روایات نیز به صورت غیر مستقیم، درگیری احتمالی « خراسانی » و « یمانی »، را در مقطع مذکور، تقویت می نمایند، چرا که این دو زعیم شیعه در آخرالزمان، « کاملاً همزمان با سفیانی » اعلام قیام می نمایند، اما علی رغم تاخت و تاز « سفیانی » در شامات و عراق، تحرک عمده ای از این دو زعیم شیعه در این مقطع در روایات نمی بینیم که احتمالاً مربوط به زمین گیر شدن سپاه این دو جریان شیعی، تا تصرف مناطق مرکزی عراق « توسط سفیانی » می باشد!
به صورت خلاصه، ظواهر امر در این مقطع، حاکی از پیروزی قاطع » سفیانی » و حامیان غربی وی می باشد و شاید در این مقطع، شیعیان بیش از هر زمانی، در بیم و امید به سر خواهند برد. بیم از نابودی کامل تشیع، و امید به ظهور مهدی (عج)! چرا که « سفیانی » را به عنوان علایم « حتمی » ظهور می شناسند.
اما در حالی که اوضاع برای « شیعیان » بسیار وخیم به نظر می رسد، ناگهان ورق بر می گردد و مکر خداوند، رخ خواهد نمود تا جهانیان « پیروزی حق » و « نابودی باطل » را نظاره گر باشند.
ان شا الله در بخش بعدی، به این مساله، بیشتر خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و ششم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
به صورت خلاصه، ظواهر امر در این مقطع، حاکی از پیروزی قاطع » سفیانی » و حامیان غربی وی می باشد و شاید در این مقطع، شیعیان بیش از هر زمانی، در بیم و امید به سر خواهند برد. بیم از نابودی کامل تشیع، و امید به ظهور مهدی (عج)! چرا که « سفیانی » را به عنوان علایم « حتمی » ظهور می شناسند.
اما در حالی که اوضاع برای « شیعیان » بسیار وخیم به نظر می رسد، ناگهان ورق بر می گردد و مکر خداوند، رخ خواهد نمود تا جهانیان « پیروزی حق » و « نابودی باطل » را نظاره گر باشند.
ان شا الله در بخش بعدی، به این مساله، بیشتر خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و ششم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و هفتم
در بخش قبل، پیرامون ورود « سفیانی » به « عراق » و جنایات وی در این کشور و به ویژه شهر شیعه نشین « کوفه » و/یا « نجف »، اشاره نمودیم. در این بخش به ادامه روایت « موثقه جابر » می پردازیم:
« ... فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ... »
« ... در وضعیتی که آنان بر این حالند، ناگاه پرچم هائى از جانب خراسان پديدار می شوند که پرچمداران آن، منازل و فواصل را شتابان می پيمايند، در حالی که در میان آنان، افرادی از اصحاب قائم (عج) حضور دارند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و هفتم
در بخش قبل، پیرامون ورود « سفیانی » به « عراق » و جنایات وی در این کشور و به ویژه شهر شیعه نشین « کوفه » و/یا « نجف »، اشاره نمودیم. در این بخش به ادامه روایت « موثقه جابر » می پردازیم:
« ... فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ... »
« ... در وضعیتی که آنان بر این حالند، ناگاه پرچم هائى از جانب خراسان پديدار می شوند که پرچمداران آن، منازل و فواصل را شتابان می پيمايند، در حالی که در میان آنان، افرادی از اصحاب قائم (عج) حضور دارند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، از این بخش از روایت، « سفیانی » از کانون توجه روایت، فاصله گرفته و کم کم نقش گروه های « مومن »، در تحرکات آخرالزمانی، مورد بحث و توجه بیشتری قرار می گیرد.
لازم به ذکر است که به دلیل اهمیت این بخش از روایت، و نکات مربوط به آن، توضیحات مربوط به این بخش، با تفصیل و دقت بیشتری مورد بحث قرار خواهند گرفت.
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این بخش از روایت، ذکر شده است که به دنبال کشتار و قتل و غارت « شیعیان » توسط سپاه « سفیانی » در عراق، و در حالی که کماکان این کشتار و غارت ادامه می یابد، به ناگاه « پرچم هایی » از ناحیه « خراسان » به پا می خیزند که « شتابان « فواصل و منازل و استراحتگاه ها را طی می کنند و در این سپاه، تعدادی از « اصحاب » امام مهدی (عج) حضور دارند.
این بخش از روایت، فوق العاده حائز اهمیت است و به همین دلیل با موشکافی و دقت باید به آن پرداخت تا ضمن پرهیز از افراط و تفریط، جنبه های مختلف آن را بررسی کرد.
@alvadossadegh
لازم به ذکر است که به دلیل اهمیت این بخش از روایت، و نکات مربوط به آن، توضیحات مربوط به این بخش، با تفصیل و دقت بیشتری مورد بحث قرار خواهند گرفت.
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این بخش از روایت، ذکر شده است که به دنبال کشتار و قتل و غارت « شیعیان » توسط سپاه « سفیانی » در عراق، و در حالی که کماکان این کشتار و غارت ادامه می یابد، به ناگاه « پرچم هایی » از ناحیه « خراسان » به پا می خیزند که « شتابان « فواصل و منازل و استراحتگاه ها را طی می کنند و در این سپاه، تعدادی از « اصحاب » امام مهدی (عج) حضور دارند.
این بخش از روایت، فوق العاده حائز اهمیت است و به همین دلیل با موشکافی و دقت باید به آن پرداخت تا ضمن پرهیز از افراط و تفریط، جنبه های مختلف آن را بررسی کرد.
@alvadossadegh
به نظر مولف این سلسله مقالات، عبارات ذکر شده در این بخش از روایت « موثقه جابر »، مهم ترین روایت ذکر شده پیرامون تحرکات لشکر « خراسان » یا « ایران » در روایات آخرالزمانی است. این سطور به ظاهر ساده، ممکن است چندان به نظر مخاطبان ارجمند، مهم به نظر نرسند، اما چرایی اهمیت فوق العاده زیاد این بخش از روایت « موثقه جابر » را ذکر می نماییم.
قبل از هر چیز، به مخاطبان ارجمند توصیه می گردد که حتماً کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور » تالیف « محمد فقیه » و ترجمه شده توسط « سید شاهپور حسینی » را مطالعه فرمایند. گرچه متن این کتاب دشوار و یکنواخت و ملال آور و فاقد هر نوع هیجان به نظر می رسد، اما یکی از ارزشمندترین کتب تالیف شده در حوزه آخرالزمان بوده و بسیاری از روایات آخرالزمانی را به لحاظ « سندی » مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده است.
با مطالعه کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور »، یقیناً بسیاری از مسایلی که در خصوص آخرالزمان در ذهن مخاطبان محترم، قطعی و بدیهی به نظر می رسید، فروریخته و مخاطبان گرامی یقیناً نیاز به طرح ریزی ذهنی مجدد در خصوص آنچه که تاکنون در خصوص آخرالزمان تصور می کردند، پیدا خواهند کرد.
@alvadossadegh
قبل از هر چیز، به مخاطبان ارجمند توصیه می گردد که حتماً کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور » تالیف « محمد فقیه » و ترجمه شده توسط « سید شاهپور حسینی » را مطالعه فرمایند. گرچه متن این کتاب دشوار و یکنواخت و ملال آور و فاقد هر نوع هیجان به نظر می رسد، اما یکی از ارزشمندترین کتب تالیف شده در حوزه آخرالزمان بوده و بسیاری از روایات آخرالزمانی را به لحاظ « سندی » مورد بررسی دقیق و موشکافانه قرار داده است.
با مطالعه کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور »، یقیناً بسیاری از مسایلی که در خصوص آخرالزمان در ذهن مخاطبان محترم، قطعی و بدیهی به نظر می رسید، فروریخته و مخاطبان گرامی یقیناً نیاز به طرح ریزی ذهنی مجدد در خصوص آنچه که تاکنون در خصوص آخرالزمان تصور می کردند، پیدا خواهند کرد.
@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: یقیناً کتب ارزشمند دیگری همچون « عصر ظهور » تالیف مولف گرانقدر، « شیخ علی کورانی »، کتاب « الفجر المقدس » یا « شش ماه پایانی » نوشته مولف ارجمند جناب « مجتبی السادة » و ... و انواع مقالات و کتب دیگر نیز در خصوص آخرالزمان وجود دارند که مطالعه آن ها نیز مفید می باشد، اما متاسفانه به لحاظ بررسی « سند » روایات آخرالزمانی، اقدام شاخص چندانی در عرصه مهدویت به چشم نمی خورد. در این بین، کتاب ارزشمند « سفیانی و نشانه های ظهور » اثر جناب « محمد فقیه » و مجموعه دروس خارج مهدویت ارایه شده در وبسایت آیت الله نجم الدین طبسی، مهم ترین منابع و مستندانی می باشند که در خصوص بررسی « سند » روایات آخرالزمان، مطالب درخور و با ارزشی ارایه کرده اند. فلذا اندیشمندان گرامی باید توجه به این مساله را نیز مد نظر قرار دهند. لازم به ذکر است که بالطبع نگاه و سبک نگارش مولفان مختلف یکسان نیست و شاید مولفی در حوزه مطالعه « سند » روایات متبحر باشد و مولف دیگری در حوزه نگاه استراتژیک به روایات، تبحر بیشتری داشته باشد. فلذا تلفیقی از توجه به منابع مختلف، با حفظ نگاه « نقادانه »، باید مد نظر قرار گیرد.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
لازم به ذکر است که یقیناً اتکا به روایات « صحیح السند »، جای پای محکمی برای تالیف، تحقیق و تحلیل ایجاد می نماید. در حالی که اگر توجهی به سند روایات نشود، ضمن امکان به خطا رفتن تحلیل ها، امکان نفی و زیر سوال بردن روایات و تحلیل های مبتنی بر آن نیز توسط افراد شبهه افکن و ناباور، بالاتر می رود.
البته روایات « ضعیف السند »، الزاماً جعلی نیستند، بلکه قدرت و قوت و انتساب واقعی آن ها به معصوم (ع) با علامت سوال مواجه است و این مساله، از امکان اتکا به آن ها می کاهد. فلذا بیشتر این روایات، بهتر است در صورتی که مغایرت با اصول دین و روایات صحیح نداشته باشند، به صورت مکمل و البته کماکان توام با احتیاط مد نظر قرار گیرند و البته باز هم مبنای اصلی تحلیل نباید واقع شوند.
با ذکر این توضیحات، به بررسی مجدد روایت « موثقه جابر » و توصیفات آن در خصوص تحرکات « لشکر خراسان » می پردازیم.
@alvadossadegh
البته روایات « ضعیف السند »، الزاماً جعلی نیستند، بلکه قدرت و قوت و انتساب واقعی آن ها به معصوم (ع) با علامت سوال مواجه است و این مساله، از امکان اتکا به آن ها می کاهد. فلذا بیشتر این روایات، بهتر است در صورتی که مغایرت با اصول دین و روایات صحیح نداشته باشند، به صورت مکمل و البته کماکان توام با احتیاط مد نظر قرار گیرند و البته باز هم مبنای اصلی تحلیل نباید واقع شوند.
با ذکر این توضیحات، به بررسی مجدد روایت « موثقه جابر » و توصیفات آن در خصوص تحرکات « لشکر خراسان » می پردازیم.
@alvadossadegh
اما ارزش والای توصیفات ذکر شده در خصوص تحرکات « لشکر خراسان » در روایت « موثقه جابر »، از چه نظر می باشد؟
مخاطبان محترم حتماً در کتب و وبسایت های مختلف، روایات متعددی در خصوص « پرچم های سیاه »، « تحرکات لشکر خراسانی »، « ویژگی های سید خراسانی »، « شعیب بن صالح » و ... شنیده اند. لیکن باید اشاره کرد که بخش اعظم روایات مذکور، « ضعیف السند » بوده و بسیاری از این روایات نیز صرفاً توسط « اهل سنت » بیان شده اند!
این مساله با مراجعه به کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور »، فصل مربوط به « سپاهیان خراسان، اصهب و ابقع »، قابل مطالعه و بررسی می باشد و نویسنده با دقت و سخت گیری زیاد، به بررسی سندی تک تک روایات مشهور مربوط به « سپاهیان خراسان »، « پرچم های سیاه »، و ....، پرداخته و بخش اعظم این روایات را به لحاظ سندی، مورد نقد جدی قرار داده و اعتبار بخش اعظمی از آن ها را زیر سوال برده است!!!
@alvadossadegh
مخاطبان محترم حتماً در کتب و وبسایت های مختلف، روایات متعددی در خصوص « پرچم های سیاه »، « تحرکات لشکر خراسانی »، « ویژگی های سید خراسانی »، « شعیب بن صالح » و ... شنیده اند. لیکن باید اشاره کرد که بخش اعظم روایات مذکور، « ضعیف السند » بوده و بسیاری از این روایات نیز صرفاً توسط « اهل سنت » بیان شده اند!
این مساله با مراجعه به کتاب « سفیانی و نشانه های ظهور »، فصل مربوط به « سپاهیان خراسان، اصهب و ابقع »، قابل مطالعه و بررسی می باشد و نویسنده با دقت و سخت گیری زیاد، به بررسی سندی تک تک روایات مشهور مربوط به « سپاهیان خراسان »، « پرچم های سیاه »، و ....، پرداخته و بخش اعظم این روایات را به لحاظ سندی، مورد نقد جدی قرار داده و اعتبار بخش اعظمی از آن ها را زیر سوال برده است!!!
@alvadossadegh
البته این که روایات متعددی در خصوص « پرچم های سیاه » از سوی افراد نامعتبر مطرح شده باشند، قابل درک است و در بسیاری از مواقع، این مساله به دستگاه تبلیغاتی « بنی عباس » بر می گردد و جعل احادیث مهدوی به نفع این طایفه، یکی از دلایل وجود انبوه روایات نامعتبر، مجهول، مجعول، و قابل نقد می باشد.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
در این میان، تنها دو روایت، از تیغ تیز نقد و تحلیل آقای « محمد فقیه » در بررسی سندی روایات مربوط به تحرکات « سپاه خراسان »، سالم بیرون می آیند که یک روایت مربوط به تحرکات « اهل مشرق » می باشد که مجدداً در بخش متن و محتوای روایت قابل نقد می باشد، و روایت سالم دوم، روایت « موثقه جابر » می باشد که روایتی است که « قلب » سلسله مقالات حاضر را تشکیل داده و تحلیل های این مقاله، بر مبنای روایت مذکور استوار می باشد!
بدین ترتیب، روایت « موثقه جابر »، مهم ترین روایت در خصوص « تحرکات سپاه خراسان » است که هم به لحاظ « سند » و هم به لحاظ « محتوا »، قابل اتکا می باشد و می توان از آن در جهت تحلیل صحیح قیام « سپاه خراسان »، بهره برد.
@alvadossadegh
بدین ترتیب، روایت « موثقه جابر »، مهم ترین روایت در خصوص « تحرکات سپاه خراسان » است که هم به لحاظ « سند » و هم به لحاظ « محتوا »، قابل اتکا می باشد و می توان از آن در جهت تحلیل صحیح قیام « سپاه خراسان »، بهره برد.
@alvadossadegh
بنابراین مجدداً روایت « موثقه جابر » را در این بخش ذکر می نماییم:
« ... فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ... »
« ... در وضعیتی که آنان بر این حالند، ناگاه پرچم هائى از جانب خراسان پديدار می شوند که پرچمداران آن، منازل و فواصل را شتابان می پيمايند، در حالی که در میان آنان، افرادی از اصحاب قائم (عج) حضور دارند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این بخش از روایت « موثقه جابر » که مطالب قابل اتکا و دقیقی در خصوص « سپاه خراسان » بیان می نماید، می توان دریافت که در زمانی که « سپاه سفیانی » مشغول « قتل و غارت شیعیان » عراق است، ناگهان « سپاهیان خراسان »، حرکت نظامی عظیم خود را آغاز نموده و با سرعت، عجله و شتاب، منزلگاه ها و توقف گاه ها را پشت سر می گذارند و به سمت « عراق » حرکت می کنند. نکته ارزشمند و کلیدی این روایت، این است که تعدادی از « اصحاب قائم (عج) » در سپاه خراسان حضور دارند!
@alvadossadegh
« ... فَبَيْنَا هُمْ كَذَلِكَ إِذْ أَقْبَلَتْ رَايَاتٌ مِنْ قِبَلِ خُرَاسَانَ وَ تَطْوِي الْمَنَازِلَ طَيّاً حَثِيثاً وَ مَعَهُمْ نَفَرٌ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ ... »
« ... در وضعیتی که آنان بر این حالند، ناگاه پرچم هائى از جانب خراسان پديدار می شوند که پرچمداران آن، منازل و فواصل را شتابان می پيمايند، در حالی که در میان آنان، افرادی از اصحاب قائم (عج) حضور دارند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این بخش از روایت « موثقه جابر » که مطالب قابل اتکا و دقیقی در خصوص « سپاه خراسان » بیان می نماید، می توان دریافت که در زمانی که « سپاه سفیانی » مشغول « قتل و غارت شیعیان » عراق است، ناگهان « سپاهیان خراسان »، حرکت نظامی عظیم خود را آغاز نموده و با سرعت، عجله و شتاب، منزلگاه ها و توقف گاه ها را پشت سر می گذارند و به سمت « عراق » حرکت می کنند. نکته ارزشمند و کلیدی این روایت، این است که تعدادی از « اصحاب قائم (عج) » در سپاه خراسان حضور دارند!
@alvadossadegh
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در روایت « موثقه جابر »، هیچ خبری از « شعیب بن صالح »، « پرچم های سیاه » و ... نیست و هیچ نکته خاصی نیز در خصوص فرمانده یا فرماندهان « سپاه خراسان » ذکر نشده است. اما آن چه که مشخص است، تعدادی از « اصحاب » امام مهدی (عج) در زمره فرماندهان و سربازان « سپاه خراسان » قرار دارند و این مساله جای خوشحالی و مسرت است.
ممکن است ملاحظه سطور فوق، برای مخاطبانی که خود را با روایات مربوط به « شعیب بن صالح »، « پرچم های سیاه » و نیز روایات بیان کننده ویژگی « سید خراسانی » وفق داده بودند، بسیار گران و سنگین به نظر برسد و سعی در انکار این مبحث نمایند، اما به نظر مولف، نه تنها روایت « موثقه جابر »، کار را برای « سپاه خراسان « سخت نکرده است و نه تنها امیدها را به لشکر « خراسان » یا « ایران » کاهش نداده است، بلکه این امیدها را دو چندان کرده است!
@alvadossadegh
ممکن است ملاحظه سطور فوق، برای مخاطبانی که خود را با روایات مربوط به « شعیب بن صالح »، « پرچم های سیاه » و نیز روایات بیان کننده ویژگی « سید خراسانی » وفق داده بودند، بسیار گران و سنگین به نظر برسد و سعی در انکار این مبحث نمایند، اما به نظر مولف، نه تنها روایت « موثقه جابر »، کار را برای « سپاه خراسان « سخت نکرده است و نه تنها امیدها را به لشکر « خراسان » یا « ایران » کاهش نداده است، بلکه این امیدها را دو چندان کرده است!
@alvadossadegh
توجه فرمایید که با درک این مطلب که تنها روایت « صحیح السند » و مشروح در خصوص « قیام خراسانی ها » یا « ایرانی ها »، روایت فوق می باشد، امیدها دوچندان خواهد شد!
زیرا از یک سو نیازی به « شعیب بن صالح » به عنوان شخصیتی که نام وی در روایات « ضعیف السند » می باشد، نخواهد بود و از سوی دیگر نیز الزامی به برافراشتن « پرچم های سیاه » از سوی « لشکر خراسان » در آخرالزمان وجود ندارد. و البته ده ها تبصره و نکته که در خصوص قیام « خراسان » در آخرالزمان در روایات ضعیف و نامعتبر ذکر شده بود، چندان قابل اعتنا نخواهند بود.
فلذا در هر عصر و زمان که « خروج سفیانی » به عنوان نشانه حتمی رخ دهد، حکومت اسلامی حاکم بر کشور عزیزمان ایران، که سپاه مومنان را به سمت عراق و در جهت مقابله با « سفیانی » گسیل خواهد کرد، مصداق مطالب ذکر شده در روایات « صحیح السند » می باشد، ولو در این سپاه شخصی به اسم مستعار « شعیب بن صالح » وجود داشته باشد یا نداشته باشد و چه این سپاه پرچم سیاه رنگی افراشته نماید یا ننماید! در هر حال متن روایت صحیح السند « موثقه جابر »، الزامی در این خصوص ذکر نکرده است و عمده روایات دیگر نیز نامعتبر می باشند.
@alvadossadegh
زیرا از یک سو نیازی به « شعیب بن صالح » به عنوان شخصیتی که نام وی در روایات « ضعیف السند » می باشد، نخواهد بود و از سوی دیگر نیز الزامی به برافراشتن « پرچم های سیاه » از سوی « لشکر خراسان » در آخرالزمان وجود ندارد. و البته ده ها تبصره و نکته که در خصوص قیام « خراسان » در آخرالزمان در روایات ضعیف و نامعتبر ذکر شده بود، چندان قابل اعتنا نخواهند بود.
فلذا در هر عصر و زمان که « خروج سفیانی » به عنوان نشانه حتمی رخ دهد، حکومت اسلامی حاکم بر کشور عزیزمان ایران، که سپاه مومنان را به سمت عراق و در جهت مقابله با « سفیانی » گسیل خواهد کرد، مصداق مطالب ذکر شده در روایات « صحیح السند » می باشد، ولو در این سپاه شخصی به اسم مستعار « شعیب بن صالح » وجود داشته باشد یا نداشته باشد و چه این سپاه پرچم سیاه رنگی افراشته نماید یا ننماید! در هر حال متن روایت صحیح السند « موثقه جابر »، الزامی در این خصوص ذکر نکرده است و عمده روایات دیگر نیز نامعتبر می باشند.
@alvadossadegh
با این حال به فرض این که مساله « سند » روایات را کنار بگذاریم، ممکن است برخی روایات به صورت مکمل، قابل استفاده باشند. برای مثال روایت زیر از پیامبر (ص) ذکر شده است:
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیا یعنی بیت المقدس.)
« ... از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که هیچ چیزی مانع آنها نمیشود. تا اینکه در ایلیا یعنی بیت المقدس استقرار مییابند. »
حلیه الابرار ، 572/2 ؛ تفسیرالبرهان ، 2/22
اگر ضعف « سند » روایت فوق را کنار بگذاریم، در بحث « محتوا »، روایت فوق، به پرچم « بنی عباس » اشاره ندارد. چرا که مقصد و محل نصب پرچم بنی عباس، « بیت المقدس » نبوده است. بنابراین این روایت در صورتی که « ضعف سند » آن کنار گذاشته شود، ممکن است به قیام اهالی « خراسان » یا « ایران » اشاره داشته باشد که از « خراسان » برافراشته شده و نهایتاً در معیت امام مهدی (عج)، پس از فتح قدس، در « بیت المقدس » نصب خواهد شد.
@alvadossadegh
پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: (تخرج من خراسان رایات سود فلایردها شیء حتی تنصب بایلیا یعنی بیت المقدس.)
« ... از خراسان پرچمهای سیاهی خارج میشوند که هیچ چیزی مانع آنها نمیشود. تا اینکه در ایلیا یعنی بیت المقدس استقرار مییابند. »
حلیه الابرار ، 572/2 ؛ تفسیرالبرهان ، 2/22
اگر ضعف « سند » روایت فوق را کنار بگذاریم، در بحث « محتوا »، روایت فوق، به پرچم « بنی عباس » اشاره ندارد. چرا که مقصد و محل نصب پرچم بنی عباس، « بیت المقدس » نبوده است. بنابراین این روایت در صورتی که « ضعف سند » آن کنار گذاشته شود، ممکن است به قیام اهالی « خراسان » یا « ایران » اشاره داشته باشد که از « خراسان » برافراشته شده و نهایتاً در معیت امام مهدی (عج)، پس از فتح قدس، در « بیت المقدس » نصب خواهد شد.
@alvadossadegh
اما علت سیاهی این پرچم های « سیاه » چه می تواند باشد؟
مجدداً متذکر می گردیم که مساله « پرچم های سیاه » در روایات « ضعیف » عمدتاٌ ذکر شده اند. لکن به فرض کنار گذاشتن ضعف سندی، ممکن است این پرچم های سیاه، به دنبال غم و اندوه ناشی از « فتنه ای بزرگ » در ایران، یا کشتار شیعیان عراق به دست « سفیانی » باشد. همچنین علل دیگری همچون مناسبت های مذهبی، ارتحال شخصیت های بزرگ و محبوب و ... نیز ممکن است در خصوص چرایی این پرچم های « سیاه » مطرح باشند. گرچه اصولاً ممکن است پرچم سیاهی در بین نباشد و قیام لشکر « خراسان »، با پرچم های عادی و رسمی « ایران » صورت پذیرد.
@alvadossadegh
مجدداً متذکر می گردیم که مساله « پرچم های سیاه » در روایات « ضعیف » عمدتاٌ ذکر شده اند. لکن به فرض کنار گذاشتن ضعف سندی، ممکن است این پرچم های سیاه، به دنبال غم و اندوه ناشی از « فتنه ای بزرگ » در ایران، یا کشتار شیعیان عراق به دست « سفیانی » باشد. همچنین علل دیگری همچون مناسبت های مذهبی، ارتحال شخصیت های بزرگ و محبوب و ... نیز ممکن است در خصوص چرایی این پرچم های « سیاه » مطرح باشند. گرچه اصولاً ممکن است پرچم سیاهی در بین نباشد و قیام لشکر « خراسان »، با پرچم های عادی و رسمی « ایران » صورت پذیرد.
@alvadossadegh
اما در متن روایت « موثقه جابر » در خصوص « سپاه خراسان » ذکر شده است که این سپاه، « شتابان »، منزلگاه ها و توقف گاه ها را پشت سر می گذارد تا به سمت عراق برود!
حقیقتاً این همه « شتاب » و « عجله » سپاه « خراسان » به چه دلیل است که حتی توقف گاه ها را نیز پشت سر می گذارد و اتراق و توقف چندانی را نیز برنمی تابد؟!
ان شا الله در بخش بعدی، به پاسخ این سوال و نکات دیگر در خصوص « تحرکات سپاه خراسان » در روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و هفتم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
حقیقتاً این همه « شتاب » و « عجله » سپاه « خراسان » به چه دلیل است که حتی توقف گاه ها را نیز پشت سر می گذارد و اتراق و توقف چندانی را نیز برنمی تابد؟!
ان شا الله در بخش بعدی، به پاسخ این سوال و نکات دیگر در خصوص « تحرکات سپاه خراسان » در روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و هفتم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
پست موقت:
توجه: یک اطلاعیه مهم در خصوص بخش بیست و هفتم سلسله مقالات منتشر شده در خصوص وضعیت خاورمیانه در آخرالزمان، تا ساعاتی دیگر، منتشر خواهد شد.
پی نوشت: با توجه به نیاز به انتشار مستندات در خصوص اطلاعیه ذکر شده، و نیز ضرورت پیوستگی مطالب این سلسله مقالات، ان شا الله امشب نکات مد نظر این اطلاعیه در قالب قسمتی از بخش بیست و هشتم این سلسله مقالات، ارایه خواهند شد.
با سپاس
توجه: یک اطلاعیه مهم در خصوص بخش بیست و هفتم سلسله مقالات منتشر شده در خصوص وضعیت خاورمیانه در آخرالزمان، تا ساعاتی دیگر، منتشر خواهد شد.
پی نوشت: با توجه به نیاز به انتشار مستندات در خصوص اطلاعیه ذکر شده، و نیز ضرورت پیوستگی مطالب این سلسله مقالات، ان شا الله امشب نکات مد نظر این اطلاعیه در قالب قسمتی از بخش بیست و هشتم این سلسله مقالات، ارایه خواهند شد.
با سپاس