Forwarded from جهانگرد
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی
تبریکی حافظانه برای عید روزه 👇
__________
بیا که تُرک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به «دور» قدح اشارت کرد
ثوابِِ روزه و «حجِ قبول» آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهای باده چون لعل چیست؟ جوهر عقل!
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد.
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد.
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دُردکِشان از سر حقارت کرد
به روی یار «نظر» کن، ز «دیده» منت دار
که «کار دیده»، «نظر» از سر «بصارت» کرد.
حدیث عشق ز حافظ شنو، نه از واعظ!
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد!
___________________
@GAHFERESTGHKESHANI
___________________
با تبریک خلاقانه و از نوعی دیگر، می توانیم در دو فرسته ی بالاتر آشنا شویم ☝️☝️☝️
_______________
رمضانیات حافظ چندین غزل اند. خواندن شان سزاوار تامل اند. اما قرار نیست او و شاعران بسیاری چون او، الگوی عمل و رفتار کسانی باشند که در تاریخ و جغرافیایِ اجتماعی و فردیِ دیگری، در حال گذران سهم شان از این دنیای سپنج اند (آن هم با این همه تفاوت 180 درجه، در نسخه های پر از مناقشه ی شعرهایشان. این «خوش سخنان»، همین که دمی و حالی را در ما خوش کنند، حظّ مان را از آنان برده ایم.
قرار بر آموختن تک تک گام های «چه باید کرد» و نیز «راز های وجود» از آنان نیست.
اما گهگاهی، گزارشاتی از حسّ و اندیشه شان را به ما می دهند که برای ما هم ممکن است (و فقط ممکن است!) تلنگری کلی باشند.
حال، در مورد حافظ بد نیست این گزارش حسی و عقلی اش را چند باره بخوانیم و الباقیِ گزارش هایش را خودمان با جستجو در کتابخانه ها و اینترنت پیدا کنیم.
دو فرسته ی بالاتر ☝️☝️☝️
(رمضانیات حافظ، سایت گنجور، با جستجویِ رمضان، روزه، صیام، و...)
__________
بیا که تُرک فلک خوان روزه غارت کرد
هلال عید به «دور» قدح اشارت کرد
ثوابِِ روزه و «حجِ قبول» آن کس برد
که خاک میکده عشق را زیارت کرد
مقام اصلی ما گوشه خرابات است
خداش خیر دهاد آن که این عمارت کرد
بهای باده چون لعل چیست؟ جوهر عقل!
بیا که سود کسی برد کاین تجارت کرد.
نماز در خم آن ابروان محرابی
کسی کند که به خون جگر طهارت کرد.
فغان که نرگس جماش شیخ شهر امروز
نظر به دُردکِشان از سر حقارت کرد
به روی یار «نظر» کن، ز «دیده» منت دار
که «کار دیده»، «نظر» از سر «بصارت» کرد.
حدیث عشق ز حافظ شنو، نه از واعظ!
اگر چه صنعت بسیار در عبارت کرد!
___________________
@GAHFERESTGHKESHANI
___________________
با تبریک خلاقانه و از نوعی دیگر، می توانیم در دو فرسته ی بالاتر آشنا شویم ☝️☝️☝️
_______________
رمضانیات حافظ چندین غزل اند. خواندن شان سزاوار تامل اند. اما قرار نیست او و شاعران بسیاری چون او، الگوی عمل و رفتار کسانی باشند که در تاریخ و جغرافیایِ اجتماعی و فردیِ دیگری، در حال گذران سهم شان از این دنیای سپنج اند (آن هم با این همه تفاوت 180 درجه، در نسخه های پر از مناقشه ی شعرهایشان. این «خوش سخنان»، همین که دمی و حالی را در ما خوش کنند، حظّ مان را از آنان برده ایم.
قرار بر آموختن تک تک گام های «چه باید کرد» و نیز «راز های وجود» از آنان نیست.
اما گهگاهی، گزارشاتی از حسّ و اندیشه شان را به ما می دهند که برای ما هم ممکن است (و فقط ممکن است!) تلنگری کلی باشند.
حال، در مورد حافظ بد نیست این گزارش حسی و عقلی اش را چند باره بخوانیم و الباقیِ گزارش هایش را خودمان با جستجو در کتابخانه ها و اینترنت پیدا کنیم.
دو فرسته ی بالاتر ☝️☝️☝️
(رمضانیات حافظ، سایت گنجور، با جستجویِ رمضان، روزه، صیام، و...)
Forwarded from کانال جامعه شناسی هرمزگان
آیا جامعههای ما تنها به دلیل تفاوت در دین، زبان، ملیت و عقیدهی انسانهایی که در آن زندگی میکنند تا ابد گرفتار تنشها و فوران خشونتهای مرگبار، از حملههای انتحاری تا نسلکشی، خواهد بود؟
Forwarded from نشر قطره
آدمهایی که توی تمام عمرشان یک بار هم که شده، بلند نشدهاند لحظهی درآمدن آفتاب را ببینند، نمیتوانند ادعا کنند زندگی کردهاند...
@ghatrehpub
سمفونی قورباغهها | کرمرضا تاجمهر
@ghatrehpub
سمفونی قورباغهها | کرمرضا تاجمهر
جنگ، کودک، عکاس!
عکس حیرت بار این دو جگرگوشه کرد سوری کار افتخار جهان، «رضا دقتی» است!
او به جای همه ما این چیزا رو می بینه و جلوی چشم ما میاره، هر قدر هم که بخواهیم روو بگردونیم!
@GAHFERESTGHKESHANI
عکس حیرت بار این دو جگرگوشه کرد سوری کار افتخار جهان، «رضا دقتی» است!
او به جای همه ما این چیزا رو می بینه و جلوی چشم ما میاره، هر قدر هم که بخواهیم روو بگردونیم!
@GAHFERESTGHKESHANI
نوعی از «مادی گراییِ اخلاقی»
سی و چند سال پیشتر، کسی در تریبونی به کسی دیگر گفت که: "خیلی خوش خیالی تو، که ما را تشویق می کنی زودتر "غزل خداحافظی" را بخوانیم و "شناسنامه مهر کنیم." "
گوینده ی این کلام، معلم اخلاقی بود مشهور و به شدت اهل تدین. ظاهرا باید غرق در باور به "نشئهً اُخرا"یی می بود که دائما بر سر زبان شان بود و دیگران را به تجربه ی آن دعوت می کرد. یعنی بهتر است بگذاریم و برویم که "ما را از نیستان مان بُبریده اند و باید برگردیم همون جا". اما عملا در وسط بحثِ هول هولکی، همین نکته ی اساسی یادشان رفته بود.
بعضی اهل فن این را شنیدند. تفسیرشان این بود که اسم این کار "مادیگرایی در عمل و معناگرایی در نظر" است.
این مادی گرایی با مادی گراییِ معرفتی و فلسفی و هستی شناسانه متفاوت است.
می توان اسم این سلوک عملی را، مادیت یا مادی گراییِ اخلاقی هم گذاشت که سکهی روز رفتار ماست، مگر خلاف اش را بر خود ثابت کنیم.
دیرین شناسان و باستان شناسان در کشفیات خود، همیشه منتظرند در کنار یک بنای کارکردی یا یادبودیِ مذهبی، مثلا در منطقه ی اینکاها یا آزتک ها یا «موهنجودارو»ی پاکستان یا ... نشانه هایی از بازار و اقتصادی گرم و یا حتی داغ پیدا کنند ... و پیدا هم می کنند.
در تنها جایی که پیدا نکرده اند در اولین بنای مناسکیِ تاکنون کشف شده ی جهان، در "گِه بِک لی تِپه"ی مرز ترکیه با سوریه بوده. این اولین عبادتگاه جهان بوده که بازاری در کنارش ندیده اند. الباقی، بازار در کنار معبد بوده. توضیح این امر از نظر جامعه شناسی و مردم شناسی و باستان شناسی این است که باید مازاد تولید انباشته ای باشد تا بتوان کارگرانی استخدام کرد و به آن ها خوراک داد تا معبدی را در طی چندین سال بسازند. مثلا معبد گه بک لی تپه، از تیغه های سنگی ای ساخته شده که بر روی الوار از صدها متر آن طرف تر کنده شده و به محل آورده شده اند. روی شان حکاکی و نگارگری انجام شده و بعد در خاک فروکرده اندشان. بعد از گرایش و ورود زایران بیشتر، هر کس کالاهای همراه خود را که از نقاط دور و نزدیک آورده، با دیگران مبادله می کند.و البته که این کار بسیار طبیعی و عقلانی به نظر میآید. به این ترتیب بازار در کنار پرستشگاه بوجود می آید.
بازار عکاذ، بازاری بوده که در مکه برگزار می شده و در دوره هایی از سال بسیار گرم و حداقل دارای جشنواره ی شعر خوانی و مشاعره.
اما دیدن این عکس ما را به کلی از هر آنچه که تابحال دیده ایم دورترها می برد، خیلی خیلی دورتر، چرا که از حد بازاری ساده که زائران کالای مازاد خود را با کالای مورد نیاز خود مبادله می کنند، فرسنگها فاصله دارد:👇👇👇
سی و چند سال پیشتر، کسی در تریبونی به کسی دیگر گفت که: "خیلی خوش خیالی تو، که ما را تشویق می کنی زودتر "غزل خداحافظی" را بخوانیم و "شناسنامه مهر کنیم." "
گوینده ی این کلام، معلم اخلاقی بود مشهور و به شدت اهل تدین. ظاهرا باید غرق در باور به "نشئهً اُخرا"یی می بود که دائما بر سر زبان شان بود و دیگران را به تجربه ی آن دعوت می کرد. یعنی بهتر است بگذاریم و برویم که "ما را از نیستان مان بُبریده اند و باید برگردیم همون جا". اما عملا در وسط بحثِ هول هولکی، همین نکته ی اساسی یادشان رفته بود.
بعضی اهل فن این را شنیدند. تفسیرشان این بود که اسم این کار "مادیگرایی در عمل و معناگرایی در نظر" است.
این مادی گرایی با مادی گراییِ معرفتی و فلسفی و هستی شناسانه متفاوت است.
می توان اسم این سلوک عملی را، مادیت یا مادی گراییِ اخلاقی هم گذاشت که سکهی روز رفتار ماست، مگر خلاف اش را بر خود ثابت کنیم.
دیرین شناسان و باستان شناسان در کشفیات خود، همیشه منتظرند در کنار یک بنای کارکردی یا یادبودیِ مذهبی، مثلا در منطقه ی اینکاها یا آزتک ها یا «موهنجودارو»ی پاکستان یا ... نشانه هایی از بازار و اقتصادی گرم و یا حتی داغ پیدا کنند ... و پیدا هم می کنند.
در تنها جایی که پیدا نکرده اند در اولین بنای مناسکیِ تاکنون کشف شده ی جهان، در "گِه بِک لی تِپه"ی مرز ترکیه با سوریه بوده. این اولین عبادتگاه جهان بوده که بازاری در کنارش ندیده اند. الباقی، بازار در کنار معبد بوده. توضیح این امر از نظر جامعه شناسی و مردم شناسی و باستان شناسی این است که باید مازاد تولید انباشته ای باشد تا بتوان کارگرانی استخدام کرد و به آن ها خوراک داد تا معبدی را در طی چندین سال بسازند. مثلا معبد گه بک لی تپه، از تیغه های سنگی ای ساخته شده که بر روی الوار از صدها متر آن طرف تر کنده شده و به محل آورده شده اند. روی شان حکاکی و نگارگری انجام شده و بعد در خاک فروکرده اندشان. بعد از گرایش و ورود زایران بیشتر، هر کس کالاهای همراه خود را که از نقاط دور و نزدیک آورده، با دیگران مبادله می کند.و البته که این کار بسیار طبیعی و عقلانی به نظر میآید. به این ترتیب بازار در کنار پرستشگاه بوجود می آید.
بازار عکاذ، بازاری بوده که در مکه برگزار می شده و در دوره هایی از سال بسیار گرم و حداقل دارای جشنواره ی شعر خوانی و مشاعره.
اما دیدن این عکس ما را به کلی از هر آنچه که تابحال دیده ایم دورترها می برد، خیلی خیلی دورتر، چرا که از حد بازاری ساده که زائران کالای مازاد خود را با کالای مورد نیاز خود مبادله می کنند، فرسنگها فاصله دارد:👇👇👇
آن چه که می بینید، فقط حیرت است و دیگر هیچ. این دیگر بازاری معمولی هم نیست.
تهاجم است، تهاجم مطلق! 👆👆👆
601 متر ارتفاع دارد، در مقابل 12 متر ارتفاع کعبه.
سازندگان این مجموعه، به خوبی از داستان اولین مسجد (قبا) خبر دارند که کف آن با ماسه ی نرم بیابان پوشیده شد و با این حال، پاک ترین و شایسته ترین «بنا» برای پرستش توصیف شد.
در شرع، در مورد ارتفاع بناها در قیاس با مسجد، مقرراتی وجود دارد که باید حتما رعایت شود.
حتی مقرراتی وجود دارد در مورد ارتفاع بناهای اهل ذمه در قیاس با بناهای اهل ایمان.
در آن مقررات، صحبت از یک متر و دو متر است. اما این جا می بینیم که صحبت از 589 متر است، یعنی 50 برابر!
اسم اش "ابراج البیت" است، اما کارکردش به انگلیسی "شاپینگ مال" است. چیزی که ساخت و سازش هم در ایران رو به گسترش نهضت وار است.
جنبشی که به جای "جنبش آبخوان داری" و "جنبش آبخیزداری" عهده دار چرخش سرمایه ی انباشتی است؛ در «ایران»ی کم آب و پر جمعیت و پر از جوانان و پیران تشنهی کار.
تهاجم است، تهاجم مطلق! 👆👆👆
601 متر ارتفاع دارد، در مقابل 12 متر ارتفاع کعبه.
سازندگان این مجموعه، به خوبی از داستان اولین مسجد (قبا) خبر دارند که کف آن با ماسه ی نرم بیابان پوشیده شد و با این حال، پاک ترین و شایسته ترین «بنا» برای پرستش توصیف شد.
در شرع، در مورد ارتفاع بناها در قیاس با مسجد، مقرراتی وجود دارد که باید حتما رعایت شود.
حتی مقرراتی وجود دارد در مورد ارتفاع بناهای اهل ذمه در قیاس با بناهای اهل ایمان.
در آن مقررات، صحبت از یک متر و دو متر است. اما این جا می بینیم که صحبت از 589 متر است، یعنی 50 برابر!
اسم اش "ابراج البیت" است، اما کارکردش به انگلیسی "شاپینگ مال" است. چیزی که ساخت و سازش هم در ایران رو به گسترش نهضت وار است.
جنبشی که به جای "جنبش آبخوان داری" و "جنبش آبخیزداری" عهده دار چرخش سرمایه ی انباشتی است؛ در «ایران»ی کم آب و پر جمعیت و پر از جوانان و پیران تشنهی کار.
دوستان گرامی باید خبری رو دوباره به همه بدم.
بعضی متفکرین، تخصص شون علم اخلاقه. برای ما، زندگیِ اخلاقی رو شرح می دهند، مرور می کنند و ایشاللا که خودشون هم بیشتر از قبل، عامل باشند.
___________________________________
چرا باید به اخلاق بپردازیم؟
چون اخلاق در دنیای امروزه، یک پایه ی اصلیِ تک تکِ رفتار کسانی است که می خواهند سنجیده زندگی کنند و باری به هرجهت نباشند، مستقل فکر کنند و مستقل انتخاب کنند. ممکن است بیشتر مردم این طور فکر نکنند، اما اگر آدم های بیشتری به سنجیدهگیِ رفتارشون بخوان وفادار بمونند، چاره ای ندارند جز این که به اخلاق هم فکر کنند و بعضی یا همه ی انتخاب هاشون رو با رعایت اوون انجام بدن.
آدم های اخلاقمند، آدم های مفیدتری برای کوچه و محله و شهر و کشور خودشون هستند.
___________________________________
طبعا ورزه هایی نَفَس بُر لازمه که ما رو بر سر دوراهی انتخاب بگذاره تا خودمون رو در مقام انتخاب "تصور" کنیم، خودمون رو به جای شخصیت یک حادثه ی نفس بر اخلاقی بگذاریم و بعد دست به انتخاب بزنیم؛ البته درسطح ورزه ی نظری.
بخش عملیِ ماجرا رو خود ما نیستیم که انتخاب می کنیم. دست حادثه است که انتخاب های هلاک کننده و دشوار رو بر سر راهمان می گذاره.
کانالی درست شده به همت سرکار خانم پروان و جناب آقای علی کاشانی.
سوالاتی در اون مطرح می کنند که تمرین هایی نظری داره برای رو در رویی با آنچه که از بحث «اخلاق» و «رفتار» بشری می دانیم. (برگرفته از کتاب مستطاب "کتاب پرسش ها"، دانلود در سایت عدم خشونت)
هر یک از این پرسش ها و خود کتاب اصلی، بخوبی می توونند در جمع های دوستان و خانوادگی، فراغت بی هدف و برنامه ی بعد از همدلیِ دوستانه و خانوادگی رو به یک کارزار فکری – اخلاقی تبدیل کنند تا همه بتونند از تووی اوون، درس گفتگو، فلسفه ورزی و مدارا یاد بگیرند.
____________________________
می تونیم در پاسخ گویی ها شرکت کنیم و اگر هم حوصله اش را نداریم، به نزدیکان علاقمند، اما دور از آموزش های علم اخلاق معرفی کنیم تا اوون ها هم، درگیر ورزه های اخلاقی بشن.
این شما و این هم کانال و گروه " علامتسوال "
@qiqiqi
آدرس "گروه علامتسوال" هم،توی خود کانال گذاشته شده:
___________________
پاسخ ها را به این آدرس بفرستید تا در کانال گذاشته شوند:
@Alikashany
براى ديدن پرسش ها برويد به: #سؤالها
____________________________
«کتاب پرسش ها»:
دانلودکتابیپر ازپرسشهاییبا بنبستهای اخلاقی! ☝️☝️☝️ (ویژه ی بزرگسالان)
آموختهایم بستهای از پاسخهای آسان و آمادهی مصرف را در برابر پرسشهایمان در اختیارمان بگذارند، پاسخ هایی به همهی پرسشهایمان.
این ساختِ تربیت ماست که به “برونآمدن دستی از غیب” و “آماده خوری” عادت داریم.
باید بتوان “خلافآمدِ” این شیوهی زیست گام برداشت.
@gahferestghkeshani
در لینک زیر با کتاب بسیار پر تاملی آشنا می شویم که فقط پرسش است و بس! و گامی در راه ترک آن عادت و آن تربیت.
پرسش درست، بخش بزرگی از حل مساله است.
پرسشهایی که در کتاب زیر مطرح شدهاند تلاش دارند تا پرسشهایی اساسی، عمیق، اخلاقی و وجودی باشند، پرسشهایی که بتوانند ما را با خودمان درگیر کنند تا خود را به واسطهی آنان بهتر بشناسیم. پرسشهایی که کمتر جرات می کنیم حتی با خودمان و در تنهایی مطرح کنیم، چرا که اکثریت شان به دوراهه های اخلاقی منتهی می شوند؛ یا به شناخت واقعی تر از خود واقعی مان.
از این پرسشها نیز میتوان هر روز سال و بویژه:
در نوروز، در جمع های دوستانه و خانوادگی به خوبی استفاده کرد تا یک دورهمی ساده را به نقطهی آغازی برای اندیشیدن و فلسفه ورزی ی شادمانه و ارزیابی پایبندی مان به اخلاق و هم هنگام تفریح ِ سالم تبدیل کرد.
امّا، نظر شما چیست؟ از نظرهایتان استقبال میشود و امکان نشر در سایت
Www.ghkeshani.Com
برایشان وجود دارد. در این سایت کتاب های مفید دیگری را می توانید دانلود کنید.
دانلود فایل "کتاب پرسش ها " از سایت عدم خشونت:
https://www.dropbox.com/s/05svnwzhmu6qn78/BOOK%20OF%20QUESTIONS%20word2003.pdf?dl=0
____________________________
____________________________
در صورت خوشامد و تمایل،این کتاب را می توانید در قطع آپنج و با جلد رنگی تکثیر کرده، یا خود فایل ها را در فلش ریخته و به عنوان هدیه به نزدیکان تان هدیه دهید.
بعضی متفکرین، تخصص شون علم اخلاقه. برای ما، زندگیِ اخلاقی رو شرح می دهند، مرور می کنند و ایشاللا که خودشون هم بیشتر از قبل، عامل باشند.
___________________________________
چرا باید به اخلاق بپردازیم؟
چون اخلاق در دنیای امروزه، یک پایه ی اصلیِ تک تکِ رفتار کسانی است که می خواهند سنجیده زندگی کنند و باری به هرجهت نباشند، مستقل فکر کنند و مستقل انتخاب کنند. ممکن است بیشتر مردم این طور فکر نکنند، اما اگر آدم های بیشتری به سنجیدهگیِ رفتارشون بخوان وفادار بمونند، چاره ای ندارند جز این که به اخلاق هم فکر کنند و بعضی یا همه ی انتخاب هاشون رو با رعایت اوون انجام بدن.
آدم های اخلاقمند، آدم های مفیدتری برای کوچه و محله و شهر و کشور خودشون هستند.
___________________________________
طبعا ورزه هایی نَفَس بُر لازمه که ما رو بر سر دوراهی انتخاب بگذاره تا خودمون رو در مقام انتخاب "تصور" کنیم، خودمون رو به جای شخصیت یک حادثه ی نفس بر اخلاقی بگذاریم و بعد دست به انتخاب بزنیم؛ البته درسطح ورزه ی نظری.
بخش عملیِ ماجرا رو خود ما نیستیم که انتخاب می کنیم. دست حادثه است که انتخاب های هلاک کننده و دشوار رو بر سر راهمان می گذاره.
کانالی درست شده به همت سرکار خانم پروان و جناب آقای علی کاشانی.
سوالاتی در اون مطرح می کنند که تمرین هایی نظری داره برای رو در رویی با آنچه که از بحث «اخلاق» و «رفتار» بشری می دانیم. (برگرفته از کتاب مستطاب "کتاب پرسش ها"، دانلود در سایت عدم خشونت)
هر یک از این پرسش ها و خود کتاب اصلی، بخوبی می توونند در جمع های دوستان و خانوادگی، فراغت بی هدف و برنامه ی بعد از همدلیِ دوستانه و خانوادگی رو به یک کارزار فکری – اخلاقی تبدیل کنند تا همه بتونند از تووی اوون، درس گفتگو، فلسفه ورزی و مدارا یاد بگیرند.
____________________________
می تونیم در پاسخ گویی ها شرکت کنیم و اگر هم حوصله اش را نداریم، به نزدیکان علاقمند، اما دور از آموزش های علم اخلاق معرفی کنیم تا اوون ها هم، درگیر ورزه های اخلاقی بشن.
این شما و این هم کانال و گروه " علامتسوال "
@qiqiqi
آدرس "گروه علامتسوال" هم،توی خود کانال گذاشته شده:
___________________
پاسخ ها را به این آدرس بفرستید تا در کانال گذاشته شوند:
@Alikashany
براى ديدن پرسش ها برويد به: #سؤالها
____________________________
«کتاب پرسش ها»:
دانلودکتابیپر ازپرسشهاییبا بنبستهای اخلاقی! ☝️☝️☝️ (ویژه ی بزرگسالان)
آموختهایم بستهای از پاسخهای آسان و آمادهی مصرف را در برابر پرسشهایمان در اختیارمان بگذارند، پاسخ هایی به همهی پرسشهایمان.
این ساختِ تربیت ماست که به “برونآمدن دستی از غیب” و “آماده خوری” عادت داریم.
باید بتوان “خلافآمدِ” این شیوهی زیست گام برداشت.
@gahferestghkeshani
در لینک زیر با کتاب بسیار پر تاملی آشنا می شویم که فقط پرسش است و بس! و گامی در راه ترک آن عادت و آن تربیت.
پرسش درست، بخش بزرگی از حل مساله است.
پرسشهایی که در کتاب زیر مطرح شدهاند تلاش دارند تا پرسشهایی اساسی، عمیق، اخلاقی و وجودی باشند، پرسشهایی که بتوانند ما را با خودمان درگیر کنند تا خود را به واسطهی آنان بهتر بشناسیم. پرسشهایی که کمتر جرات می کنیم حتی با خودمان و در تنهایی مطرح کنیم، چرا که اکثریت شان به دوراهه های اخلاقی منتهی می شوند؛ یا به شناخت واقعی تر از خود واقعی مان.
از این پرسشها نیز میتوان هر روز سال و بویژه:
در نوروز، در جمع های دوستانه و خانوادگی به خوبی استفاده کرد تا یک دورهمی ساده را به نقطهی آغازی برای اندیشیدن و فلسفه ورزی ی شادمانه و ارزیابی پایبندی مان به اخلاق و هم هنگام تفریح ِ سالم تبدیل کرد.
امّا، نظر شما چیست؟ از نظرهایتان استقبال میشود و امکان نشر در سایت
Www.ghkeshani.Com
برایشان وجود دارد. در این سایت کتاب های مفید دیگری را می توانید دانلود کنید.
دانلود فایل "کتاب پرسش ها " از سایت عدم خشونت:
https://www.dropbox.com/s/05svnwzhmu6qn78/BOOK%20OF%20QUESTIONS%20word2003.pdf?dl=0
____________________________
____________________________
در صورت خوشامد و تمایل،این کتاب را می توانید در قطع آپنج و با جلد رنگی تکثیر کرده، یا خود فایل ها را در فلش ریخته و به عنوان هدیه به نزدیکان تان هدیه دهید.
Dropbox
BOOK OF QUESTIONS word2003.pdf
Shared with Dropbox
اَبَر-چالش ملیِ آب و ظرفیت بسیار بالای فاجعه سازی اش! ☝️☝️☝️
باید هر کس آستینی بالا بزند برای کاهش این ظرفیت.
از هر کس، حتما کمکی برمی آید!
باید هر کس آستینی بالا بزند برای کاهش این ظرفیت.
از هر کس، حتما کمکی برمی آید!
Forwarded from دیالوگیسم
انسان دو سال نیاز دارد که حرف زدن بیاموزد و پنجاه سال نیاز دارد تا سکوت را بیاموزد!
📝 ارنست همینگوی
📚 https://telegram.me/joinchat/A2FlOzwSQ4IkLPSfuxZd0g
📝 ارنست همینگوی
📚 https://telegram.me/joinchat/A2FlOzwSQ4IkLPSfuxZd0g
Forwarded from دیالوگیسم
بخش عمده تاریخ حدس است و بقیه تعصب.
✅ ویل دورانت
📚 https://telegram.me/joinchat/A2FlOzwSQ4IkLPSfuxZd0g
✅ ویل دورانت
📚 https://telegram.me/joinchat/A2FlOzwSQ4IkLPSfuxZd0g
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
تاریخ، ترکیبی ضعیف از حدس و تعصب؛ ترکیبی که استناد به آن را بشدت از قوت و ارزش و درستی ساقط می کند! 👆👆👆
یادمان خواهد ماند که کورش، نادر، بردگان رم، هرود، پادشاه ادعایی دوران مسیح، چنگیزخان، ابوسعید ابوالخیر، شیخ احمد جام و تک تک فرعون های مصر، و کردار و گفتار مردم در قرن 11 روسیه و... همگی داستان هایی اند با ترکیبی از حدس و گمان و تعصب.
بهتر است بی جهت، با تکیه و تاکید به تاریخی که تا این حد، استنادناپذیر است، خود را و دیگران را فریب ندیم و تحمیق نکنیم.
یادمان خواهد ماند که کورش، نادر، بردگان رم، هرود، پادشاه ادعایی دوران مسیح، چنگیزخان، ابوسعید ابوالخیر، شیخ احمد جام و تک تک فرعون های مصر، و کردار و گفتار مردم در قرن 11 روسیه و... همگی داستان هایی اند با ترکیبی از حدس و گمان و تعصب.
بهتر است بی جهت، با تکیه و تاکید به تاریخی که تا این حد، استنادناپذیر است، خود را و دیگران را فریب ندیم و تحمیق نکنیم.
Forwarded from گاه فرست غلامعلی کشانی (Gholamali Keshani)
این روزها، از «دکتر» یا «شریعتی»، یا نام رسمی ی ایشان دکتر علی شریعتی فراوان یاد شده است،
در این «یادکردها» دو برخورد رد یا تاییدِ «کامل یا نسبی»، و طیفی از نقدِ خاکستری در مورد ایشان مطرح شده است،
این برخوردها عجیب نیستند، مخصوصا امروزه، که نگاه دوباره به خود، در میان اهل اندیشه فراگیر شده که:
چه بودیم؟
چه کردیم؟
چه شد؟
چه شدیم؟
علت یا علت ها چه بود؟
راه برون رفت از تکرار مکررات چیست؟
سه نوشته ی زیر می کوشد به گوشه ای از این سوالات و صورت مسئله ها نور بیندازد.
این که موفق بوده یا نبوده، با تامل معطوف به نقّادی و همدلیِ همزمانِ مخاطب تعیین خواهد شد.
اما این نوشته ها نکته هایی دارند در مورد چند شخصیت نامدار کشورمان:
هدایت،
آل احمد،
شریعتی، و
سروش.
مهدی آذریزدی،
جبار باغچه بان،
شاملو، و
مصطفی شعاعیان
_____________
@GAHFERESTGHKESHANI
_____________
پس جای تامل دارد.
اما امید که یاوه سرایی نباشد:
goo.gl/GaJChn
goo.gl/S6KiHN
goo.gl/KEk2Lm
در این «یادکردها» دو برخورد رد یا تاییدِ «کامل یا نسبی»، و طیفی از نقدِ خاکستری در مورد ایشان مطرح شده است،
این برخوردها عجیب نیستند، مخصوصا امروزه، که نگاه دوباره به خود، در میان اهل اندیشه فراگیر شده که:
چه بودیم؟
چه کردیم؟
چه شد؟
چه شدیم؟
علت یا علت ها چه بود؟
راه برون رفت از تکرار مکررات چیست؟
سه نوشته ی زیر می کوشد به گوشه ای از این سوالات و صورت مسئله ها نور بیندازد.
این که موفق بوده یا نبوده، با تامل معطوف به نقّادی و همدلیِ همزمانِ مخاطب تعیین خواهد شد.
اما این نوشته ها نکته هایی دارند در مورد چند شخصیت نامدار کشورمان:
هدایت،
آل احمد،
شریعتی، و
سروش.
مهدی آذریزدی،
جبار باغچه بان،
شاملو، و
مصطفی شعاعیان
_____________
@GAHFERESTGHKESHANI
_____________
پس جای تامل دارد.
اما امید که یاوه سرایی نباشد:
goo.gl/GaJChn
goo.gl/S6KiHN
goo.gl/KEk2Lm