بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیستم
در بخش قبل، به بررسی سطور مربوط به « ابقع » و « اصهب » پرداختیم. در این بخش به ادامه روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت. در ادامه روایت، چنین آمده است:
« ... َيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَبَ ... »
« ... پس سفيانى با ابقع برخورد می كند و به جنگ می پردازند، و سفيانى او و هر كس را كه از او پيروى می كند خواهد كشت، سپس أصهب را می كشد ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیستم
در بخش قبل، به بررسی سطور مربوط به « ابقع » و « اصهب » پرداختیم. در این بخش به ادامه روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت. در ادامه روایت، چنین آمده است:
« ... َيَلْتَقِي السُّفْيَانِيُّ بِالْأَبْقَعِ فَيَقْتَتِلُونَ فَيَقْتُلُهُ السُّفْيَانِيُّ وَ مَنْ تَبِعَهُ ثُمَّ يَقْتُلُ الْأَصْهَبَ ... »
« ... پس سفيانى با ابقع برخورد می كند و به جنگ می پردازند، و سفيانى او و هر كس را كه از او پيروى می كند خواهد كشت، سپس أصهب را می كشد ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
از این بخش روایت تا زمان ظهور حضرت مهدی (عج)، تمرکز روایت » موثقه جابر »، عمدتاً بر تحرکات سفیانی خواهد بود.
همان گونه که ملاحظه می گردد، طبق مطالب ذکر شده در روایت، « سفیانی » ابتدا به جنگ با « ابقع » پرداخته و لشکر « ابقع » را منکوب خواهد کرد. پس از شکست « ابقع »، سفیانی به سمت « اصهب » حمله خواهد کرد و « اصهب » را نابود می نماید.
از این عبارات می توان دریافت که احتمالاً « ابقع » نیروی نظامی ضعیف تری دارد و حمله به « ابقع » نیز با تبعات بین المللی کمتری همراه خواهد بود و به همین دلیل، سفیانی ابتدا نبرد با « ابقع » را انتخاب خواهد کرد.
@alvadossadegh
همان گونه که ملاحظه می گردد، طبق مطالب ذکر شده در روایت، « سفیانی » ابتدا به جنگ با « ابقع » پرداخته و لشکر « ابقع » را منکوب خواهد کرد. پس از شکست « ابقع »، سفیانی به سمت « اصهب » حمله خواهد کرد و « اصهب » را نابود می نماید.
از این عبارات می توان دریافت که احتمالاً « ابقع » نیروی نظامی ضعیف تری دارد و حمله به « ابقع » نیز با تبعات بین المللی کمتری همراه خواهد بود و به همین دلیل، سفیانی ابتدا نبرد با « ابقع » را انتخاب خواهد کرد.
@alvadossadegh
به نظر نگارنده، « ابقع » احتمالاً یک نیروی شبه نظامی و فاقد وجاهت بین المللی لازم می باشد. بالاخص که روایات آخرالزمانی را باید بر اساس وضعیت ژئوپلتیک روز ارزیابی نمود. در دنیایی که حتی یک متر جا به جایی مرزهای بین المللی قابل دفاع نیست، باید دلایل کافی برای حمله به یک سرزمین یا یک گروه وجود داشته باشد.
به همین دلیل نگارنده معتقد است که اولاً منطقه سوریه، فاقد یکپارچگی لازم در زمان « حمله سفیانی » است و ثانیاً « ابقع » نماینده یک سازمان شبه نظامی احتمالاً تروریستی است که بهانه لازم برای حمله به وی، می تواند وجود داشته باشد و مطابق بحث های قسمت قبل، به نظر مولف، « ابقع » ممکن است باقیمانده « داعش » باشد و بالطبع شکست جریان نیمه جانی همچون « داعش » نیز چندان سخت نخواهد بود.
@alvadossadegh
به همین دلیل نگارنده معتقد است که اولاً منطقه سوریه، فاقد یکپارچگی لازم در زمان « حمله سفیانی » است و ثانیاً « ابقع » نماینده یک سازمان شبه نظامی احتمالاً تروریستی است که بهانه لازم برای حمله به وی، می تواند وجود داشته باشد و مطابق بحث های قسمت قبل، به نظر مولف، « ابقع » ممکن است باقیمانده « داعش » باشد و بالطبع شکست جریان نیمه جانی همچون « داعش » نیز چندان سخت نخواهد بود.
@alvadossadegh
اما در ادامه، « سفیانی » به نبرد با « اصهب » می پردازد و او را نیز شکست می دهد.
به نظر می رسد که در سرزمین « سوریه »، هدف اصلی سفیانی، شکست « اصهب » می باشد! این مساله از ادامه روایت « موثقه جابر » نیز قابل استنباط خواهد بود:
« ... ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاقِ ... »
« ... و بعد ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق ... »
این سطر، بلافاصله بعد از سطور ذکر شده در ابتدای همین بخش از مقاله ذکر شده است و به صورت مفصل تر در بخش های آتی مقاله، در کنار مبحث « قرقیسیا » بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما نکته جالب در این عبارات، این است که بعد از شکست « اصهب »، کار « سفیانی » با « سوریه »، تمام شده تلقی می گردد و وی هدف و همتی بجز حمله به « عراق »، نخواهد داشت!!!
@alvadossadegh
به نظر می رسد که در سرزمین « سوریه »، هدف اصلی سفیانی، شکست « اصهب » می باشد! این مساله از ادامه روایت « موثقه جابر » نیز قابل استنباط خواهد بود:
« ... ثُمَّ لَا يَكُونُ لَهُ هِمَّةٌ إِلَّا الْإِقْبَالَ نَحْوَ الْعِرَاقِ ... »
« ... و بعد ديگر همّتى به كار نخواهد بست مگر روى آوردن به سوى عراق ... »
این سطر، بلافاصله بعد از سطور ذکر شده در ابتدای همین بخش از مقاله ذکر شده است و به صورت مفصل تر در بخش های آتی مقاله، در کنار مبحث « قرقیسیا » بیشتر مورد بررسی قرار خواهد گرفت. اما نکته جالب در این عبارات، این است که بعد از شکست « اصهب »، کار « سفیانی » با « سوریه »، تمام شده تلقی می گردد و وی هدف و همتی بجز حمله به « عراق »، نخواهد داشت!!!
@alvadossadegh
از این عبارات، می توان چنین دریافت که احتمالاً قوی ترین جریان مسلط بر سوریه نیمه جان آخرالزمان، جریان « اصهب » می باشد و احتمالاً « اصهب » و لشکریانش، دولت مرکزی سوریه را تشکیل خواهند داد و احتمالاً بر « دمشق » نیز مسلط خواهند بود!!!
با این اوصاف، تسلط « سفیانی » بر « اصهب » و متصرف نمودن مناطق تحت سیطره اصهب، عملاً بخش اعظم « سوریه » و احتمالاً پایتخت « سوریه » یعنی « دمشق » را نیز به متصرفات سفیانی، ضمیمه خواهد کرد! فلذا « سفیانی » در این مرحله، هم و غمی بجز « حمله به عراق » را دیگر در سر ندارد!
با توجه به مطالب فوق و نیز مطالب گفته شده در بخش قبل، به نظر می رسد که ممکن است « اصهب »، یکی از اعضاء خاندان « اسد » باشند. چرا که مدت های مدیدی است که قدرت را در بخش اعظم سوریه به دست داشته و از سوی دیگر، کلمه « اصهب » در زبان عربی، معادل « الاسد » می باشد. از سوی دیگر رنگ موی سرخ و بور و ... نیز در یکی از معانی « اصهب » با ویژگی های ظاهری این خاندان ارتباط داشته و منش سکولار « اصهب » در برخی روایات ضعیف تر نیز با رویه « سکولار » این خاندان، بی ارتباط نیست. بنابراین در صورت بقای خاندان « اسد » تا زمان خروج سفیانی، اعضای این خاندان، یکی از کاندیداهای شخصیت « اصهب » خواهند بود.
@alvadossadegh
با این اوصاف، تسلط « سفیانی » بر « اصهب » و متصرف نمودن مناطق تحت سیطره اصهب، عملاً بخش اعظم « سوریه » و احتمالاً پایتخت « سوریه » یعنی « دمشق » را نیز به متصرفات سفیانی، ضمیمه خواهد کرد! فلذا « سفیانی » در این مرحله، هم و غمی بجز « حمله به عراق » را دیگر در سر ندارد!
با توجه به مطالب فوق و نیز مطالب گفته شده در بخش قبل، به نظر می رسد که ممکن است « اصهب »، یکی از اعضاء خاندان « اسد » باشند. چرا که مدت های مدیدی است که قدرت را در بخش اعظم سوریه به دست داشته و از سوی دیگر، کلمه « اصهب » در زبان عربی، معادل « الاسد » می باشد. از سوی دیگر رنگ موی سرخ و بور و ... نیز در یکی از معانی « اصهب » با ویژگی های ظاهری این خاندان ارتباط داشته و منش سکولار « اصهب » در برخی روایات ضعیف تر نیز با رویه « سکولار » این خاندان، بی ارتباط نیست. بنابراین در صورت بقای خاندان « اسد » تا زمان خروج سفیانی، اعضای این خاندان، یکی از کاندیداهای شخصیت « اصهب » خواهند بود.
@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: نگارنده به خوبی می داند که بیان شباهت های « اصهب » با خاندان « الاسد » در سوریه، منجر به واکنش های متعصبانه برخی مخاطبان محترم خواهد شد. اما حقیقت ماجرا این است که خاندان اسد، گرچه روابط خوب و همکاری مناسبی در زمان جنگ ایران و عراق با کشورمان داشتند و گرچه سوریه در تسهیل تردد ملزومات جبهه مقاومت حزب الله لبنان، مسیر ارزشمندی بوده است، لیکن باید این مطلب را نیز در نظر داشت که اولاً بسیاری از حمایت های سوریه در زمان جنگ تحمیلی، به دلیل رقابت حزب « بعث سوریه » با حزب « بعث عراق » بوده است و ثانیاً متحدین استراتژیک، با متحدین عقیدتی متفاوتند. سوریه و نظام « سکولار » آن، به هیچ عنوان نمی توانند همچون حزب الله و انصارالله، متحدین عقیدتی، و حقیقی ایران قلمداد شوند. فلذا باید انتظارات متقابل نسبت به سوریه، همواره تعدیل گردد. (در خصوص عقیده خاندان اسد به سکولاریسم، این نکته حائز اهمیت است که حتی در گرماگرم نبرد سوریه و ایران با داعش، بشار اسد، در مصاحبه های گوناگون، تمام قد از سکولاریسم نظام حاکم سوریه، دفاع نمود! و این نشان دهنده عقیده راسخ این خاندان بر سکولاریسم می باشد.)
@alvadossadegh
@alvadossadegh
ذکر نکته بسیار مهم: در مقاطع مختلف تاریخی، بنا به ضرورت های سیاسی، نظامی و ژئوپلتیک، ممکن است نیاز به همکاری یا حمایت از برخی جریان ها باشد که چندان مطلوب نیستند، اما در اهداف نهایی، ممکن است به نفع امت اسلامی، به خدمت درآیند. حمایت از بسیاری از جریان ها، همچون جریان صدر عراق، حمایت های مقطعی از یاسر عرفات و ... را نیز در همن راستا می توان در نظر گرفت و در مورد وضعیت سوریه نیز همین موضوع، صدق می نماید.
ذکر یک نکته بسیار مهم: مطالب ذکر شده در خصوص سکولاریسم خاندان اسد، حقیقی و مستند می باشند، اما مساله ارتباط « اصهب » با این خاندان، مساله ای تحلیلی می باشد و همچون سایر تحلیل ها ممکن است به مرور زمان، عدم صحت آن مشخص گردد. فلذا توصیه می شود که فعلاً این موضوع در حد یک احتمال در نظر گرفته شود و نه بیشتر!
به هر حال با توجه به مطالب گفته شده، به نظر می رسد که پس از شکست « ابقع » و « اصهب » توسط سفیانی، سیطره وی بر بخش اعظم « سوریه » تثبیت شده و او هدفی جز « عراق » در سر ندارد. گرچه با مکر خدا، سفیانی وارد « ذبح الله الاعظم » یعنی « قرقیسیا » خواهد شد که در بخش های آتی، به آن ها اشاره خواهد شد.
@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: مطالب ذکر شده در خصوص سکولاریسم خاندان اسد، حقیقی و مستند می باشند، اما مساله ارتباط « اصهب » با این خاندان، مساله ای تحلیلی می باشد و همچون سایر تحلیل ها ممکن است به مرور زمان، عدم صحت آن مشخص گردد. فلذا توصیه می شود که فعلاً این موضوع در حد یک احتمال در نظر گرفته شود و نه بیشتر!
به هر حال با توجه به مطالب گفته شده، به نظر می رسد که پس از شکست « ابقع » و « اصهب » توسط سفیانی، سیطره وی بر بخش اعظم « سوریه » تثبیت شده و او هدفی جز « عراق » در سر ندارد. گرچه با مکر خدا، سفیانی وارد « ذبح الله الاعظم » یعنی « قرقیسیا » خواهد شد که در بخش های آتی، به آن ها اشاره خواهد شد.
@alvadossadegh
ذکر یک نکته بسیار مهم: سیاست « وعده صادق » در خصوص تالیف مقاله فعلی و مطالب مشابه آتی، تمرکز بر روایات معتبر و « صحیح السند » می باشد. متاسفانه به دلیل استفاده از انبوهی از روایات ضعیف، مطالب متناقض، پراکنده و غیر قابل اتکایی در سراسر فضای وب، قابل رویت می باشد. به همین دلیل، روایت « موثقه جابر » به عنوان « قلب » سلسله مقالات حاضر برگزیده شده است و در موارد ضروری، به صورت جانبی از سایر روایات صحیحه نیز جهت توضیح بیشتر برخی مطالب استفاده خواهد شد و اگر روایت مرسل و ضعیف نیز مورد استفاده قرار گیرد، تنها در مواردی خواهد بود که قراینی از آن روایات، در روایات صحیحه قابل ردیابی باشند. در این قسمت، مطالب مربوط به « سفیانی » تا قبل از ورود به « قرقیسیا » طبق روایت « موثقه جابر » مورد بررسی قرار گرفتند. برای توضیحات بیشتر در خصوص روایات مربوط به سفیانی، مخاطبان محترم می توانند به مقاله « شاه اردن از زاویه ای دیگر » که به صورت مطالعه موردی به موضوع « سفیانی » پرداخته است، مراجعه نمایند:
https://alvadossadegh.com/1801/
@alvadossadegh
https://alvadossadegh.com/1801/
@alvadossadegh
طبق مطالب ذکر شده در روایات، سفیانی از ناحیه ای در « شام » خروج کرده و بر مناطق « پنجگانه شام »، تسلط می یابد.
این که دقیقاً کدام منطقه شام، محل « خروج سفیانی » است، در روایات صحیحه، به صورت قطعی قابل ردیابی نیست، اما در تعداد قابل توجهی از روایات، از این مکان به عنوان » وادی یابس » نام برده شده است:
حضرت اميرالمومنين علي (ع) فرمودند:
« … و سپس پسر هند جگرخوار از وادی یابس (دره ی بی آب و علف) شورش می کند تا اینکه بر منبر دمشق قرار بگیرد؛ وقتی چنین شد منتظر قیام مهدی (عج) باشید … »
الغیبة، نعمانی، 206; الغیبة، شیخ طوسی، ص 277; بحارالانوار ج 502، ص 253 .
همان گونه که در مقالات قبلی ذکر کرده بودیم، « وادی یابس » منطقه ای در بین مرز « سوریه » و « اردن » می باشد که امروزه « حوران » نام دارد و منطقه ای خشک و بی آب و علف است.
https://alvadossadegh.com/1389-01-18-10-43-00/
@alvadossadegh
این که دقیقاً کدام منطقه شام، محل « خروج سفیانی » است، در روایات صحیحه، به صورت قطعی قابل ردیابی نیست، اما در تعداد قابل توجهی از روایات، از این مکان به عنوان » وادی یابس » نام برده شده است:
حضرت اميرالمومنين علي (ع) فرمودند:
« … و سپس پسر هند جگرخوار از وادی یابس (دره ی بی آب و علف) شورش می کند تا اینکه بر منبر دمشق قرار بگیرد؛ وقتی چنین شد منتظر قیام مهدی (عج) باشید … »
الغیبة، نعمانی، 206; الغیبة، شیخ طوسی، ص 277; بحارالانوار ج 502، ص 253 .
همان گونه که در مقالات قبلی ذکر کرده بودیم، « وادی یابس » منطقه ای در بین مرز « سوریه » و « اردن » می باشد که امروزه « حوران » نام دارد و منطقه ای خشک و بی آب و علف است.
https://alvadossadegh.com/1389-01-18-10-43-00/
@alvadossadegh
اما بعد از خروج از « شام » و احتمالاً « وادی یابس » شامات، سفیانی بر « مناطق پنجگانه شام »، تسلط خواهد یافت.
در شب های آینده، « مناطق پنجگانه شام »، و وضعیت ژئوپلتیک سرزمین های تحت تصرف « سفیانی » را با جزییات بیشتری مورد بحث قرار خواهیم داد.
همین طور در خصوص متحدین وی، یعنی « بنی کلب »، مطالبی ارایه خواهند شد که در مقالات قبلی « وعده صادق » و « موعود »، همچون « تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان (به قلم مولف فعلی) » و ...، تاکنون ذکر نشده اند و ممکن است در نگاه استراتژیک به مقوله سفیانی و تحرکات وی، تغییرات مهمی ایجاد نمایند.
ان شا الله در بخش های آتی، به این موضوعات خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیستم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
در شب های آینده، « مناطق پنجگانه شام »، و وضعیت ژئوپلتیک سرزمین های تحت تصرف « سفیانی » را با جزییات بیشتری مورد بحث قرار خواهیم داد.
همین طور در خصوص متحدین وی، یعنی « بنی کلب »، مطالبی ارایه خواهند شد که در مقالات قبلی « وعده صادق » و « موعود »، همچون « تحرکات داییان سفیانی در آخرالزمان (به قلم مولف فعلی) » و ...، تاکنون ذکر نشده اند و ممکن است در نگاه استراتژیک به مقوله سفیانی و تحرکات وی، تغییرات مهمی ایجاد نمایند.
ان شا الله در بخش های آتی، به این موضوعات خواهیم پرداخت.
پایان بخش بیستم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و یکم
در بخش قبل، به بخش هایی از روایت « موثقه جابر » در خصوص آغاز تحرکات « سفیانی »، اشاره کردیم. در این بخش برخی دیگر از مشخصات ماه های ابتدایی « تحرکات سفیانی » را مورد بررسی قرار می دهیم.
در روایت صحیحه « عیسی بن اعین »، چنین ذکر شده است:
امام صادق (ع) فرمودند:
« ... السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً ... »
« ... سفیانی از علایم حتمی است و در ماه رجب خروج می کند. از ابتدای حرکت او تا آخر کارش، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه آن را به جنگ و نبرد میگذراند و چون سرزمينهاي پنجگانه (شام) را به تصرف خود درآورد، نه ماه بر این مناطق حکومت می کند و یک روز هم بر این مدت اضافه نمی شود ... »
الغیبة للنعماني، ص 202.
@alvadossadegh
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش بیست و یکم
در بخش قبل، به بخش هایی از روایت « موثقه جابر » در خصوص آغاز تحرکات « سفیانی »، اشاره کردیم. در این بخش برخی دیگر از مشخصات ماه های ابتدایی « تحرکات سفیانی » را مورد بررسی قرار می دهیم.
در روایت صحیحه « عیسی بن اعین »، چنین ذکر شده است:
امام صادق (ع) فرمودند:
« ... السُّفْيَانِيُّ مِنَ الْمَحْتُومِ وَ خُرُوجُهُ فِي رَجَبٍ وَ مِنْ أَوَّلِ خُرُوجِهِ إِلَى آخِرِهِ خَمْسَةَ عَشَرَ شَهْراً سِتَّةُ أَشْهُرٍ يُقَاتِلُ فِيهَا فَإِذَا مَلَكَ الْكُوَرَ الْخَمْسَ مَلَكَ تِسْعَةَ أَشْهُرٍ وَ لَمْ يَزِدْ عَلَيْهَا يَوْماً ... »
« ... سفیانی از علایم حتمی است و در ماه رجب خروج می کند. از ابتدای حرکت او تا آخر کارش، پانزده ماه به طول میانجامد. شش ماه آن را به جنگ و نبرد میگذراند و چون سرزمينهاي پنجگانه (شام) را به تصرف خود درآورد، نه ماه بر این مناطق حکومت می کند و یک روز هم بر این مدت اضافه نمی شود ... »
الغیبة للنعماني، ص 202.
@alvadossadegh
همان گونه که در این روایت ملاحظه می شود، چندین نکته ارزشمند در خصوص « سفیانی » ذکر شده است:
اولین نکته این است که قیام « سفیانی »، یکی از نشانه های « حتمی » ظهور می باشد و این مساله، در سایر روایات « صحیحه » دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته اند. این مساله کاملاً قابل درک و عقلانی می باشد. چرا که مساله قیام « قائم »، یکی از مهم ترین مسایل عقیدتی مسلمانان می باشد و در طول تاریخ همواره مورد سوء استفاده مدعیان دروغین قرار گرفته است. فلذا در صورتی که یک « نشانه مهم » و غیر قابل انکار وجود نداشته باشد، مدعیان دروغین می توانند به فریبکاری و دروغ بپردازند. فلذا با این تدبیر الهی، هر مدعی که قبل از « خروج سفیانی »، ادعای « مهدویت » کند، به عنوان « مهدی دروغین » شناخته خواهد شد و این لطفی الهی است تا مومنین ساده دل، به دام مدعیان نپردازند.
@alvadossadegh
اولین نکته این است که قیام « سفیانی »، یکی از نشانه های « حتمی » ظهور می باشد و این مساله، در سایر روایات « صحیحه » دیگر نیز مورد توجه قرار گرفته اند. این مساله کاملاً قابل درک و عقلانی می باشد. چرا که مساله قیام « قائم »، یکی از مهم ترین مسایل عقیدتی مسلمانان می باشد و در طول تاریخ همواره مورد سوء استفاده مدعیان دروغین قرار گرفته است. فلذا در صورتی که یک « نشانه مهم » و غیر قابل انکار وجود نداشته باشد، مدعیان دروغین می توانند به فریبکاری و دروغ بپردازند. فلذا با این تدبیر الهی، هر مدعی که قبل از « خروج سفیانی »، ادعای « مهدویت » کند، به عنوان « مهدی دروغین » شناخته خواهد شد و این لطفی الهی است تا مومنین ساده دل، به دام مدعیان نپردازند.
@alvadossadegh
از سوی دیگر، گرچه قیام « سفیانی » دردسرهای زیادی را برای امت اسلام ایجاد می کند، اما شاید اصلی ترین نبرد آخرالزمانی بین « خیر » و « شر » نباشد. بلکه نبرد با « دجال » و نیز نبرد با « روم » و ابرقدرت های « شرق » و « غرب »، به لحاظ بعد نظامی و سیاسی، از اهمیت بیشتری برخوردار باشند، لیکن آن چه « سفیانی » را به عنوان مهم ترین نشانه ظهور، با ارزش می نماید، همین « حتمی بودن » و نشانه گذاری « سفیانی » به عنوان « نشانه ای حتمی » برای شناخت « قیام قائم (عج) » می باشد تا مومنین، در مقابل « مدعیان مهدویت »، مصون تر گردند.
از سوی دیگر، در این روایت، آغاز « خروج » سفیانی از « ماه رجب »، اعلام شده است. البته ممکن است سفیانی از مدت ها قبل نیز فعالیت داشته باشد، لیکن « آغاز حرکت نظامی عظیم سفیانی »، از ماه « رجب » آغاز گردد.
همین طور در این روایت، ذکر شده است که تاخت و تاز سفیانی در منطقه « شامات »، و تسلط بر این نواحی توسط « وی » حدوداً 6 ماه زمان برده و از آن تاریخ تا افول وی و نابودی سلطنت و استیلای وی، 9 ماه زمان خواهد برد که مجموعاً 15 ماه را تشکیل می دهند.
@alvadossadegh
از سوی دیگر، در این روایت، آغاز « خروج » سفیانی از « ماه رجب »، اعلام شده است. البته ممکن است سفیانی از مدت ها قبل نیز فعالیت داشته باشد، لیکن « آغاز حرکت نظامی عظیم سفیانی »، از ماه « رجب » آغاز گردد.
همین طور در این روایت، ذکر شده است که تاخت و تاز سفیانی در منطقه « شامات »، و تسلط بر این نواحی توسط « وی » حدوداً 6 ماه زمان برده و از آن تاریخ تا افول وی و نابودی سلطنت و استیلای وی، 9 ماه زمان خواهد برد که مجموعاً 15 ماه را تشکیل می دهند.
@alvadossadegh
اما مناطق 5 گانه شام که توسط « سفیانی » اشغال می شوند، شامل چه مناطقی می گردند.
در « معجم البلدان » یاقوت حموی، جلد 3، مناطق پنجگانه شام، به این ترتیب « معرفی شده اند: « قنسرین ، دمشق ، اردن ، فلسطین ، حُمص »
در مناطق نامبرده فوق، تکلیف « اردن »، « دمشق » و « حمص » که مناطقی در « اردن » و « سوریه » امروز نیز می باشند، مشخص است. لیکن دو منطقه باقیمانده، نیاز به توضیحاتی دارند.
منطقه « قنسرین » به شهری تاریخی اطلاق می شود که ویرانه های آن، امروزه در نزدیکی شهر « حلب » در شمال شرقی سوریه، قابل ردیابی است. بنابراین « قنسرین » نیز عملاً بخشی از خاک « سوریه » امروز را تشکیل می دهد.
@alvadossadegh
در « معجم البلدان » یاقوت حموی، جلد 3، مناطق پنجگانه شام، به این ترتیب « معرفی شده اند: « قنسرین ، دمشق ، اردن ، فلسطین ، حُمص »
در مناطق نامبرده فوق، تکلیف « اردن »، « دمشق » و « حمص » که مناطقی در « اردن » و « سوریه » امروز نیز می باشند، مشخص است. لیکن دو منطقه باقیمانده، نیاز به توضیحاتی دارند.
منطقه « قنسرین » به شهری تاریخی اطلاق می شود که ویرانه های آن، امروزه در نزدیکی شهر « حلب » در شمال شرقی سوریه، قابل ردیابی است. بنابراین « قنسرین » نیز عملاً بخشی از خاک « سوریه » امروز را تشکیل می دهد.
@alvadossadegh
اما تسلط بر فلسطین یا بخش هایی از فلسطین توسط « سفیانی »، از دید ژئوپلتیک، نیاز به بررسی ویژه دارد.
از یک سو حضور « دولت صهیونیستی » در آخرالزمان در « فلسطین »، یکی از زمینه های « خروج سفیانی » می باشد. در واقع سفیانی و مناطق تحت تصرف وی، به مثابه سدی امنیتی-نظامی در برابر « محور مقاومت » در آخرالزمان خواهند بود.
همچنین به نظر مولف، احتمالاً « خروج سفیانی » در آخرالزمان در وضعیتی رخ می دهد که « دولت صهیونیستی اشغالگر » در معرض تهدیدات جدی قرار گرفته و به مرحله « مرگ و زندگی » می رسد و « خروج سفیانی » می تواند با ایجاد « هرج و مرج » منطقه ای و استقرار نظام نوین سیاسی و نظامی در قلب « هلال شیعی » یعنی « سوریه » و سپس « سوریه - عراق »، از یک سو موقتاً فشار « محور مقاومت » بر اسراییل را کاهش دهد و از سوی دیگر برای « دولت اشغالگر صهیونیستی » و بقای این دولت منحوس، زمان بخرد و توجه جامعه جهانی را از جنایات و نسل کشی در « فلسطین »، به وقایع رخ داده در منطقه « شامات » و « عراق » منحرف نماید.
فلذا اشغال « فلسطین » توسط « سفیانی »، باید از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
@alvadossadegh
از یک سو حضور « دولت صهیونیستی » در آخرالزمان در « فلسطین »، یکی از زمینه های « خروج سفیانی » می باشد. در واقع سفیانی و مناطق تحت تصرف وی، به مثابه سدی امنیتی-نظامی در برابر « محور مقاومت » در آخرالزمان خواهند بود.
همچنین به نظر مولف، احتمالاً « خروج سفیانی » در آخرالزمان در وضعیتی رخ می دهد که « دولت صهیونیستی اشغالگر » در معرض تهدیدات جدی قرار گرفته و به مرحله « مرگ و زندگی » می رسد و « خروج سفیانی » می تواند با ایجاد « هرج و مرج » منطقه ای و استقرار نظام نوین سیاسی و نظامی در قلب « هلال شیعی » یعنی « سوریه » و سپس « سوریه - عراق »، از یک سو موقتاً فشار « محور مقاومت » بر اسراییل را کاهش دهد و از سوی دیگر برای « دولت اشغالگر صهیونیستی » و بقای این دولت منحوس، زمان بخرد و توجه جامعه جهانی را از جنایات و نسل کشی در « فلسطین »، به وقایع رخ داده در منطقه « شامات » و « عراق » منحرف نماید.
فلذا اشغال « فلسطین » توسط « سفیانی »، باید از این منظر مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
@alvadossadegh
در مقالات قبلی نگارنده در وبسایت « وعده صادق »، ذکر شده بود که کشور « اردن »، قیم کنونی مناطق مذهبی « قدس » و « مسجدالاقصی » است و ترمیم و مرمت این اماکن مقدسه در اورشلیم، تحت مدیریت و زعامت « اردن » می باشد. فلذا تصرف « اردن » به مفهوم تسلط « نسبی » بر بخشی از اورشلیم و مناطق مذهبی آن نیز می باشد. ممکن است این حفظ تسلط بر مناطق مذهبی « اورشلیم » در زمره تسلط « سفیانی » بر « فلسطین » تلقی شود.
از سوی دیگر، « اردن » میزبان یکی از پرجمعیت ترین گروه های مهاجر فلسطینی ساکن در خارج از خاک « فلسطین » می باشد. به قطع و یقین، « سفیانی » در ابتدای « خروج » و قبل از تثبیت کامل قدرت خود، نیاز به « مشروعیت » خواهد داشت. بنابراین اصلاً و ابداً بعید نیست که در یک معامله پنهان بین « اسراییل » و « سفیانی »، بخش هایی از مناطق نه چندان مهم « فلسطین » به تصرف « سفیانی » درآید تا وی با ژست « صهیون ستیزی » و عملکرد « شبه منجی »، نظر گروه های مسلمان را به سمت خود جلب نموده و برای خود، هواداران بی شماری فراهم نماید.
@alvadossadegh
از سوی دیگر، « اردن » میزبان یکی از پرجمعیت ترین گروه های مهاجر فلسطینی ساکن در خارج از خاک « فلسطین » می باشد. به قطع و یقین، « سفیانی » در ابتدای « خروج » و قبل از تثبیت کامل قدرت خود، نیاز به « مشروعیت » خواهد داشت. بنابراین اصلاً و ابداً بعید نیست که در یک معامله پنهان بین « اسراییل » و « سفیانی »، بخش هایی از مناطق نه چندان مهم « فلسطین » به تصرف « سفیانی » درآید تا وی با ژست « صهیون ستیزی » و عملکرد « شبه منجی »، نظر گروه های مسلمان را به سمت خود جلب نموده و برای خود، هواداران بی شماری فراهم نماید.
@alvadossadegh
یقیناً در سایه این « صهیون ستیزی کاذب » و فریبکارانه، و با اشغال برخی مناطق نه چندان مهم فلسطین در « جولان »، « سواحل بحرالمیت »، بخش های از « کرانه باختری رود اردن » و ...، « سفیانی » می تواند بر جنایات خود در شامات سرپوش گذاشته و طیف قابل توجهی از هواداران را در کنار خود داشته باشد.
اما بجز دو نکته ذکر شده، نکته مهم تری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. طبق نقشه های باستانی، « فلسطین » محدود به مرزهای جغرافیایی امروزی نمی باشد! بلکه بخش هایی از « شمال غربی » و « غرب » کشور « اردن فعلی » را نیز در بر می گرفته است. همان گونه که در نقشه ارایه شده در این پست ملاحظه می گردد، « فلسطین » ذکر شده در متون تاریخی و انجیلی، شامل بخش های شمال غربی اردن فعلی، جنوب غربی سوریه و غرب اردن امروزی می شود و نام شهرهای بزرگ و فعال آن زمان فلسطین، در مناطق مذکور نیز قابل مشاهده می باشد!
فلذا به تعبیری، سیطره بر اردن امروزی توسط « سفیانی »، عملاً سیطره بر مناطقی از « فلسطین » نیز تلقی شده و به این ترتیب، مناطق 5 گانه شام، کاملاً تحت تصرف « سفیانی » خواهند بود.
@alvadossadegh
اما بجز دو نکته ذکر شده، نکته مهم تری نیز باید مورد توجه قرار گیرد. طبق نقشه های باستانی، « فلسطین » محدود به مرزهای جغرافیایی امروزی نمی باشد! بلکه بخش هایی از « شمال غربی » و « غرب » کشور « اردن فعلی » را نیز در بر می گرفته است. همان گونه که در نقشه ارایه شده در این پست ملاحظه می گردد، « فلسطین » ذکر شده در متون تاریخی و انجیلی، شامل بخش های شمال غربی اردن فعلی، جنوب غربی سوریه و غرب اردن امروزی می شود و نام شهرهای بزرگ و فعال آن زمان فلسطین، در مناطق مذکور نیز قابل مشاهده می باشد!
فلذا به تعبیری، سیطره بر اردن امروزی توسط « سفیانی »، عملاً سیطره بر مناطقی از « فلسطین » نیز تلقی شده و به این ترتیب، مناطق 5 گانه شام، کاملاً تحت تصرف « سفیانی » خواهند بود.
@alvadossadegh