دارالشهدای تهران
540 subscribers
664 photos
77 videos
2 files
624 links
🌹 کانال دارالشهدای تهران

🔍 معرفی شهدای منطقه ۱۷ تهران
🎧 بیان خاطرات شهدایی
🎬 تصاویر شهدای منطقه ۱۷
💎 زندگینامه و وصیتنامه شهدا

آدرس وبسایت:👇👇👇
https://www.daroshohada17.ir

ارتباط با ادمین: @rezat207
Download Telegram
#خاطرات

✔️ خاطراتی جذاب و شنیدنی از شهید والامقام قهرمان ذوالقدری

تیتر خاطرات:
🔻 فرزند پنجم
🔻 کوچک اما بزرگ
🔻 فوتبالیست
🔻مردناشناس
🔻اذن میدان
🔻مسافر جنوب
🔻عکس حجله ای
🔻در همسایگی بهشت

🎤 مشاهده کامل خاطرات
👇👇👇👇
https://daroshohada17.ir/khaterat-zolghadr/

🆔 @daroshohada17
#خاطرات

✔️ از سال شصت و سه که جواد چریک به عنوان معاونت آموزش نظامی پایگاه منصوب شده بود، نزدیک به دو سال می گذشت. علی آقا و سیدخانم، برای پابند کردن جوادشان، قصد کرده بودند تا او را به ازدواج و تشکیل خانواده وادار کنند، اما هر مرتبه موفق نشده بودند.

✔️ سیدخانم، وقتی رضایتی در چهره جواد ندید، با لحن غم آلودی گفت: «جواد جان، بالام! همه مادرها، آرزو دارند، دامادی پسرشون را زودتر ببینند. تو منظورت چیه؟ پس کی ما باید به آرزومون برسیم؟ تو همین آقا محمدرضا داماد خودمون را ببین. خب اونم پاسداره. از اعظم، خواهرت بپرس. مگر ازش ناراضی است؟ بیا اقلا یک دختری را حلقه بندازیم دستش. هر کس خودت میپسندی!»

✔️ جواد، از لحن مظلومانه مادر، خیز برداشت. بوسه ای بر پیشانی مادر نشاند و گفت: «میدونم مامان. به آقا محمدرضا خودم خواهرم را پیشنهاد کردم. اما من که پاسدار رسمی نیستم.»

✔️ نگاه سید خانم به پسرش همچنان پرسان بود. جواد پس از مکثی ادامه داد: «میدونی مامان، من، یعنی جواد شاعری، یک بار دیگر جبهه رفتن به این مملکت و انقلاب بدهکارم! میدونی چرا؟ به خاطر اینکه آقا بالا، پدربزرگم روحانی است. خودت هم که سیده و روحانی زاده هستی. منم نوه یک روحانی محترم هستم. پس ماها، جمعا از مردم عادی بیشتر باید دغدغه انقلاب و مملکت را داشته باشیم،

✔️ مادر من! باید راضی باشید و اجازه بدین بروم جبهه. باید از بار دینی که بر گردنم احساس می کنم، سبک بشوم. بعد از عملیات، یک فکری هم برای نامزدی و عقد و ازدواج می کنم. باشد مادر. عملیاتی که خودت قبول کنی. به شرط قول مردانه؟» سیدخانم، از حرف جوادش لبخندی نشست بر چهره اش: «یعنی یک دفعه دیگر بروی جبهه، قول میدی؟ بازم دختر خوب سراغ بگیرم؟!»
گفتم که مادر. البته بعد از عملیاتی که به دل خودم هم بنشیند!»
قول مردونه مردونه، مامان! فقط شما با آقام
صحبت کن. هر دو راضی باشید.

🔻کتاب چتربازی در امواج
🔻خاطرات شهید جواد شاعری
🔻 از شهدای منطقه ۱۷

🌸 عضو کانال دارالشهدای تهران شوید
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/RXMYcJYWZQO66Klj

🆔 @daroshohada17