#canada_immigration_misc
خب دوستان من یه توضیحی راجع به روند مهاجرتم بدم براتون
راستش تصمیم من به مهاجرت خیلی به قبل برنمی گرده، زمستون 93 بود که به فکرش افتادم. اون موقع اوایل اکسپرس انتری بود و امتیاز دو سه تا دراو اول بالای 700 بود! کاملاً شروع نا امید کننده ای بود واسه تحقیقاتم! با دوستم که از طریق برنامه FSW2014 رفته بود مشورت کردم و به فکر مهاجرت تحصیلی افتادم. یه کم سرچ کردم و دانشگاه ها و اینا ولی دیدم خوشم نمیاد ازین روند چون هم خیلی پر هزینه است و هم اقامت موقت می دن و باید باز بعدش کلی دردسر بکشم.
یه مقدار که گذشت دراو های بعدی انجام شد و امتیازا یهویی شدیداً اومد پائین. باورنکردنی بود تغییراتش، جوری که نتیجه گرفتم اگه پروفایل بسازم ظرف مدت یکی دو ماه می تونم دعوتنامه بگیرم. این شد که خرداد 94 استارت رسمی کارم رو با ثبت نام آیلتس ایرسافام زدم. بعدشم تا زمان امتحان رفتم مدارک دانشگاهیمو گرفتم و واسه WES فرستادم معادلسازی شد.
موقع ساخت پروفایل این شرایطو داشتم:
• لیسانس برق قدرت (NOC2133)
• سن 29 سال
• آیلتس 8.5 (ریدینگ 8.5 – لسنینگ 8.5 – اسپیکینگ 8.5 – رایتینگ 7.5)
• سابقه کار 6 سال (بعد از لیسانس بدون بیمه)
البته اول رایتینگمو 7 داده بودن که امتیازم می شد 438 ولی اعتراض دادم و در نهایت شدم 441. این توضیحم بدم که چند سالی میشه آیلتس تدریس می کنم در کنار کار مهندسیم. خلاصه یه مدت که گذشت دیدم امتیازا دیگه پائینتر از 450 نمیاد! باز داشتم می رفتم تو فاز نا امیدی که یه دفعه تو سینما نشسته بودم فیلم سه بعدی پارک ژوراسیک می دیدم که برام مسج اومد از طرف انتاریو. مسج می گفت اگه بخوام می تونم واسه برنامه استانیش اقدام کنم. با اینکه 1500 دلار هزینه داشت، دیدم آپشن مطمئنیه واسه همین ثبت نامشو انجام دادم.
تایم لاین:
• دریافت مسج علاقه مندی از استان 26 آگوست 2015
• ارسال مدارک کاغذی - 24 سپتامبر
• دریافت رسید – 1 دسامبر
• دریافت نامینیشن – 21 ژانویه 2016
اینطوری پروفایلم با 600 امتیاز اضافی آپدیت شد و شدم 1041، بعدش دعوتنامه گرفتم و مدارک قبلیم که برای انتاریو فرستاده بودم رو به اضافه تست مدیکال و گواهی عدم سوء پیشینه و نامه جدید از بانک واسه سازمان مهاجرت فدرال فرستادم.
تایم لاین:
• دریافت دعوتنامه – 27 ژانویه
• سابمیت – 4 فوریه
• مدیکال پاس – 8 فوریه
• آغاز چک امنیتی – 27 می
• دریافت ایمیل ارسال پاسپورت – 16 جون
این تمام قضیه بود. اما چنتا نکته:
- تمام پروسه رو با صرف وقت و دقت کافی، مطالعه رفرنس های اصلی و راهنمایی گرفتن از افراد با تجربه تر به تنهایی پیش بردم و با هیچ نوع وکیل مهاجرتی مراوده نداشتم.
- تو ترجمه مدارکم از مهر وزارت خارجه استفاده نکردم!
- بیمه ارائه ندادم!
- پول از 6 ماه قبل تو حسابم نبود و با قرض موقع تهیه نامه تکمیل موجودی کردم
- جاب آفر هم نداشتم!
امیدوارم همه دوستان تصمیمشون رو با فکری باز بگیرن و وقتی به قطعیت رسیدن با اطمینان تو این مسیر قدم بذارن تا با هر مشکل یا مانعی سرخورده نشن. آرزوی موفقیت
خب دوستان من یه توضیحی راجع به روند مهاجرتم بدم براتون
راستش تصمیم من به مهاجرت خیلی به قبل برنمی گرده، زمستون 93 بود که به فکرش افتادم. اون موقع اوایل اکسپرس انتری بود و امتیاز دو سه تا دراو اول بالای 700 بود! کاملاً شروع نا امید کننده ای بود واسه تحقیقاتم! با دوستم که از طریق برنامه FSW2014 رفته بود مشورت کردم و به فکر مهاجرت تحصیلی افتادم. یه کم سرچ کردم و دانشگاه ها و اینا ولی دیدم خوشم نمیاد ازین روند چون هم خیلی پر هزینه است و هم اقامت موقت می دن و باید باز بعدش کلی دردسر بکشم.
یه مقدار که گذشت دراو های بعدی انجام شد و امتیازا یهویی شدیداً اومد پائین. باورنکردنی بود تغییراتش، جوری که نتیجه گرفتم اگه پروفایل بسازم ظرف مدت یکی دو ماه می تونم دعوتنامه بگیرم. این شد که خرداد 94 استارت رسمی کارم رو با ثبت نام آیلتس ایرسافام زدم. بعدشم تا زمان امتحان رفتم مدارک دانشگاهیمو گرفتم و واسه WES فرستادم معادلسازی شد.
موقع ساخت پروفایل این شرایطو داشتم:
• لیسانس برق قدرت (NOC2133)
• سن 29 سال
• آیلتس 8.5 (ریدینگ 8.5 – لسنینگ 8.5 – اسپیکینگ 8.5 – رایتینگ 7.5)
• سابقه کار 6 سال (بعد از لیسانس بدون بیمه)
البته اول رایتینگمو 7 داده بودن که امتیازم می شد 438 ولی اعتراض دادم و در نهایت شدم 441. این توضیحم بدم که چند سالی میشه آیلتس تدریس می کنم در کنار کار مهندسیم. خلاصه یه مدت که گذشت دیدم امتیازا دیگه پائینتر از 450 نمیاد! باز داشتم می رفتم تو فاز نا امیدی که یه دفعه تو سینما نشسته بودم فیلم سه بعدی پارک ژوراسیک می دیدم که برام مسج اومد از طرف انتاریو. مسج می گفت اگه بخوام می تونم واسه برنامه استانیش اقدام کنم. با اینکه 1500 دلار هزینه داشت، دیدم آپشن مطمئنیه واسه همین ثبت نامشو انجام دادم.
تایم لاین:
• دریافت مسج علاقه مندی از استان 26 آگوست 2015
• ارسال مدارک کاغذی - 24 سپتامبر
• دریافت رسید – 1 دسامبر
• دریافت نامینیشن – 21 ژانویه 2016
اینطوری پروفایلم با 600 امتیاز اضافی آپدیت شد و شدم 1041، بعدش دعوتنامه گرفتم و مدارک قبلیم که برای انتاریو فرستاده بودم رو به اضافه تست مدیکال و گواهی عدم سوء پیشینه و نامه جدید از بانک واسه سازمان مهاجرت فدرال فرستادم.
تایم لاین:
• دریافت دعوتنامه – 27 ژانویه
• سابمیت – 4 فوریه
• مدیکال پاس – 8 فوریه
• آغاز چک امنیتی – 27 می
• دریافت ایمیل ارسال پاسپورت – 16 جون
این تمام قضیه بود. اما چنتا نکته:
- تمام پروسه رو با صرف وقت و دقت کافی، مطالعه رفرنس های اصلی و راهنمایی گرفتن از افراد با تجربه تر به تنهایی پیش بردم و با هیچ نوع وکیل مهاجرتی مراوده نداشتم.
- تو ترجمه مدارکم از مهر وزارت خارجه استفاده نکردم!
- بیمه ارائه ندادم!
- پول از 6 ماه قبل تو حسابم نبود و با قرض موقع تهیه نامه تکمیل موجودی کردم
- جاب آفر هم نداشتم!
امیدوارم همه دوستان تصمیمشون رو با فکری باز بگیرن و وقتی به قطعیت رسیدن با اطمینان تو این مسیر قدم بذارن تا با هر مشکل یا مانعی سرخورده نشن. آرزوی موفقیت
#canada_immigration_misc (متفرقه مرتبط با کانادا و مهاجرت)
تجربه شخصی / بردیا / اوایل سپتامبر 2016
تورنتو...
به نظرم یه شهر دوس داشتنیه، جالب و بسيار متنوعه، همش يه چيز جديد هست، ١٠ سالم بگرديش باز بعدش مي توني يه جذابيت جديد توش پيدا كني، اينو ازونجايي مي گم كه خب تجربه خودم تازه يه ماه و خورده ای شده ولي دوستم ٤ ساله اينجاس و خيليم اهل گشت و گذاره، همچنان خيلي جاها تا الان نشده بره و خيلي فعالیتارو انجام نداده.
فك نكنم تو يه شهر كوچيك بعد از يكي دو سال بشه اينو گفت. جاها، تفريحا، آدما، مناظر، غذاها، بوها، همه و همه 'متنوعن'
نكته بعدي در مورد آدما، قبول دارم در نگاه اول سرد و آنولكامينگ به نظر مي رسن، اما تجربه كوتاه خودم هم اينو تاييد مي كنه كه اين بيشترش ظاهر قضيه ست و به خود آدم بستگي داره. موقع هايي كه تو مود خوب بودم با خيلي ها رابطه برقرار كردم و نكات جالب و فیدبک های مثبتی ديدم، موقع هايي هم كه نه خب فقط از كنارشون گذشتم. بيشتر احترام به پرايوسي هست تا سرد بودن. اين براي ما ايراني ها پذيرشش سخته چون از جايي مي يايم كه پرايوسي تقريباً توش بي معناست. قبول دارم كه نكات مثبتي هم تو 'گرم' بودن ايراني ها هستا ولي من به شخصه اينو بيشتر ترجيح مي دم.
هزينه زندگي واقعاً بالاست و نتونيم توانايي هامون رو با اعتماد به نفس خوب ارائه بديم و شغل خوب پيدا كنيم و بعدش ازون مهمتر حفظش كنيم نميشه اصلاً دووم آورد.
تابستونش كه خيلي لاولي بود، زمستونشم بذارين تجربه كنيم! من كه سعي مي كنم كنار بيام، كلاً كمتر به خودم سخت مي گيرم و غر مي زنم چون زندگيرو مشكل تر مي كنه هم واسه خودم هم دور و بريام!
تجربه شخصی / بردیا / اوایل سپتامبر 2016
تورنتو...
به نظرم یه شهر دوس داشتنیه، جالب و بسيار متنوعه، همش يه چيز جديد هست، ١٠ سالم بگرديش باز بعدش مي توني يه جذابيت جديد توش پيدا كني، اينو ازونجايي مي گم كه خب تجربه خودم تازه يه ماه و خورده ای شده ولي دوستم ٤ ساله اينجاس و خيليم اهل گشت و گذاره، همچنان خيلي جاها تا الان نشده بره و خيلي فعالیتارو انجام نداده.
فك نكنم تو يه شهر كوچيك بعد از يكي دو سال بشه اينو گفت. جاها، تفريحا، آدما، مناظر، غذاها، بوها، همه و همه 'متنوعن'
نكته بعدي در مورد آدما، قبول دارم در نگاه اول سرد و آنولكامينگ به نظر مي رسن، اما تجربه كوتاه خودم هم اينو تاييد مي كنه كه اين بيشترش ظاهر قضيه ست و به خود آدم بستگي داره. موقع هايي كه تو مود خوب بودم با خيلي ها رابطه برقرار كردم و نكات جالب و فیدبک های مثبتی ديدم، موقع هايي هم كه نه خب فقط از كنارشون گذشتم. بيشتر احترام به پرايوسي هست تا سرد بودن. اين براي ما ايراني ها پذيرشش سخته چون از جايي مي يايم كه پرايوسي تقريباً توش بي معناست. قبول دارم كه نكات مثبتي هم تو 'گرم' بودن ايراني ها هستا ولي من به شخصه اينو بيشتر ترجيح مي دم.
هزينه زندگي واقعاً بالاست و نتونيم توانايي هامون رو با اعتماد به نفس خوب ارائه بديم و شغل خوب پيدا كنيم و بعدش ازون مهمتر حفظش كنيم نميشه اصلاً دووم آورد.
تابستونش كه خيلي لاولي بود، زمستونشم بذارين تجربه كنيم! من كه سعي مي كنم كنار بيام، كلاً كمتر به خودم سخت مي گيرم و غر مي زنم چون زندگيرو مشكل تر مي كنه هم واسه خودم هم دور و بريام!