البته روایت دیگری نیز وجود دارد که در خصوص عقاید سفیانی به آن استناد می شود:
« ... أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الصَّبَّاحِ بْنِ الضَّحَّاكِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّار ... »
« ... از امام باقر (ع) روايت شده كه فرمودند: « سفيانى سرخروئى سفيد پوست و زاغ چشم است، هرگز خدا را پرستش ننموده و هرگز نه مكّه را ديده و نه مدينه را، مى گويد: خدايا انتقام خويش را (از مردم) مى طلبم هر چند با رفتن در آتش باشد، خدايا انتقام خويش را مى طلبم هر چند با رفتن در آتش باشد. »
الغيبة، نعمانی، ص 253.
@alvadossadegh
« ... أَخْبَرَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ سَعِيدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حُمَيْدُ بْنُ زِيَادٍ قَالَ حَدَّثَنِي عَلِيُّ بْنُ الصَّبَّاحِ بْنِ الضَّحَّاكِ قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو عَلِيٍّ الْحَسَنُ بْنُ مُحَمَّدٍ الْحَضْرَمِيُّ قَالَ حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ إِبْرَاهِيمَ بْنِ عَبْدِ الْحَمِيدِ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ الْخَزَّازِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ الْبَاقِرِ ع قَالَ السُّفْيَانِيُّ أَحْمَرُ أَشْقَرُ أَزْرَقُ لَمْ يَعْبُدِ اللَّهَ قَطُّ وَ لَمْ يَرَ مَكَّةَ وَ لَا الْمَدِينَةَ قَطُّ يَقُولُ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّارَ يَا رَبِّ ثَارِي وَ النَّار ... »
« ... از امام باقر (ع) روايت شده كه فرمودند: « سفيانى سرخروئى سفيد پوست و زاغ چشم است، هرگز خدا را پرستش ننموده و هرگز نه مكّه را ديده و نه مدينه را، مى گويد: خدايا انتقام خويش را (از مردم) مى طلبم هر چند با رفتن در آتش باشد، خدايا انتقام خويش را مى طلبم هر چند با رفتن در آتش باشد. »
الغيبة، نعمانی، ص 253.
@alvadossadegh
گرچه بخشی از روایت اخیر، شبیه روایت معتبر « کمال الدین صدوق » نقل شده در پست اول این بخش می باشد، اما روایت نقل شده از کتاب « الغیبة نعمانی »، به دلیل وجود افراد مجهول احتمالاً واقفی همچون « علی بن الصباح بن الضحاک »، اعتبار کافی ندارد. فلذا ماجرای « ندیدن » مکه و مدینه در این روایت، با توجه به مجهول بودن و توثیق نشدن برخی از راویان این روایت، محل سوال بوده و قابل اتکا نیست. همچنین عبارت « هرگز خدا را پرستش ننموده » با دیالوگ و گفتگوی انتهای روایت بین « سفیان » و « خداوند »، چندان سازگار نیست. بنابراین به نظر مولف این سلسله مقالات، این روایت با توجه به ضعف سندی و نیز عدم وجود قرینه ای برای برخی توصیفات این روایت همچون ندیدن « مکه » و « مدینه » در روایات معتبر و صحیح السند، چندان قابل اعتنا نیست.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
اما آن چه مسلم است، « سفیانی » نسبت به « شیعیان » و محبان « اهل بیت (ع) » کینه شدیدی دارد. بجز انبوهی از روایت های ضعیف السند، در روایات دارای سند قوی همچون « موثقه جابر » نیز می توان ردپای این کینه توزی را دید. به نحوی که « سفیانی »، جنایات بسیاری را در شهرهای شیعه نشین عراق همچون کوفه انجام می دهد. در روایت « موثقه جابر » چنین آمده است:
« .. و سفيانى سپاهى به كوفه گسيل دارد كه هفتاد هزار نفر شمار ايشان باشد پس ايشان مردم كوفه را بكشند و به دار آويزند و اسير كنند ... »
بنابر این سفیانی، یک سفاک بی رحم و دشمن شیعیان می باشد.
@alvadossadegh
« .. و سفيانى سپاهى به كوفه گسيل دارد كه هفتاد هزار نفر شمار ايشان باشد پس ايشان مردم كوفه را بكشند و به دار آويزند و اسير كنند ... »
بنابر این سفیانی، یک سفاک بی رحم و دشمن شیعیان می باشد.
@alvadossadegh
اما به لحاظ ژئوپلتیک، به نظر می رسد که بعد از فتنه بزرگ « داعش »، چهره کریه گروه هایی همچون « طالبان افغانستان » و بدنامی « القاعده » و تجربه بسیار تلخ مهره های « اخوان المسلمین » همچون « محمد مرسی » در مصر، عملاً منطقه خاورمیانه، گرایش خود را به اسلام « سلفی » و « تکفیری » از دست داده است.
متاسفانه در کشورهای تحت نفوذ اهل سنت، به دلیل نبود الگوی حکمرانی مناسب و مطلوب، و افتضاحات « سلفی گری » و « وهابیت »، تعداد زیادی از جوانان این سرزمین ها، به سمت سبک زندگی سکولار تمایل پیدا کرده اند.
@alvadossadegh
متاسفانه در کشورهای تحت نفوذ اهل سنت، به دلیل نبود الگوی حکمرانی مناسب و مطلوب، و افتضاحات « سلفی گری » و « وهابیت »، تعداد زیادی از جوانان این سرزمین ها، به سمت سبک زندگی سکولار تمایل پیدا کرده اند.
@alvadossadegh
به همین علت به نظر می رسد که « سفیانی » که حمایت جمع کثیری از مردم خاورمیانه را در ابتدای تحرکات خود، خواهد داشت، نه یک چهره « سلفی » و « سنتی »، بلکه احتمالاً حاکمی « سکولار »، اما با حفظ ظواهر عربی و اسلامی خواهد بود. به نحوی که از یک سو، شیوخ سنتی و مسن عربی را از خود نرنجاند و از سوی دیگر نیز، جوانان دارای سبک زندگی سکولار را به جرگه طرفداران خود اضافه نماید. البته ظواهر اسلامی، و متشرع سفیانی، به تدریج و با تسلط وی بر نواحی جدید خاورمیانه، رنگ باخته و کم کم چهره ضد دینی وی، غالب خواهد شد. به نظر می رسد که « قرقیسیا » یک نقطه عطف برای « سفیانی » خواهد بود و پس از آن، تغییر رفتاری سفیانی، وضوح بیشتری خواهد یافت.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
در این بخش و بخش قبل، مختصراً به برخی ویژگی های سفیانی اشاره گردید. در بخش بعدی، ان شا الله در خصوص « قرقیسیا »، زمینه های بروز آن و چرایی درگیر شدن « دولت لاییک ترکیه » با « سفیانی »، بعد از مدتی همسایگی مسالمت آمیز خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیست و سوم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
پایان بخش بیست و سوم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و چهارم
در بخش های قبلی، به برخی ویژگی های « سفیانی » پرداختیم. در این بخش، به ادامه روایت « موثقه جابر » در خصوص « تحرکات سفیانی »، تا رسیدن به « معرکه قرقیسیا »، می پردازیم. در ادامه روایت معتبر و ارزشمند « موثقه جابر »، چنین آمده است:
« ... ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاقِ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاءَ فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيُقْتَلُ بِهَا مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةُ أَلْفٍ ... »
« ... و سپس ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق، و سپاهيانش به قرقيسيا گذر كنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمكاران در آنجا كشته شوند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و چهارم
در بخش های قبلی، به برخی ویژگی های « سفیانی » پرداختیم. در این بخش، به ادامه روایت « موثقه جابر » در خصوص « تحرکات سفیانی »، تا رسیدن به « معرکه قرقیسیا »، می پردازیم. در ادامه روایت معتبر و ارزشمند « موثقه جابر »، چنین آمده است:
« ... ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاقِ يَمُرُّ جَيْشُهُ بِقِرْقِيسِيَاءَ فَيَقْتَتِلُونَ بِهَا فَيُقْتَلُ بِهَا مِنَ الْجَبَّارِينَ مِائَةُ أَلْفٍ ... »
« ... و سپس ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق، و سپاهيانش به قرقيسيا گذر كنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمكاران در آنجا كشته شوند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، ادامه روایت « موثقه جابر » چنین ذکر می کند که پس از شکست « اصهب » و « ابقع » و تسلط « سفیانی » بر مناطق پنجگانه شام که عمدتاً شامل « اردن امروزی »، و کل مناطق غرب فرات در « سوریه » امروز می باشند، دیگر هیچ هم و غمی بجز « حمله به عراق » ندارد، اما ادامه روایت ذکر می کند که « سفیانی »، قبل از ورود به عراق، درگیر نبرد ناخواسته ای در خاک « سوریه » خواهد شد که روایات از آن به عنوان « قرقیسیا » نام برده اند.
این عبارات « موثقه جابر » به لحاظ ژئوپلتیک و توالی وقایع ذکر شده، حائز مطالب بسیار باارزشی است.
یکی از مسایل مهم و با ارزش ذکر شده در این بخش از روایت، تعامل « سفیانی » با ارتش لاییک « ترکیه » و همپیمانانش می باشد که با توجه به بخش های قبلی روایت در خصوص تصرف « جزیره » یا مناطق شمالی سوریه و عراق توسط « ترکیه » در شرق فرات، نشان از همسایگی دوستانه با « ترک ها » در ابتدای امر و روابط خصمانه با « ترک ها » در ادامه ماجرا می باشد که این امر با نگاهی به نقشه تصرفات « سفیانی » و « ترک ها »، قابل درک خواهد بود.
@alvadossadegh
این عبارات « موثقه جابر » به لحاظ ژئوپلتیک و توالی وقایع ذکر شده، حائز مطالب بسیار باارزشی است.
یکی از مسایل مهم و با ارزش ذکر شده در این بخش از روایت، تعامل « سفیانی » با ارتش لاییک « ترکیه » و همپیمانانش می باشد که با توجه به بخش های قبلی روایت در خصوص تصرف « جزیره » یا مناطق شمالی سوریه و عراق توسط « ترکیه » در شرق فرات، نشان از همسایگی دوستانه با « ترک ها » در ابتدای امر و روابط خصمانه با « ترک ها » در ادامه ماجرا می باشد که این امر با نگاهی به نقشه تصرفات « سفیانی » و « ترک ها »، قابل درک خواهد بود.
@alvadossadegh
آن چه که از این بخش از روایت می توان دریافت، این است که در ابتدای امر، طبق توافقاتی که احتمالاً محرمانه است، پیشاپیش بین « ترکیه لاییک » و « سفیانی » تحت حمایت « رومی ها » یا همان « اروپایی ها » و « آمریکایی های امروز »، تقسیم کار و معاهده ای پدید خواهد آمد که در طی آن، طرفین به تمامیت ارضی یکدیگر و نیز « مستعمرات » و « متصرفات » یکدیگر احترام گذارند و در امور یکدیگر دخالت نکنند.
در ابتدای امر، چنین توافقی برای « سفیانی » و « ترکیه لاییک و سکولار »، یک توافق برد-برد به حساب خواهد آمد. چرا که از یک سو با تقسیم سوریه و نیز شمال عراق بین سفیانی و ترکیه، هر دو گروه، از یک سو متصرفات جدیدی خواهند داشت و از سوی دیگر، شکم « هلال شیعی » را خواهند درید تا انسجام بین نیروهای « محور مقاومت » - که از « ایران » تا « لبنان » و « مرزهای فلسطین »، از طریق « عراق » و « سوریه »، یک محور یکپارچه نظامی - لجستیکی ایجاد نموده اند -، را از بین ببرند!
@alvadossadegh
در ابتدای امر، چنین توافقی برای « سفیانی » و « ترکیه لاییک و سکولار »، یک توافق برد-برد به حساب خواهد آمد. چرا که از یک سو با تقسیم سوریه و نیز شمال عراق بین سفیانی و ترکیه، هر دو گروه، از یک سو متصرفات جدیدی خواهند داشت و از سوی دیگر، شکم « هلال شیعی » را خواهند درید تا انسجام بین نیروهای « محور مقاومت » - که از « ایران » تا « لبنان » و « مرزهای فلسطین »، از طریق « عراق » و « سوریه »، یک محور یکپارچه نظامی - لجستیکی ایجاد نموده اند -، را از بین ببرند!
@alvadossadegh
با این ترفند، هم « اسراییل » از فشار نیروهای مقاومت اسلامی خلاص شده و هم یکپارچگی نیروهای مقاومت مضمحل خواهد گردید، و هم زیاده خواهی های « ترکیه » در احیای « امپراطوری عثمانی » و « سفیانی » در برپایی حکومت سکولار « عربی »، تامین خواهد شد!!! فلذا این توافق در ابتدا « برد-برد » در نظر گرفته خواهد شد!
یقیناً با چنین نگاه « برد-برد »ی، « سفیانی » ابتدائاً به « غرب فرات » در « سوریه » بسنده خواهد کرد و به مناطق « شمالی و شرقی » فرات که تحت حکومت « ترکیه » خواهد بود، کاری نخواهد داشت. همچنین، « شمال عراق » را نیز که جمعیتی عمدتاً « کردنشین » داشته، در طی همان توافقات، به « ترکیه » واگذار خواهد نمود و از دردسر در افتادن با شبه نظامیان « کرد »، خودداری خواهد کرد، لیکن هدفی که « سفیانی » در قدم بعدی، به آن توجه خواهد کرد، قسمت های « مرکزی » و « جنوبی » کشور نفت خیز « عراق » خواهد بود تا در خلاً یک دولت مرکزی « عربی » قدرتمند در عراق، این کشور را نیز ضمیمه متصرفات خود کند تا از یک سو به « قطع کامل » هلال شیعی دست یازد و از سوی دیگر نیز، به « سرکوب شیعیان عراق » و مواجهه مستقیم با « ایران » بپردازد!
@alvadossadegh
یقیناً با چنین نگاه « برد-برد »ی، « سفیانی » ابتدائاً به « غرب فرات » در « سوریه » بسنده خواهد کرد و به مناطق « شمالی و شرقی » فرات که تحت حکومت « ترکیه » خواهد بود، کاری نخواهد داشت. همچنین، « شمال عراق » را نیز که جمعیتی عمدتاً « کردنشین » داشته، در طی همان توافقات، به « ترکیه » واگذار خواهد نمود و از دردسر در افتادن با شبه نظامیان « کرد »، خودداری خواهد کرد، لیکن هدفی که « سفیانی » در قدم بعدی، به آن توجه خواهد کرد، قسمت های « مرکزی » و « جنوبی » کشور نفت خیز « عراق » خواهد بود تا در خلاً یک دولت مرکزی « عربی » قدرتمند در عراق، این کشور را نیز ضمیمه متصرفات خود کند تا از یک سو به « قطع کامل » هلال شیعی دست یازد و از سوی دیگر نیز، به « سرکوب شیعیان عراق » و مواجهه مستقیم با « ایران » بپردازد!
@alvadossadegh
تا این مرحله، ظاهراً همه چیز بر وفق مراد « سفیانی »، « ترکیه لاییک » و « متحدانشان به پیش خواهد رفت. چرا که از یک سو « ترکیه » به سرکوب معارضان « کرد » پرداخته و از سوی دیگر نیز بر مناطق « نفت خیز » شمال عراق، مسلط خواهد شد و از سوی دیگر نیز « سفیانی »، طبق برنامه ریزی اربابانش، هم منجر به خلاصی « اسراییل » از فشار محور مقاومت شده و هم « هلال شیعی » را متلاشی کرده و هم آماده « ژاندارمی منطقه » و تسلط بر منابع جدید « ثروت » در سرزمین های جدید، می گردد!
اما این وضعیت، دیری نمی پاید و ناگهان روابط بین « سفیانی » و « ترک ها » تیره و تار شده و صلح و شادی اولیه، مبدل به یکی از خونبارترین جنگ های منطقه خواهد شد که روایات از آن به عنوان « نبرد قرقیسیا » یاد می نمایند! در واقع این گروه های متجاوز و مغرور در آخرالزمان، گرفتار « مکر الهی » شده و به اذن الهی، خودشان زمینه شکست های آتی خودشان را نیز فراهم خواهند آورد که این مساله، بالاخص در کاهش دردسرها در زمان ظهور امام مهدی (عج)، بسیار ارزشمند خواهد بود!
@alvadossadegh
اما این وضعیت، دیری نمی پاید و ناگهان روابط بین « سفیانی » و « ترک ها » تیره و تار شده و صلح و شادی اولیه، مبدل به یکی از خونبارترین جنگ های منطقه خواهد شد که روایات از آن به عنوان « نبرد قرقیسیا » یاد می نمایند! در واقع این گروه های متجاوز و مغرور در آخرالزمان، گرفتار « مکر الهی » شده و به اذن الهی، خودشان زمینه شکست های آتی خودشان را نیز فراهم خواهند آورد که این مساله، بالاخص در کاهش دردسرها در زمان ظهور امام مهدی (عج)، بسیار ارزشمند خواهد بود!
@alvadossadegh
اما چه چیزی ناگهان، توافقات اولیه به دست آمده بین « سفیانی »، « ترک ها » و « متحدان شان » را تبدیل به یک فاجعه نظامی و نبردی خونبار می نماید؟
برای پاسخ به این سوال، روایات صحیح السند، عمدتاً نکات شفافی را بیان نکرده اند، لیکن در برخی از روایات « ضعیف » تر همچون حدیت « نسخه خطی ابن حماد، ص 92 »، چنین مطالبی بیان شده اند:
« فرات از کوهی از طلا و نقره پرده بر می دارد که به خاطر آن، جنگی در می گیرد که در آن از هر 10 نفر، 9 نفر کشته می شوند. »
این روایت ضعیف، خبر از پیدا شدن گنجی از طلا و نقره در نزدیکی « رود فرات » می دهد که البته این گنج، می تواند هر چیز با ارزشی همچون « طلا »، « نقره »، « میادین نفت و گاز » و ... نیز باشد.
اما حتی اگر این روایات ضعیف را نیز کنار بگذاریم، با ملاحظه کلمه « قرقیسیا » در روایت « موثقه جابر » و سایر روایات معتبر، تا حدی می توان به علت دقیق بروز این جنگ، دست یافت!
@alvadossadegh
برای پاسخ به این سوال، روایات صحیح السند، عمدتاً نکات شفافی را بیان نکرده اند، لیکن در برخی از روایات « ضعیف » تر همچون حدیت « نسخه خطی ابن حماد، ص 92 »، چنین مطالبی بیان شده اند:
« فرات از کوهی از طلا و نقره پرده بر می دارد که به خاطر آن، جنگی در می گیرد که در آن از هر 10 نفر، 9 نفر کشته می شوند. »
این روایت ضعیف، خبر از پیدا شدن گنجی از طلا و نقره در نزدیکی « رود فرات » می دهد که البته این گنج، می تواند هر چیز با ارزشی همچون « طلا »، « نقره »، « میادین نفت و گاز » و ... نیز باشد.
اما حتی اگر این روایات ضعیف را نیز کنار بگذاریم، با ملاحظه کلمه « قرقیسیا » در روایت « موثقه جابر » و سایر روایات معتبر، تا حدی می توان به علت دقیق بروز این جنگ، دست یافت!
@alvadossadegh
در این راستا، قبل از هر چیز باید به موقعیت جغرافیایی « قرقیسیا » بپردازیم:
« قرقیسیا » معرب عبارت « کرکیسیوم » می باشد که به شهری باستانی در منطقه « سوریه » امروز اشاره می نماید که در حال حاضر، نام این شهر، « البصیرة » می باشد.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » ی باستان، شهری کوچک در محلی بین « رود فرات » و « نهر خابور » قرار دارد. این منطقه قبلاً نبردهایی همچون « نبرد عین الوردة » بین « توابین » و « امویان » را نیز به خود دیده است و به لحاظ « استراتژیک »، محل مناسبی برای صف آرایی لشکرهای متخاصم به شمار می رود.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » امروزه در استان « دیرالزور » سوریه واقع شده است.
@alvadossadegh
« قرقیسیا » معرب عبارت « کرکیسیوم » می باشد که به شهری باستانی در منطقه « سوریه » امروز اشاره می نماید که در حال حاضر، نام این شهر، « البصیرة » می باشد.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » ی باستان، شهری کوچک در محلی بین « رود فرات » و « نهر خابور » قرار دارد. این منطقه قبلاً نبردهایی همچون « نبرد عین الوردة » بین « توابین » و « امویان » را نیز به خود دیده است و به لحاظ « استراتژیک »، محل مناسبی برای صف آرایی لشکرهای متخاصم به شمار می رود.
منطقه « البصیرة » یا « قرقیسیا » امروزه در استان « دیرالزور » سوریه واقع شده است.
@alvadossadegh
اما نکته بسیار مهمی در خصوص منطقه « دیرالزور » به صورت کلی و « البصیرة » به صورت اختصاصی وجود دارد.
آن نکته مهم این است که تمرکز « چاه های نفتی » سوریه در استان « دیرالزور » و از جمله منطقه « البصیرة » یا همان « قرقیسیا » ی سابق، می باشد!
@alvadossadegh
آن نکته مهم این است که تمرکز « چاه های نفتی » سوریه در استان « دیرالزور » و از جمله منطقه « البصیرة » یا همان « قرقیسیا » ی سابق، می باشد!
@alvadossadegh