: 66951880
👈 ghkeshani.com/WhatGandhiSays
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.
نمونههای مقاومت خشونتپرهیز، همدلیِ گستردهی مردم را برانگیخت، چون پیش از آن بر سر این که نظم موجود ناعادلانه است اجماعی وجود داشت.
رویدادهای حماسیِ سالهای اخیر، چه از نظر شکل و چه از لحاظ حال و هوا، انگار برگی است از دفترِ زندگیِ گاندی.
در عینِ حال، محدودیتهای آموزههای گاندی را هم، نشان میدهد.
نه بنعلی در تونس و نه مبارک در مصر، هیچکدام در برابر رنج و ریاضتِ مردم “نرم” نشدند. آنها را باید با زور از قدرت پایین میکشیدند. نه شهردار لیبرال اوکلند و نه شهردار لیبرال نیویورک، نگذاشتند دلِ سوختهشان مانع از برخوردِ بیرحمانه با جنبش “اشغال وال استریت” شود.
ریاضت و رنج ممکن است به وجدان 99 درصد از مردم تلنگری بزند و آنان را به عمل وادارد. اما فقط نیروی متحد و بیباک اکثریتی غالب است که آن 1 درصد را تکان میدهد و کنار میزند.
همانطور که گاندی، در مواقعی که صراحت بهخرج میداد، میگفت، تنها زبانی که این 1 درصد میفهمند زبان “شورش علنی” است.
گاندی یک نکته را درست دریافته بود. بهای جانهایی که طیّ مقاومت خشونتپرهیز از دست میروند، هر قدر هم که سنگین باشد، باز از هزینهی شورش خشونتبار کمتر است. ضمن این که مبارزهی بیخشونت، از آیندهی بهتری خبر میدهدتا مبارزهی مسلحانه.
به محض اینکه نیروهای مسلح بیگانه در “حمایت” از قیام مردمی پا به لیبی گذاشتند، شمار کشتهشدگان سر به فلک زد. رقم احتمالیِ این کشتهشدگان چند برابرِ مجموع تلفاتِ هر یک از قیامهای دیگر در جهان عرب است. دستاورد پیروزیِ مسلحانه در لیبی، باز هم قدرتی است دستنشاندهی نیروهای خارجی که احتمالاً باعث میشود بیشتر مردم لیبی به زودی آرزو کنند به دوران قذافی برگردند.
گاندی هشدار میداد: “خشونت ممکن است یک یا چند حاکمِ بد را نابود کند، اما “بد”های دیگری به جایِ ایشان ظاهر خواهند شد.”
پیشداوریِ ناخواستهای که بسیاری نسبت به خشونت پرهیزی دارند این است که خشونت پرهیزیْ، بزدلانه وعاری از مردانگی است. اما این انگها و وصلهها به آن خشونتپرهیزیای که مراد گاندی بود نمیچسبد.
“دلِ شیر میخواهد که بیسلاح، “لبخند بر لب” و “خشنود” ، جلوی خط آتش بروی و تکهتکه شوی.”
گاندی در واپسین روزهای عمرش، زمانی که کشتار و جنگِ داخلی در جریان بود، اصرار داشت برنامهی نیایش خود را، که در معابد هندو برگزار میشد، با آیهای از قرآن آغاز کند. این کارش، هندوهای متعصب را چنان خشمگین کرد که سرانجام یکیشان او را کشت.
چه کسی جرات میکند بگوید مرگ گاندی، مرگی قهرمانانه نبوده؟!
اگر نقدی به نظریهی خشونتپرهیزیِ او وارد باشد، این است: نظریهی او چنان شجاعتی میطلبد که از ظرفیت بیشترِ انسانهای فانی بیرون است.
فرضِ محوریِ دکترینِ گاندی این است که در رویارویی با شرّ، مقاومتِ بیخشونت، نهتنها اخلاقیتر از خشونت است، بلکه بدون اِعمالِ خشونت، به همان دستاوردهای مقاومت خشونتبار میرسد.
این ادعایی است که هنوز نمیتوان در بارهاش داوری کرد.
همانطور که “آرونداتی روی” نویسندهی نامدارِ هندی میگوید، قطعا محل تردید است که مقاومت بیخشونت بتواند در برابر دشمنی بیرحم، که دُور از چشمِ مردم و داوریِ عمومی عمل میکند، هیچ کاری از پیش ببرد.
اما آنچه با اطمینان میشود گفت این است که نتایج مقاومت ِ خشونتبار در بهترین حالت، درهم و برهم بوده است.
انقلابهای خونین،از فردای روزِ پیروزی با نومیدی همراهاند. در هیاهویی که همه میخواهند خود را به نوک هرم قدرت و خواستهها و آرزوها برسانند، ظاهراً آنها که دستشان به خون آغشتهتر است، پیش از دیگران به مقصد میرسند.
چالش فراروی نسلِ جوانی که قدم در راه مبارزه میگذارد تا جهان نوینی پیافکند، این است که بیاِعمالِ خشونت تا کجا میتواند پیش برود.
هر چه بیخشونتتر جلو برود، محتمل است که آن جهانِ نوین، جهانی بهتر باشد.
نشر ماهی: 66951880
👈 ghkeshani.com/WhatGandhiSays
☝️گاندی چه میگوید؟ در باب خشونت پرهیزی، مقاومت و شجاعت
کتابی نوشتهی: نورمن فینکلشتاین، سال 2012
ترجمهی: محمد واعظی نژاد
ویراستار: علیرضا اسماعیل پور
نشر ماهی، بهار 1396
تلفن برای تهیه: تهران، 66951880
کتاب کوچکی است برای همهی فصول.
اما چرا برای تمام فصول؟
چون پس از دو بار خواندنِ کتاب، در صفحهی اولاش نوشتم:
«دست مریزاد؛
دستِ نویسنده،
دستِ مترجم،
دستِ ناشر درد نکناد، با این کتاب عالی و کوچک، اما نغزشان؛ که لبریز از بحثهایی بسیار جدی، راهبردی و تاکتیکی بود، محصول پژوهشهایی مفصل، و خالی از حرافیها و حاشیهرویهای صفحه پرکن، اما بیفایده.
مستقیم؛ نقطه، سرِ سطر و سرِ مطلب!
“بیبویِ ترجمه” و بیایرادِ آشکار. مهرماه 1396»
کل کتاب 105 صفحه است،81 صفحه متن و 24 صفحه یادداشت بسیار خواندنی و مهم دارد که از خود متن راهبردیترند. کتاب، چاپ 2012 لندن است.
نویسنده برای نوشتن همین 81 صفحه، تلاش میکند همهی مجموعه آثار رسمی و دو مجموعه ی دیگر نوشتههای گاندی را با هم مقایسه کند و تناقضهای گفتاریِ گاندی را دربیاورد و تناقضهای گفتار و رفتار او را هم در معرض دید بگذارد.
بله! درست فهمیدهاید، فهم این تناقضات صبر و تامل و دقت میطلبد و گاندی هم در عین سادگی و سادهزیستیِ تامّ، آدمی است بسیار پیچیده برای فهم همگان. نویسنده از این صبر و تامل و دقت دریغ نکرده است.
در جایی از یادداشتها میخوانیم:
خطاب به مالکانی که «کسب و کارشان بهخاطر اعتصابها در معرض نابودی است» میگفت:
به این دست کارفرمایان موکداً توصیه میکنم بیدرنگ اختیار کامل واحدهای اقتصادی را به اعتصابیون، که به اندازهی ایشان ذیحق هستند، بسپرند. آنها هم بدون خشم از جاهایی که اشغال کردهاند خارج میشوند، چون کارِ درست همین است. …
و درجایی دیگر:
آنجا که گاندی اعتصابِ رفتگران را نقد میکند، چون آنان به «زور» متوسل شدهاند.
و در جایی دیگر:
… گاه در صدور احکام سیاسی محتاط بود. مثلاً آنگاه که از او در بارهی حکومت بُلشویکی در روسیه پرسیدند، گفت: “باعث شرمندگی است، اما باید اعتراف کنم هنوز درست نمیدانم بُلشویسم چیست، به این دلیلِ ساده که وقت نکردهام در بارهی آنچه که در انقلاب روسیه رخ داد مطالعه کنم.”
بعدها … وقتی … بهزندان افتاد، در باب نظریات سوسیالیستی و کمونیستی مطالعهی مفصلی کرد. یکی از کتابهایی که خواند، “سرمایه”ی مارکس بود.
فینکلشتاین معتقد است او بیشتر از آنچه که نشان میداد، خواندهبود. باید به تصویری که از خودش ساخته بود –مردی عامی که از دنیای اندیشه چیزی نمیداند– باید به دیدهی تردید نگاه کرد.
در پشت جلد کتاب میخوانیم:
اغلبِ مردم، گاندی را زاهدی آرام و بیآزار میدانند که با بنیان گذاریِ نظریهی خشونتپرهیزی، مردم هند را متحد کرد و بریتانیاییها را قانع کرد که تداوم استعمار دیگر به سودشان نیست. اما این تصور از گاندیِ حقیقی دور است. آرای خود او هم تناقضاتی دارد که با بررسیِ مجموعه آثار او میتوان نمونههایی از آنها را یافت. بااینهمه، وی در باب “مقاومتِ بیخشونت”، آرای مهمی دارد که حتی برای سرسختترین سکولارها هم بسیار سودمند است. باید گفت که به رغم تناقضگوییهای گاندی، همچنان میتوان نظریات او را با ذهنی خردباور آموخت. کتاب حاضر میکوشد اندیشههای گاندی را در چارچوبِ یک نظام فکری تبیین کند و نقش کلیدیِ مفهوم “شجاعت” را در درک جهانبینیِ او شرح دهد.
اما کتاب، غیر از این ها چه میخواهد به ما بگوید؟
صحبت از شرایطی است که بریتانیایی نیست که به قانون احترام بگذارد؛ و بهجایش هیتلر و استالیناند که نیمهشبها به سراغ گاندیها میآیند. شرایط خیلی بسته است. گاندی و شیوهی گاندی قرار است در این شرایط چه کنند؟ چهمیتوانند بکنند؟ اصلا در شرایط همین بریتانیای قانونمدار چه باید کرد که با اتکا به قانون، اسبهای بسیار تنومند پلیس را بر تن و مغزِ “معترضینِ بر زمین نشسته” جولان میدهد، اسبهایی که نیمی از سواران آن، هندیِ درجه یکاند، اسبهایی که هر ضربهی سُمشان یک نفر را میکشد؟!
و در آخر کتاب جمع بندیِ نویسنده را از 77 صفحه پژوهش میخوانیم:
جمعبندی
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.👇
👉 ghkeshani.com/WhatGandhiSays
کتابی نوشتهی: نورمن فینکلشتاین، سال 2012
ترجمهی: محمد واعظی نژاد
ویراستار: علیرضا اسماعیل پور
نشر ماهی، بهار 1396
تلفن برای تهیه: تهران، 66951880
کتاب کوچکی است برای همهی فصول.
اما چرا برای تمام فصول؟
چون پس از دو بار خواندنِ کتاب، در صفحهی اولاش نوشتم:
«دست مریزاد؛
دستِ نویسنده،
دستِ مترجم،
دستِ ناشر درد نکناد، با این کتاب عالی و کوچک، اما نغزشان؛ که لبریز از بحثهایی بسیار جدی، راهبردی و تاکتیکی بود، محصول پژوهشهایی مفصل، و خالی از حرافیها و حاشیهرویهای صفحه پرکن، اما بیفایده.
مستقیم؛ نقطه، سرِ سطر و سرِ مطلب!
“بیبویِ ترجمه” و بیایرادِ آشکار. مهرماه 1396»
کل کتاب 105 صفحه است،81 صفحه متن و 24 صفحه یادداشت بسیار خواندنی و مهم دارد که از خود متن راهبردیترند. کتاب، چاپ 2012 لندن است.
نویسنده برای نوشتن همین 81 صفحه، تلاش میکند همهی مجموعه آثار رسمی و دو مجموعه ی دیگر نوشتههای گاندی را با هم مقایسه کند و تناقضهای گفتاریِ گاندی را دربیاورد و تناقضهای گفتار و رفتار او را هم در معرض دید بگذارد.
بله! درست فهمیدهاید، فهم این تناقضات صبر و تامل و دقت میطلبد و گاندی هم در عین سادگی و سادهزیستیِ تامّ، آدمی است بسیار پیچیده برای فهم همگان. نویسنده از این صبر و تامل و دقت دریغ نکرده است.
در جایی از یادداشتها میخوانیم:
خطاب به مالکانی که «کسب و کارشان بهخاطر اعتصابها در معرض نابودی است» میگفت:
به این دست کارفرمایان موکداً توصیه میکنم بیدرنگ اختیار کامل واحدهای اقتصادی را به اعتصابیون، که به اندازهی ایشان ذیحق هستند، بسپرند. آنها هم بدون خشم از جاهایی که اشغال کردهاند خارج میشوند، چون کارِ درست همین است. …
و درجایی دیگر:
آنجا که گاندی اعتصابِ رفتگران را نقد میکند، چون آنان به «زور» متوسل شدهاند.
و در جایی دیگر:
… گاه در صدور احکام سیاسی محتاط بود. مثلاً آنگاه که از او در بارهی حکومت بُلشویکی در روسیه پرسیدند، گفت: “باعث شرمندگی است، اما باید اعتراف کنم هنوز درست نمیدانم بُلشویسم چیست، به این دلیلِ ساده که وقت نکردهام در بارهی آنچه که در انقلاب روسیه رخ داد مطالعه کنم.”
بعدها … وقتی … بهزندان افتاد، در باب نظریات سوسیالیستی و کمونیستی مطالعهی مفصلی کرد. یکی از کتابهایی که خواند، “سرمایه”ی مارکس بود.
فینکلشتاین معتقد است او بیشتر از آنچه که نشان میداد، خواندهبود. باید به تصویری که از خودش ساخته بود –مردی عامی که از دنیای اندیشه چیزی نمیداند– باید به دیدهی تردید نگاه کرد.
در پشت جلد کتاب میخوانیم:
اغلبِ مردم، گاندی را زاهدی آرام و بیآزار میدانند که با بنیان گذاریِ نظریهی خشونتپرهیزی، مردم هند را متحد کرد و بریتانیاییها را قانع کرد که تداوم استعمار دیگر به سودشان نیست. اما این تصور از گاندیِ حقیقی دور است. آرای خود او هم تناقضاتی دارد که با بررسیِ مجموعه آثار او میتوان نمونههایی از آنها را یافت. بااینهمه، وی در باب “مقاومتِ بیخشونت”، آرای مهمی دارد که حتی برای سرسختترین سکولارها هم بسیار سودمند است. باید گفت که به رغم تناقضگوییهای گاندی، همچنان میتوان نظریات او را با ذهنی خردباور آموخت. کتاب حاضر میکوشد اندیشههای گاندی را در چارچوبِ یک نظام فکری تبیین کند و نقش کلیدیِ مفهوم “شجاعت” را در درک جهانبینیِ او شرح دهد.
اما کتاب، غیر از این ها چه میخواهد به ما بگوید؟
صحبت از شرایطی است که بریتانیایی نیست که به قانون احترام بگذارد؛ و بهجایش هیتلر و استالیناند که نیمهشبها به سراغ گاندیها میآیند. شرایط خیلی بسته است. گاندی و شیوهی گاندی قرار است در این شرایط چه کنند؟ چهمیتوانند بکنند؟ اصلا در شرایط همین بریتانیای قانونمدار چه باید کرد که با اتکا به قانون، اسبهای بسیار تنومند پلیس را بر تن و مغزِ “معترضینِ بر زمین نشسته” جولان میدهد، اسبهایی که نیمی از سواران آن، هندیِ درجه یکاند، اسبهایی که هر ضربهی سُمشان یک نفر را میکشد؟!
و در آخر کتاب جمع بندیِ نویسنده را از 77 صفحه پژوهش میخوانیم:
جمعبندی
موجی از خیزشهای مردمی در دنیا به راه افتاده است.
در بسیاری از موارد، جرقهی نخستین یا نقطهی عطفِ یک قیامِ منطقهای، حرکتی در راستایِ مقاومت مدنیِ بیخشونت بودهاست.
این حرکت در تونس، خودسوزیِ یک دستفروش بود، در قاهره، حملهی وحشیانهی شترسواران به یک اعتراض آرام در میدان تحریر و در نیویورک، بازداشت جمعی و خودخواستهی معترضان روی پل بروکلین.
این حرکتها وجدان عمومی را “بیدار” کرد. مردمی که دهها سال، منفعل و بیاعتنا، تنها نظارهگر بودند، ناگهان به تکاپو افتادند.👇
👉 ghkeshani.com/WhatGandhiSays
گاندی چه میگوید، کتابی با گفتمانی کاملا به روز!
شرح بیشتر در فرسته های بالا👆. یا در این نوشته: 👇
ghkeshani.com/WhatGandhiSays
مهم و کوتاه:
جمع بندی گاندی چه میگوید؟ اثر نورمن فینکلشتاین، نشر ماهی:
برای باز شدن فایل، صفحه که باز شد، سطر آخر (or Continue) را کلیک کنید
https://bit.ly/3UuuqtM
شرح بیشتر در فرسته های بالا👆. یا در این نوشته: 👇
ghkeshani.com/WhatGandhiSays
مهم و کوتاه:
جمع بندی گاندی چه میگوید؟ اثر نورمن فینکلشتاین، نشر ماهی:
برای باز شدن فایل، صفحه که باز شد، سطر آخر (or Continue) را کلیک کنید
https://bit.ly/3UuuqtM
روزی پر کار بود؛
کار؟:
«سرمستیِ تمام وقت» از سکوت،نور، ترنّم، برکه و...
___
«زندگیمان با شاخوبرگ دادنها به هَدَر میرود.
ساده زی، سادهتر زی، سادهتر از سادهتر زی» (والدن، ثورو)
t.me/gahferestghkeshani
کار؟:
«سرمستیِ تمام وقت» از سکوت،نور، ترنّم، برکه و...
___
«زندگیمان با شاخوبرگ دادنها به هَدَر میرود.
ساده زی، سادهتر زی، سادهتر از سادهتر زی» (والدن، ثورو)
t.me/gahferestghkeshani