امتداد
20.5K subscribers
39.4K photos
12.5K videos
334 files
14K links
لینک عضویت در کانال:
https://t.me/+QJpgk2j7KQW9WuWs

‎کد شامد:
1-1-716060-61-4-1

استعلام شامد:
http://t.me/itdmcbot?start=emtedadnet

برای تبلیغات خود با این آیدی تماس بگیرید: @Ads_marketingg
Download Telegram
خارج از کنترل؛ نوشته‌ای درباره خوردن افراطی

✍🏻 Jane E. Brody

✍🏻ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

🟢سال ۱۹۶۴ بود، من ۲۳ بودم و برای اولین بار کار در یک دفتر مجله را شروع کرده بودم، که ۱۲۵۰ مایل از خانه‌ام در نیویورک فاصله داشت. زندگی عاطفی‌ام آشفته بود، رییس دفتر مجله رفتارهای تبعیض‌آمیزی با کارمندان زن داشت، و برای من که در ذهنم شادی و آرامش با خوردن پیوند داشت، پناه بردن به غذا نوعی تسکین بود. که البته باعث افزایش زیاد وزن و بعد از مدتی، روی آوردنم به رژیم های غذایی متعدد شد، که با ناامیدی و ناتوانی از توقف خوردن، و همینطور شروع حمله‌های پرخوری بعد از ساعت کاری و دور از دید دیگران، همراه بود.

🟢خریدن آذوقه‌ی شبانه در مسیر برگشت از محل کار تبدیل به یک روتین شده بود و ساعتهای زیادی از شبها با خوردن بی‌وقفه سپری می‌شد. اول چیزهای شیرین، بعد خوراکی های شور، بعد دوباره شیرین و .. نصف یک ظرف بستنی فقط برای شروع بود و میتوانستم در هر نوبت از حمله خوردن، ۳۰۰۰ کالری را مصرف کنم. بارها اتفاق افتاد که صبح ها با غذاهای نیمه جویده در دهانم از خواب بیدار میشدم.

🟢ناامیدی‌ام هر روز عمیق‌تر میشد و یک شب، در میانه‌ی یک حمله پرخوری، دچار افکار خودکشی شدم. من هیچ کنترلی روی خوردن نداشتم. خوردن کنترل من را در دست گرفته بود، و من با این وضعیت نمی‌توانستم به زندگی ادامه بدهم. خوشبختانه، هنوز آنقدر قدرت فکر کردن داشتم که در جست‌وجوی کمک، نیمه‌شب با رواندرمانگری که میشناختم تماس گرفتم و قول او به اینکه صبح فردا بتوانم دیداری با او داشته باشم، کمک کرد که آن شب را بگذرانم.

🟢حرف زدن درباره اتفاقات اخیر و شنیدن این موضوع از درمانگر که من تنها کسی نیستم که به حمله‌های پرخوری(binge eating)، مبتلا هستم،‌ اگرچه باعث متوقف شدن حمله‌ها نشد ولی به کم شدن ناامیدی من کمک کرد. به این نتیجه رسیدم که اگر خوردن به آن شکل را متوقف نکنم، انبوه غذاهایی که میخورم من را از بین خواهند برد. همینطور تصمیم گرفتم که حتی اگر قرار است چاق شوم، با غذاهایی باشد که سلامتی‌ام را کمتر به خاطر می‌اندازند.

🟢از آنجا که هربار تصمیم به شروع یک رژیم غذایی سخت گرفته بودم با عود شدیدتر حملات خوردن رو به رو شده بودم، با دانش محدودم در زمینه تغذیه، برنامه‌ای نوشتم که در آن سه وعده غذایی منظم با یک میان‌وعده‌ی دلخواه بین هر دو وعده اصلی داشتم. در عین حال که اجازه نخوردن هیچ کدام از وعده‌های اصلی را نداشتم، اما تمام خانه‌ام را از خوراکی‌هایی که معمولا در زمان حمله‌ها به سراغشان میرفتم، جز مقدار بسیار کمی از هر کدام، خالی کردم. و به فعالیت فیزیکی معمول و روزانه‌ام هم ادامه دادم. بعد از یک ماه خوردن سه وعده غذایی در روز، نزدیک به دو کیلو کاهش وزن داشتم که با کم شدن نیم کیلو در هر ماه ادامه پیدا کرد و بعد از دو سال به وزن قبل از شروع حملات پرخوری برگشتم.

🟢آنچه از حرف زدن با متخصصان درمان اختلالات خوردن آموخته‌ام این است که عواملی که باعث شروع حملات خوردن در من شدند و روشی که برای درمان خودم به کار گرفتم تا حد زیادی شبیه به عوامل برانگیزاننده در میان سایر بیماران مبتلا به اختلالات خوردن و برنامه‌های درمانی‌ی بود که به آنها داده میشود.

🟢حملات پرخوری بدون پاکسازی(purging)، در حدود ۲.۸ درصد جمعیت بزرگسالان اتفاق می‌افتد. دکتر کاترین هالمی استاد روانپزشکی و رییس بخش اختلالات خوردن در بیمارستانی در نیویورک می‌گوید: "در حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد از افراد مبتلا به چاقی، از حملات پرخوری رنج می‌برند، و در میان کسانی که حملات پرخوری بدون پاکسازی دارند، شیوع چاقی ۹۰ درصد است." دکتر هالمی بر این باور است که رژیم گرفتن می‌تواند یک عامل تشدیدکننده در افراد با اختلال خوردن باشد. سایر فاکتورهای خطری که می‌توانند باعث شروع یا عود حملات خوردن شوند، شامل ضربه‌های روانی مثل مرگ نزدیکان، از دست دادن شغل، قرار گرفتن مورد خیانت و .. هستند.

📌ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)

#روان_پزشکی #روان_درمانی #چاقی
#اختلال_خوردن #پرخوری #خوردن‌به‌مثابه‌اعتیاد
#binge_eating

🆔@alipsychiatrist
👍7😁1
☑️ درمان؛ سهیم شدن در تماشا و ترمیم زخم‌ها

✍🏻 Alison Carper

✔️در حین کار با یکی از مراجعانم به نام پاول، پس از گذشت چند هفته از شروع رواندرمانی متوجه شدم که او اگر‌چه در زندگی فعلی خود، در ازدواج، روابط دوستانه، شغل و مسائل روزمره، از ثبات و احساس تعلق کافی برخوردار است، اما آرامش، و یا بهتر بگویم کرختی او در هنگام صحبت از گذشته، این احساس را به من منتقل می‌کرد که مسائل گفته شده، متعلق به او و تاریخچهٔ زندگی او نیستند. این موضوع تناسب زیادی با علاقهٔ او به این جملات آغازین یک شعر داشت که: "من هیچ پدر و مادری ندارم/ من خورشید و ماه را به پدری و مادری خود انتخاب کرده ام".

✔️این تداعی ها، تعجب یا سرزنشی را نسبت به پاول در من برانگیخته نمی‌کرد، چرا که پدر و مادری که او با بی‌تفاوتی توصیف می‌کرد، بسیار دور از دسترس عاطفی و حتی برای لحظاتی بی رحم بودند. آنها در فاصله روانی، شبیه به ماه و خورشید، اما در گرما، نور و قابل پیش بینی بودن، کاملا متفاوت با خورشید و ماه بودند.

✔️اگرچه نحوه روایت پاول از این گذشته، مانند کسی بود که خود را بیتفاوت و عبور کرده از تمام آن ترس‌ها نشان می‌داد، اما هنگامی که با جزئی ترین نشانه های خشم در چهرهٔ همسر خود مواجه میشد، وحشتی شدید، و یا حتی با شنیدن مشاجره ای در خیابان، انجماد و تنش عجیبی را تجربه می‌کرد. به نظر می‌رسید اشباحی که به شدت سعی در محبوس کردن آنها در گذشته داشت، وجودش را تسخیر می‌کردند.

✔️سوالی که به عنوان درمانگر او از خود می‌پرسیدم این بود که چطور می‌توانم به او در برگرداندن کامل این اشباح به گذشته، و رها شدن از آنها در زندگی امروزش کمک کنم. و جوابی که به آن رسیدم این بود که او بیش از هر چیز، نیاز به شاهدی بر ضربه های روانی گذشته اش دارد. در همان دورانی که جلسات ما در جریان بود، خبرهای فراوانی درباره ی مشاهدهٔ عمومی فجایع اجتماعی، کشته شدن آفریقایی-امریکایی تبارهای غیرمسلح توسط پلیس، و تاثیر خشم و وحشت ایجاد شده در جامعه پس از مشاهده این صحنه ها، در رسانه‌ها منتشر میشد.

✔️این اتفاقات من را برای وارد کردن موضوع "شاهد بودن" بر یک فاجعه، به کار درمانی مصمم تر کرد؛ و همچنین به گفتگو با او دربارهٔ اینکه، اگر در آن زمان کسی در کنار او حضور داشت که تمام اتفاقات را تماشا می‌کرد، با همدلی به او اطمینان می‌داد که برای تمامی رفتارهای والدین مقصر نیست، و نیاز او را به عشق و نزدیکی والدین معتبر می‌دانست، آیا با همهٔ اندوه، باز هم نیازی به شکنجهٔ هر روزه خود با ترس های بی‌پایان باقی می ماند؟

✔️پاول در زندگی کودکی خود، به‌ندرت حضور چنین شاهدی را تجربه کرده بود. و من فکر میکردم که میتوانم به او در یافتن آن، و یا قرار گرفتن در آن جایگاه کمک کنم. در همین دوران بود که او سیلی محکمی را از پدر، در ۱۱ سالگی، به خاطر جا گذاشتن وسیله ای در رستوران، به یاد آورد و رهگذری که پس از مشاهده این صحنه پدر را سرزنش کرده بود، و تنبیهات فیزیکی مادر با چوب لباسی ها، که تنها برادر کوچکتر پاول شاهد آنها بود.

✔️آنچه باعث حیرت پاول میشد آن بود که از میان تمامی رفتارهای تحقیرآمیز پدر و بدرفتاری‌های مادر، یادآوری خاطرات و احساساتی برای او آسان تر به نظر میرسید که کسی در کنار او، آن لحظات را دیده یا روایت کرده بود.

✔️این همان چیزی بود که من را به همراهی با او برای نزدیک شدن به دنیای یک کودک ترسیده، قرار گرفتن در جایگاه یک شاهد، و دعوت از او برای شکستن سکوت آن کودک و روایت ضربه های وارد شده به او، تشویق می‌کرد.

✔️روایت کردنی که پدر و مادر تنبیه گر او را از شکل اشباحی سرگردان در تمام لحظات امروز و آینده، تبدیل به ساکنان گذشته می‌کرد؛ گذشته ای، که با همهٔ درد و ناکامی ها، در حال بازنویسی در قالب داستانی قابل گفتگو، لمس کردن و به اشتراک گذاشتن با دیگری بود.

#روان_درمانی
#تروما
#روان_پزشکی


https://opinionator.blogs.nytimes.com/2015/09/15/trauma-needs-a-witness/
🆔@alipsychiatrist

#امتداد
@emtedadnet
👍10
☑️ آشکار کردن اوتیسم؛ پایان دادن به انکار خود حقیقی

✍🏻 Claire Jack

✍🏻ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

✔️ آشکار کردن اوتیسم، روندی است که در آن فرد مبتلا به اوتیسم، خود واقعی‌اش را با همه ویژگی‌ها و تمایلات درون‌گرایی، به دیگران نشان می‌دهد. افراد مبتلا به اوتیسم غالبا زمانی که دست از پنهان کردن ترجیحاتشان برمیدارند، احساس آرامش زیادی را تجربه میکنند. از طرفی، آشکار کردن اوتیسم با واکنش‌های متفاوتی در دوستان و اعضای خانواده فرد مبتلا همراه می‌شود که بعضی پذیراتر از بعضی دیگر است.

✔️اخیرا مستندی را تماشا می‌کردم که در آن کریس پکمن، که فردی حامی طبیعت‌گرایی در اوتیسم است، دیدگاه‌های جالبی را درباره آشکار کردن اوتیسم، بر اساس تجربه یک زن مبتلا که تشخیص اوتیسم در دهه بیست زندگی برایش گذاشته شده بود، ارائه میداد.

✔️در این مستند، زن مبتلا به اوتیسم می‌گفت که حتی نزدیک‌ترین افراد زندگی، شامل مادرش، درکی از وجود نسخه‌ای از او که بعدتر به دنیا آشکار کرد، نداشتند. آنها هیچ آگاهی از اینکه او در چه تلاش و جنگ دائمی برای پنهان کردن ویژگی های اوتیستیکش بوده، نداشته اند.

✔️درباره اینکه پنهان کردن علائم اوتیستیک چگونه تجربه ای است اخیرا زیاد صحبت میشود؛ کاری که بخصوص زنان مبتلا به اوتیسم زیاد انجام میدهند. اما چیزی که کمتر درباره آن شنیده شده است، فرآیند آشکار کردن اوتیسم، به خصوص توسط کسانی است که برای داشتن یک زندگی اصیل تلاش می‌کنند.

✔️بسیاری از افراد مبتلا به اوتیسم که تشخیص آن را در بزرگسالی دریافت میکنند به این واقعیت پی می‌برند که زندگیشان را با پنهان کردن چیزی که واقعا بوده‌اند گذرانده‌اند، در تلاش برای اینکه "نرمال" به نظر برسند. برخی علت این تلاش را مورد تمسخر واقع شدن از سوی همسالانشان میدانند، برخی مورد قبول نبودن خود واقعیشان برای والدین یا نیازشان به تطابق پیدا کردن با محیط تا جایی که می‌توانسته‌اند.

✔️اما پنهان کردن، کاری فرساینده و مرتبط با ریسک بالای اختلال روانی و خودکشی است. به همین دلیل زمانی که افراد کشف میکنند که مبتلا به اوتیسم هستند و شروع به فرآیند پذیرفتن خود میکنند، اغلب تمایل به آشکار کردن خود واقعی‌شان به دیگران را هم پیدا میکنند.

✔️یکی از مراجعان من به نام کارمل می‌گفت که "مدتی زمان برد تا بتوانم بپذیرم که مبتلا به اوتیسم هستم، اما وقتی در نهایت پذیرفتم، دوست داشتم که نقابم را بردارم و صادقانه، به جای وانمود کردن به سردرد، به دوستان و اعضای خانواده ام بگویم که در جمع بودن برای من سخت است. فکر کردم اکنون که خودم در حال پذیرفتن خود واقعی‌ام هستم، قدم بعدی این است که از دیگران هم بخواهم که من را بپذیرند."

✔️همانند کارمل، مراجع دیگری به نام کلوئه هم تمایل داشت که افراد نزدیک به خود را از مبتلا بودنش به اوتیسم آگاه کند. "اکنون مثل این است که صدایی برای حرف زدن درباره خودم با دیگران دارم‌. با اینکه از پیامدهای آشکار کردن اوتیسم میترسیدم اما اکنون در موقعیتهای بسیاری مثل سفر یا قرارهای دوستانه، به من اجازه‌ی شرکت نکردن را می‌دهند."

✔️اما آشکار کردن اوتیسم، برای همه بیماران، مانند کارامل و کلوئه، به آسانی اتفاق نمی‌افتد. مراجعی به نام اِما به من می‌گفت که علیرغم بیشترین تلاشهایش برای اصیل بودن، پذیرش اینکه او در حقیقت فردی متفاوت با چیزی است که تا کنون شناخته شده، برای اطرافیانش بسیار دشوار بود."من به دوستان و اعضای خانواده‌ام گفتم که مبتلا به اوتیسم هستم و آنها ظاهراً پذیرفتند اما به نظر می‌رسید که درکی از اهمیت آن ندارند و علیرغم تلاش‌هایم برای انجام دادن چیزهایی که متناسب با طبیعتم‌ بود، از طرف آنها به سمت قوانین گذشته کشیده میشدم."

✔️آشکار کردن اوتیسم میتواند تجربه زیبا و پرمعنایی باشد‌. اما چیزی که برای مراجعینی مانند اِما اتفاق می‌افتد نشان می‌دهد که نمیتوان انتظار دقیقی از پیامد آن داشت. بسیاری از اوقات نزدیکان افراد مبتلا تمایل دارند که خود حقیقی آنها را بشناسند و درباره آن بیشتر بدانند. اما برای افراد دیگری پذیرفتن واقعیت سخت است. برای برخی، نسبت به بعضی دیگر زمان بیشتری طول میکشد تا به درکی از دشواری هایی برسند که فرد مبتلا به اوتیسم برای پنهان کردن ویژگی هایش تحمل کرده است. اما چیزی که مهم است، ادامه دادن فرد مبتلا به اوتیسم به دفاع از خود حقیقی‌اش و عمل کردن به روشی است که اصیل و متناسب با طبیعتش تجربه می‌کند.

#روان_پزشکی #روان_درمانی #کودک
#در_خود‌_ماندگی #اوتیسم #اطفال
#اختلال_طیف_اوتیسم #فرزند_پروری

https://www.psychologytoday.com/us/blog/women-with-autism-spectrum-disorder/202302/how-it-feels-to-unmask-as-an-autistic-woman
#امتداد
@emtedadnet
👍8👎1👏1
سوء‌استفاده جنسی توسط مرتکبان زن؛ دلایل و پیامدهای عدم افشا

✍🏻 Beverly Engel

✍🏻ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

🔹صحبت از سوء‌رفتار جنسی با کودکان، غالبا تصویر مرد بالغی در حال تعرض یا آزار جنسی به یک کودک را به ذهن می‌آورد. اما این تنها شکل سوءاستفاده‌ نیست‌ و می‌دانیم که موارد بالایی از تجاوز کودکانِ بزرگتر به کوچکترها و همچنین تعرض جنسی از سوی مرتکبان زن به کودکان وجود دارد. اما بسیاری از کسانی که مورد تعرض از سوی زنان قرار گرفته‌اند ممکن است خود را قربانی تجاوز جنسی ندانند. این موضوع دلایل متعددی دارد. شاید یکی از آنها این باشد که زنان معمولا در نقش مراقب یا پرستار کودکان قرار می‌گیرند و نه کسی که خودخواسته قصد آسیب یا سوء‌استفاده از آنها را داشته باشد. اما ممکن است بعضی از زنان از این نقشها که شامل کارهایی مانند استحمام کودک است برای انجام پنهانی تعرض استفاده کنند.

🔹قرار داشتن در نقش مراقب، فهم غیرعادی بودن رفتار فرد متجاوز را برای کودک بسیار دشوار می‌کند. زنی که یک کودک را مورد سوء‌استفاده جنسی قرار می‌دهد، علاوه بر نزدیکانی مانند خواهر، خاله و حتی مادر، میتواند معلم، پرستار، راننده و مربی ورزش یا موسیقی او باشد. نتایج یک مطالعه نشان میدهد که اکثریت زنان مرتکب سوء‌استفاده جنسی اعضایی از خانواده‌ کودکان بوده‌اند که مراقبت از آنها را برای زمانهایی بر عهده داشته‌اند و ۲۵ درصد آنها معلمان، پرستاران و مراقبان مهدکودک بوده‌اند. دخترها و پسرها هر دو در معرض این شکل از سوء‌استفاده هستند اما نتایج مطالعه‌ای در ایالات متحده نشان داد که ۴۰ درصد مردهایی که در کودکی مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند تعرض را از سوی یک زن گزارش کرده‌اند در حالیکه این گزارش در دخترها ۶ درصد بوده است.

🔹در ارتباط با اینکه چرا زنان مرتکب سوء‌استفاده جنسی از کودکان می‌شوند نظریه‌هایی وجود دارد مانند اینکه برخی مادران با اختلال خودشیفتگی و نیاز افراطی به ستایش شدن و حفظ جایگاه برتر، دچار خشم و حسادت بیمارگونه به دخترانشان و مرتکب تعرض به آنها می‌شوند. برخی دیگر از زنان در سنین میانسالی دچار عشق بیمارگونه به پسرانی در سالهای ابتدایی نوجوانی می‌شوند و ناآگاهی آنها از ماهیت غیرطبیعی و آسیب‌زننده‌ی عشقشان باعث قربانی شدن آن پسر میشود. این گروه از زنان ممکن است در جهت ارضای نیازهای ناکام‌شده‌شان برای صمیمیت، و باور به اینکه پسرهای نوجوان کمتر از مردان آسیب‌زننده‌اند و بیشتر میتوان آنها را کنترل کرد، وارد رابطه عاشقانه و جنسی با آنها شوند. گروه دیگر زنانی هستند که خود در کودکی مورد سوء‌استفاده قرار گرفته‌اند و دچار الگوهای رفتاری اعتیادگونه هستند و یا زنانی که در رابطه‌ای منفعلانه و وابسته به یک مرد سوء‌استفاده‌گر قرار دارند و در همراهی با آن مرد و برای راضی نگه داشتن او مرتکب تجاوز به یک کودک می‌شوند.

🔹قربانی شدن در سوء‌استفاده جنسی توسط زنان می‌تواند پیامدهایی به همان میزان و حتی بیشتر مخرب نسبت به سوء‌استفاده توسط مردان داشته باشد:

🔸 احساس گناه و شرم
🔸خود-سرزنشگری و حس بی‌ارزشی مزمن
🔸 کاهش عزت نفس
🔸 مشکلات در عملکرد جنسی
🔸رفتارهای جنسی اجبارگونه
🔸سوء‌مصرف مواد

🔹تخمین زده میشود که در حدود ۹۰ تا ۹۵ درصد موارد سوء‌استفاده جنسی، گزارش‌نشده باقی میمانند و این احتمال در مواردی که فرد مرتکب زن باشد حتی بیشتر است. یکی از دلایل عدم گزارش ممکن است ترس از ازدست دادن زنی باشد که در زندگی فرد قربانی ارزش حیاتی پیدا کرده است. در موارد دیگر بخصوص زمانی که پسران نوجوان وارد رابطه جنسی با معلمان خود می‌شوند تصورشان این است که آنها شروع‌کننده‌ی رابطه بوده‌اند و چون به خواست خودشان وارد رابطه شده‌اند، قربانی سوء‌‌رفتار نیستند. اما حتی اگر نوجوانِ وارد شده به رابطه احساس قربانی بودن نداشته باشد و با رضایت آنی خود این کار را انجام داده باشد، واقعیت این است که برقراری رابطه با بالغین برای کودکان و نوجوانان یک ضربه یا ترومای روانشناختی آسیب‌زننده است. بسیاری از مردان جوانی که در نوجوانی خود درگیر رابطه با یک زن میانسال شده‌اند، بعدها از مشکلاتی مانند تمایل جنسی مفرط، پرخاشگری علیه زنان، و مشکل در اعتماد به دیگران رنج میبرند.

🔹شفافیت بیشتر در گفتگو و مطالعه پیرامون پدیده تعرض جنسی از سوی مرتکبان زن، و در نظر گرفتن احتمال وجود آن، میتواند باعث انگ‌زدایی از افشای آن توسط قربانیان و توقف در مسیر تکرار آن در مورد کودکان دیگر شود.


#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک #سوء‌استفاده_جنسی
#sexual_abuse

https://www.psychologytoday.com/us/blog/the-compassion-chronicles/202309/child-sexual-abuse-by-female-perpetrators
#امتداد
@emtedadnet
👍123😁1😱1😢1
اختلال نقص توجه-بیش فعالی؛ سه ویژگی که اغلب نادیده گرفته می‌شوند

✍🏻 William Dodson

✍🏻ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو:
@alipsychiatrist

🔹نسخه‌ی پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانشناختی(DSM-V)، هجده معیار تشخیصی را برای اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی فهرست می‌کند که درمانگران از آنها برای تشخیص، شرکتهای بیمه برای اختصاص پوشش بیمه‌ای و پژوهشگران برای انتخاب افراد تحت مطالعه استفاده می‌کنند. یکی از محدودیت‌های استفاده از این معیارها این است که تنها به توصیف اختلال نقص توجه-بیش‌فعالی در کودکان ۶ تا ۱۲ ساله می‌پردازند. این در حالیست که علائم این اختلال، در نوجوانان و بزرگسالان به خوبی شناخته نشده‌اند و این موضوع بسیاری از اوقات باعث نادرست پیش رفتن مسیر تشخیص و درمان در این گروه می‌شود.

🔹از یک دیدگاه، آنچه مبتلایان به اختلال نقص‌توجه-بیش‌فعالی را از سایر افراد متمایز می‌کند، سه دسته ویژگی‌ها شامل سیستم عصبیِ علاقه-محور، بیش‌-برانگیختگی هیجانی، و حساسیت به طرد هستند که بسیاری از اوقات توسط بیمار، اطرافیان و حتی درمانگران او، نادیده گرفته می‌شوند؛

سیستم عصبیِ علاقه-محور؛
Interest-based nervous system


🔹گروهی از صاحب نظران حوزه نقص‌توجه-بیش فعالی بر این باورند که این اختلال بیش از آنکه باعث "نقص توجه" در مبتلایان به آن شود، باعث نوعی ناهمسانی در توجه، در موقعیت‌های مختلف، و برانگیخته شدن آن تنها تحت شرایط خاصی، می‌شود. بسیاری از این افراد بیان می‌کنند که در ارتباط با برخی فعالیتها توجهی بسیار عمیق و در حدی زیاد دارند که حتی متوجه گذشت زمان نمی‌شوند. اما این فعال شدن و حفظ تمرکز در موقعیت‌هایی مانند انجام تکالیف درسی یا دستورالعمل‌های شغلی در محل کار، اتفاق نمی‌افتد بلکه در نتیجهٔ حس علاقه، رقابت یا نوجویی، ایجاد و تقویت می‌شود. به عبارتی، سیستم عصبی، و فعال شدن قدرت توجه و تمرکز در این افراد، بیش از آنکه اهمیت-محور یا اولویت-محور باشد، علاقه-محور است.


📌 ادامه در INSTANT VIEW
(مشاهده فوری)

#روان_پزشکی #روان_درمانی
#نقص‌توجه_بیش‌فعالی
#روان_درمانی
#Adult_ADHD
#ADHD

https://www.additudemag.com/symptoms-of-add-hyperarousal-rejection-sensitivity/
@alipsychiatrist
https://t.me/alipsychiatrist

#امتداد
@emtedadnet
👍32
مراقبت از کودکان در مواجهه با اخبار جنگ

✍🏻 Collin Allen. Marina Heifetz

ترجمه توسط کانال تلگرام علی نیک‌جو
@alipsychiatrist

🔹مهاتما گاندی گفت: "اگر می‌خواهیم که معلم صلح واقعی در این دنیا باشیم، و اگر می‌خواهیم که یک جنگ واقعی بر علیه جنگ را پیش ببریم، لازم است که از کودکان شروع کنیم." آموزش و گفتگو درباره موضوعات دشواری مانند جنگ نقش مهمی در رشد کودکان و درک آنها از جهان دارد، اما به طور همزمان لازم است که کودکان را در برابر ابعاد آسیب‌زننده‌ی این موضوعات محافظت کنیم. دیدن تصویر سلاح‌های جنگی و صحنه‌های خشونت‌بار می‌تواند بار سنگینی را بر روان رشدنیافته‌ی کودکان تحمیل کند. "زمانی که کشور در وضعیتی قرار دارد که به نوعی با جنگ درگیر است، والدین، معلم‌ها و سایر بالغین با چالش حرف زدن با کودکان و شنیدن از آنها درباره مفاهیمی مانند انتقام، تهدید، امنیت، جراحت و مرگ، مواجه میشوند." این گفتۀ دکتر جیمز گاربارینو یک متخصص در حیطه تکامل کودکان است. "ما در جهانی زندگی می کنیم که اخبار سریع‌تر از هر زمانی در گذشته منتشر میشوند و احتمال اینکه فرزندان ما پیش از شنیدن حرف‌های ما درباره یک موضوع ، تحت تاثیر شنیده های دیگری قرار بگیرند بسیار زیاد است."

🔹در گفتگو با کودکان درباره جنگ، به اشتراک گذاشتن احساسات خود و شنیدن فعالانه احساسات آنها بسیار مهم است. در جایگاه والد، به رسمیت شمردن احساسات خود و کمک به کودک برای باور اینکه احساسات دشوارش غیرعادی نیستند،  یک حمایت موثر است. "کودکان نیاز به فرصتی برای شنیدن سوالاتشان و دریافت اطلاعات دارند." حتی اگر سن آنها بسیار کم باشد، مهم است که پاسخهای صادقانه‌ای را از والدینشان دریافت کنند. رسیدن والدین به درکی از اینکه چه چیزی آنها را در مورد جنگ نگران می‌کند، پی بردن به نگرانی‌های فرزندشان را  تسهیل می‌کند. "کودکان نیاز به این اطمینان‌بخشی دارند که آنها و عزیزانشان در امنیت هستند." حفظ روتین‌ها به کودکان این اطمینان را میدهد که میتوانند به یک زندگی عادی ادامه بدهند. "کودکانی که تا پیش از این به نوعی با فقدان و ترس درگیر بوده‌اند نیاز به اطمینان‌بخشی ویژه‌تری دارند." کودکانی که طلاق والدین یا فقدان یک فرد محبوب را تجربه کرده‌اند در وضعیت شکننده‌تری قرار دارند و نیاز آنها به دریافت حمایت بیشتر از کودکان دیگر است.

🔹"لازم است والدین به یاد داشته باشند که آنها الگوی فرزندشان هستند و کودکان با واکنش والدین به موقعیت‌های مختلف، همانند سازی می‌کنند." از این جهت مهم است که والدین پیش از هر چیز، از خودشان در برابر غرق شدن در اخبار جنگ و اضطراب و احساس درماندگی ناشی از آن، محافظت کنند. این همچنین موقعیتی است که والدین را در نقش الگویی برای نحوه کنار آمدن با احساسات دشوار قرار میدهد. معتبر کردن احساسات کودک، هر چیزی که باشند، مهم است. هیچ درست و غلطی در مورد آنچه افراد احساس میکنند وجود ندارد. کنجکاوی در مورد احساسات کودک می‌تواند راه را به سمت فهم سردرگمی، برداشت‌ها و تفسیر او از اتفاقات هموار کند. قدم بعدی ایجاد دیدگاهی برای کودک نسبت به وقایع است که متناسب با سنش باشد و همچنین انتقال نکاتی به او که برای محافظت از خود در شرایط خطر نیاز به دانستن آنها دارد.

🔹چه میشود اگر جواب تمام سوالات را ندانیم؟ هیچ لزومی ندارد که ما جواب تمام سوالات کودک را بدانیم چون در واقع آنجا هستیم که بیش از هر چیز احساسات او را معتبر کنیم و به او اطمینان بدهیم که هر کاری را که ممکن باشد برای تامین امنیت او انجام می دهیم. محدود کردن دسترسی کودکان به فضای مجازی، برای اطمینان از اینکه اطلاعات درست و متناسب با سنی به آنها منتقل میشود، کمک‌کننده است.

🔹در طی دوران‌های ناآرام و زمانهای بحران، غالبا خود را تحت فشار و در معرض احساس درماندگی در برابر انواع احتمالات غیرقابل‌کنترل، تجربه می‌کنیم. در چنین شرایطی حتما نیاز داریم که برای ساعتهایی تلویزیون را خاموش کنیم، صفحه اخبار را ببندیم یا اینترنت را قطع کنیم. کمی وقت گذراندن با یکدیگر، و مشغول شدن به فعالیت‌هایی که احساس خوب بودنمان را افزایش می‌دهند، به بازیابی آرامش و قابل‌اتکاتر شدن ما برای فرزندانمان کمک می‌کنند.


#روان_پزشکی #روان_درمانی
#کودک‌ #فرزندپروری
#فاجعه #جنگ

https://www.psychologytoday.com/us/articles/200303/parents-guide-explain-the-war

https://www.psychologytoday.com/us/blog/raising-mindful-kids/202310/how-to-support-children-during-times-of-war-and-conflict


#امتداد
@emtedadnet
7👏3👍2