رویای شما تاریخ انقضا ندارد ، نفسی عمیق بکشید و دوباره تلاش کنید
سعی نکن تو زندگی بهترین قطار رو سوار شی، سعی کن بهترین ایستگاه پیاده شی
در دنیا فقط یک نفر وجود دارد که باید از او بهتر باشید وان کسی نیست جز گذشته خودتان!!
تغییر فقط نیازِ زندگی نیست، خودِ زندگی ست
سعی نکن تو زندگی بهترین قطار رو سوار شی، سعی کن بهترین ایستگاه پیاده شی
در دنیا فقط یک نفر وجود دارد که باید از او بهتر باشید وان کسی نیست جز گذشته خودتان!!
تغییر فقط نیازِ زندگی نیست، خودِ زندگی ست
Forwarded from دانش صنعت نفت
ترانسديوسر(Transducer) چیست؟
عنصري است كه يك نوع انرژي را به نوع ديگر تبديل ميكند. ورودي ترانسديوسر ميتواند هر يك از شش نوع انرژي شناخته شده يعني تششعي، مكانيكي، گرمايي،
الكتريكي، مغناطيسي و شيميايي باشد و خروجي آن در حوزه انرژي الكتريكي يا هر يك از انرژي هاي فوق الذكر باشد. بنابراين ترانسديوسر يك مبدل انرژي يا بطور خلاصه يك مبدل مي باشد.
با تعريف فوق يك سنسور مي تواند در عين حال يك ترانسديوسر نيز باشد. مثلا ترموكوپل علاوه بر آنكه يك عنصر حساس به دماست يك ترانسديوسر نيز مي باشد، چرا كه انرژي گرمايي (دما) را به انرژي الكتريكي (ولتاژ) تبديل ميكند.
channel: @Oil_And_Gas 👥
عنصري است كه يك نوع انرژي را به نوع ديگر تبديل ميكند. ورودي ترانسديوسر ميتواند هر يك از شش نوع انرژي شناخته شده يعني تششعي، مكانيكي، گرمايي،
الكتريكي، مغناطيسي و شيميايي باشد و خروجي آن در حوزه انرژي الكتريكي يا هر يك از انرژي هاي فوق الذكر باشد. بنابراين ترانسديوسر يك مبدل انرژي يا بطور خلاصه يك مبدل مي باشد.
با تعريف فوق يك سنسور مي تواند در عين حال يك ترانسديوسر نيز باشد. مثلا ترموكوپل علاوه بر آنكه يك عنصر حساس به دماست يك ترانسديوسر نيز مي باشد، چرا كه انرژي گرمايي (دما) را به انرژي الكتريكي (ولتاژ) تبديل ميكند.
channel: @Oil_And_Gas 👥
Forwarded from Kasra Sojdeh
بر اساس یک تحقیق صورت گرفته توسط شرکت Rockwell Automation خطاهایی که در موتورهای سه فاز ممکن است اتفاق بیفتد
بر اساس درصد زیر هستند:
۳۰ درصد خطای اضافه بار ( over load )
۱۴ درصد تک فاز یا دو فاز شدن
۱۹ درصد آلودگی های صنعتی
۱۳ درصد خطاهای ناشی از مشکل در بلبرینگها یا یاتاقانها
۵ درصد مشکل پیش آمده در روتور
۱۰ درصد فرسوده شدن و عمر بالای موتور
۹ درصد بقیه موارد
از نظر الکتریکال ممکن است خطاهای زیر برای یک موتور سه فاز روتور قفسه ای اتفاق بیفتد:
۱- اضافه بار
۲- اتصال کوتاه
۳- بالانس نبودن فازها
۴- جابجایی فازها یا قطع فازها
۵- کاهش یا افزایش ولتاژ تغذیه و تغییر جریان موتور
۶- خطای نشتی جریان در موتور
۷-افزایش حرارت موتور ناشی از یکی از موارد اضافه بار یا افزایش ولتاژ موتور
هر کدام از خطاهای فوق می تواند مشکلات جدی برای موتور مخصوصا در توانهای بالا ایجاد کند.
مثلا اضافه بار باعث گرم شدن موتور می شود و گرم شدن موتور باعث کاهش عمر مفید موتور می شود.به طوری که به ازای هر ۱۰ درجه افزایش حرارت مداوم ، عمر مفید موتور یک سوم کاهش پیدا می کند.
یا در مورد قطع فازها زمانی که به طور مثال یکی از فیوزهای موتور سه فاز بسوزد و این قطع شدن فاز تشخیص داده نشود جریان هر یک از سیم پیچهای موتور که دارای فاز هستند افزایش یافته ، موتور گرم شده و در نهایت خواهد سوخت.
جابجایی فازها که خیلی خطرناک خواهد بود.فرض کنید موتور سه فازی با سرعت ۲۰۰۰ دور دقیقه در حال چرخش به صورت راستگرد است و فازها در این حالت جابجا شود.حداقل اتفاقی که برای موتور رخ خواهد داد ضربه شدید به سیستم مکانیک موتور و تجهیزاتی است که گشتاور از موتور دریافت می کنند.این ضربه مسلما روی عمر مفید موتور تاثیر شدید خواهد گذاشت.
همچنین اگر ولتاژ موتور افزایش یابد دوباره جریان موتور افزایش یافته و موتور گرم خواهد شد.
بر اساس درصد زیر هستند:
۳۰ درصد خطای اضافه بار ( over load )
۱۴ درصد تک فاز یا دو فاز شدن
۱۹ درصد آلودگی های صنعتی
۱۳ درصد خطاهای ناشی از مشکل در بلبرینگها یا یاتاقانها
۵ درصد مشکل پیش آمده در روتور
۱۰ درصد فرسوده شدن و عمر بالای موتور
۹ درصد بقیه موارد
از نظر الکتریکال ممکن است خطاهای زیر برای یک موتور سه فاز روتور قفسه ای اتفاق بیفتد:
۱- اضافه بار
۲- اتصال کوتاه
۳- بالانس نبودن فازها
۴- جابجایی فازها یا قطع فازها
۵- کاهش یا افزایش ولتاژ تغذیه و تغییر جریان موتور
۶- خطای نشتی جریان در موتور
۷-افزایش حرارت موتور ناشی از یکی از موارد اضافه بار یا افزایش ولتاژ موتور
هر کدام از خطاهای فوق می تواند مشکلات جدی برای موتور مخصوصا در توانهای بالا ایجاد کند.
مثلا اضافه بار باعث گرم شدن موتور می شود و گرم شدن موتور باعث کاهش عمر مفید موتور می شود.به طوری که به ازای هر ۱۰ درجه افزایش حرارت مداوم ، عمر مفید موتور یک سوم کاهش پیدا می کند.
یا در مورد قطع فازها زمانی که به طور مثال یکی از فیوزهای موتور سه فاز بسوزد و این قطع شدن فاز تشخیص داده نشود جریان هر یک از سیم پیچهای موتور که دارای فاز هستند افزایش یافته ، موتور گرم شده و در نهایت خواهد سوخت.
جابجایی فازها که خیلی خطرناک خواهد بود.فرض کنید موتور سه فازی با سرعت ۲۰۰۰ دور دقیقه در حال چرخش به صورت راستگرد است و فازها در این حالت جابجا شود.حداقل اتفاقی که برای موتور رخ خواهد داد ضربه شدید به سیستم مکانیک موتور و تجهیزاتی است که گشتاور از موتور دریافت می کنند.این ضربه مسلما روی عمر مفید موتور تاثیر شدید خواهد گذاشت.
همچنین اگر ولتاژ موتور افزایش یابد دوباره جریان موتور افزایش یافته و موتور گرم خواهد شد.
ثانيه به ثانيه عمر را با لذت سپری کنید
در هر کار و هر حال
کار ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و...
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است....
در هر کار و هر حال
کار ،آموختن، مطالعه، آشپزی،نظافت ، خوردن و...
زندگی فقط در رسيدن به هدف خلاصه نشده
مابه اشتباه اينگونه ميانديشيم:
درسم تمام شود راحت شوم
غذايم را بپزم راحت شوم
اتاقم را تميز کنم راحت شوم
بالاخره رسيدم.... راحت شدم
اوه چه پروژه ای... تمام شود راحت شوم
تمام شود که چه شود؟
مادامی که زنده هستيم و زندگی ميکنم هيچ فعاليتی تمام شدنی نيست بلکه آغاز فعاليتی ديگر است....
بزرگی میگفت :
يك وقت، جلوى شما يك سبد سيب مى آورند.
شما اول براى كناريتان برمى داريد، دوباره بعدى را به نفر بعدى ميدهيد ...
دقت كنيد!
تا زمانيكه براى ديگران بر مى داريد، سبد مقابل شما ميماند. ولى حالا تصور كنيد همون اول براى خود برداريد؛ ميزبان سبد را به طرف نفر بعد مى برد!
نعمتهاى خدا اينطور است. با بخشش، سبد را مقابل خود نگه داريد.
يك وقت، جلوى شما يك سبد سيب مى آورند.
شما اول براى كناريتان برمى داريد، دوباره بعدى را به نفر بعدى ميدهيد ...
دقت كنيد!
تا زمانيكه براى ديگران بر مى داريد، سبد مقابل شما ميماند. ولى حالا تصور كنيد همون اول براى خود برداريد؛ ميزبان سبد را به طرف نفر بعد مى برد!
نعمتهاى خدا اينطور است. با بخشش، سبد را مقابل خود نگه داريد.
در دنیای امروز سه نوع آدم وجود دارد:
1."مسموم کننده ها " یعنی کسانی که دلسردتان میکنند و خلاقیتتان را زیر پا میگذارند و میگویند که نمیتوانید کاری بکنید.
2."سر به راهها" یعنی کسانیکه خوش قلبند اما سرشان به کار خودشان است. آنها به فکر نیازهای خودشان هستند. کار خودشان را میکنند و هرگز برای کمک به دیگران پا پیش نمیگذارن.
3."الهام بخش ها" یعنی کسانی که پیش قدم میشوند تا زندگی دیگران را غنی کنند، روحیه شان را بالا ببرند و به آنها الهام ببخشند. ما باید الهام بخش باشیم و خودمان را با افراد الهام بخش احاطه کنیم.
1."مسموم کننده ها " یعنی کسانی که دلسردتان میکنند و خلاقیتتان را زیر پا میگذارند و میگویند که نمیتوانید کاری بکنید.
2."سر به راهها" یعنی کسانیکه خوش قلبند اما سرشان به کار خودشان است. آنها به فکر نیازهای خودشان هستند. کار خودشان را میکنند و هرگز برای کمک به دیگران پا پیش نمیگذارن.
3."الهام بخش ها" یعنی کسانی که پیش قدم میشوند تا زندگی دیگران را غنی کنند، روحیه شان را بالا ببرند و به آنها الهام ببخشند. ما باید الهام بخش باشیم و خودمان را با افراد الهام بخش احاطه کنیم.
Forwarded from Pouya Bidram
کدام سیستم کنترل احتیاج من را برطرف می کند: DCS یا PLC
یکی از سوالات رایجی که در صنعت اتوماسیون صنعتی پرسیده میشود این است که تفاوت سیستم کنترل DCS و PLC چیست و آیا این سیستم ها می توانند جایگزین یکدیگر باشند یا خیر؟ پاسخ ساده این است که ترکیب PLC+HMI می تواند بسیاری از کارهای مشابه با یک DCS را برایمان انجام دهد. ولی همیشه اینطور نیست و گاهی باید مطالعات کافی در مورد نیاز های فرآیندی خود داشته باشیم و لیستی از نیاز هایمان را بنویسیم تا با توجه به ابعاد پروژه تصمیم بگیریم که به یک DCS نیازمندیم یا با استفاده از PLC نیز می توانیم نیازهایمان را برطرف کنیم. امروز در اتوماسیون زد این مسئله را بررسی می کنیم.
تعریف کوتاه از PLC
همین که قصد خواندن این مطلب را کرده اید یعنی به احتمال زیاد خودتان می دانید که PLC چیست. صرفا جهت یادآوری، PLC یک کنترل کننده برنامه پذیر است.این کنترل کننده فرآیندها یا ماشین آلات شما را از طریق یک برنامه اختصاصی که بیشتر اوقات به زبان لاجیکی ladder نوشته شده است، کنترل می کند. البته برنامه مذکور را می توان به فرم structured text و یا function block نیز نوشت و استفاده کرد. از PLC های رایج در بازار ایران می توان کنترل کننده های شرکت Omron سری های CJ1 ، CP1 و CJ2 و یا PLC های شرکت زیمنس مدل های S7-300 ، S7-1200 و S7-1500 را نام برد. ( البته PLC های مدل S7-400 را نیز می توان نام برد، هرچند که اغلب اوقات این مدل از کنترل کننده ها در پکیج های DCS استفاده میشوند)
در حالی که ذهن تان درگیر PLC شده، یک گذری هم بزنیم به HMI
تقریبا محال است که وقتی از PLC صحبت می کنیم، حرفی از HMI به میان نیاید. HMI یک اینترفیس بین انسان و ماشین است که وضعیت فرآیند ها یا ماشین آلات شما را به نمایش می گذارد تا اپراتور ها بتوانند آن ها مانیتور و کنترل کنند.
در میان محصولات شرکت siemens ، می توان به نسخه های متفاوتی از نرم افزار WinCC اشاره کرد که در سطوح مختلفی کار میکنند و یا در میان محصولات برند Allen Bradley) Rockwell ) می توان FactoryTalk View نسخه های ME و SE را ذکر کرد.
شما می توانید از یک PLC بدون HMI استفاده کنید، ولی زمانی که نیاز به کنترل و مانیتور فرآیند یا ماشین آلات توسط اپراتور باشد، وجود HMI ضروری خواهد بود.
تعریف کوتاه از DCS
DCS مخفف عبارت Distributed Control System به معنی سیستم کنترل توزیع شده است. یک DCS معمولا تمام فرآیند را پوشش میدهد و قادر است حتی تمام وظایف کنترلی و مانیتورینگ در سطح کارخانه را انجام دهد.
DCS یک یا چند PLC را با یک HMI ترکیب کرده و به مهندس یکپارچه ساز (integrator) اجازه می دهد تا هر دو سیستم را در کنار هم داشته باشد. در این حالت مهندسان اغلب اوقات تمامی جنبه های پروژه را در ذهنشان با یک DCS به صورت همزمان طراحی و توسعه میدهند به جای اینکه مثلا اول یک PLC را توسعه دهند سپس HMI، پس از آن آلارم ها، گزارش تاریخ وقایع و غیره.
یک DCS بوسیله ترکیب PLC/HMI و چندین مشخصه دیگر به صورت یک پکیج یکپارچه ارائه میشود. این مشخصات عبارتند از:
+سرور ها و کلاینت ها. سرور ها برچسب دیتا و اطلاعات گرافیک را از PLC ها جمع آوری میکنند و جهت استفاده اپراتور در اختیار کلاینت ها قرار میدهند
+وجود سرورها ، کنترل کننده ها و یا شبکه های افزونه ( Redundant)
+امکان همگام سازی ایمنی و آلارم دهی
+امکان ثبت گزارش های تاریخ دار و نمایش trend ها
+مدیریت ناپیوسته (Batch management )
از پکیج های مشهور DCS می توان به Simatic PCS7 شرکت زیمنس ، DeltaV شرکت Emerson و Centum شرکت Yokogawa اشاره کرد.
پس چرا از DCS استفاده کنیم وقتی که می توان تمام این مشخصات را به ترکیب PLC/HMI اضافه کرد؟
تنها یک مقایسه قیمت بین این دو سیستم کافی است تا با سرعت و به آسانی استفاده از DCS را منتفی بدانیم. ضمن اینکه میدانیم با انجام برخی تغییرات می توان بسیاری از کارهای مشابه با DCS را از طریق ترکیب PLC/HMI را انجام داد.
نتیجه گیری در انتخاب به این جمله خلاصه میشود ” اول پول را پرداخت کنم یا بعدا پول بدهم “ . این جمله کمی صریح است ولی حقیقت دارد. شما می توانید از ابتدا هزینه را برای نرم افزار پرداخت کنید یا فعلا پول تان را پس انداز کرده و بعدا در طول زمان توسعه پروژه پول بیشتری را هزینه کنید.
اگر شما درگیر یک فرایند در مقیاس بزرگ هستید یا انتظار دارید این فرایند در آینده توسعه پیدا کند. از ابتدا برای راه اندازی یک DCS پول بیشتری هزینه کنید. قطعا این کار در طول زمان پول بیشتری را برایتان صرفه جویی خواهد کرد. وقتی یک DCS می خرید شما به شرکت یکپارچه سازتان هزینه مهندسی کمتری خواهد پرداخت چونکه قابلیت های alarming،tag logging ، security و trending ، همراه با block icon ها و face plate ها و حتی logic block ها به صورت پیش فرض د
یکی از سوالات رایجی که در صنعت اتوماسیون صنعتی پرسیده میشود این است که تفاوت سیستم کنترل DCS و PLC چیست و آیا این سیستم ها می توانند جایگزین یکدیگر باشند یا خیر؟ پاسخ ساده این است که ترکیب PLC+HMI می تواند بسیاری از کارهای مشابه با یک DCS را برایمان انجام دهد. ولی همیشه اینطور نیست و گاهی باید مطالعات کافی در مورد نیاز های فرآیندی خود داشته باشیم و لیستی از نیاز هایمان را بنویسیم تا با توجه به ابعاد پروژه تصمیم بگیریم که به یک DCS نیازمندیم یا با استفاده از PLC نیز می توانیم نیازهایمان را برطرف کنیم. امروز در اتوماسیون زد این مسئله را بررسی می کنیم.
تعریف کوتاه از PLC
همین که قصد خواندن این مطلب را کرده اید یعنی به احتمال زیاد خودتان می دانید که PLC چیست. صرفا جهت یادآوری، PLC یک کنترل کننده برنامه پذیر است.این کنترل کننده فرآیندها یا ماشین آلات شما را از طریق یک برنامه اختصاصی که بیشتر اوقات به زبان لاجیکی ladder نوشته شده است، کنترل می کند. البته برنامه مذکور را می توان به فرم structured text و یا function block نیز نوشت و استفاده کرد. از PLC های رایج در بازار ایران می توان کنترل کننده های شرکت Omron سری های CJ1 ، CP1 و CJ2 و یا PLC های شرکت زیمنس مدل های S7-300 ، S7-1200 و S7-1500 را نام برد. ( البته PLC های مدل S7-400 را نیز می توان نام برد، هرچند که اغلب اوقات این مدل از کنترل کننده ها در پکیج های DCS استفاده میشوند)
در حالی که ذهن تان درگیر PLC شده، یک گذری هم بزنیم به HMI
تقریبا محال است که وقتی از PLC صحبت می کنیم، حرفی از HMI به میان نیاید. HMI یک اینترفیس بین انسان و ماشین است که وضعیت فرآیند ها یا ماشین آلات شما را به نمایش می گذارد تا اپراتور ها بتوانند آن ها مانیتور و کنترل کنند.
در میان محصولات شرکت siemens ، می توان به نسخه های متفاوتی از نرم افزار WinCC اشاره کرد که در سطوح مختلفی کار میکنند و یا در میان محصولات برند Allen Bradley) Rockwell ) می توان FactoryTalk View نسخه های ME و SE را ذکر کرد.
شما می توانید از یک PLC بدون HMI استفاده کنید، ولی زمانی که نیاز به کنترل و مانیتور فرآیند یا ماشین آلات توسط اپراتور باشد، وجود HMI ضروری خواهد بود.
تعریف کوتاه از DCS
DCS مخفف عبارت Distributed Control System به معنی سیستم کنترل توزیع شده است. یک DCS معمولا تمام فرآیند را پوشش میدهد و قادر است حتی تمام وظایف کنترلی و مانیتورینگ در سطح کارخانه را انجام دهد.
DCS یک یا چند PLC را با یک HMI ترکیب کرده و به مهندس یکپارچه ساز (integrator) اجازه می دهد تا هر دو سیستم را در کنار هم داشته باشد. در این حالت مهندسان اغلب اوقات تمامی جنبه های پروژه را در ذهنشان با یک DCS به صورت همزمان طراحی و توسعه میدهند به جای اینکه مثلا اول یک PLC را توسعه دهند سپس HMI، پس از آن آلارم ها، گزارش تاریخ وقایع و غیره.
یک DCS بوسیله ترکیب PLC/HMI و چندین مشخصه دیگر به صورت یک پکیج یکپارچه ارائه میشود. این مشخصات عبارتند از:
+سرور ها و کلاینت ها. سرور ها برچسب دیتا و اطلاعات گرافیک را از PLC ها جمع آوری میکنند و جهت استفاده اپراتور در اختیار کلاینت ها قرار میدهند
+وجود سرورها ، کنترل کننده ها و یا شبکه های افزونه ( Redundant)
+امکان همگام سازی ایمنی و آلارم دهی
+امکان ثبت گزارش های تاریخ دار و نمایش trend ها
+مدیریت ناپیوسته (Batch management )
از پکیج های مشهور DCS می توان به Simatic PCS7 شرکت زیمنس ، DeltaV شرکت Emerson و Centum شرکت Yokogawa اشاره کرد.
پس چرا از DCS استفاده کنیم وقتی که می توان تمام این مشخصات را به ترکیب PLC/HMI اضافه کرد؟
تنها یک مقایسه قیمت بین این دو سیستم کافی است تا با سرعت و به آسانی استفاده از DCS را منتفی بدانیم. ضمن اینکه میدانیم با انجام برخی تغییرات می توان بسیاری از کارهای مشابه با DCS را از طریق ترکیب PLC/HMI را انجام داد.
نتیجه گیری در انتخاب به این جمله خلاصه میشود ” اول پول را پرداخت کنم یا بعدا پول بدهم “ . این جمله کمی صریح است ولی حقیقت دارد. شما می توانید از ابتدا هزینه را برای نرم افزار پرداخت کنید یا فعلا پول تان را پس انداز کرده و بعدا در طول زمان توسعه پروژه پول بیشتری را هزینه کنید.
اگر شما درگیر یک فرایند در مقیاس بزرگ هستید یا انتظار دارید این فرایند در آینده توسعه پیدا کند. از ابتدا برای راه اندازی یک DCS پول بیشتری هزینه کنید. قطعا این کار در طول زمان پول بیشتری را برایتان صرفه جویی خواهد کرد. وقتی یک DCS می خرید شما به شرکت یکپارچه سازتان هزینه مهندسی کمتری خواهد پرداخت چونکه قابلیت های alarming،tag logging ، security و trending ، همراه با block icon ها و face plate ها و حتی logic block ها به صورت پیش فرض د
Forwarded from Pouya Bidram
ر نرم افزار DCSقرار داده شده و قبلا تست شده است و حتی پلنت های مشابهی در سراسر جهان از آن استفاده کرده اند.
مزایای استفاده از یک ترکیب PLC/HMI چیست؟
مهمترین و بزرگترین مزیتی که سیستم های کنترل PLC دارند این است که شما خیلی راحت تر می توانید در میان پرسنل شاغل در پلنت، شخصی را پیدا کنید که توانایی راه اندازی و پیکربندی PLC را داشته باشد در حالی که یافتن چنین شخصی برای پشتیبانی از DCS بمراتب سخت تر است. ایت روزها تکنسین ها و مهندسان بسیاری هستند که تجربه برنامه نویسی به صورت Ladder را دارند و اگر شما چند نفر با این خصوصیت در میان کارمندان خود داشته باشید می توانید نیازهای فنی در مورد نگهداری این تجهیزات را در داخل خود پلنت برطرف کنید.
همچنین برای فرآیند کنترل ماشین آلاتی که نیازمند زمان پاسخگویی سریع باشد از یک PLC استفاده میشود. یک کنترل کننده DCS هم می تواند response time سریع را ارائه کند ولیDCS برای اینکار ساخته نشده است.
علاوه بر این، خرید PLC به شما اجازه می دهد تنها برای چیزی که واقعا نیاز دارید هزینه کنید. اگر شما درگیر یک اپلیکیشن ساده هستید یا برای یک سیستم مستقل و تنها نیازمند یک کنترلر هستید. یک PLC ( به همراه یک HMI کوچک ) می تواند تمام نیاز شما را برطرف کند. در چنین پروژه ای اگر قصد خرید DCS را داشته باشید پول زیادی را برای ویژگی هایی می پردازید که در عمل نیازی به آنها ندارید. در نهایت اینکه یک PLC را خیلی سریع می توان نصب کرد، پروگرام کرد و استفاده نمود.
PLC ها اغلب در این محل ها استفاده میشوند:
+ اتوماسیون ماشین آلات (بدلیل زمان پردازش سریع تر)
+ سیستم های Skids, stand-alone (چون نیازی نیست که کنترل کننده به عنوان بخشی از سیسم گسترده عمل کند)
+ یوتیلیتی ها (به دلیل هزینه پایین تر)
مزایای استفاده از یک DCS چیست؟
یک DCS نسبت به ترکیب PLC/HMI مزایایی ارائه می کند که عبارتند از:
+ بالاترین سطح در دسترس بودن به واسطه: کنترل کننده های ریداندانت، سرور های ریداندانت، شبکه های ریداندانت و ارتباط Server-client
+ کاهش زمان مهندسی
+ زمان راه اندازی کوهتاهتر
+ حداقل زمان برای عیب یابی
+ یکپارچگی تمام سیستم کنترل از سیستم مانیتورینگ گرفته تا سیستم گزارش گیری و trending
+ سازماندهی و پایداری بهتر به نسبت ترکیب PLC/HMIDCS ها اغلب در این محل ها استفاده میشوند:
+ فرآیند های مقیاس بزرگ در سطح پلنت
+ فرآیند های ناپیوسته
+ فرآیند های شیمیایی
بالاخره چگونه سیستمی را انتخاب کنم که نیازم را برطرف کند؟
1– در مورد برنامه بلند مدت تاسیسات بپرسید؟ اگر قصد دارید در آینده همه چیز با هم توسط یک DCS کنترل شود و اگر سیستم فعلی شما قرار است به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگتر عمل کند همین الان بهترین زمان برای مهاجرت به یک سیستم کنترل DCS است.
2– آیا با یک فرآیند از نوع stand-alone یا سیستم skid مواجه اید؟ اگر جواب مثبت است، ترکیب PLC+HMI تمام نیاز شما را برطرف میکند و اگر تصمیم دارید که بقیه تجهیزات پلنت را در آینده به DCS انتقال دهید این سیستم می تواند به طور مستقل باقی بماند و کار کند.
3– آیا میخواهید سیستم را خودتان پیکربندی و راه اندازی کنید؟ اگر اینطور است و شما درمورد DCS به اندازه کافی آموزش ندیده اید پیشنهاد میشود که حتما به سراغ ترکیب PLC+HMI بروید. اکثریت پکیج های DCS بقدری پیچیده است که شما برای کار با آنها نیازمند آموزش رسمی هستید و بدون آموزش قطعا دچار دردسر خواهید شد.
4– آیا به سیستمی با مشخصه high availability نیازمندید؟ در صورتی که کنترل کننده از کار بیفتد و یا HMI برای مدتی Down شود چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است شما نیازمند ایجاد ریداندانسی برای کنترلر ها و یا سیستم عامل سرور ها باشید. اگر چنین است به DCS فکرکنید.
5– آیا به سیستمی با قابلیت ثبت و رکورد تاریخچه، چندین کلاینت ، یک پکیج جهت گرفتن trend ، کنترل فرآیند های ناپیوسته و سایر قابلیت های DCS نیازمند هستید؟ قطعا در بازار پکیج های مختلف HMI خواهید یافت که همه این خصوصیات را ارائه میکنند. اما در خاطرتان باشد که یک پکیج DCS نیز همه این ها را در اختیارتان می گذارد.
6– آیا سیستم کنترل مورد نظر شما بقدری بزرگ است که برای پیکربندی و راه اندازی آن به یک گروه یکپارچه ساز نیازمند خواهید شد؟ اگر چنین است، جدا پیشنهاد می کنم از DCS استفاده کنید چون در بلند مدت به میزان قابل توجهی از پول و هزینه هایتان صرفه جویی خواهد شد.
مزایای استفاده از یک ترکیب PLC/HMI چیست؟
مهمترین و بزرگترین مزیتی که سیستم های کنترل PLC دارند این است که شما خیلی راحت تر می توانید در میان پرسنل شاغل در پلنت، شخصی را پیدا کنید که توانایی راه اندازی و پیکربندی PLC را داشته باشد در حالی که یافتن چنین شخصی برای پشتیبانی از DCS بمراتب سخت تر است. ایت روزها تکنسین ها و مهندسان بسیاری هستند که تجربه برنامه نویسی به صورت Ladder را دارند و اگر شما چند نفر با این خصوصیت در میان کارمندان خود داشته باشید می توانید نیازهای فنی در مورد نگهداری این تجهیزات را در داخل خود پلنت برطرف کنید.
همچنین برای فرآیند کنترل ماشین آلاتی که نیازمند زمان پاسخگویی سریع باشد از یک PLC استفاده میشود. یک کنترل کننده DCS هم می تواند response time سریع را ارائه کند ولیDCS برای اینکار ساخته نشده است.
علاوه بر این، خرید PLC به شما اجازه می دهد تنها برای چیزی که واقعا نیاز دارید هزینه کنید. اگر شما درگیر یک اپلیکیشن ساده هستید یا برای یک سیستم مستقل و تنها نیازمند یک کنترلر هستید. یک PLC ( به همراه یک HMI کوچک ) می تواند تمام نیاز شما را برطرف کند. در چنین پروژه ای اگر قصد خرید DCS را داشته باشید پول زیادی را برای ویژگی هایی می پردازید که در عمل نیازی به آنها ندارید. در نهایت اینکه یک PLC را خیلی سریع می توان نصب کرد، پروگرام کرد و استفاده نمود.
PLC ها اغلب در این محل ها استفاده میشوند:
+ اتوماسیون ماشین آلات (بدلیل زمان پردازش سریع تر)
+ سیستم های Skids, stand-alone (چون نیازی نیست که کنترل کننده به عنوان بخشی از سیسم گسترده عمل کند)
+ یوتیلیتی ها (به دلیل هزینه پایین تر)
مزایای استفاده از یک DCS چیست؟
یک DCS نسبت به ترکیب PLC/HMI مزایایی ارائه می کند که عبارتند از:
+ بالاترین سطح در دسترس بودن به واسطه: کنترل کننده های ریداندانت، سرور های ریداندانت، شبکه های ریداندانت و ارتباط Server-client
+ کاهش زمان مهندسی
+ زمان راه اندازی کوهتاهتر
+ حداقل زمان برای عیب یابی
+ یکپارچگی تمام سیستم کنترل از سیستم مانیتورینگ گرفته تا سیستم گزارش گیری و trending
+ سازماندهی و پایداری بهتر به نسبت ترکیب PLC/HMIDCS ها اغلب در این محل ها استفاده میشوند:
+ فرآیند های مقیاس بزرگ در سطح پلنت
+ فرآیند های ناپیوسته
+ فرآیند های شیمیایی
بالاخره چگونه سیستمی را انتخاب کنم که نیازم را برطرف کند؟
1– در مورد برنامه بلند مدت تاسیسات بپرسید؟ اگر قصد دارید در آینده همه چیز با هم توسط یک DCS کنترل شود و اگر سیستم فعلی شما قرار است به عنوان بخشی از یک سیستم بزرگتر عمل کند همین الان بهترین زمان برای مهاجرت به یک سیستم کنترل DCS است.
2– آیا با یک فرآیند از نوع stand-alone یا سیستم skid مواجه اید؟ اگر جواب مثبت است، ترکیب PLC+HMI تمام نیاز شما را برطرف میکند و اگر تصمیم دارید که بقیه تجهیزات پلنت را در آینده به DCS انتقال دهید این سیستم می تواند به طور مستقل باقی بماند و کار کند.
3– آیا میخواهید سیستم را خودتان پیکربندی و راه اندازی کنید؟ اگر اینطور است و شما درمورد DCS به اندازه کافی آموزش ندیده اید پیشنهاد میشود که حتما به سراغ ترکیب PLC+HMI بروید. اکثریت پکیج های DCS بقدری پیچیده است که شما برای کار با آنها نیازمند آموزش رسمی هستید و بدون آموزش قطعا دچار دردسر خواهید شد.
4– آیا به سیستمی با مشخصه high availability نیازمندید؟ در صورتی که کنترل کننده از کار بیفتد و یا HMI برای مدتی Down شود چه اتفاقی می افتد؟ ممکن است شما نیازمند ایجاد ریداندانسی برای کنترلر ها و یا سیستم عامل سرور ها باشید. اگر چنین است به DCS فکرکنید.
5– آیا به سیستمی با قابلیت ثبت و رکورد تاریخچه، چندین کلاینت ، یک پکیج جهت گرفتن trend ، کنترل فرآیند های ناپیوسته و سایر قابلیت های DCS نیازمند هستید؟ قطعا در بازار پکیج های مختلف HMI خواهید یافت که همه این خصوصیات را ارائه میکنند. اما در خاطرتان باشد که یک پکیج DCS نیز همه این ها را در اختیارتان می گذارد.
6– آیا سیستم کنترل مورد نظر شما بقدری بزرگ است که برای پیکربندی و راه اندازی آن به یک گروه یکپارچه ساز نیازمند خواهید شد؟ اگر چنین است، جدا پیشنهاد می کنم از DCS استفاده کنید چون در بلند مدت به میزان قابل توجهی از پول و هزینه هایتان صرفه جویی خواهد شد.
Forwarded from Pouya Bidram
تفاوت بین پروتکل های Ethernet/IP و TCP/IP در چیست؟
در میان پروتکل های صنعتی که در اتوماسیون زد به آن ها پرداخته ایم، شبکه صنعتی اترنت یکی از موارد پرتکرار است که در مواجهه با آن همیشه سوالاتی در ذهن می آید. ینابراین امروز قصد داریم به موضوع تفاوت بین دو پروتکل Ethernet/IP و TCP/IP بپردازیم چون که این مسئله برای بسیاری از مهندسان جوان فعال در اتوماسیون صنعتی هنوز موضوعی گمراه کننده است. لطفا در ادامه مطلب با ما همراه شوید.
در زندگی روزمره، زمانی که بخواهیم یک کامپیوتر را به شبکه متصل کنیم، باید از یک کابل جهت ارتباط به کارت اترنت (ethernet) استفاده کنیم. با این وجود برای دسترسی به صفحات وب ، می بایست تنظیمات TCP/IP خود را پیکربندی کنیم.
سوال: عبارت IP اینجا بیانگر چیست؟
سوال خوبی است چون که در جواب می توانیم بگوییم: بستگی دارد! چند دقیقه تحمل کنید تا کل موضوع را رمز گشایی کنیم.
چند تعریف
در ابتدا، معنی تمام این واژه ها و عبارات چیست؟
Ethernet مجموعه ای از تکنولوژی های شبکه (شامل لایه فیزیکی، فریم های دیتا، توپولوژی شبکه و غیره ) است که توسط استاندارد های IEEE 802.3 تعریف شده اند.
کلمه TCP از سرواژه عبارت Transmission Control Protocol ساخته شده است. این پروتکل مسئول مدیریت ارتباط بین یک کلاینت و یک سرور است، به صورتی که تضمین کند تا دیتایی که باید ارسال گردد، به چندین بسته تقسیم شود و همگی آنه در نهایت به مقصدشان برسد. اگر بسته ها به مقصد نرسند و یا اینکه یکی از آنها مخدوش باشد، پروتکل TCP تعیین خواهد کرد که اطلاعات از دست رفته چگونه مجددا ارسال شود.عبارت IP بر اساس اینکه چطور استفاده شده باشد، دو مفهوم مختلف دارد: Industrial Protocol برای Ethernet/IP
Internet Protocol برای TCP/IP
همینجای قضیه کاملا گیج کننده به نظر می رسد. حالا سعی می کنیم که از نزدیک به این دو پروتکل نگاهی بیاندازیم.
Ethernet/IP
Ethernet/IP از شالوده اترنت (Ethernet) استفاده میکند تا ارتباط بین دستگاه های اتوماسیونی مختلف مثل ربات ها، PLC ها، سنسور ها، CNC ها و سایر ماشین آلات صنعتی را مدیریت کند. انجمن ODVA این پروتکل را مدیریت میکند و مبنای آن نیز بر پایه پروتکل CIP است. Ethernet/IP در عین نیرومندی، بسیار پیچیده است و یاد گرفتن آن کاری سخت است.
TCP/IP
نام حقیقی Industrial Protocol که ما در مباحث اتوماسیون صنعتی از آن استفاده می کنیم Modbus TCP/IP است. TCP/IP مسئول انتقال بسته هایی است که توسط فریم های مدباس (Modbus) ساخته شده ، می باشد. بسته های دیتا می تواند شامل فرمان هایی برای خواندن یا نوشتن درون حافظه مشترک یک دستگاه باشد. یاد گرفتن TCP/IP خیلی آسان است چون که این پروتکل بعنوان یک استاندارد در اغلب زبان های برنامه نویسی (مثل C/C++ ، Matlab ، Python و غیره) استفاده شده است و Modbus نیز خیلی ساده است. همچنین Modbus TCP/IP استانداری مورد استفاده در اغلب PC هاست که باعث شده است تا بعنوان یک پروتکل ارتباطی در آزمایشگاه های تحقیقاتی نیز استفاده شود.
شما به کدام پروتکل احتیاج دارید؟
همین که بر سر دو راهی قرار گرفته اید و از خودتان این سوال را پرسیده اید، شانس آورده اید چون شما به Modbus TCP/IP احتیاج دارید. ما Modbus TCP/IP را پیشنهاد می کنیم چونکه بسیاری از دستگاه های مورد استفاده در صنعت اتوماسیون،در صورتی که به Ethernet/IP برای ارسال و دریافت دیتا نیازمند باشند، عموما خودشان آن را ذکر میکنند. در صورتی که چنین چیزی ذکر نشده باشد، حتما از Modbus TCP/IP می توان استفاده کرد
در میان پروتکل های صنعتی که در اتوماسیون زد به آن ها پرداخته ایم، شبکه صنعتی اترنت یکی از موارد پرتکرار است که در مواجهه با آن همیشه سوالاتی در ذهن می آید. ینابراین امروز قصد داریم به موضوع تفاوت بین دو پروتکل Ethernet/IP و TCP/IP بپردازیم چون که این مسئله برای بسیاری از مهندسان جوان فعال در اتوماسیون صنعتی هنوز موضوعی گمراه کننده است. لطفا در ادامه مطلب با ما همراه شوید.
در زندگی روزمره، زمانی که بخواهیم یک کامپیوتر را به شبکه متصل کنیم، باید از یک کابل جهت ارتباط به کارت اترنت (ethernet) استفاده کنیم. با این وجود برای دسترسی به صفحات وب ، می بایست تنظیمات TCP/IP خود را پیکربندی کنیم.
سوال: عبارت IP اینجا بیانگر چیست؟
سوال خوبی است چون که در جواب می توانیم بگوییم: بستگی دارد! چند دقیقه تحمل کنید تا کل موضوع را رمز گشایی کنیم.
چند تعریف
در ابتدا، معنی تمام این واژه ها و عبارات چیست؟
Ethernet مجموعه ای از تکنولوژی های شبکه (شامل لایه فیزیکی، فریم های دیتا، توپولوژی شبکه و غیره ) است که توسط استاندارد های IEEE 802.3 تعریف شده اند.
کلمه TCP از سرواژه عبارت Transmission Control Protocol ساخته شده است. این پروتکل مسئول مدیریت ارتباط بین یک کلاینت و یک سرور است، به صورتی که تضمین کند تا دیتایی که باید ارسال گردد، به چندین بسته تقسیم شود و همگی آنه در نهایت به مقصدشان برسد. اگر بسته ها به مقصد نرسند و یا اینکه یکی از آنها مخدوش باشد، پروتکل TCP تعیین خواهد کرد که اطلاعات از دست رفته چگونه مجددا ارسال شود.عبارت IP بر اساس اینکه چطور استفاده شده باشد، دو مفهوم مختلف دارد: Industrial Protocol برای Ethernet/IP
Internet Protocol برای TCP/IP
همینجای قضیه کاملا گیج کننده به نظر می رسد. حالا سعی می کنیم که از نزدیک به این دو پروتکل نگاهی بیاندازیم.
Ethernet/IP
Ethernet/IP از شالوده اترنت (Ethernet) استفاده میکند تا ارتباط بین دستگاه های اتوماسیونی مختلف مثل ربات ها، PLC ها، سنسور ها، CNC ها و سایر ماشین آلات صنعتی را مدیریت کند. انجمن ODVA این پروتکل را مدیریت میکند و مبنای آن نیز بر پایه پروتکل CIP است. Ethernet/IP در عین نیرومندی، بسیار پیچیده است و یاد گرفتن آن کاری سخت است.
TCP/IP
نام حقیقی Industrial Protocol که ما در مباحث اتوماسیون صنعتی از آن استفاده می کنیم Modbus TCP/IP است. TCP/IP مسئول انتقال بسته هایی است که توسط فریم های مدباس (Modbus) ساخته شده ، می باشد. بسته های دیتا می تواند شامل فرمان هایی برای خواندن یا نوشتن درون حافظه مشترک یک دستگاه باشد. یاد گرفتن TCP/IP خیلی آسان است چون که این پروتکل بعنوان یک استاندارد در اغلب زبان های برنامه نویسی (مثل C/C++ ، Matlab ، Python و غیره) استفاده شده است و Modbus نیز خیلی ساده است. همچنین Modbus TCP/IP استانداری مورد استفاده در اغلب PC هاست که باعث شده است تا بعنوان یک پروتکل ارتباطی در آزمایشگاه های تحقیقاتی نیز استفاده شود.
شما به کدام پروتکل احتیاج دارید؟
همین که بر سر دو راهی قرار گرفته اید و از خودتان این سوال را پرسیده اید، شانس آورده اید چون شما به Modbus TCP/IP احتیاج دارید. ما Modbus TCP/IP را پیشنهاد می کنیم چونکه بسیاری از دستگاه های مورد استفاده در صنعت اتوماسیون،در صورتی که به Ethernet/IP برای ارسال و دریافت دیتا نیازمند باشند، عموما خودشان آن را ذکر میکنند. در صورتی که چنین چیزی ذکر نشده باشد، حتما از Modbus TCP/IP می توان استفاده کرد
"When I was 5 years old, my mother always told me that happiness was the key to life. When I went to school, they asked me what I wanted to be when I grew up. I wrote down ‘happy’. They told me I didn’t understand the assignment, and I told them they didn’t understand life." -John Lennon
Dear God, I've Tried My
Best But If Today I Lose
My Hope. Please Remind
Me That Your Plans Are
Better Than My Dreams..
Best But If Today I Lose
My Hope. Please Remind
Me That Your Plans Are
Better Than My Dreams..
Start by doing what's necessary,
then do what's possible
and suddenly you are doing the impossible..
then do what's possible
and suddenly you are doing the impossible..
✅ ده فرمان لیمن
لطفا" روی هر جمله 1 دقیقه فکر کنید، می ارزه
1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.
دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.
2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.
دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either.
تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.
وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"
شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9. When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10. WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند
لطفا" روی هر جمله 1 دقیقه فکر کنید، می ارزه
1. Prayer is not a "spare wheel" that you pull out when in trouble, but it is a "steering wheel", that directs the right path throughout.
دعا لاستیک یدک نیست که هرگاه مشکل داشتی از ان استفاده کنی بلکه فرمان است که راه به راه درست هدایت می کند.
2. Know why a Car's WINDSHIELD is so large & the Rear view Mirror is so small? Because our PAST is not as important as our FUTURE. So, Look Ahead and Move on.
می دونی چرا شیشیه جلوی ماشین انقدر بزرگه ولی آینه عقب انقدر کوچیکه؟ چون گذشته به اندازه آینده اهمیت نداره. بنابراین همیشه به جلو نگاه کن و ادامه بده.
3. Friendship is like a BOOK. It takes few seconds to burn, but it takes years to write.
دوستی مثل یک کتابه. چند ثانیه طول می کشه که آتیش بگیره ولی سالها طول می کشه تا نوشته بشه
4. All things in life are temporary. If going well enjoy it, they will not last forever. If going wrong don't worry, they can't last long either.
تمام چیزها در زندگی موقتی هستند. اگر خوب پیش می ره ازش لذت ببر، برای همیشه دوام نخواهند داشت. اگر بد پیش می ره نگران نباش، برای همیشه دوام نخواهند داشت
5. Old Friends are Gold! New Friends are Diamond! If you get a Diamond, don't forget the Gold! Because to hold a Diamond, you always need a Base of Gold!
دوستهای قدیمی طلا هستند! دوستان جدید الماس. اگر یک الماس به دست آوردی طلا را فراموش نکن چون برای نگه داشتن الماس همیشه به پایه طلا نیاز داری.
6. Often when we lose hope and think this is the end, GOD smiles from above and says, "Relax, sweetheart, it's just a bend, not the end!
اغلب وقتی امیدت رو از دست می دی و فکر می کنی که این اخر خطه ، خدا از بالا بهت لبخند می زنه و میگه: آرام باش عزیزم ، این فقط یک پیچه نه پایان
7. When GOD solves your problems, you have Faith in HIS abilities; when GOD doesn't solve your problems HE has Faith in your abilities.
وقتی خدا مشکلات تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری. وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره
8. A blind person asked St. Anthony: "Can there be anything worse than losing eye sight?" He replied: "Yes, losing your vision!"
شخص نابینایی از سنت آنتونی پرسید: ممکنه چیزی بدتر از از دست دادن بینایی باشه؟ او جواب داد: بله، از دست دادن بصیرت.
9. When you pray for others, God listens to you and blesses them, and sometimes, when you are safe and happy, remember that someone has prayed for you.
وقتی شما برای دیگران دعا می کنید، خدا می شنود و انها را اجابت می کند و بعضی و قتها که شما شاد و خوشحال هستید یادتان باشد که کسی برای شما دعا کرده است
10. WORRYING does not take away tomorrow's Trouble, it takes away today's PEACE.
نگرانی مشکلات فردا را دور نمی کند بلکه تنها آرامش امروز را دور می کند
Forwarded from Pouya Bidram
وزیر امور خارجه پیشین آمریکا، کلین پاول، در گفته های خود اظهار می دارد: "خوش بینی مداوم یکی از ضروریات زندگی است." این یکی از 13 اصلی است که او در کتاب خود با نام "سفر آمریکایی من" آورده است.
به دلیل حس مثبت گرایی که پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمینه کاری خیلی سریع نسبت به او جذب می شدند. با بیان این مطلب که مثبت گرایی یکی از ضروریات زندگی است می توان به راحتی اعتماد و امید را به فرد مقابل انتقال داد. همه می دانیم که از طریق مثبت گرایی به راحتی می توانیم به سمت موفقیت سوق پیدا کنیم، اما آیا شما یک حس مثبت دائمی را نسبت به فضای بیرون از خود به نمایش می گذارید؟
در این قسمت نکاتی را به شما آموزش می دهیم که با به کارگیری آنها به راحتی بتوانید انرژی مثبت خود را به دیگران نیز انتقال دهید.
1- سلام و احوالپرسی با همکاران
شاید به نظرتان سلام و احوالپرسی با همقطاران یک امر بدیهی باشد، اما آنقدرها هم که شما تصور می کنید پیش پا افتاده نیست. این کار چند لحظه بیشتر وقت شما را نمی گیرد اما در عوض باعث می شود که در نظر دوستان و همکارانتان فرد خوش مشرب، جالب، و به یادماندنی جلوه کنید.
من در طول زندگی شغلی خود هم شغل های تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور برای شرکتهای بسیاری در شهرهای بزرگ و مختلفی فعالیت داشتم. خیلی از افراد را میدیدم که با سر پایین و چهره ترشرویی رفت و آمد می کردند. یادم می آید یک بار برای شرکتی مشاوره می کردم. مدیر امور مالی هر روز صبح که می آمد مستقیم به سمت دفتر خود می رفت و حتی یک لحظه هم توقف نمی کرد که به افرادی که بر سر راهش قرار دارند نیم نگاهی بیندازد. حتما تا به اینجا خودتان متوجه شده اید که او یکی از افرادی بود که هیچ کس به او علاقه ای نداشت. شاید کار او با اعداد و ارقام قابل ستایش بود اما در روابط خود با مردم یک فاجعه بود.
2- لبخند
این کار هم شاید بدیهی باشد اما افراد بسیار کمی هستند که در زمینه شغلی این کار را انجام می دهند. زمانی که مشغول صحبت کردن با کارکنان هستید و یا در حال سخنرانی می باشید اجازه دهید هر چند وقت یکبار لبخندی بر روی لبانتان بنشیند. آنقدرها هم که فکر می کنید کار دشواری نیست. با مشاهده یک لبخند گرم هر کسی احساس بهتری هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پیدا می کند.
به عنوان مربی ارتباطات من مدیران و کارفرمایانی را دیدم که به صورت خود یک ماسک می زنند و زمانی که در حال صحبت کردن با خدمه، کارکنان و همکارانشان هستند به سختی چهره هایشان تغییر می کند. اما موفق ترین مدیران کسانی هستند که اعتماد به نفس کامل داشته، از زندگی خود لذت ببرند و از اینکه در زمان مناسب لبخند ملیحی بر لبان خود آورند هیچ ترسی به دل راه نمی دهند.
3- تحسین و تشکر
سعی کنید به طور روزانه از افراد تشکر کنید. کسانی که کارهایشان را دور از انتظار انجام می دهند مستحق تشکر و تمجید شما می باشند. البته اگر این کار را در حضور سایرین انجا دهید که دیگر کارتان حرف ندارد!
ریچارد برنشن، مدیر یک موسسه اقتصادی که به دلیل شور و اشتیاق زیادش در کار معروف شده بود در طی مصاحبه خود با مجله "ثبت شرکت ها" به خبرنگار گفته بود "تعریف کردن از دیگران باعث می شود آنها رشد کنند، و انتقاد باعث می شود که ریشه تمام خلاقیت ها خشک شود." اغلب افراد به این دلیل که درآمد بالاتری داشته باشند شغل های خود را ترک می کنند و اولین دلیل استعفا نیز همین مورد می باشد. اما کنار آمدن از کار فقط به خاطر مسائل مالی نیست، عده دیگری از افراد نیز هستند که به این دلیل که به اندازه کافی تایید نشده و سایرین آنها را به رسمیت نمیشناسند مجبور می شوند که شغل خود را عوض کنند. یک رءیس شرکت که جزء میلیونرها هم هست "اسکات کوک" روزی به من گفت: " مردم به چیزی فراتر از حقوق سر ماه نیاز دارند" این گفته کاملا صحت دارد. افراد پایین مقام تر می خواهند که احساس کنند کارشان مفید است و از دید سازمان و کارفرمای خود افراد ارزشمندی هستند.
4- با همه به خوبی رفتار کنید
سعی کنید هر روز صبح در محل کار خود یک کار زیبا و دلپسند را در مورد یکی از همکاران خود انجام دهید به ویژه آنهایی که مقام پایین تری نسبت به شما دارند. برای مثال پیام تشکری برای آبدارچی که چای و شیرینی جلسه امروز را درست کرده بفرستید.
اگر فکر می کنید دیگران کارهای شما را زیر نظر ندارند من یک خبر برایتان دارم. مدیران، همقطاران و افراد پایین رتبه همه و همه چشم به کارهای شما دوخته اند و مرتبا در حال ارزیابی رفتار شما هستند. زمانی که سرمایه دار بزرگ "برنسن" را به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودن او صورت خود را آراسته بود و روی سر خود موی مصنوعی گذاشته بود، درست مثل اینکه قصد دارد در یک مسابقه زیبایی شرکت کند. او به شدت بر روی این امر تاکید م
به دلیل حس مثبت گرایی که پاول در وجود خود داشت افراد مختلف در زمینه کاری خیلی سریع نسبت به او جذب می شدند. با بیان این مطلب که مثبت گرایی یکی از ضروریات زندگی است می توان به راحتی اعتماد و امید را به فرد مقابل انتقال داد. همه می دانیم که از طریق مثبت گرایی به راحتی می توانیم به سمت موفقیت سوق پیدا کنیم، اما آیا شما یک حس مثبت دائمی را نسبت به فضای بیرون از خود به نمایش می گذارید؟
در این قسمت نکاتی را به شما آموزش می دهیم که با به کارگیری آنها به راحتی بتوانید انرژی مثبت خود را به دیگران نیز انتقال دهید.
1- سلام و احوالپرسی با همکاران
شاید به نظرتان سلام و احوالپرسی با همقطاران یک امر بدیهی باشد، اما آنقدرها هم که شما تصور می کنید پیش پا افتاده نیست. این کار چند لحظه بیشتر وقت شما را نمی گیرد اما در عوض باعث می شود که در نظر دوستان و همکارانتان فرد خوش مشرب، جالب، و به یادماندنی جلوه کنید.
من در طول زندگی شغلی خود هم شغل های تمام وقت داشتم و هم به عنوان مشاور برای شرکتهای بسیاری در شهرهای بزرگ و مختلفی فعالیت داشتم. خیلی از افراد را میدیدم که با سر پایین و چهره ترشرویی رفت و آمد می کردند. یادم می آید یک بار برای شرکتی مشاوره می کردم. مدیر امور مالی هر روز صبح که می آمد مستقیم به سمت دفتر خود می رفت و حتی یک لحظه هم توقف نمی کرد که به افرادی که بر سر راهش قرار دارند نیم نگاهی بیندازد. حتما تا به اینجا خودتان متوجه شده اید که او یکی از افرادی بود که هیچ کس به او علاقه ای نداشت. شاید کار او با اعداد و ارقام قابل ستایش بود اما در روابط خود با مردم یک فاجعه بود.
2- لبخند
این کار هم شاید بدیهی باشد اما افراد بسیار کمی هستند که در زمینه شغلی این کار را انجام می دهند. زمانی که مشغول صحبت کردن با کارکنان هستید و یا در حال سخنرانی می باشید اجازه دهید هر چند وقت یکبار لبخندی بر روی لبانتان بنشیند. آنقدرها هم که فکر می کنید کار دشواری نیست. با مشاهده یک لبخند گرم هر کسی احساس بهتری هم نسبت به خود و هم نسبت به شما پیدا می کند.
به عنوان مربی ارتباطات من مدیران و کارفرمایانی را دیدم که به صورت خود یک ماسک می زنند و زمانی که در حال صحبت کردن با خدمه، کارکنان و همکارانشان هستند به سختی چهره هایشان تغییر می کند. اما موفق ترین مدیران کسانی هستند که اعتماد به نفس کامل داشته، از زندگی خود لذت ببرند و از اینکه در زمان مناسب لبخند ملیحی بر لبان خود آورند هیچ ترسی به دل راه نمی دهند.
3- تحسین و تشکر
سعی کنید به طور روزانه از افراد تشکر کنید. کسانی که کارهایشان را دور از انتظار انجام می دهند مستحق تشکر و تمجید شما می باشند. البته اگر این کار را در حضور سایرین انجا دهید که دیگر کارتان حرف ندارد!
ریچارد برنشن، مدیر یک موسسه اقتصادی که به دلیل شور و اشتیاق زیادش در کار معروف شده بود در طی مصاحبه خود با مجله "ثبت شرکت ها" به خبرنگار گفته بود "تعریف کردن از دیگران باعث می شود آنها رشد کنند، و انتقاد باعث می شود که ریشه تمام خلاقیت ها خشک شود." اغلب افراد به این دلیل که درآمد بالاتری داشته باشند شغل های خود را ترک می کنند و اولین دلیل استعفا نیز همین مورد می باشد. اما کنار آمدن از کار فقط به خاطر مسائل مالی نیست، عده دیگری از افراد نیز هستند که به این دلیل که به اندازه کافی تایید نشده و سایرین آنها را به رسمیت نمیشناسند مجبور می شوند که شغل خود را عوض کنند. یک رءیس شرکت که جزء میلیونرها هم هست "اسکات کوک" روزی به من گفت: " مردم به چیزی فراتر از حقوق سر ماه نیاز دارند" این گفته کاملا صحت دارد. افراد پایین مقام تر می خواهند که احساس کنند کارشان مفید است و از دید سازمان و کارفرمای خود افراد ارزشمندی هستند.
4- با همه به خوبی رفتار کنید
سعی کنید هر روز صبح در محل کار خود یک کار زیبا و دلپسند را در مورد یکی از همکاران خود انجام دهید به ویژه آنهایی که مقام پایین تری نسبت به شما دارند. برای مثال پیام تشکری برای آبدارچی که چای و شیرینی جلسه امروز را درست کرده بفرستید.
اگر فکر می کنید دیگران کارهای شما را زیر نظر ندارند من یک خبر برایتان دارم. مدیران، همقطاران و افراد پایین رتبه همه و همه چشم به کارهای شما دوخته اند و مرتبا در حال ارزیابی رفتار شما هستند. زمانی که سرمایه دار بزرگ "برنسن" را به یک برنامه تلویزیونی دعوت کرده بودن او صورت خود را آراسته بود و روی سر خود موی مصنوعی گذاشته بود، درست مثل اینکه قصد دارد در یک مسابقه زیبایی شرکت کند. او به شدت بر روی این امر تاکید م
Forwarded from Pouya Bidram
ی کرد و اظهار می داشت که از این طریق می توان تشخیص داد که افراد با اطرافیان خود چگونه برخورد می کنند و برای آنها در چه حد ارزش قائل هستند.
5- خونسردی خود را حفظ کنید
زمانی که مسائل جزئی بر وفق مراد شما پیش نرفت نباید به سرعت از کوره در روید و بگذارید چنین مواردی خونسردی شما را از بین ببرند. از یک زبان مثبت و خوش بینانه در گفته های خود استفاده کنید و حرکات بدن خود را کنترل کنید. به عبارت دیگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نروید و انگشتان و دستان خود را به هم نفشارید. محکم و استوار باشید و با قاطعیت صحبت کنید!
من روزی این شانس را پیدا کردم که با یکی از قهرمانان واقعی ارتش، مردی که شخصیتی شبیه به آنچه در فیلم های سینایی می بینید داشت. فرمانده ارشد "مت اورسمن" گفت که رهبران و فرماندهان باید در یک جو مملو از اعتماد به نفس زندگی کنند. یک رهبر بدون توجه به اتفاقاتی که در اطراف او در حال رخ دادن است، باید محکم و استوار " مثل یک کوه" بر سر جای خود بایستد. او می گوید حتی اگر راه حل مشکلی در همان لحظه به ذهنتان نمی رسد باز هم باید خونسردی خود را حفظ کنید و به دیگران القا کنید که همیشه کنترل تمام امور را به دست خود دارید. در چنین شرایطی آن جو اعتمادی که قبلا در مورد آن با شما صحبت کردیم به حقیقت میپیوندد. زمانی که در شرایط فشار خوش بین باشید می توانید تاثیر بی نهایت مثبتی را در ذهن دیگران از خود بر جای بگذارید. در جریان 11 سپتامبر، شهردار نیویورک "رادولف گالیانی" به عنوان یکی از افرادی که تسلط کاملی بر نفس خود دارد شناخته شد. او آنچنان تاثیری بر روی مردم گذاشت که تا به حال هیچ کجا دیده نشده بود. یکی از افرادی که تحت تاثیر شدید او قرار گرفته بود " اپرا وینفری" بود. اپرا در مورد او اینچنین می نویسد: "در روزهایی که برای همه سخت بود، او آنچنان اعتماد به نفسی داشت و آنچنان محکم و پر صلابت به خانواده های بازمندگان قوت قلب می داد که مردم به او لقب شهردار آمریکا دادند."
6- e-mailهای خود را شخصی (personalized) کنید
زمانی که شما برای کسی نامه الکترونیکی می فرستید هیچ کس نمی تواند ظاهر و یا حرکات شما را ببیند، به همین دلیل به راحتی می تواند شما را یک فرد رک، متکبر و خودخواه تصور کند. به همین دلیل چند ثانیه بیشتر وقت بگذارید و نامه های را شخصی کنید.
به این مثال توجه کنید؛ به جای اینکه بنویسید "من گزارش را تا ساعت 2 بعد از ظهر می خواهم" از این جمله استفاده کنید "مهم است که گزارش شما امروز آماده شود، اگر آنرا تا اخرین مهلت "2 بعد از ظعر" به ما تحویل دهید، ممنون خواهیم شد." آیا به نظر شما دومی بهتر نیست؟ البته شاید کمی دارای اطناب و درازگویی باشد و معمولا نامه های ادارای باید مختصر و مفید باشند. اما اگر به دقت نگاه کنیم متوجه می شویم که آنقدرها هم که فکر می کردیم طولانی نیست و گذشته از آن می توانید از این طریق ارتباط خوبی را با خدمه خود برقرار کنید.
7- خیلی زود جلوی مشکلات را بگیرید
خیلی سریع باید راه حل مشکلات را پیدا کنید، به ویژه آن دسته از مسائلی که باعث بروز جر و بحث و دعوا می شوند. اگر شما سرپرست بخشی هستید وظیفه سنگین تری نسبت به حل مشکلات دارید. اگر یکی از کارمندان به شما خبر داد که یک خدمه مشغول انجام امور غیر اخلاقی است حرف او را جدی بگیرید. در مورد او تحقیق و پرس و جو کنید، با شخص مورد نظر گفتگو کنید و تمام مواد را ثبت و ضبط کنید! با این کار شما به عنوان شخصی که به مشکلات اجازه رشد نمی دهد شناخته خواهید شد.
رهبران موفق همیشه به سرعت مشکلات و موانع مختلف را بررسی کرده و در رفع آنها کوشش می کنند. به خاطر می آورم که در یک شرکت بیشتر کارمندان ایمان خود را به کارفرمای خود از دست داده بودند. پشت سر هم غیبت می کردند، همیشه در حال شایعه پراکنی بودند و با هم دست به یقه می شدند. کارفرما که مکررا از حضور در بین آنها خودداری می کرد، کنترل خود را در امور مختلف از دست داده بود و چیزی نگذاشت که هیچ فایده ای برای شرکت نداشت و پس از چندی شغل خود را از دست داد.
8- دور هم جمع شوید
کارمندان دوست دارند احساس کنند که شما به آنها و زندگی شخصی شان اهمیت می دهید. آنها را بعد از کار به مهمانی دعوت کنید و یا با هم به یک مسابقه بیس بال بروید. این کار خوش نیتی شما را به همکاران، خدمه و کارمندانتان ثابت می کند.
امتحان کنید: یک مهمانی کوچک و خودمانی ترتیب دهید، به همکارانتان mail بزنید و آنها را برای نهار به اتاق کنفرانس دعوت کنید. حتما نباید یک مهمانی بزرگ بگیرید. دور هم جمع شدن های کوچک و خودمانی باعث می شود کارکنان با هم اتحاد بیشتری پیدا کنند.
برای رسیدن به موفقیت، مثبت باشید
بالارفتن از پله های موفقیت شغلی نیازمند کمک دیگران نیز می باشد. رهبران حرفه ای و موفق کسانی
5- خونسردی خود را حفظ کنید
زمانی که مسائل جزئی بر وفق مراد شما پیش نرفت نباید به سرعت از کوره در روید و بگذارید چنین مواردی خونسردی شما را از بین ببرند. از یک زبان مثبت و خوش بینانه در گفته های خود استفاده کنید و حرکات بدن خود را کنترل کنید. به عبارت دیگر با سرعت به سمت جلو و عقب راه نروید و انگشتان و دستان خود را به هم نفشارید. محکم و استوار باشید و با قاطعیت صحبت کنید!
من روزی این شانس را پیدا کردم که با یکی از قهرمانان واقعی ارتش، مردی که شخصیتی شبیه به آنچه در فیلم های سینایی می بینید داشت. فرمانده ارشد "مت اورسمن" گفت که رهبران و فرماندهان باید در یک جو مملو از اعتماد به نفس زندگی کنند. یک رهبر بدون توجه به اتفاقاتی که در اطراف او در حال رخ دادن است، باید محکم و استوار " مثل یک کوه" بر سر جای خود بایستد. او می گوید حتی اگر راه حل مشکلی در همان لحظه به ذهنتان نمی رسد باز هم باید خونسردی خود را حفظ کنید و به دیگران القا کنید که همیشه کنترل تمام امور را به دست خود دارید. در چنین شرایطی آن جو اعتمادی که قبلا در مورد آن با شما صحبت کردیم به حقیقت میپیوندد. زمانی که در شرایط فشار خوش بین باشید می توانید تاثیر بی نهایت مثبتی را در ذهن دیگران از خود بر جای بگذارید. در جریان 11 سپتامبر، شهردار نیویورک "رادولف گالیانی" به عنوان یکی از افرادی که تسلط کاملی بر نفس خود دارد شناخته شد. او آنچنان تاثیری بر روی مردم گذاشت که تا به حال هیچ کجا دیده نشده بود. یکی از افرادی که تحت تاثیر شدید او قرار گرفته بود " اپرا وینفری" بود. اپرا در مورد او اینچنین می نویسد: "در روزهایی که برای همه سخت بود، او آنچنان اعتماد به نفسی داشت و آنچنان محکم و پر صلابت به خانواده های بازمندگان قوت قلب می داد که مردم به او لقب شهردار آمریکا دادند."
6- e-mailهای خود را شخصی (personalized) کنید
زمانی که شما برای کسی نامه الکترونیکی می فرستید هیچ کس نمی تواند ظاهر و یا حرکات شما را ببیند، به همین دلیل به راحتی می تواند شما را یک فرد رک، متکبر و خودخواه تصور کند. به همین دلیل چند ثانیه بیشتر وقت بگذارید و نامه های را شخصی کنید.
به این مثال توجه کنید؛ به جای اینکه بنویسید "من گزارش را تا ساعت 2 بعد از ظهر می خواهم" از این جمله استفاده کنید "مهم است که گزارش شما امروز آماده شود، اگر آنرا تا اخرین مهلت "2 بعد از ظعر" به ما تحویل دهید، ممنون خواهیم شد." آیا به نظر شما دومی بهتر نیست؟ البته شاید کمی دارای اطناب و درازگویی باشد و معمولا نامه های ادارای باید مختصر و مفید باشند. اما اگر به دقت نگاه کنیم متوجه می شویم که آنقدرها هم که فکر می کردیم طولانی نیست و گذشته از آن می توانید از این طریق ارتباط خوبی را با خدمه خود برقرار کنید.
7- خیلی زود جلوی مشکلات را بگیرید
خیلی سریع باید راه حل مشکلات را پیدا کنید، به ویژه آن دسته از مسائلی که باعث بروز جر و بحث و دعوا می شوند. اگر شما سرپرست بخشی هستید وظیفه سنگین تری نسبت به حل مشکلات دارید. اگر یکی از کارمندان به شما خبر داد که یک خدمه مشغول انجام امور غیر اخلاقی است حرف او را جدی بگیرید. در مورد او تحقیق و پرس و جو کنید، با شخص مورد نظر گفتگو کنید و تمام مواد را ثبت و ضبط کنید! با این کار شما به عنوان شخصی که به مشکلات اجازه رشد نمی دهد شناخته خواهید شد.
رهبران موفق همیشه به سرعت مشکلات و موانع مختلف را بررسی کرده و در رفع آنها کوشش می کنند. به خاطر می آورم که در یک شرکت بیشتر کارمندان ایمان خود را به کارفرمای خود از دست داده بودند. پشت سر هم غیبت می کردند، همیشه در حال شایعه پراکنی بودند و با هم دست به یقه می شدند. کارفرما که مکررا از حضور در بین آنها خودداری می کرد، کنترل خود را در امور مختلف از دست داده بود و چیزی نگذاشت که هیچ فایده ای برای شرکت نداشت و پس از چندی شغل خود را از دست داد.
8- دور هم جمع شوید
کارمندان دوست دارند احساس کنند که شما به آنها و زندگی شخصی شان اهمیت می دهید. آنها را بعد از کار به مهمانی دعوت کنید و یا با هم به یک مسابقه بیس بال بروید. این کار خوش نیتی شما را به همکاران، خدمه و کارمندانتان ثابت می کند.
امتحان کنید: یک مهمانی کوچک و خودمانی ترتیب دهید، به همکارانتان mail بزنید و آنها را برای نهار به اتاق کنفرانس دعوت کنید. حتما نباید یک مهمانی بزرگ بگیرید. دور هم جمع شدن های کوچک و خودمانی باعث می شود کارکنان با هم اتحاد بیشتری پیدا کنند.
برای رسیدن به موفقیت، مثبت باشید
بالارفتن از پله های موفقیت شغلی نیازمند کمک دیگران نیز می باشد. رهبران حرفه ای و موفق کسانی
Forwarded from Pouya Bidram
هستند که بتوانند در میان همکاران و کارمندان خود شور و اشتیاق ایجاد کنند. اگر تنها مثبت فکر کنید کافی نیست، بلکه باید مثبت زندگی کنید.
"متنی که برنده ی جایزه ی بهترین متن سال شد"
آنها که موهای صاف دارند
فر میزنند
و آنها كه موی فر دارند
مویشان را صاف میكنند
عدهای آرزو دارند خارج بروند
و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانهها میسُرايند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متأهلها میخواهند مجرد باشند...
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری میكنند
و عدهای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند...
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند
و چاقها همواره حسرت لاغری را میكشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال همان شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا را دارند...
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند مردم عادی میخواهند مشهور شده و دیده شوند
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه میکنند...
و هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشتههایت را بدان
و از آنها لذت ببر"
قانونهای ذهنی میگویند خوشبختی یعنی "رضایت"
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
مهم این است که از همانی که داری راضی باشى
آنوقت ”خوشبختی”...
آنها که موهای صاف دارند
فر میزنند
و آنها كه موی فر دارند
مویشان را صاف میكنند
عدهای آرزو دارند خارج بروند
و آنها كه خارج هستند برای وطن دلشان لك زده و ترانهها میسُرايند
مجردها میخواهند ازدواج کنند
متأهلها میخواهند مجرد باشند...
عدهای با قرص و دارو از بارداری جلوگيری میكنند
و عدهای ديگر با قرص و دارو میخواهند باردار شوند...
لاغرها آرزو ﺩﺍﺭﻧﺪ چاق بشوند
و چاقها همواره حسرت لاغری را میكشند
شاغلان از شغلشان مینالند
بیکارها دنبال همان شغلند
فقرا حسرت ثروتمندان را میخورند
ثروتمندان دغدغهی نداشتن صفا و خونگرمیِ فقرا را دارند...
افراد مشهور از چشم مردم قایم میشوند مردم عادی میخواهند مشهور شده و دیده شوند
سیاهپوستان دوست دارند سفیدپوست شوند و سفیدپوستان خود را برنزه میکنند...
و هیچکس نمیداند تنها فرمول خوشحالی این است:
"قدر داشتههایت را بدان
و از آنها لذت ببر"
قانونهای ذهنی میگویند خوشبختی یعنی "رضایت"
مهم نیست چه داشته باشی یا چقدر،
مهم این است که از همانی که داری راضی باشى
آنوقت ”خوشبختی”...