وعده صادق
687 subscribers
1.92K photos
418 videos
4 files
1.16K links
پایگاه مهدویت , فراماسونری و دشمن شناسی

www.alvadossadegh.com

کپی برداری یا فوروارد مطالب کانال، با ذکر منبع بلامانع است.

ارتباط با « وعده صادق »:
@alvadossadegh_ir
Download Telegram
با این ترفند، دیگر نمی توان بهانه آورد که راهی برای شناخت « سفیانی » و « خراسانی » و « یمانی » وجود نداشته است! چرا که روزی که هر 3 با هم « خروج » کنند، هر 3 با هم شناخته می شوند و اتمام حجت بر مردم انجام خواهد شد! بالطبع وظیفه مردم در آن زمان این خواهد بود که علیه « سفیانی » و به نفع « خراسانی » و « یمانی » جهت گیری کنند!

همچنین با این ترفند، پرچم « داعش » نمی تواند به عنوان پرچم سیاه « خراسان » خود را معرفی کند. چرا که همزمان با « سفیانی » و « یمانی » خروج نکرده است.

با این کار هم « مدعیان دروغین » رسوا خواهند شد و هم مردم، « سفیانی » را که مهم ترین نشانه های « آخرالزمانی » و جزء علایم « حتمی » است، خواهند شناخت. بالاخص که سفیانی بیش از آن که به لحاظ « نظامی » در آخرالزمان اهمیت داشته باشد، به عنوان نشانه نزدیکی « ظهور قائم (عج) » اهمیت دارد.

بدین ترتیب این روایت و روایات مشابه، از سوی خداوند با مردم اتمام حجت کرده تا هم مستقمیاً « خراسانی »، « سفیانی » و « یمانی » را بشناسند و هم به نزدیکی « ظهور قائم (عج) » توجه کنند و هم از افتادن به دام مدعیان دروغین مهدویت، خودداری نمایند!
@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: علی رغم همزمان خروج « خراسانی »، « سفیانی » و « یمانی » در یک روز از یک ماه از یک سال واحد، تا چند ماه ،عمدتاً تاخت و تاز سفیانی در روایات صحیحه ذکر شده و در روایت « موثقه جابر » نیز همین مساله دیده می شود. به نظر مولف، ممکن است علی رغم اعلام قیام « خراسانی » و « یمانی » و « متحدان شان » در یک روز واحد و همزمان با « سفیانی »، به دلایلی، این گروه ها، « زمین گیر » شده و نتوانند به نقش آفرینی موثری در وقایع چند ماه آتی بپردازند! اما بعد از تصرف « عراق » توسط « سفیانی »، این « زمین گیر » شدن نیروهای طرفدار امام مهدی (عج) خاتمه یافته و آن ها به سرعت در صدد نقش آفرینی موثر برخواهند آمد. به نظر نگارنده، این اتفاقات، احتمالاً بخشی از « مکر الهی » خواهد بود و به نفع جناح مومنین تمام خواهد شد. ان شا الله در بخش های آتی سلسله مقالات، به این مساله و قراین و شواهدی روایی و ژئوپلتیک آن، خواهیم پرداخت.
@alvadossadegh
از نکات مهم دیگری که در خصوص « خروج » سفیانی ذکر شده است، مساله حمایت « داییان سفیانی » و یا اعضای قبیله « بنی کلب » از « سفیانی » است.

این مساله در روایات « صحیحه » کمتر به صورت مستقیم مورد بحث قرار گرفته است. اما به صورت « تلویحی »، رد پای آن در روایات صحیحه همچون روایت « موثقه جابر » نیز قابل « ردیابی » است.

از امام علی (ع) نقل شده است که فرمودند:

« ... و آن را نشانه ها و علامتهايي است و خروج سفياني با درفش ‍ سرخ همراه است و فرمانده آن مردي از قبيله بني کلب است ... »

بحارالانوار، ج 52 ص 273.

در روایت دیگری، چنین ذکر شده است:

« ... و سفیانی را دایی‌هایش (فامیلهای مادری) از قبیله‌ی كلب همراهی می‌كنند ... »

تفسیر عیاشی (ج1، ص64) حدیث مرسل جابر.

@alvadossadegh
در روایت صحیحه « موثقه جابر » نیز به 3 نفر نجات یافته از « خسف بیداء » از قبیله « بنی کلب » اشاره شده است:

« ... فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ يُحَوِّلُ اللَّهُ وُجُوهَهُمْ إِلَى أَقْفِيَتِهِمْ وَ هُمْ مِنْ كَلْبٍ وَ فِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‌ أَدْبارِها ... »

« ... پس آواز دهنده‏اى از آسمان ندا مى‏ دهد كه « اى دشت، آن قوم را نابود ساز » پس دشت نيز ايشان را به درون خود فرو مى برد و هيچ يك از آنان نجات نمى‏ يابد مگر سه نفر كه خداوند رويشان را به پشت‏ آنان بر مى ‏گرداند و ايشان از قبيله كلب هستند، و اين آيه در مورد آنان نازل شده: « اى كسانى كه كتاب به شما داده شده، به آنچه ما فرو فرستاديم (قرآن) كه آنچه را نزد شماست (تورات و انجيل) تصديق مى ‏كند، ايمان آوريد، پيش از آن كه چهره ‏هایى را محو سازيم و آنها را به پشت هايشان برگردانيم ... »

@alvadossadegh
قبلاً و در مقاله « تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان » که در حدود 15 سال قبل نگاشته شده و در وبسایت های « وعده صادق » و « موعود » نیز منتشر شده بود، اشاره نمودیم که « بنی کلب »، قبیله مادری « یزید بن معاویه » بوده اند که اصالتاً نصرانی و مسیحی بوده اند و با توجه به این که « سفیانی » از نسل « یزید بن معاویه » می باشد، « بنی کلب » به عنوان « داییان سفیانی » نیز شناخته شده اند.

همان گونه که در مقاله مذکور اشاره کردیم، یک احتمال مهم در خصوص « بنی کلب »، این است که این قبیله، همان قبایل « دروزی » امروز می باشند که در نواحی « شمال اردن »، « جنوب سوریه »، و بخش هایی از « لبنان » و فلسطین » سکونت داشته و در اکثر تحرکات آن ها نیز در کشورهای مذکور، ضد محور « مقاومت » بوده است. برای مثال در لبنان، عمدتاً به رهبری « ولید جنبلاط » از دشمنان « حزب الله » به شمار می روند.

در فلسطین اشغالی نیز، « دروزی ها » از معدود اعرابی هستند که در « ارتش اسراییل » و بر ضد مقاومت فلسطین، فعالیت می نمایند!!! و مقبره یادبود آن ها نیز در اسراییل، بنا نهاده شده است!

https://alvadossadegh.com/1388-05-14-11-07-12/

@alvadossadegh
بنابراین یکی از احتمالات مهم در خصوص « بنی کلب »، « قوم دروز »، و همراهی این قوم با « سفیانی » می باشد.

اما ماجرا صرفاً به « بنی کلب » مربوط نمی شود! بلکه « بنی کلب » می تواند به گروه بسیار مهم دیگری نیز اطلاق شود. برای بررسی دقیق تر، به مطالب زیر توجه فرمایید:

کلمه « کلب » در عربی صرفاً به معنای « سگ » نیست. بلکه به معنای « جنس سگ » از گروه « سگ سانان » نیز می باشد!

به عبارت دیگر، « جنس سگ » که آن نیز « کلب » نامیده می شود، دامنه ای وسیع تر داشته و شامل « سگ »، « گرگ »، « شغال »، « گرگ سرخ » و ... می باشد! در واقع مهم ترین عضو « جنس سگ » در طبقه بندی جانوران، « گرگ » می باشد! که در تصاویر بالا نیز به آن اشاره شده است!

اما این موضوع، چه ارتباطی با بحث « سفیانی » و « متحدانش » دارد؟!!

@alvadossadegh
برای بررسی این مساله، ابتدا باید نگاهی به « افسانه ها » و « اساطیر » نقل شده از « روم باستان » بیندازیم.

در یکی از مهم ترین افسانه های « روم باستان »، بنیانگذاری شهر « رم »، به دو برادر به اسم « رموس » و « رمولوس » نسبت داده شده که فرزندان « مارس » خدای جنگ و « رئا » نجیب زاده سلطنتی بودند که به دلیل رقابت درون خاندانی بر سر جانشینی پادشاه، به آب انداخته شده و به صورت معجزه آسایی به خشکی رسیدند. « ماده گرگی » به نام « کاپیتول »، به « رموس » و « رمولوس » شیر داده و آن ها را بزرگ کرد. سپس « رموس » و « رمولوس » قدرت یافته و نخستین پادشاهی « رم » و به عبارت دیگر، « روم باستان » را بنیان می نهند!

« کاپیتول » یا « گرگ ماده » رومی، به نماد مهمی برای « شهر رم » و « سلطنت روم » و هر آن چه که خود را به « روم باستان » نسبت می دهد، تبدیل شده است!

@alvadossadegh
برای مثال، « بنیتو موسولینی »، فاشیست ایتالیایی که خود را وارث « روم باستان » می دانست، به این نماد، اهمیت بسیاری می داد! همچنین باشگاه « آ. اس. رم » در ایتالیا، از نماد « کاپیتول » یا « گرگ رومی » در نمادهای باشگاهی استفاده نموده است.

همچنین بسیار مهم است که بدانیم، « کنگره ایالت متحده آمریکا »، « کاپیتول » نام دارد و نام خود را از « گرگ ماده » رومی گرفته است و در این ساختمان، انواع نمادهای « رومی « از جمله « تبرهای Fascis » نیز به کار رفته است!

@alvadossadegh
با نکات گفته شده، می توان دریافت که « رومیان باستان » و هر آن چه که از « روم باستان » در عصر حاضر باقی مانده است و نیز « وارثان رومیان »، همگی به افسانه « کاپیتول » یا « ماده گرگ » رومی، ارادت دارند و به صورت تلویحی، همچون « رموس » و « رمولوس » پایه گذاران افسانه ای « روم باستان »، در زمره فرزندان « ماده گرگ » رومی یا « کاپیتول » قرار می گیرند. بنابراین عبارت « بنی کلب »، بر « رومیان » که امروزه « آمریکا »، و « اروپا » نیز وارث آن هستند، قابل اطلاق است! بالاخص که « گرگ »، مهمترین عضو « جنس سگ » یا « جنس الکلب » می باشد که در پست قبل، به آن اشاره نمودیم.

@alvadossadegh
بنابراین بجز مساله « اعراب بنی کلب » یا « دروزیان امروزی »، ممکن است متحدان، فرماندهان، مستشاران و بخشی از قوای نظامی « سفیانی » را نیز، « فرماندهان »، « مستشاران » و « سربازان » اروپایی و آمریکایی تشکیل دهند. موضوعی که همین الان نیز در کشورهای عربی منطقه خلیج فارس، متاسفانه در حال وقوع می باشد. ضمن این که با توجه به تحرکات قوای « رومی » یا آمریکا و اروپای امروز، ممکن است ماجرای حمایت « اروپایی ها » و « آمریکای ها » از « اسراییل » و « سفیانی »، فراتر از نیرو پیاده کردن در « رمله » بوده و به مستشاری و فرماندهی و حتی هدایت برخی از ادوات جنگی « لشکر سفیانی » نیز بینجامد!

ذکر این نکته حائز اهمیت است که در دهه اخیر، به صورت ادواری، مجموعه مانورهایی به اسم « الاسد المتاهب » یا « شیر در کمین »، با محوریت « آمریکا »، « اردن » و بسیاری از کشورهای عربی خاورمیانه، برگزار شده است که به نظر می رسد برای اتفاقی بزرگ در آینده، تدارک دیده شده است.

@alvadossadegh
اما مساله « داییان سفیانی » و ارتباط آن با « بنی کلب » چه می شود؟

در این خصوص نیز نکته جالبی وجود دارد. با توجه به این که در قرن 20 و 21، ازدواج های بین خاندان های سلطنتی، از وضعیت منطقه ای به وضعیت بین المللی تغییر کرده است، بسیاری از خانواده های سلطنتی کشورهای عربی منطقه، به ازدواج با افرادی از کشورهای دیگر مبادرت ورزیده اند که برخی از این افراد، مربوط به خانواده های سلطنتی کشورهای دیگر، و برخی دیگر نیز، مربوط به خانواده های معمولی بوده اند. بالطبع امکان ازدواج افرادی از خانواده های حکام و سلاطین خاورمیانه با خانواده های « اروپایی » و « آمریکایی » در زمان کنونی و آینده وجود دارد و با این وصلت ها، عملاً اروپایی ها و آمریکایی ها، « داییان » شاهزاده ها و حکام منطقه ای خواهند بود!

@alvadossadegh
مثال این وضعیت، در خاندان کنونی « پادشاهی اردن » رخ داده و با توجه به این که مادر « ملک عبدالله دوم » اردن، زنی انگلیسی به نام « آنتونیت آوریل گاردنر » با نام مستعار « شاهزاده مونا الحسین » بوده است، تمام افراد خانواده سلطنتی منبعث از « ملک عبدالله دوم » و فرزندانش، « داییان » اروپایی و آمریکایی ها خواهند داشت که مجدداً این مساله نیز با « بنی کلب » و « داییان سفیانی » ارتباط پیدا می کند. گرچه این بحث، صرفاً یک مثال می باشد و مشابه آن در حال یا آینده در سایر خانواده های حکام عرب نیز می تواند به وقوع بپیوندد.

@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: در پست های اخیر، بخشی از روایت « موثقه جابر » را در خصوص 3 نجات یافته از « خسف بیداء »، به شرح زیر ذکر کردیم:

« ... و هيچ يك از آنان نجات نمى‏ يابد مگر سه نفر كه خداوند رويشان را به پشت‏ آنان بر مى ‏گرداند و ايشان از قبيله كلب هستند، و اين آيه در مورد آنان نازل شده: « اى كسانى كه كتاب به شما داده شده، به آنچه ما فرو فرستاديم (قرآن) كه آنچه را نزد شماست (تورات و انجيل) تصديق مى ‏كند، ايمان آوريد، پيش از آن كه چهره ‏هایى را محو سازيم و آنها را به پشت هايشان برگردانيم ... »

الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.

با دقت در این بخش، می توان دریافت که 3 نفر نجات یافته « بنی کلب »، در زمره « اهل کتاب »، و « مسیحیان » می باشند! چرا که احتجاج صورت گرفته با آن ها نیز با تکیه بر « تورات » و « انجیل » صورت گرفته است! این موضوع نیز وزنه « بنی کلب » را از « دروزیان » به سمت « مسیحیان » جا به جا می کند و چه بسا، تحلیل ارایه شده در خصوص « اروپایی ها » و « آمریکایی ها » به عنوان « بنی کلب » و « داییان سفیانی »، با مسیحی بودن افراد « بنی کلب » ذکر شده در روایت « موثقه جابر »، سازگارتر باشد!

@alvadossadegh