📰 پيرمرد هر بار كه ميخواست اجرت پسرك واكسیِ كر و لال را بدهد، جمله اي را براي خنداندن او بر روي اسكناس مينوشت. اين بار هم همين كار را كرد. پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله‌اي را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روي اسكناس نوشته شده بود: وقتي خيلي پولدار شدی به پشت اين اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوی اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدی. پسرك خنديد با صداي بلند، هرچند صدای خنده خود را نمیشنيد.
#داستانک

همیشه پر از مهربانی بمان و دلیل شادی دیگران باش، حتی اگر هیچکس قدر مهربانیت را نداند، این ذات توست که مهربان باشی، تو خدایی داری که به جای همه برایت جبران میکن
اموزشگاه فرزانه بیست
@farzanevip

فروچیو یک کشاورز بود که تراکتور می ساخت. اتومبیل فراریِ او (Ferrari) مشکلی در سیستم کلاچ داشت. خودروی او ساعتها در تعمیرگاه باقی می ماند. او مشکل را مستقیما با مدیرعامل فراری در میان گذاشت. انزو فراری هم در جواب گفت: تو شاید بتوانی یک تراکتور را برانی، اما عرضۀ رانندگی با فراری را نداری. او برای اثبات اشتباه بودن حرف آقای فراری، تصمیم به تولید خودرویی گرفت که مشکلات فراری را نداشته باشد. او کسی نبود جز آقای فروچیو لمبورگینی، مدیرعامل کارخانه خودروسازی لوکس لمبورگینی. وقتی به راهت ایمان و باور داری، راهت را ادامه بده و به دیگران ثابت کن اشتباه می کنند.✌🏻

#داستانک_انگیزشی

اموزشگاه فرزانه بیست

#هدف

‍ پدرش کشاورز بود، دانشگاه اکسفورد قبول‌ شد، به بازیگری علاقه داشت و عضو گروه کمدی دانشگاه شد.

ولی لکنت زبانش باعث می شد به او نقشی ندهند، یک روز فهمید زمانی که نقش افراد دیگری را بازی می کند لکنت زبانش برطرف می شود، ولی باز هم در زمینه بازیگری به او اعتمادی نشد زیرا چهره سینمایی و فیزیک خوبی نداشت، سرانجام تصمیم گرفت، کاراکتر منحصر به فردی را خلق کند و بالاخره موفق شد.

مستر بین، اکنون یکی از معروف ترین کمدین های دنیا با ثروتی معادل 132 میلیون پوند می باشد.


#شکست_مقدمه_ای_بر_پیروزی
#داستانک
اموزشگاه فرزانه بیست
برای دوستان خود ارسال کنید

لویی پادشاه از سلطنت به زیر کشیده شده و به زندان افتاده بود.پسر جوان او هم در اسارت کسانی بود که پادشاه را از تخت به زیر کشیده بودند.
آنها معتقد بودند اگر بتوانند اخلاق فرزند جوان شاه را خراب کنند،او متوجه نمی شود که چه مسئولیت بزرگی به او ارث رسیده است.
پسر لویی را به نقطه ی دوردستی بردند.به او غذاهای عالی دادند تا او را برده و بنده ی غذا کنند.پیرامون او حرف های رکیک می زدند.او را با زنان بدکاره آشنا کردند.مدت شش ماه برای از راه به در بردن او تلاش کردند اما او مقاومت کرد و اجازه نداد آنها به خواسته هایشان برسند.
ربایندگان وقتی ناامید شدند از او پرسیدند که چرا به آن همه خوشگذرانی تن نداده است؟!😳
پسر لویی در جواب شان گفت:
"زیرا من برای پادشاهی به دنیا آمده ام"

💥اگر شما هم باوردارید
"برای پادشاهی به دنیا آمده اید" و به کمتر از شایستگی تان رضایت نخواهید داد،
حتما در مسیر موفقیت گام بر می دارید.💪
#داستانک
برای دوستان خود ارسال کنید
اموزشگاه فرزانه بیست
┏━━━━━━━━━━┓
┗━━━━━━━━━━┛