💌 #دلنوشته_شما #خاطره_حرم
یا کریم (پرندهای طوسی رنگ) را
برداشتیم حرکت کردیم
به سوی بهشت هشتم
شور و هیجان زیادی داشتم،
چند سالی بود که به حرم نرفته بودم
دلم مانند یک کبوتر بود
به شهر مقدس مشهد رسیدیم،
تا وارد شهر شدیم،
چشمان خانواده و
💫 من به حرم خیره شد...
چند قدم مانده به صحن
...یا کریم شوق پریدن داشت
روی دست من تکان میخورد
از شوق دیدن حرم،
💕 دل او آرام نگرفت
پرید به سوی حرم
🌧 اشکهایم جاری شد
پدرم گفت:
از اول راه،
یا کریم غریبیاش میکرد....
از همان وقت،
برای یا کریم و امام رضا (ع)
صلوات و سوره میخوانم . . . 💐💐❤️
💚 خاطره ای از مهیا ایزی. از سبزوار
📷 ا. قاسم زاده
♥️ دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 💛 ━┛
🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهمون دعوت کن
یا کریم (پرندهای طوسی رنگ) را
برداشتیم حرکت کردیم
به سوی بهشت هشتم
شور و هیجان زیادی داشتم،
چند سالی بود که به حرم نرفته بودم
دلم مانند یک کبوتر بود
به شهر مقدس مشهد رسیدیم،
تا وارد شهر شدیم،
چشمان خانواده و
💫 من به حرم خیره شد...
چند قدم مانده به صحن
...یا کریم شوق پریدن داشت
روی دست من تکان میخورد
از شوق دیدن حرم،
💕 دل او آرام نگرفت
پرید به سوی حرم
🌧 اشکهایم جاری شد
پدرم گفت:
از اول راه،
یا کریم غریبیاش میکرد....
از همان وقت،
برای یا کریم و امام رضا (ع)
صلوات و سوره میخوانم . . . 💐💐❤️
💚 خاطره ای از مهیا ایزی. از سبزوار
📷 ا. قاسم زاده
♥️ دخترونه حرم رضوی
┏━ 🕊 ━┓
@dokhtar_razavi
┗━ 💛 ━┛
🦋👈 دوستانت رو هم به جمع دخترونهمون دعوت کن