خادمین عینعلی و زینعلی🇮🇷
32 subscribers
3.03K photos
194 videos
18 files
116 links
@Mohammad_235sadegi
ادمین ۱
@Sadegh69barari
ادمین ۲
@SeyedAmirhoseinpajoh
ادمین۳
Download Telegram
مستندات برگزاری شب 23 ماه مبارک رمضان در امامزادگان عینعلی وزینعلی(ع)
حضور باشکوه خیل مشتاقان ودوستداران اهلبیت دردعای جوشن کبیر .قرآن به سر ونماز جماعت صبح
حضور امام جمعه -شهردار وشورای شهر بخش میرزا کوچک گوراب زرمیخ ومیهمانان عزیز در مراسم شب قدر در امامزادگان
مداحی بسیار زیبا ودلنشین از برادران الهی و فیروزی وحاج آقا عباس زاده در شب سوم احیاء در امامزادگان
جای همه خادمین عزیزی که نبودند خالی .برای همه شما بزرگواران دعا کردیم
ضمنا حضور چشمگیر وباشکوه خواهران را هم در مراسم شبهای قدر داشتیم که از همه آن عزیزان تشکر میکنیم
از تمامی عزیزانی که برای سحری3شب قدر کمک کردن کمال تشکر وقدر دانی را داریم اجر همه عزیزان با امام علی (ع)
💠 همین امروز از ماه رمضان مونده...

🔸ان شاءالله قدر این ساعات و ثانیه ها رو بدونیم و هر کاری از نیکی به دیگران و دعا برای دیگران و گذشتگان و خودمون و راز و نیاز و قرائت قرآن و استغفار و رو می تونیم برنامه ریزی کنیم و بجا بیاریم...

🔶 امروز یکی دو ساعت یا نیم ساعت یا حتی کمتر هم شده، گوشی و تلویزیون رو کامل بذار کنار و با تمام وجود، خودت رو از برکات قرآن و دعا بهره مند کن...

پيامبر خدا صلى الله عليه و آله:
اگر بنده ارزش ماه رمضان را بداند، آرزو مى كند كه سراسر سال، رمضان باشد
لَو يَعلَمُ العَبدُ ما في رَمَضانَ لَوَدَّ أن يكونَ رَمَضانُ السَّنَةَ

📗ميزان الحكمه جلد4 صفحه 516
@eynali_zynali_canal
🔸🔶 لقا الله

◼️ چهاردهم خرداد سالروز رحلت جانگداز امام خمینی (ره) بر ایرانیان و عاشقان و دلدادگان ایشان تسلیت باد


@eynali_zynali_canal
آقای بهرام ناصری فرد، میلیاردر ایرانی. او صاحب بزرگ ترین نخلستان خصوصی جهان در دشتستان برازجان است که در آن، بیش از 200000 نخل وجود دارد.
او داستان جالبی از زمانی که در فقر زندگی کرده است، بازگو می کند. او مي گويد: " من در خانواده ای بسیار فقیر در روستای شول برازجان زندگی می کردم به حدی که هنگامی که از بچه های مدرسه خواستند که برای رفتن به اردو یک ریال بیاورند، خانواده ام به رغم گریه های شدید من، از پرداخت آن عاجز ماندند. یک روز قبل از اردو، در کلاس به یک سوال درست جواب دادم و معلم من که برازجانی بود، به عنوان جایزه، به من یک ریال داد و از بچه ها خواست برایم کف بزنند. غم وغصه من، تبدیل به شادی شد و به سرعت با همان یک ریال در اردوی مدرسه ثبت نام نمودم. دوران مدرسه تمام شد و من بزرگ شدم و وارد زندگی و کسب و کار شدم و به فضل پروردگار، ثروت زیادی به دست آوردم و بخشی از آن را وارد اعمال خیریه نمودم. در این زمان به یاد آن معلم برازجانی افتادم و با خود فکر می کردم که آیا آن یک ریالی که به من داد، صدقه بود یا جایزه؟! به جواب این سئوال نرسیدم و با خود گفتم: نیتش هرچه بود، من را خیلی خوشحال کرد و باعث شد دیگر دانش آموزان هم نفهمند که دلیل واقعی دادن آن یک ریال، چه بود. تصمیم گرفتم که او را پیدا کنم و پس از جستجوی زیاد، او را یافتم در حالی که در زندگیِ سختی به سر می برد و قصد داشت که از آن مکان کوچ کند. بعد از سلام و احوال پرسی به او گفتم: "استاد عزیز! تو دِین بزرگی به گردن من داری!" او گفت: "اصلاً به گردن کسی دِینی ندارم." من داستان کودکی خود را برایش بازگو نمودم و او به سختی به یاد آورد و خندید و گفت: "لابد آمده ای که آن یک ریال را پس بدهی!" من گفتم: " آری! " و با اصرار زیاد، او را سوار بر ماشین خود نموده و به سمت یکی از ویلاهایم حرکت کردم. هنگامی که به ویلا رسیدم، به استادم گفتم: "استاد، این ویلا و این ماشین را باید به جزای آن یک ریال، از من قبول کنی و مادام العمر حقوق ماهیانه ای نزد من داری. "استاد خیلی شگفت زده شد و گفت: "اما این خیلی زیاد است." من گفتم: "به اندازه آن شادی و سروری که در کودکی در دل من انداختی، نیست." من هنوز هم لذت آن شادی را در درونِ خود احساس می کنم.

​مرد شدن،​
​شاید تصادفی باشد؛​
​اما مرد ماندن و مردانگی کردن،
کار هر کسی نیس

🌸هر آنچه...
🌸در کنار مدرسه باید بیاموز...

#کارآفرینان_دانشکده_کارآفرینی
#دانشگاه_تهران
@eynali_zynali_canal