💭یادداشتی بر رمان بیقراری
اثر: زلفی_لیوانلی
✍ساحل_زارعی فعال مدنی
💢بیقراری روایتی است جذاب از بازگو نمودن درد انسانها و رساندن فریاد خاموش آنها به گوش جهانیان.
بازنمایی رنج دختران ایزدی،فرشتگانی قربانی جنگ، خون و خشونت،مذهب و باورهای غلط. قربانی ریشههای تاریخی جهالت بشر در استفاده ابزاری از زنان در دنیا و در خاورمیانه ی خونآلود.
روایت ایستادگی فرشتگانی که هرچند در طول تاریخ، هیچ ملتی به اندازه آنها قربانی حمله و کشتار نشده و ستمهای تاریخی که در حق آنها روا داشته شده خشم و نفرتی هولناک از نوع بشر را در چشمانشان پراکنده، اما همچنان به هیچ قیمتی حاضر به تسلیم شدن نیستند و همچون "شنگال" نستوه و استوارند.
نویسنده، پیام داستان را با جملهی: "آخر من یک انسان بودم"، همچون سیلی ای محکم بر وجدان خفتهی جهانیان می نوازد. شاید تلنگری باشد بر "آدمیان بی اسطوره ی عصر فناوری". عصری که شخصیت و هویت فردی انسانها دیگر اهمیتی ندارد. عصری که هویت ها طبقه بندی میشود و به انسان به دیدهی انسان نگریسته نمیشود.
کتاب با تکنیک برهم زدن کرونولوژی، شخصیت پردازیهای فوقالعاده و تصویرسازیهای دقیق، آنقدر شما را درگیر میکند که نمیتوانید آن را زمین بگذارید.
و در نهایت آنچه بتوانم در یک جمله بگویم:
//بیقراری،شاهکاری است که سخت بتوانی دوباره بخوانی اش//.
چرا که به قول نویسنده:
در این روایت، امیدی در کار نیست، کمکی در کار نیست، فقط این حس القا میشود که"زندگی می توانست متفاوت از این باشد".
📍مطلب ارسالی به کانال بیدارزنی
#نقد_ادبی
@bidarzani
اثر: زلفی_لیوانلی
✍ساحل_زارعی فعال مدنی
💢بیقراری روایتی است جذاب از بازگو نمودن درد انسانها و رساندن فریاد خاموش آنها به گوش جهانیان.
بازنمایی رنج دختران ایزدی،فرشتگانی قربانی جنگ، خون و خشونت،مذهب و باورهای غلط. قربانی ریشههای تاریخی جهالت بشر در استفاده ابزاری از زنان در دنیا و در خاورمیانه ی خونآلود.
روایت ایستادگی فرشتگانی که هرچند در طول تاریخ، هیچ ملتی به اندازه آنها قربانی حمله و کشتار نشده و ستمهای تاریخی که در حق آنها روا داشته شده خشم و نفرتی هولناک از نوع بشر را در چشمانشان پراکنده، اما همچنان به هیچ قیمتی حاضر به تسلیم شدن نیستند و همچون "شنگال" نستوه و استوارند.
نویسنده، پیام داستان را با جملهی: "آخر من یک انسان بودم"، همچون سیلی ای محکم بر وجدان خفتهی جهانیان می نوازد. شاید تلنگری باشد بر "آدمیان بی اسطوره ی عصر فناوری". عصری که شخصیت و هویت فردی انسانها دیگر اهمیتی ندارد. عصری که هویت ها طبقه بندی میشود و به انسان به دیدهی انسان نگریسته نمیشود.
کتاب با تکنیک برهم زدن کرونولوژی، شخصیت پردازیهای فوقالعاده و تصویرسازیهای دقیق، آنقدر شما را درگیر میکند که نمیتوانید آن را زمین بگذارید.
و در نهایت آنچه بتوانم در یک جمله بگویم:
//بیقراری،شاهکاری است که سخت بتوانی دوباره بخوانی اش//.
چرا که به قول نویسنده:
در این روایت، امیدی در کار نیست، کمکی در کار نیست، فقط این حس القا میشود که"زندگی می توانست متفاوت از این باشد".
📍مطلب ارسالی به کانال بیدارزنی
#نقد_ادبی
@bidarzani