Forwarded from S.M.H
خبرآنلاین
پاسداشت آزادی بیان، پیشنیاز اقامه امر به معروف و نهی از منکر
«آزادی بیان حق بدیهی و قانونی است که همه آدمیان صرفا به مقتضای انسان بودن خود، فارغ از زبان، رنگ و مذهب به طور یکسانی از آن برخوردار و به موجب آن در بیان اندیشه و فکر خود، تا جایی که موجب نقض حقوق دیگران و اصول قانونی نشود، مجازند.»
تلخترین سخنان ظریف
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ محمدجواد ظریف مجموعهای از «ترینها»ست. او به اذعان دوست و دشمن، متخصصترین وزیر خارجه ایران بعد از انقلاب است. او مسئول پرمناقشهترین، طولانیترین و جهانیترین مذاکرات دیپلماتیک تاریخ جمهوری اسلامی ایران هم هست،و اوصافی از امیرکبیر و مصدق تا خائن را هم به خود دیده است. او به گمانم در سخنرانی روز پانزده تیر 1399 خود در مجلس، تلخترین سخنرانی علنی دوران وزارتش را نیز ایراد کرد.
⚫️ تلخی اول. ظریف سپس از درک نشدن شرایط گذار در نظام روابط بینالملل در گذشته پیش از انقلاب میگوید و ضمن آنکه متذکر میشود و تذکر میدهد که هر کس در تاریخ در فهم شرایط گذار اشتباه کرده، دچار مشکلات اساسی شده است. او میگوید متأسفانه نخبگان ما تدبیر و شجاعت کافی نداشتهاند که گونهای مدیریت کنند تا در شرایط گذار اوضاع به نفع کشور تمام شود.
ظریف میداند دو قطب اقتصادی بزرگ جهان در شرق آسیا و غرب جهان (اروپا و آمریکا) قرار دارند اما کشورش علیرغم موقعیت جغرافیایی بینظیر، هیچ بندر اقتصادی، فرودگاه عظیم یا خط ریلی و جادهای مهمی ندارد که رابط دو سوی عالم باشد. هیچ خط لوله گاز بینالمللی یا نفتی مهمی از ایران نمیگذرد. چینیها حتی گذر هیچ بخش مهمی از «یک جاده یک کمربند» یا راه ابریشم دنیای نو را برای عبور از ایران در نظر نگرفتهاند. نفت ما هم از بازارهای جهان حذف شده و هیچ اتفاقی در بازار جهان نیفتاده است. ایران در هیچ طرح «همکاری فناورانه» مهمی شریک نیست. جهان در جریان گذارش به دنیایی متفاوت، بهواقع به هیچ کالا، فناوری، دانش و حتی جغرافیای ما (غیر از تنگه هرمز) وابسته نیست.
⚫️ تلخی دوم. ظریف در فرازی دیگر از سخنرانی میگوید «اگر الان سفر دیپلماتیک نمیروم به خاطر این است که کشورها آمادگی پذیرش ندارند.» نفس اینکه کشورها آمادگی پذیرش وزیر خارجه ایران با هشتاد و چهار میلیون جمعیت، بازاری بزرگ، واقع در نقطهای حساس از جهان با انواع ظرفیتها را ندارند، تلخ است. راه سفر او به همه کشورها جز معدودی قبل از تضعیف برجام باز بود و به قول خودش بخش خصوصی و فعالان اقتصادی را هم همراه میبرد. تحمل عدم پذیرش کشورها در چنین شرایطی برای یک دیپلمات نظیر ظریف تلخ است.
⚫️ تلخی سوم. ظریف در ادامه میگوید: «من به سوریه رفتم، من به ترکیه رفتم، من به روسیه رفتم، من به عراق خواهم رفت، همکاران من به افغانستان رفتند، روابط بین دولت افغانستان را اصلاح کردند، صلح افغانستان را پیگیری کردند، ما در همسایگی بیشترین تلاش را انجام میدهیم و انشاءالله موفق میشویم، ... همکاران من هر روز با کشورهای همسایه صحبت میکنند» و بعد از برشمردن تلاش برای باز کردن مرزها با کشورهای همسایه و موفقیت در آنها میگوید «هیچ کدام اینها با دعا انجام نشده است.»
اینکه وزیر خارجهای چون ظریف در جایی غیر از سوریه، ترکیه، روسیه، افغانستان و عراق پذیرش نشود یا کاری برای انجام دادن نداشته باشد، به اندازه کافی تلخ هست؛ اما اینکه تلاشهایش در همین شرایط سخت نادیده گرفته شده و مجبور شود تذکر دهد که این کارها با «دعا انجام نشده» تلختر است.
⚫️ تلخی چهارم. تلخی دیگر سخنان ظریف آنجاست که از خائن و دروغگو خواندن خود، خیلی سوزناک شکایت میکند. تلخ است آدمی برای کاری که در هر لحظه آن مأمور پیشبرد اراده کل نظام سیاسی بوده است، توسط بخشی از همان نظام سیاسی، به خیانت و دروغگویی متهم شود.
⚫️ تلخی پنجم. تلخی بزرگتر آنکه گروهی به نام گفتمان، گفتار و کردار سردار شهید قاسم سلیمانی بر ظریف میتازند، انگار نه انگار که او در همه سالیان گذشته بیش از همه تندزبانها با سردار همکاری کرده و با یکدیگر دو بال دیپلماتیک و نظامی را پیش برده بودند. گروهی کاتولیکتر از پاپ شدهاند.
⚫️ تلخی ششم. ظریف آگاهتر از آن است که نداند کشورهای دیگر با وزیر خارجهای که در مجلس کشورش این چنین از او استقبال میشود چقدر سرد رفتار خواهد کرد. تلختر، آگاهی بر خسارت این وضعیت برای منافع ملی است.
✅ تاریخ درباره ظریف، قوتها و کاستیهایش، همچون همه دیگر سیاستمداران قضاوت خواهد کرد. آدمی معصوم و مبرا از خطا نیست، اما در کشوری که با کارگزاران نظام سیاسی برای آنچه تصمیم کل سیستم بوده است، چنین کنند، هیچ نخبهای را رمق و انگیزه خطر کردن برای خدمت باقی نمیماند. آدمها، تلخکام فرومیپاشند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی – عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی
✅ محمدجواد ظریف مجموعهای از «ترینها»ست. او به اذعان دوست و دشمن، متخصصترین وزیر خارجه ایران بعد از انقلاب است. او مسئول پرمناقشهترین، طولانیترین و جهانیترین مذاکرات دیپلماتیک تاریخ جمهوری اسلامی ایران هم هست،و اوصافی از امیرکبیر و مصدق تا خائن را هم به خود دیده است. او به گمانم در سخنرانی روز پانزده تیر 1399 خود در مجلس، تلخترین سخنرانی علنی دوران وزارتش را نیز ایراد کرد.
⚫️ تلخی اول. ظریف سپس از درک نشدن شرایط گذار در نظام روابط بینالملل در گذشته پیش از انقلاب میگوید و ضمن آنکه متذکر میشود و تذکر میدهد که هر کس در تاریخ در فهم شرایط گذار اشتباه کرده، دچار مشکلات اساسی شده است. او میگوید متأسفانه نخبگان ما تدبیر و شجاعت کافی نداشتهاند که گونهای مدیریت کنند تا در شرایط گذار اوضاع به نفع کشور تمام شود.
ظریف میداند دو قطب اقتصادی بزرگ جهان در شرق آسیا و غرب جهان (اروپا و آمریکا) قرار دارند اما کشورش علیرغم موقعیت جغرافیایی بینظیر، هیچ بندر اقتصادی، فرودگاه عظیم یا خط ریلی و جادهای مهمی ندارد که رابط دو سوی عالم باشد. هیچ خط لوله گاز بینالمللی یا نفتی مهمی از ایران نمیگذرد. چینیها حتی گذر هیچ بخش مهمی از «یک جاده یک کمربند» یا راه ابریشم دنیای نو را برای عبور از ایران در نظر نگرفتهاند. نفت ما هم از بازارهای جهان حذف شده و هیچ اتفاقی در بازار جهان نیفتاده است. ایران در هیچ طرح «همکاری فناورانه» مهمی شریک نیست. جهان در جریان گذارش به دنیایی متفاوت، بهواقع به هیچ کالا، فناوری، دانش و حتی جغرافیای ما (غیر از تنگه هرمز) وابسته نیست.
⚫️ تلخی دوم. ظریف در فرازی دیگر از سخنرانی میگوید «اگر الان سفر دیپلماتیک نمیروم به خاطر این است که کشورها آمادگی پذیرش ندارند.» نفس اینکه کشورها آمادگی پذیرش وزیر خارجه ایران با هشتاد و چهار میلیون جمعیت، بازاری بزرگ، واقع در نقطهای حساس از جهان با انواع ظرفیتها را ندارند، تلخ است. راه سفر او به همه کشورها جز معدودی قبل از تضعیف برجام باز بود و به قول خودش بخش خصوصی و فعالان اقتصادی را هم همراه میبرد. تحمل عدم پذیرش کشورها در چنین شرایطی برای یک دیپلمات نظیر ظریف تلخ است.
⚫️ تلخی سوم. ظریف در ادامه میگوید: «من به سوریه رفتم، من به ترکیه رفتم، من به روسیه رفتم، من به عراق خواهم رفت، همکاران من به افغانستان رفتند، روابط بین دولت افغانستان را اصلاح کردند، صلح افغانستان را پیگیری کردند، ما در همسایگی بیشترین تلاش را انجام میدهیم و انشاءالله موفق میشویم، ... همکاران من هر روز با کشورهای همسایه صحبت میکنند» و بعد از برشمردن تلاش برای باز کردن مرزها با کشورهای همسایه و موفقیت در آنها میگوید «هیچ کدام اینها با دعا انجام نشده است.»
اینکه وزیر خارجهای چون ظریف در جایی غیر از سوریه، ترکیه، روسیه، افغانستان و عراق پذیرش نشود یا کاری برای انجام دادن نداشته باشد، به اندازه کافی تلخ هست؛ اما اینکه تلاشهایش در همین شرایط سخت نادیده گرفته شده و مجبور شود تذکر دهد که این کارها با «دعا انجام نشده» تلختر است.
⚫️ تلخی چهارم. تلخی دیگر سخنان ظریف آنجاست که از خائن و دروغگو خواندن خود، خیلی سوزناک شکایت میکند. تلخ است آدمی برای کاری که در هر لحظه آن مأمور پیشبرد اراده کل نظام سیاسی بوده است، توسط بخشی از همان نظام سیاسی، به خیانت و دروغگویی متهم شود.
⚫️ تلخی پنجم. تلخی بزرگتر آنکه گروهی به نام گفتمان، گفتار و کردار سردار شهید قاسم سلیمانی بر ظریف میتازند، انگار نه انگار که او در همه سالیان گذشته بیش از همه تندزبانها با سردار همکاری کرده و با یکدیگر دو بال دیپلماتیک و نظامی را پیش برده بودند. گروهی کاتولیکتر از پاپ شدهاند.
⚫️ تلخی ششم. ظریف آگاهتر از آن است که نداند کشورهای دیگر با وزیر خارجهای که در مجلس کشورش این چنین از او استقبال میشود چقدر سرد رفتار خواهد کرد. تلختر، آگاهی بر خسارت این وضعیت برای منافع ملی است.
✅ تاریخ درباره ظریف، قوتها و کاستیهایش، همچون همه دیگر سیاستمداران قضاوت خواهد کرد. آدمی معصوم و مبرا از خطا نیست، اما در کشوری که با کارگزاران نظام سیاسی برای آنچه تصمیم کل سیستم بوده است، چنین کنند، هیچ نخبهای را رمق و انگیزه خطر کردن برای خدمت باقی نمیماند. آدمها، تلخکام فرومیپاشند.
(اگر میپسندید به اشتراک بگذارید.)
@fazeli_mohammad
Forwarded from فصلنامه مطالعات بین المللی
برخی از واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی برخلاف دانشگاه های سراسری آیین نامه مورخ ۲/۲/۹۸ وزارت علوم را متوجه نمی شدند. نامه بالا از سازمان مرکزی دانشگاه آزاد تاکید می کند مقالات چاپ شده فصلنامه مطالعات بین المللی علمی پژوهشی است. زیرا بر اساس آیین نامه از این پس همه نشریات علمی-ترویجی و علمی-پژوهشی با عنوان «نشریه علمی» شناخته می شوند. معیار تعیین و اعلام نوع مقالات (علمی-پژوهشی) از این پس سردبیر و گروه دبیران مجله علمی است.
https://t.me/InternationalStudiesJournal
https://t.me/InternationalStudiesJournal
Forwarded from فصلنامه مطالعات بین المللی
پاسخ وزارت علوم به استعلام دانشگاه آزاد اسلامی مبنی بر تایید رتبه علمی پژوهشی مقالات علمی-پژوهشی فصلنامه مطالعات بین المللی👆
https://t.me/InternationalStudiesJournal
https://t.me/InternationalStudiesJournal
🔹🔸بنیاد مطالعات بین المللی افتخار دارد به اطلاع دانش پژوهان، اساتید و همکاران برنامه های بنیاد برساند مقالات چاپ شده در نشریه این بنیاد(فصلنامه مطالعات بین المللی)از اعتبار علمی-پژوهشی برخوردارند.
✅ https://t.me/fidemiran
✅ https://t.me/fidemiran
Telegram
بنیاد مطالعات بین المللی و گفت و گوی جهانی
🔹شبیه سازی، همایش، کارگروه، کارآموزی، پرونده پژوهی و مطالعات تخصصی در:
☘️گفتمان صلح و حقوق بشر
☘️مطالعات بین المللی،
☘️دیپلماسی، فرهنگ، گردشگری و سینما
☘️روابط و حقوق بین الملل
💥سیاست بین الملل
☘️سازمان ملل متحد، سازمان های منطقه ای و بین المللی
☘️گفتمان صلح و حقوق بشر
☘️مطالعات بین المللی،
☘️دیپلماسی، فرهنگ، گردشگری و سینما
☘️روابط و حقوق بین الملل
💥سیاست بین الملل
☘️سازمان ملل متحد، سازمان های منطقه ای و بین المللی
✍️ مرحوم رضا بابایی
🖊 ما گفتوگو میکنیم یا جدل؟
⭕️«گفتوگو»، زبان تمدنها است. هیچ تمدنی بدون گفتوگو شکل نگرفته و بدون آن نیز دوام نیافته است. انسانهای متمدن، حتی برای حل مسائل درونی و درمان بیماریهای روحی خویش به گفتوگو با روانشناسان و مشاوران متخصص پناه میآورند. پایه و بنیان رواندرمانی، مگر چیزی غیر از نشستهای صمیمی و گفتوگوهای طولانی است؟ وقتی میتوان درونیترین مسائل انسانی را از راه گفتوگو حل و فصل کرد، چرا در مسائل عینی و علمی و اجتماعی نتوانیم؟
با وجود این، «گفتوگو» گاه تبدیل به جدل میشود. جدل و به تعبیر متون دینی، «مِراء»، آفت گفتوگو است. در متون دینی، از پیامبر اسلام نقل شده است که پرهیزگارترین شما، کسی است که مِراء نمیکند، اگرچه حق با او است(شهید اول، الأربعون حدیثا، ص56). از امام علی(ع) نیز نقل کردهاند که هیج بندهای به حقیقت ایمان نمیرسد، مگر اینکه مراء را رها کند، حتی آنجا که حق با او است(کنز العمال، ح9024). از همه شگفتتر روایتی است که بر پایۀ آن پیامبر(ص) فرمودهاند: خدا در شب معراج، پس از شرک، مرا از چیزی به اندازۀ جدل، نهی نکرد. میدانیم که توبۀ مشهور ابوحامد غزالی نیز از مناظره و مراء بود. او بر سر قبر ابراهیم خلیل(ع)، با خدای خویش عهد کرد که دیگر با کسی مناظره نکند. حافظ هم که میگوید «گفتوگو آیین درویشی نبود»، مرادش از گفتوگو، جدل است، نه گپوگفت.
👈🏽در منطق، جدل را از صناعات خمس(در کنار برهان و خطابه و...) دانستهاند و در ادبیات قرآن کریم، «جدال احسن» همپایۀ حکمت و موعظه است؛ اما متأسفانه آنچه اکنون در میان ما رایج و راسخ است، «مراء» یا جدل مذموم است، نه جدل منطقی و نه جدال احسن و نه گفتوگو. جدل، بدل گفتوگو است. نیاز ما به گفتوگو، گاهی گذر ما را به جدل میاندازد و میخواهیم جای خالی آن را با این پر کنیم. از یک سو ما به چیزی به اندازۀ گفتوگو نیاز نداریم و از سوی دیگر، هیچ چیز به اندازۀ جدل، ما را از نعمت گفتوگو محروم نمیکند. اکنون در صدها و هزاران گروه مجازی و محفل علمی و سیاسی، جدل فرمانروایی میکند و انسانهای بسیاری به این خیال خام که در حال گفتوگو با یکدیگرند، در ورطۀ مجادلات بیثمر و بیپایان افتادهاند. مرز میان گفتوگو و جدل، بسیار باریک و مبهم است. تفاوتهای جدل با گفتوگو، باید موضوع چندین رسالۀ دانشگاهی باشد. آنچه من در اینجا یادآوری میکنم، چند نکتۀ ساده و سربسته است:
1. هدف گفتوگو، این است که من بدانم در ضمیر شما چه میگذرد و شما بدانید که درد من چیست؛ اما جدل، تشنۀ پیروزی است و شهوت استیلا بر غیر دارد.
2. پایان جدل، دشمنی است و پایان گفتوگو، دوستی. ذهن و زبان جدلیون، در تسخیر سوء ظن به دیگران یا خودخواهی است؛ اما گفتوگو، راهی است برای کاستن از افتراقها و سوءتفاهمها. گفتوگو ما را به یکدیگر نزدیکتر میکند و جدل، دورتر و دشمنتر. گفتوگو، اگر گرهی نگشاید، گره را کورتر نمیکند.
3. در گفتوگو، میان اندیشه و صاحب اندیشه فرق میگذاریم. یعنی مخالفت ما با اندیشهای، به دشمنی ما با صاحب آن اندیشه نمیانجامد.
4. در گفتوگو میکوشیم که حرف دیگری را بفهمیم و در جدل میکوشیم که حرف خود را در گوش او فرو کنیم.
5. اهل جدل، درد حقیقت ندارند. از همین رو هیچگاه به هیچ خطایی یا جفایی اعتراف نمیکنند. اما در گفتوگوی سالم، طرفین گهگاه میپذیرند که در فلان مسئله خطا کردهاند یا دچار غفلت یا مبالغه شدهاند یا تند رفتهاند.
6. جدل، استثمار گفتوگو است؛ یعنی گفتوگو در جدل، بهانهای بیش نیست. بدین رو اهل جدل، گاهی این بهانه را وامینهند و از ابزاری دیگر استفاده میکنند که هیچ سنخیتی با گفتوگو ندارد؛ مانند زورگویی و تهدید و نصیحت و افشاگری و تجاوز به حریم خصوصی افراد.
7. جدلگرایان، معمولا زبانی درشتگو و پر از نیش و کنایه دارند؛ اگرچه هر درشتگویی جدلگرا نیست و هر جدلگرایی درشتگو نیست.
8. جدل گذشتهگرا است؛ اما گفتوگو آیندهساز است. در جدل، شما از راهی دفاع میکنید که آن را طی کردهاید؛ اما در گفتوگو راهی را میجویید که آینده را بسازد. از همین رو گفتوگو پیشرونده است؛ اما جدل، هر بار به نقطۀ آغاز برمیگردد.
9. در گفتوگو میکوشیم که چیزی بیاموزیم؛ در جدل، کوشش ما بیشتر برای آن است که دیگران را شیرفهم کنیم.
10. سماجت و افراط در پیگیری مباحث، از نشانههای اهل جدل است. اهل گفتوگو به همان آسانی که وارد گفتوگو میشوند، آن را رها میکنند و میدانند که کجا و کی باید کنار بکشند؛ اما جدلیون تا بالا بردن پرجم پیروزی و اعتراف خصم به شکست، دستوپا میزنند.
🖊 ما گفتوگو میکنیم یا جدل؟
⭕️«گفتوگو»، زبان تمدنها است. هیچ تمدنی بدون گفتوگو شکل نگرفته و بدون آن نیز دوام نیافته است. انسانهای متمدن، حتی برای حل مسائل درونی و درمان بیماریهای روحی خویش به گفتوگو با روانشناسان و مشاوران متخصص پناه میآورند. پایه و بنیان رواندرمانی، مگر چیزی غیر از نشستهای صمیمی و گفتوگوهای طولانی است؟ وقتی میتوان درونیترین مسائل انسانی را از راه گفتوگو حل و فصل کرد، چرا در مسائل عینی و علمی و اجتماعی نتوانیم؟
با وجود این، «گفتوگو» گاه تبدیل به جدل میشود. جدل و به تعبیر متون دینی، «مِراء»، آفت گفتوگو است. در متون دینی، از پیامبر اسلام نقل شده است که پرهیزگارترین شما، کسی است که مِراء نمیکند، اگرچه حق با او است(شهید اول، الأربعون حدیثا، ص56). از امام علی(ع) نیز نقل کردهاند که هیج بندهای به حقیقت ایمان نمیرسد، مگر اینکه مراء را رها کند، حتی آنجا که حق با او است(کنز العمال، ح9024). از همه شگفتتر روایتی است که بر پایۀ آن پیامبر(ص) فرمودهاند: خدا در شب معراج، پس از شرک، مرا از چیزی به اندازۀ جدل، نهی نکرد. میدانیم که توبۀ مشهور ابوحامد غزالی نیز از مناظره و مراء بود. او بر سر قبر ابراهیم خلیل(ع)، با خدای خویش عهد کرد که دیگر با کسی مناظره نکند. حافظ هم که میگوید «گفتوگو آیین درویشی نبود»، مرادش از گفتوگو، جدل است، نه گپوگفت.
👈🏽در منطق، جدل را از صناعات خمس(در کنار برهان و خطابه و...) دانستهاند و در ادبیات قرآن کریم، «جدال احسن» همپایۀ حکمت و موعظه است؛ اما متأسفانه آنچه اکنون در میان ما رایج و راسخ است، «مراء» یا جدل مذموم است، نه جدل منطقی و نه جدال احسن و نه گفتوگو. جدل، بدل گفتوگو است. نیاز ما به گفتوگو، گاهی گذر ما را به جدل میاندازد و میخواهیم جای خالی آن را با این پر کنیم. از یک سو ما به چیزی به اندازۀ گفتوگو نیاز نداریم و از سوی دیگر، هیچ چیز به اندازۀ جدل، ما را از نعمت گفتوگو محروم نمیکند. اکنون در صدها و هزاران گروه مجازی و محفل علمی و سیاسی، جدل فرمانروایی میکند و انسانهای بسیاری به این خیال خام که در حال گفتوگو با یکدیگرند، در ورطۀ مجادلات بیثمر و بیپایان افتادهاند. مرز میان گفتوگو و جدل، بسیار باریک و مبهم است. تفاوتهای جدل با گفتوگو، باید موضوع چندین رسالۀ دانشگاهی باشد. آنچه من در اینجا یادآوری میکنم، چند نکتۀ ساده و سربسته است:
1. هدف گفتوگو، این است که من بدانم در ضمیر شما چه میگذرد و شما بدانید که درد من چیست؛ اما جدل، تشنۀ پیروزی است و شهوت استیلا بر غیر دارد.
2. پایان جدل، دشمنی است و پایان گفتوگو، دوستی. ذهن و زبان جدلیون، در تسخیر سوء ظن به دیگران یا خودخواهی است؛ اما گفتوگو، راهی است برای کاستن از افتراقها و سوءتفاهمها. گفتوگو ما را به یکدیگر نزدیکتر میکند و جدل، دورتر و دشمنتر. گفتوگو، اگر گرهی نگشاید، گره را کورتر نمیکند.
3. در گفتوگو، میان اندیشه و صاحب اندیشه فرق میگذاریم. یعنی مخالفت ما با اندیشهای، به دشمنی ما با صاحب آن اندیشه نمیانجامد.
4. در گفتوگو میکوشیم که حرف دیگری را بفهمیم و در جدل میکوشیم که حرف خود را در گوش او فرو کنیم.
5. اهل جدل، درد حقیقت ندارند. از همین رو هیچگاه به هیچ خطایی یا جفایی اعتراف نمیکنند. اما در گفتوگوی سالم، طرفین گهگاه میپذیرند که در فلان مسئله خطا کردهاند یا دچار غفلت یا مبالغه شدهاند یا تند رفتهاند.
6. جدل، استثمار گفتوگو است؛ یعنی گفتوگو در جدل، بهانهای بیش نیست. بدین رو اهل جدل، گاهی این بهانه را وامینهند و از ابزاری دیگر استفاده میکنند که هیچ سنخیتی با گفتوگو ندارد؛ مانند زورگویی و تهدید و نصیحت و افشاگری و تجاوز به حریم خصوصی افراد.
7. جدلگرایان، معمولا زبانی درشتگو و پر از نیش و کنایه دارند؛ اگرچه هر درشتگویی جدلگرا نیست و هر جدلگرایی درشتگو نیست.
8. جدل گذشتهگرا است؛ اما گفتوگو آیندهساز است. در جدل، شما از راهی دفاع میکنید که آن را طی کردهاید؛ اما در گفتوگو راهی را میجویید که آینده را بسازد. از همین رو گفتوگو پیشرونده است؛ اما جدل، هر بار به نقطۀ آغاز برمیگردد.
9. در گفتوگو میکوشیم که چیزی بیاموزیم؛ در جدل، کوشش ما بیشتر برای آن است که دیگران را شیرفهم کنیم.
10. سماجت و افراط در پیگیری مباحث، از نشانههای اهل جدل است. اهل گفتوگو به همان آسانی که وارد گفتوگو میشوند، آن را رها میکنند و میدانند که کجا و کی باید کنار بکشند؛ اما جدلیون تا بالا بردن پرجم پیروزی و اعتراف خصم به شکست، دستوپا میزنند.
Forwarded from مهدي ذاكريان
همایشی داشتیم در سال ۹۳، آقای خاتمی محبت کرد و پیامی فرستاد و چه آشنا و دلنشین امروز پس از شش سال:
سوگمندانه آنچه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ و ستیز و اعمال خشونت انسان علیه انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان دنیا فهم، این خشونت و جنگافروزی عریانتر و دهشتناکتر شده است و طرفه اینکه در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است...«سلام» که مرادف صلح به کار میرود دامنه مفهومی آن گستردهتر از صلح است، از اسامی خداوند است، خدایی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم «دارالسلام» نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی، مردمان در رویارویی، به یکدیگر سلام میگویند...باید سرود صلح نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند
سوگمندانه آنچه در واقعیت تاریخ تحقق یافته است اغلب جنگ و ستیز و اعمال خشونت انسان علیه انسان بوده است و در روزگار ما به مدد تکنیک تسخیرگر و انسان دنیا فهم، این خشونت و جنگافروزی عریانتر و دهشتناکتر شده است و طرفه اینکه در بسیاری از موارد نیز جنگ و ستیز توجیه و حتی ستایش شده است...«سلام» که مرادف صلح به کار میرود دامنه مفهومی آن گستردهتر از صلح است، از اسامی خداوند است، خدایی که خیر و زیبایی مطلق است و بهشت جاودان نیز در قرآن کریم «دارالسلام» نام دارد و در سنت مطلوب اسلامی، مردمان در رویارویی، به یکدیگر سلام میگویند...باید سرود صلح نواخت و اندیشمندان و خیرخواهان همه تلاش خود را برای رسیدن به آن به کار گیرند
Forwarded from فصلنامه مطالعات بین المللی
💥گفت و گوی روزنامه شرق با دکتر مهدی ذاکریان رییس هیات مدیره بنیاد مطالعات بین المللی و گفت و گوی جهانی و مدیر مسئول فصلنامه
🔹ترامپ در انتخابات تنها نمی ماند
🔸تمرکز مونروئه بر درون آمریکا بود؛ این یک نگاه بسیار پررنگ نه در گذشته بلکه حتی در امروز امریکاست. ترامپ هم در انزواگرایی و هم در استثناگرایی موفق بوده است
🔹با تغییر رییس جمهور وضعیت امریکا در پیمان هایی که در این مدت از آن خارج شدند مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت. اما موضوع فقط به ترامپ محدود نمی شود.
🔸این نگرش که با پیروزی بایدن رویکرد امریکا تغییر اساسی خواهد کرد واقع بینانه نیست
🔹نظام اقتصادی هنگامی مؤثر عمل می کنــد که فارغ از مداخله سیاســی باشد، در جامعه مدرن ســرمایه داری بین حیطه سیاسی دولت و حیطه اقتصادی بازار فاصله وجود دارد
🔸مداخلات سیاسی ترامپ در اقتصاد ســبب شد، در آمریکا رونق دیده شود؛ ولی این رونق پایدار نیست و در آینده به افول در برابر اقتصاد پربازده رقبا منجر می شــود.
🔹فارغ از اینکه ترامپ در انتخابات پیروز شــود یا خیر، آمریکا در آینده ای نه چندان دور ناچار خواهد بود از اقتصاد جهانی هزینه-فایده تبعیت کند و در سیاست های اقتصادی تجدید نظر کند
🔸در مناظره ها شانس ترامپ بیشتر از بایدن است. زبان و ادبیات ترامپ، ادبیات رسانه ای است و نیاز ندارد تا رسانه ها، جملات و اظهارنظرهایش را سمت وسو دهند. او خودش رسانه است و با ادبیات عامه پسندانه خود می تواند بر هوادارانش اثرگذارد
🔹از زمانی که ترامپ از برجام خارج شــد، ایران سیاست صبر استراتژیک در پیش گرفته تا انتخابات ۲۰۲۰ برگزار شــود. این سیاســت اشتباه است
🔸سیاســت خارجی ایران باید مستقل از افراد باشــد. نباید روی افراد و اظهارات آنها سرمایه گذاری کرد
🔹هر کشوری براساس منافع ملتش تصمیم گیری می کند
🔸جمهوری اســلامی باید یک ســوزن پرگار را وسط خواســته های ملت ایران قرار دهد. ســوزن دیگر به اندازه ای باز شــود که کشــورهای درگیر منافع ایران را بپوشاند
🔹در موضوع آمریکا و هر کشــوری لازم اســت یاد بگیریم در چه زمان و چه هنگامی فرصتها را شکار کنیم
🔸هنگامی صبر استراتژیک معنا می دهد که شــما گزینه های فعال برای تصمیم نداشته باشید. این
نگرانی وجود دارد که صبر استراتژیک به صبر ناکام بدل شود
🔹ما در آستانه سالروز پذیرش قطعنامــه ۵۹۸ قرار داریــم. اگر ایران در هنگام آزادی خرمشــهر مذاکره میکرد، منافع بیشــتری به دست نمی آورد؟
🔸ما در سال ۶۷ پس از شــهادت بسیاری از رزمندگان و چالشها و کاستی هایی که در میدان جنگ ایجاد شد، حاضر به پذیرش قطعنامه شدیم. باید از این تجربیات درس گرفت.
🔹 پنجره ها همیشــه باز نیستند، گاهی اوقات پنجره ها بسته می شوند یا زمانی که می توان پنجره ها را زودتــر باز کــرد، دیرتر ایــن کار را می کنیم
🔸اینکــه فضای روانی وسیعی در کشــور علیه توافق راهبردی ایران و چین شکل گرفته، به همین موضوع برمی گردد. این تصور ایجاد شده؛ چون تحریم ها حداکثری شده، پس سیاستگذاران رو به چین کمونیست آورده اند که دردی از همسایه متحد خود، کره شمالی، دوا نکرده است.
🔹عده ای در داخل توجه نداشــتند و هنوز هم توجــه ندارند که ایران طبق برجام تعهداتی را پذیرفته و بــه هر میزان به آن پایبند باشــد، می تواند از منافع آن هم ســود ببرد. عده ای معتقدند ایران به برجام پایبند بوده و ایالات متحده زیر میز زده است
چه بایدن، چه ترامپ و چه هر فرد دیگر، ما هوشمندانه از توافق یا توافق هایی که برای ایران بهتر اســت، باید چهره خوب و بهینه برای سایر کشورها بسازیم تا امتیاز بهتر نصیب مردم ایران شود
✅ https://t.me/InternationalStudiesJournal
🔹ترامپ در انتخابات تنها نمی ماند
🔸تمرکز مونروئه بر درون آمریکا بود؛ این یک نگاه بسیار پررنگ نه در گذشته بلکه حتی در امروز امریکاست. ترامپ هم در انزواگرایی و هم در استثناگرایی موفق بوده است
🔹با تغییر رییس جمهور وضعیت امریکا در پیمان هایی که در این مدت از آن خارج شدند مورد تجدید نظر قرار خواهد گرفت. اما موضوع فقط به ترامپ محدود نمی شود.
🔸این نگرش که با پیروزی بایدن رویکرد امریکا تغییر اساسی خواهد کرد واقع بینانه نیست
🔹نظام اقتصادی هنگامی مؤثر عمل می کنــد که فارغ از مداخله سیاســی باشد، در جامعه مدرن ســرمایه داری بین حیطه سیاسی دولت و حیطه اقتصادی بازار فاصله وجود دارد
🔸مداخلات سیاسی ترامپ در اقتصاد ســبب شد، در آمریکا رونق دیده شود؛ ولی این رونق پایدار نیست و در آینده به افول در برابر اقتصاد پربازده رقبا منجر می شــود.
🔹فارغ از اینکه ترامپ در انتخابات پیروز شــود یا خیر، آمریکا در آینده ای نه چندان دور ناچار خواهد بود از اقتصاد جهانی هزینه-فایده تبعیت کند و در سیاست های اقتصادی تجدید نظر کند
🔸در مناظره ها شانس ترامپ بیشتر از بایدن است. زبان و ادبیات ترامپ، ادبیات رسانه ای است و نیاز ندارد تا رسانه ها، جملات و اظهارنظرهایش را سمت وسو دهند. او خودش رسانه است و با ادبیات عامه پسندانه خود می تواند بر هوادارانش اثرگذارد
🔹از زمانی که ترامپ از برجام خارج شــد، ایران سیاست صبر استراتژیک در پیش گرفته تا انتخابات ۲۰۲۰ برگزار شــود. این سیاســت اشتباه است
🔸سیاســت خارجی ایران باید مستقل از افراد باشــد. نباید روی افراد و اظهارات آنها سرمایه گذاری کرد
🔹هر کشوری براساس منافع ملتش تصمیم گیری می کند
🔸جمهوری اســلامی باید یک ســوزن پرگار را وسط خواســته های ملت ایران قرار دهد. ســوزن دیگر به اندازه ای باز شــود که کشــورهای درگیر منافع ایران را بپوشاند
🔹در موضوع آمریکا و هر کشــوری لازم اســت یاد بگیریم در چه زمان و چه هنگامی فرصتها را شکار کنیم
🔸هنگامی صبر استراتژیک معنا می دهد که شــما گزینه های فعال برای تصمیم نداشته باشید. این
نگرانی وجود دارد که صبر استراتژیک به صبر ناکام بدل شود
🔹ما در آستانه سالروز پذیرش قطعنامــه ۵۹۸ قرار داریــم. اگر ایران در هنگام آزادی خرمشــهر مذاکره میکرد، منافع بیشــتری به دست نمی آورد؟
🔸ما در سال ۶۷ پس از شــهادت بسیاری از رزمندگان و چالشها و کاستی هایی که در میدان جنگ ایجاد شد، حاضر به پذیرش قطعنامه شدیم. باید از این تجربیات درس گرفت.
🔹 پنجره ها همیشــه باز نیستند، گاهی اوقات پنجره ها بسته می شوند یا زمانی که می توان پنجره ها را زودتــر باز کــرد، دیرتر ایــن کار را می کنیم
🔸اینکــه فضای روانی وسیعی در کشــور علیه توافق راهبردی ایران و چین شکل گرفته، به همین موضوع برمی گردد. این تصور ایجاد شده؛ چون تحریم ها حداکثری شده، پس سیاستگذاران رو به چین کمونیست آورده اند که دردی از همسایه متحد خود، کره شمالی، دوا نکرده است.
🔹عده ای در داخل توجه نداشــتند و هنوز هم توجــه ندارند که ایران طبق برجام تعهداتی را پذیرفته و بــه هر میزان به آن پایبند باشــد، می تواند از منافع آن هم ســود ببرد. عده ای معتقدند ایران به برجام پایبند بوده و ایالات متحده زیر میز زده است
چه بایدن، چه ترامپ و چه هر فرد دیگر، ما هوشمندانه از توافق یا توافق هایی که برای ایران بهتر اســت، باید چهره خوب و بهینه برای سایر کشورها بسازیم تا امتیاز بهتر نصیب مردم ایران شود
✅ https://t.me/InternationalStudiesJournal
Telegram
فصلنامه مطالعات بین المللی
گفتگو برای صلح و حقوق بشر
برگزاری همایش ها و کارگروه های مرتبط با حقوق بشر
@InternationalStudiesJournal
Website : isj.ir
برگزاری همایش ها و کارگروه های مرتبط با حقوق بشر
@InternationalStudiesJournal
Website : isj.ir
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نقش و اهمیت زبان فارسی در مناسبات فرهنگی و سیاسی
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
استاد محمدرضا شفیعی کدکنی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم / "قدرت" از منظر #میشل_فوکو
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
برگرفته از سخنرانی آیت الله طالقانی در نمازجمعه تهران (اوایل انقلاب و سال 58 ).
♦️شنیده شده که بعضی دوستان می گویند می خواهیم حکومت عدل علی (ع)را در زمین تکرار و پیدا کنیم...
⭕️من به انها می گویم که شما باید اول علی(ع) را خوب بشناسید و بعد چنین ادعایی بکنید..
گفتند:
فردی در خانه اش به لهوولعب و گناه و فحشا مشغول است.
نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید...
گفت: خانه و حریم شخصی خودش است.
به شما ربطی ندارد و با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.
⭕️وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت:
"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."
اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد ...
♦️باید بدانید که حضرت علی (ع) اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد.
بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت:
"در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
♦️سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، و علنأ اعلام کرد که من علی را برای حکومت قبول ندارم ...
علی ابن ابیطالب، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت...
⛔️طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت.
چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند.
علی به آن ها گفت :
کجا می روید؟
دروغ گفتند....
علی گفت : می دانم برای جنگ با من می روید.
با این وجود آن ها را زندانی نکرد...
زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت...
♦️روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند.
یارانش گفتند شروع کنیم.
او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت:
“اللهم اشهد”
(خدایا شاهد باش)....
سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند....
یاران گفتند : شروع کنیم...
او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت
“اللهم اشهد”.
تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند،
سر به آسمان بلند کرد و گفت : “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”
آنگاه شمشیر کشید....
⭕️ماجراجو و جنگ طلب نبود...
بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت:
“کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان
نمی دیدم”.
حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.
سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید،
سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده
(شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند....
با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود...
⭕️کسانیکه با او جنگیدند را محارب و منافق و فتنه گر” نخواند،
گفت:
“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
♦️در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد،
گفت :
ایرانیان قبل از اسلام ، با انکه هم دین ما نبودند ، ولی مردمان پاک دستی بودند...
♦️هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت،
گفت :
من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خداتعظیم کنید.
⛔️همیشه در کنار زیر دستانش می نشست بطوریکه مشخص نمی شد خلیفه کدام هست....
♦️وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فردمسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد.
نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند.
در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت :
که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم،
از خدا بترس و عدالت را رعایت کن...
از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
❌علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات....
علی به عدل اش علی بود.
علی خود عین عدل بود...
برگرفته از سخنرانی آیت الله طالقانی در نمازجمعه تهران (اوایل انقلاب و سال 58 ).
♦️شنیده شده که بعضی دوستان می گویند می خواهیم حکومت عدل علی (ع)را در زمین تکرار و پیدا کنیم...
⭕️من به انها می گویم که شما باید اول علی(ع) را خوب بشناسید و بعد چنین ادعایی بکنید..
گفتند:
فردی در خانه اش به لهوولعب و گناه و فحشا مشغول است.
نگفت به این مرکز فساد حمله کنید و شلاقشان بزنید...
گفت: خانه و حریم شخصی خودش است.
به شما ربطی ندارد و با چشمان بسته وارد شد و بعد از خارج شدن از منزل دوباره چشمانش را باز کرد و گفت من چیزی ندیدم.
⭕️وقتی مردم، بعد از قتل عثمان، با اصرار شدید و بی سابقه از او خواستند که حاکم شود گفت:
"مرا رها کنید و سراغ کس دیگری روید."
اینطور نبود که حکومت را حق خداداد خود بداند و تشکیل آن را تکلیف شرعی خود بشمارد ...
♦️باید بدانید که حضرت علی (ع) اول کسی بود که با رای قاطع مردم حاکم شد.
بعد از انتخاب شدن به مردم نگفت به خانه روید و مطیع باشید.
گفت:
"در صحنه بمانید و اظهار نظر و انتقاد کنید که من ایمن از خطا نیستم مگر اینکه خدا نگاهم دارد”.
بارها در سخنانش انتقاد از حاکم را تکلیف شرعی مردم دانست...
♦️سعد ابن ابی وقاص، مشروعیت دولتش را نپذیرفت و بیعت نکرد، و علنأ اعلام کرد که من علی را برای حکومت قبول ندارم ...
علی ابن ابیطالب، نه خانه را بر سرش خراب کرد، نه در خانه حبس اش کرد و نه حتی علیه او سخن گفت...
⛔️طلحه و زبیر پیش او آمدند و از او پست و مقام خواستند، نپذیرفت.
چند روز بعد مدینه را به قصد مکه و تدارک نمودن جنگ جمل (بر علیه علی) ترک کردند.
علی به آن ها گفت :
کجا می روید؟
دروغ گفتند....
علی گفت : می دانم برای جنگ با من می روید.
با این وجود آن ها را زندانی نکرد...
زندانی سیاسی برای علی معنا نداشت...
♦️روز جمل، اول سپاه مقابل تیراندازی کردند و یک سرباز او را کشتند.
یارانش گفتند شروع کنیم.
او گفت نه و سر به آسمان بلند کرد و گفت:
“اللهم اشهد”
(خدایا شاهد باش)....
سپاه مقابل دومین تیر را انداختند و دومین سرباز او را کشتند....
یاران گفتند : شروع کنیم...
او باز مخالفت کرد و سر به آسمان بلند کرد و گفت
“اللهم اشهد”.
تیر سوم را که انداختند و سومین سرباز او را که کشتند،
سر به آسمان بلند کرد و گفت : “خدایا شاهد باش که ما شروع نکردیم”
آنگاه شمشیر کشید....
⭕️ماجراجو و جنگ طلب نبود...
بعد از جنگ جمل، بر پیکر طلحه گریست و خطاب به او گفت:
“کاش بیست سال پیش از این مرده بودم و کشته ترا افتاده بر زمین و زیر آسمان
نمی دیدم”.
حتی حرمت سابقه جهاد دشمنش را هم نگه داشت.
سپس به دیدن عایشه رفت و حالش را پرسید،
سپس با ۴۰ زن مسلح روپوشیده
(شبیه مردان جنگجو!) اسکورتش کرد و به وطنش برش گرداند....
با زنان، حتی مجرمانی که اقدام مسلحانه علیه امنیت ملی کرده بودند، اینطور بود...
⭕️کسانیکه با او جنگیدند را محارب و منافق و فتنه گر” نخواند،
گفت:
“برادران مسلمان مایند که در حق ما ظلم کردند!”.
♦️در زمان خلافت تمامی خزانه داری های سرزمین پهناور اسلام را به دست ایرانیان سپرد،
گفت :
ایرانیان قبل از اسلام ، با انکه هم دین ما نبودند ، ولی مردمان پاک دستی بودند...
♦️هنگامی که خلیفه شده بود و برای سرکشی به یکی از شهرها رفته بود، مردمانی را که به دنبال اسب او با پای پیاده راه افتاده بودند و او را مشایعت می کردند، با فریاد آن ها را از این کار بر حذر داشت،
گفت :
من هم انسانی مانند شما هستم، بروید به کار و زندگی خود برسید و فقط در برابر خداتعظیم کنید.
⛔️همیشه در کنار زیر دستانش می نشست بطوریکه مشخص نمی شد خلیفه کدام هست....
♦️وقتی خلیفه یکی از بزرگترین امپراطوری های جهان در آن عصر بود، با یک فردمسیحی اختلاف پیدا کرد و کار به قاضی سپرده شد.
نخواست به زور حرف خود را به کرسی بنشاند.
در دادگاه از این که قاضی او را محترمانه صدا کرده و بیشتر به او نگاه می کرد، خشمگین شد و گفت :
که من و فرد مسیحی برای تو نباید فرقی داشته باشیم،
از خدا بترس و عدالت را رعایت کن...
از آنجایی که علی شاهدی برای ادعای خود نداشت، قاضی به نفع مسیحی حکم داد و علی این حکم را پذیرفت.
❌علی را باید به عملکردش شناخت نه با وهن و خرافات....
علی به عدل اش علی بود.
علی خود عین عدل بود...