Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
......
👇💬 نکته قابل اهمیت دیگردر مورد سپمتوم این است که هر سمپتوم برای صاحبش نوعی ارضاء به همراه دارد. فروید این ارضاء را «نفع» یا «سود» نامید و آن را به دو صورت «نفع اولیه» و «نفع ثانویه» از هم تفکیک کرد. لکان برای این ارضاء، کلمه بسیار شیوا و غیر قابل ترجمه «ژویی سانس» (Jouissance) به کار برد. ژویی سانس در ترجمه فارسی، لذتی شدید است که ایجاد درد و حتی انزجار میکند که شخص این لذت شدید را به صورت اشمئزاز و بیزاری حس میکند. «ژویی سانس» یک لذت مخرب، دردآور و کشنده است. درخواست فقط موقعی پدید میآید که یا ژویی سانس غیر قابل تحمل شده باشد و یا زندگی. یعنی نوعی گسیختگی ایجاد شده باشد.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
......
ساخت گیف و انتخاب متن: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation
👇💬 نکته قابل اهمیت دیگردر مورد سپمتوم این است که هر سمپتوم برای صاحبش نوعی ارضاء به همراه دارد. فروید این ارضاء را «نفع» یا «سود» نامید و آن را به دو صورت «نفع اولیه» و «نفع ثانویه» از هم تفکیک کرد. لکان برای این ارضاء، کلمه بسیار شیوا و غیر قابل ترجمه «ژویی سانس» (Jouissance) به کار برد. ژویی سانس در ترجمه فارسی، لذتی شدید است که ایجاد درد و حتی انزجار میکند که شخص این لذت شدید را به صورت اشمئزاز و بیزاری حس میکند. «ژویی سانس» یک لذت مخرب، دردآور و کشنده است. درخواست فقط موقعی پدید میآید که یا ژویی سانس غیر قابل تحمل شده باشد و یا زندگی. یعنی نوعی گسیختگی ایجاد شده باشد.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
......
ساخت گیف و انتخاب متن: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
👇💬 ....... این هم یکی دیگر از حاضر جوابیهای چند پهلوی لکان است. او در کوتاهترین جواب ممکن نشان میدهد که منظور از روانکاوی فقط رفع علایم بیماری نیست بلکه ایجاد یک تحول اساسی در شخص است، ایجاد یک تغییر بنیادی در جایگاه ذهن او. و این آن چیزی است که فروید نیز در کتاب «روانکاوی پایاندار و روانکاوی بدون پایان» به آن اشاره دارد.
فروید به این نکته پی برد که سمپتوم یک خطاب است. سمپتوم در تلاش است که چیزی را به کسی بگوید. سمپتوم حقیقت بیمار است. تلاش برای امحاء سمپتوم، تلاش برای امحاء حقیقت بیمار است. آن کس که در صدد است که سمپتوم را به هر قیمت درمان کند، در واقع کسی است که نمیتواند حقیقت بیمار را تحمل کند و میخواهد به هر ترتیب آن را خفه نماید. او در واقع ناقل گفتار ارباب است که معتقد است هیچ حقیقتی جز حقیقت ارباب وجود ندارد. به همین دلیل است که لکان معتقد است گفتار دانشگاهی در بسیاری از موارد چیزی جز مرکبی برای گفتار ارباب، اعتراضی ناتوان و ناممکن نیست. گفتار ارباب و گاهی گفتار دانشگاهی تاب تحمل این اعتراض را ندارند و باید آن را از بین ببرند. باید آن را «درمان» کنند.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
برای مطالعه متن کامل به سایت #انجمن_فرویدی رجوع کنید.
انتخاب متن و تصویر: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation
فروید به این نکته پی برد که سمپتوم یک خطاب است. سمپتوم در تلاش است که چیزی را به کسی بگوید. سمپتوم حقیقت بیمار است. تلاش برای امحاء سمپتوم، تلاش برای امحاء حقیقت بیمار است. آن کس که در صدد است که سمپتوم را به هر قیمت درمان کند، در واقع کسی است که نمیتواند حقیقت بیمار را تحمل کند و میخواهد به هر ترتیب آن را خفه نماید. او در واقع ناقل گفتار ارباب است که معتقد است هیچ حقیقتی جز حقیقت ارباب وجود ندارد. به همین دلیل است که لکان معتقد است گفتار دانشگاهی در بسیاری از موارد چیزی جز مرکبی برای گفتار ارباب، اعتراضی ناتوان و ناممکن نیست. گفتار ارباب و گاهی گفتار دانشگاهی تاب تحمل این اعتراض را ندارند و باید آن را از بین ببرند. باید آن را «درمان» کنند.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
برای مطالعه متن کامل به سایت #انجمن_فرویدی رجوع کنید.
انتخاب متن و تصویر: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
.
👇💬 هیستریک معمولاً زنی است که هر کسی را که خود را در جایگاه ارباب قرار دهد به مبارزه میطلبد، حتی اگر این جایگاه جایگاه ارباب دانش باشد. تاریخ نشان داده است که در این جنگ این هیستریک است که همیشه پیروز است. هیستری برای پزشکی همیشه یک عذاب الیم بوده است تا جایی که پزشکی را وادار به یک واکنش دفاعی از نوع انکار کرده است. پزشکی دیگر حتی اسم هیستری را نیز نمیآورد، در طبقهبندیهایش جایی برای آن ندارد و در DSMها و سایر مرجعهایش هیچ نشانی از آن نیست. اما هیستریک زنده است و مبارز میطلبد تا جایی که ستاره اصلی اکثر برنامههای معرفی بیمار مراکز درمانی و آموزشی است. اما مگر هیستریک چه می کند که چنین رعبی برمیانگیزد؟ او به درمانگر نشان میدهد که در جایگاه «بزرگ دیگری» نیست، همین و بس. که سمپتوم او مخاطب دیگری دارد و اینکه برای دلالتها و معجونهای درمانگر پشیزی ارزش قائل نیست. هیستریک خود ارباب را به مبارزه طلبیده، مرکب ارباب که دیگر جای خود دارد.
...... همهٔ ما در طی تحصیلاتمان یاد گرفتهایم که هیستری را تحقیر کنیم، چون که همگی تحت تاثیر گفتگو گفتار علمی هستیم که شدیداً با هیستری مشکل دارد. اما لکان میگوید: «خوشبختانه هیستریکها در این دنیا هستند».
اما چیزی را که نه درمانگران مدرن میدانند و نه خود هیستریکها این است که تا چه حد خود آنها _یعنی هیستریکها_ در بهوجود آمدن اغتشاش حاکم بر دنیا، که آنها بیرحمانه به افشاگری آن میپردازند، سهیم هستند.
لکان میگوید: «هیستریک با ارباب همزیستی خوبی دارد». لکان در عین حال میگوید: «هیستریک بودن باعث میشود شخص روانکاو خوبی بشود». یعنی موقعی که او متوجه شود در اعتراضش تا چه اندازه ناتوان است، تا چه حد در به وجود آمدن اغتشاش مورد اعتراضش مسئول است و زمانی که خطاب خود را تغییر دهد، همچنین خطابه خود را.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
Painting by: Andre Bruillet
درباره تصویر: دکتر جین مارتین چارکوت در حال تشریح بالینی یک بیمار هیستریک به گروهی از دانشجویان.
.....
انتخاب متن و تصویر: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation
👇💬 هیستریک معمولاً زنی است که هر کسی را که خود را در جایگاه ارباب قرار دهد به مبارزه میطلبد، حتی اگر این جایگاه جایگاه ارباب دانش باشد. تاریخ نشان داده است که در این جنگ این هیستریک است که همیشه پیروز است. هیستری برای پزشکی همیشه یک عذاب الیم بوده است تا جایی که پزشکی را وادار به یک واکنش دفاعی از نوع انکار کرده است. پزشکی دیگر حتی اسم هیستری را نیز نمیآورد، در طبقهبندیهایش جایی برای آن ندارد و در DSMها و سایر مرجعهایش هیچ نشانی از آن نیست. اما هیستریک زنده است و مبارز میطلبد تا جایی که ستاره اصلی اکثر برنامههای معرفی بیمار مراکز درمانی و آموزشی است. اما مگر هیستریک چه می کند که چنین رعبی برمیانگیزد؟ او به درمانگر نشان میدهد که در جایگاه «بزرگ دیگری» نیست، همین و بس. که سمپتوم او مخاطب دیگری دارد و اینکه برای دلالتها و معجونهای درمانگر پشیزی ارزش قائل نیست. هیستریک خود ارباب را به مبارزه طلبیده، مرکب ارباب که دیگر جای خود دارد.
...... همهٔ ما در طی تحصیلاتمان یاد گرفتهایم که هیستری را تحقیر کنیم، چون که همگی تحت تاثیر گفتگو گفتار علمی هستیم که شدیداً با هیستری مشکل دارد. اما لکان میگوید: «خوشبختانه هیستریکها در این دنیا هستند».
اما چیزی را که نه درمانگران مدرن میدانند و نه خود هیستریکها این است که تا چه حد خود آنها _یعنی هیستریکها_ در بهوجود آمدن اغتشاش حاکم بر دنیا، که آنها بیرحمانه به افشاگری آن میپردازند، سهیم هستند.
لکان میگوید: «هیستریک با ارباب همزیستی خوبی دارد». لکان در عین حال میگوید: «هیستریک بودن باعث میشود شخص روانکاو خوبی بشود». یعنی موقعی که او متوجه شود در اعتراضش تا چه اندازه ناتوان است، تا چه حد در به وجود آمدن اغتشاش مورد اعتراضش مسئول است و زمانی که خطاب خود را تغییر دهد، همچنین خطابه خود را.
منبع: #مکتب_لکان؛
#روانکاوی_در_قرن_بیست_و_یکم
مؤلف: دکتر #میترا_کدیور
Painting by: Andre Bruillet
درباره تصویر: دکتر جین مارتین چارکوت در حال تشریح بالینی یک بیمار هیستریک به گروهی از دانشجویان.
.....
انتخاب متن و تصویر: نادیا صبوری @doostdaran_freudianassociation