Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
💬👇 A brief look at Mitra Kadivar's background and records, the only Iranian psychoanalyst in the world, according to every single international psychoanalytic institution :
.
https://wapol.org
https://www.causefreudienne.net
http://www.lacanquotidien.fr
https://www.europsychoanalysis.eu
http://www.amp-nls.org
https://www.lacan-universite.fr
http://www.radiolacan.com
Dr. Mitra Kadivar, is a medical doctor and a Freudo–Lacanian psychoanalyst. After graduating from School of Medicine in 1979 she headed for West in order to continue her education, and in September 1993 after years passed in Paris and New York returned to her motherland. In Paris she was analyzed by a senior psychoanalyst who was a member of École de la Cause Freudienne (ECF) and a member of World Association of Psychoanalysis (WAP) for 10 years and 4 sessions per week – according to worldwide criteria for training psychoanalysts. Analyst of Dr. Kadivar, himself, was analyzed by Jacque Lacan in person. Dr. Kadivar’s personal psychoanalysis was qualified and subsequently confirmed by the most outstanding jury commissions of École de la Cause Freudienne (ECF) and World Association of Psychoanalysis (WAP) and afterwards she was admitted as a member of these two highly estimated institutions. After foundation of Eurofederation of Psychoanalysis (EFP) Dr. Kadivar won the honor of membership in this international institution as well. Dr. Mitra Kadivar is the only member of World Association of Psychoanalysis in Iran. World Association of Psychoanalysis (WAP) has the status of Special consultant in United Nations Organization and École de la Cause Freudienne (ECF) is the most high-ranking Lacanian psychoanalysis reference in the world and has been founded by Jacque Lacan himself. In November 2009 in Paris Jacque Allain Miller in the speech for opening of Universite populaire Jacques Lacan (UPJL) appreciated Dr. Kadivar’s 16- year efforts for the enhancement of status of psychoanalysis and in June 2013 in the international congress of Euro Federation of Psychoanalysis (PIPOL 6) in Brussels, a section of the congress was named “Mitra” in her honour.
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر @doostdaran_freudianassociation
.
https://wapol.org
https://www.causefreudienne.net
http://www.lacanquotidien.fr
https://www.europsychoanalysis.eu
http://www.amp-nls.org
https://www.lacan-universite.fr
http://www.radiolacan.com
Dr. Mitra Kadivar, is a medical doctor and a Freudo–Lacanian psychoanalyst. After graduating from School of Medicine in 1979 she headed for West in order to continue her education, and in September 1993 after years passed in Paris and New York returned to her motherland. In Paris she was analyzed by a senior psychoanalyst who was a member of École de la Cause Freudienne (ECF) and a member of World Association of Psychoanalysis (WAP) for 10 years and 4 sessions per week – according to worldwide criteria for training psychoanalysts. Analyst of Dr. Kadivar, himself, was analyzed by Jacque Lacan in person. Dr. Kadivar’s personal psychoanalysis was qualified and subsequently confirmed by the most outstanding jury commissions of École de la Cause Freudienne (ECF) and World Association of Psychoanalysis (WAP) and afterwards she was admitted as a member of these two highly estimated institutions. After foundation of Eurofederation of Psychoanalysis (EFP) Dr. Kadivar won the honor of membership in this international institution as well. Dr. Mitra Kadivar is the only member of World Association of Psychoanalysis in Iran. World Association of Psychoanalysis (WAP) has the status of Special consultant in United Nations Organization and École de la Cause Freudienne (ECF) is the most high-ranking Lacanian psychoanalysis reference in the world and has been founded by Jacque Lacan himself. In November 2009 in Paris Jacque Allain Miller in the speech for opening of Universite populaire Jacques Lacan (UPJL) appreciated Dr. Kadivar’s 16- year efforts for the enhancement of status of psychoanalysis and in June 2013 in the international congress of Euro Federation of Psychoanalysis (PIPOL 6) in Brussels, a section of the congress was named “Mitra” in her honour.
انتخاب متن و تصویر: پرهام زرگر @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
👇💬 جلسه چهارم دوره اول ۱۰ خرداد ۱۳۸۰
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
غایت آمال گفتار اربابی ساختن انسانهای ماشینی است. انسانهایی بسیار فرمانبردار و بسیار با کفایت efficient
که هرگز از خود سؤالی نمیکنند و وضع موجود را همواره بهترین وضع میدانند. کار کردن آنها بر اساس یک برنامه تنظیم شده است. تفریح کردن آنها برنامه ریزی شده است. تولید مثل کردنشان با مجوز است و قس علیهذا. خلاصه در یک کلام انسانهای نرمال و جامعه برتر. روانکاوی فاصله گرفته از فروید یعنی منطبق کردن ایدهآل روانکاوی با ایدهآل فاشیستی انسان بهتر ـ جامعه برتر، ولی با فرم و شکل مقبولتر و با ابزار و وسایل ملایمتر. اینجاست که لکان صحبت از اخلاق روانکاوی میکند و مسؤولیتی که بر عهده گفتار روانکاوی است. در زمانهای که گفتار علمی چهارنعل به طرف تحقق بخشیدن این ایدهآل میرود. آنجایی که بالاترین هدف و برگزیدهترین دستاورد علمی شبیهسازی انسان تلقی میشود، مسؤولیت بزرگی به گردن گفتار روانکاوی است. به وجود آوردن انسان بهتر همیشه یکی از آرزوهای بشر بوده است. اما در اعصار مختلف تعریفهای متفاوتی از این انسان بهتر ارائه شده است. تعریفهایی که گاه در نقطه مقابل یکدیگر بودهاند. یک مقایسه سرسری بین حکمت گلستان و تستهای روانشناسی مورد استفاده در بنگاههای کارپردازی آمریکایی این مطلب را به خوبی نشان میدهد. راههایی را که سعدی برای بهتر زیستن پیشنهاد میکند بنگرید و آنها را با
American way of life
مقایسه کنید. فریادهای اعتراضآمیزی را از هر طرف میشنوم که میگویند: «اما دوره و زمانه سعدی سپری شده است. دیگر نمیتوان بر طبق حکمت او زیست». جواب من به این فریادها این است: «شمایی که فریاد میزنید فقط کمی بیشتر گفتار اربابی زمانه خود را باور کردهاید و با آن منطبق شدهاید». در عین حال اضافه میکنم که مطمئناً در رسیدن به ایدهآلهای گفتار اربابی و بهشت موعودش نیز با شکست مواجه شدهاید و گرنه اصلاً گوشتان به حرفهای من بدهکار نبود که بعداً بخواهید اعتراض کنید. اما در واقع شما اصل قضیه را ملتفت نشدهاید. اصل قضیه این است که روانکاو هیچ راه از پیش تعیین شدهای را تجویز نمیکند، حتی اگر این راه از آن سعدی باشد..
نکته اینجاست که هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای جز اشتیاق سوژه وجود ندارد و این نکته اساس عملکرد اخلاق روانکاو است.
.
منبع: برگرفته از وب سایت #انجمن_فرویدی
Animator: Gwenole Jaffredou
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی @doostdaran_freudianassociation
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
غایت آمال گفتار اربابی ساختن انسانهای ماشینی است. انسانهایی بسیار فرمانبردار و بسیار با کفایت efficient
که هرگز از خود سؤالی نمیکنند و وضع موجود را همواره بهترین وضع میدانند. کار کردن آنها بر اساس یک برنامه تنظیم شده است. تفریح کردن آنها برنامه ریزی شده است. تولید مثل کردنشان با مجوز است و قس علیهذا. خلاصه در یک کلام انسانهای نرمال و جامعه برتر. روانکاوی فاصله گرفته از فروید یعنی منطبق کردن ایدهآل روانکاوی با ایدهآل فاشیستی انسان بهتر ـ جامعه برتر، ولی با فرم و شکل مقبولتر و با ابزار و وسایل ملایمتر. اینجاست که لکان صحبت از اخلاق روانکاوی میکند و مسؤولیتی که بر عهده گفتار روانکاوی است. در زمانهای که گفتار علمی چهارنعل به طرف تحقق بخشیدن این ایدهآل میرود. آنجایی که بالاترین هدف و برگزیدهترین دستاورد علمی شبیهسازی انسان تلقی میشود، مسؤولیت بزرگی به گردن گفتار روانکاوی است. به وجود آوردن انسان بهتر همیشه یکی از آرزوهای بشر بوده است. اما در اعصار مختلف تعریفهای متفاوتی از این انسان بهتر ارائه شده است. تعریفهایی که گاه در نقطه مقابل یکدیگر بودهاند. یک مقایسه سرسری بین حکمت گلستان و تستهای روانشناسی مورد استفاده در بنگاههای کارپردازی آمریکایی این مطلب را به خوبی نشان میدهد. راههایی را که سعدی برای بهتر زیستن پیشنهاد میکند بنگرید و آنها را با
American way of life
مقایسه کنید. فریادهای اعتراضآمیزی را از هر طرف میشنوم که میگویند: «اما دوره و زمانه سعدی سپری شده است. دیگر نمیتوان بر طبق حکمت او زیست». جواب من به این فریادها این است: «شمایی که فریاد میزنید فقط کمی بیشتر گفتار اربابی زمانه خود را باور کردهاید و با آن منطبق شدهاید». در عین حال اضافه میکنم که مطمئناً در رسیدن به ایدهآلهای گفتار اربابی و بهشت موعودش نیز با شکست مواجه شدهاید و گرنه اصلاً گوشتان به حرفهای من بدهکار نبود که بعداً بخواهید اعتراض کنید. اما در واقع شما اصل قضیه را ملتفت نشدهاید. اصل قضیه این است که روانکاو هیچ راه از پیش تعیین شدهای را تجویز نمیکند، حتی اگر این راه از آن سعدی باشد..
نکته اینجاست که هیچ مقصد از پیش تعیین شدهای جز اشتیاق سوژه وجود ندارد و این نکته اساس عملکرد اخلاق روانکاو است.
.
منبع: برگرفته از وب سایت #انجمن_فرویدی
Animator: Gwenole Jaffredou
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
......
👇💬 هر تعبیری ناتمام است مگر این که به بعد [واقع]
Real ختم شود.
قبل از پایان روانکاوی سوژه به حالتی می رسد که مشابه stupor
پسیکوتیک است. هر چه مقدس، غیر قابل تردید و قابل احترام بوده و تمام [هویت سازی ها]
identification ها
فرو پاشیده است و این فروپاشی باعث می شود سوژه در بیابانی بیکران قرار گیرد، تجربه ای در وراء که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست، فقط یک نقطه امید باقی می ماند، فقط یقینی که طی سال ها به روانکاوش پیدا کرده مبنی بر این که او که مرا به اینجا رسانده به جاهای دیگری هم می تواند برساند. در عرفان هم سالک می تواند نهایتاً به منبع نوری وصل شود. تازه اینجا آنالیزان متوجه منبعی می شود که آنالیست از آن نور می گیرد و به آن منبع می پیوندد چون تنها در این مرحله است و بدین وسیله است که از بیابان نجات پیدا می کند.
......
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
جلسه اول دوره دوم
(۲۷ شهریور ۱۳۸۰)
انتخاب متن و تصویر: مریم رحمتی @doostdaran_freudianassociation
👇💬 هر تعبیری ناتمام است مگر این که به بعد [واقع]
Real ختم شود.
قبل از پایان روانکاوی سوژه به حالتی می رسد که مشابه stupor
پسیکوتیک است. هر چه مقدس، غیر قابل تردید و قابل احترام بوده و تمام [هویت سازی ها]
identification ها
فرو پاشیده است و این فروپاشی باعث می شود سوژه در بیابانی بیکران قرار گیرد، تجربه ای در وراء که با هیچ چیز قابل مقایسه نیست، فقط یک نقطه امید باقی می ماند، فقط یقینی که طی سال ها به روانکاوش پیدا کرده مبنی بر این که او که مرا به اینجا رسانده به جاهای دیگری هم می تواند برساند. در عرفان هم سالک می تواند نهایتاً به منبع نوری وصل شود. تازه اینجا آنالیزان متوجه منبعی می شود که آنالیست از آن نور می گیرد و به آن منبع می پیوندد چون تنها در این مرحله است و بدین وسیله است که از بیابان نجات پیدا می کند.
......
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
جلسه اول دوره دوم
(۲۷ شهریور ۱۳۸۰)
انتخاب متن و تصویر: مریم رحمتی @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
👇💬 جلسه پنجم دوره اول ۲۴ خرداد ۱۳۸۰
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
........
هدف از روانکاوی تولید یک مشت افراد تک رو و خود محور نیست که همه ارزشها را با دیده تحقیر بنگرند و هر تلاشی را بیهوده بینگارند.
هدف روانکاوی نه تولید انسانهای استاندارد و چوخ بختیار است و نه مشتی افراد تک رو و خود محور و در نهایت اتیستیک و بدون هیچ گونه رابطه اجتماعی. قبلاً گفتیم که به عقیده لکان روانکاوی دستیابی به تفاوت مطلق است و این تفاوت مطلق خود را در نوع خاص ارتباطی که سوژه با سوژههای دیگر برقرار میکند به ظهور میرساند و نه در قطع ارتباط با آنها که این آخری راه معتکفین و عزلت نشینان است. در حقیقت یکی از معیارهایی که پایان روانکاوی را تعیین میکند همین مقوله رابطه اجتماعی است و این همان چیزی است که وجه پلتیک روانکاوی بر آن استوار است و روانکاوی در اکستانسیون را رقم میزند.
قرار بر این نیست که از بطن رابطه خصوصی، دو نفره، نزدیک و در هم پیچیده آنالیست و آنالیزان سوژهای سر برآورد که دنیا و هر چه را در آن است نفی کند. گوشه عزلت اختیار کند و بقیه عمر را به قول ولتر صرف گلکاری در باغچهاش کند و یا این که حداکثر خودش را در پشت مشتی روابط دو نفره دیگر مخفی کند و بقیه عمر خود را در دفتر روانکاویاش مخفی کند.
روانکاوی قبل از هر چیز و بالاتر از هر چیز، یک گفتار است و تنها گفتاری است که این صلابت را دارد که در مقابل گفتار اربابی قد علم کند.
گفتاری است که در مقابل گفتار اربابی است، نه ناتوانی گفتار هیستریک را دارد و نه چاکری گفتار دانشگاهی را .....
منبع : برگرفته از وبسایت #انجمن_فرویدی
Animator: Gustavo Torres
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده @doostdaran_freudianassociation
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
........
هدف از روانکاوی تولید یک مشت افراد تک رو و خود محور نیست که همه ارزشها را با دیده تحقیر بنگرند و هر تلاشی را بیهوده بینگارند.
هدف روانکاوی نه تولید انسانهای استاندارد و چوخ بختیار است و نه مشتی افراد تک رو و خود محور و در نهایت اتیستیک و بدون هیچ گونه رابطه اجتماعی. قبلاً گفتیم که به عقیده لکان روانکاوی دستیابی به تفاوت مطلق است و این تفاوت مطلق خود را در نوع خاص ارتباطی که سوژه با سوژههای دیگر برقرار میکند به ظهور میرساند و نه در قطع ارتباط با آنها که این آخری راه معتکفین و عزلت نشینان است. در حقیقت یکی از معیارهایی که پایان روانکاوی را تعیین میکند همین مقوله رابطه اجتماعی است و این همان چیزی است که وجه پلتیک روانکاوی بر آن استوار است و روانکاوی در اکستانسیون را رقم میزند.
قرار بر این نیست که از بطن رابطه خصوصی، دو نفره، نزدیک و در هم پیچیده آنالیست و آنالیزان سوژهای سر برآورد که دنیا و هر چه را در آن است نفی کند. گوشه عزلت اختیار کند و بقیه عمر را به قول ولتر صرف گلکاری در باغچهاش کند و یا این که حداکثر خودش را در پشت مشتی روابط دو نفره دیگر مخفی کند و بقیه عمر خود را در دفتر روانکاویاش مخفی کند.
روانکاوی قبل از هر چیز و بالاتر از هر چیز، یک گفتار است و تنها گفتاری است که این صلابت را دارد که در مقابل گفتار اربابی قد علم کند.
گفتاری است که در مقابل گفتار اربابی است، نه ناتوانی گفتار هیستریک را دارد و نه چاکری گفتار دانشگاهی را .....
منبع : برگرفته از وبسایت #انجمن_فرویدی
Animator: Gustavo Torres
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده @doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
👇💬 جلسه چهارم دوره اول ۱۰ خرداد ۱۳۸۰
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
....
آنچه که برای فروید اهمیت دارد، متحول شدن موضع گیری سوبژکتیو سوژه است و جهت گیری آن در راستای اشتیاق.
آنچه که به روند روانکاوی سمت و سو میدهد منطق ناخودآگاه است.
او فرمولی، دستورالعملی، نسخهای برای روانکاوی ندارد، فروید در جستجوی فرمول خاص سوژه است که لاینقطع به صورت پدیده تکرار بروز میکند و دانش ناخودآگاهی را میسازد که سوژه بنده آن است.
.....
منبع : برگرفته از وبسایت #انجمن_فرویدی @doostdaran_freudianassociation
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
....
آنچه که برای فروید اهمیت دارد، متحول شدن موضع گیری سوبژکتیو سوژه است و جهت گیری آن در راستای اشتیاق.
آنچه که به روند روانکاوی سمت و سو میدهد منطق ناخودآگاه است.
او فرمولی، دستورالعملی، نسخهای برای روانکاوی ندارد، فروید در جستجوی فرمول خاص سوژه است که لاینقطع به صورت پدیده تکرار بروز میکند و دانش ناخودآگاهی را میسازد که سوژه بنده آن است.
.....
منبع : برگرفته از وبسایت #انجمن_فرویدی @doostdaran_freudianassociation
انتخاب ویدئو و متن : ربابه ايلخانی زاده