اما بخش بعدی روایت، در دل خود، پیشگویی های ارزشمند و قابل اعتنایی دارد! در این بخش عنوان شده است که « قریه ای » به نام « جابیه »، خسف و فرورفتگی در زمین را تجربه می کند.
اولین نکته شگفت انگیز این که در زمان « امام باقر (ع) » که این روایت از ایشان نقل شده است، حکومت کماکان در دست امویان بوده است و در زمان « امویان »، « جابیه » یک شهر پر رونق و باشکوه بوده است! در حالی که به تدریج در زمان « عباسیان »، کم کم از اعتبار و شکوه شهر « جابیه » کاسته شده و این شهر بعد از سال ها، به حد « قریه » و « روستا » تقلیل یافته است!!!!
بسیار جالب است که در این روایت « امام باقر (ع) » از « قریه » یا « روستا » ی « جابیه » در آخرالزمان صحبت می کنند، در حالی که در زمان ایشان، « جابیه » یک شهر پر رونق بوده است! فلذا این مساله نیز یکی دیگر از پیشگویی های بی نظیر امام باقر (ع) را در خصوص سرنوشت « جابیه » در آخرالزمان » بیان می نماید!
@alvadossadegh
اولین نکته شگفت انگیز این که در زمان « امام باقر (ع) » که این روایت از ایشان نقل شده است، حکومت کماکان در دست امویان بوده است و در زمان « امویان »، « جابیه » یک شهر پر رونق و باشکوه بوده است! در حالی که به تدریج در زمان « عباسیان »، کم کم از اعتبار و شکوه شهر « جابیه » کاسته شده و این شهر بعد از سال ها، به حد « قریه » و « روستا » تقلیل یافته است!!!!
بسیار جالب است که در این روایت « امام باقر (ع) » از « قریه » یا « روستا » ی « جابیه » در آخرالزمان صحبت می کنند، در حالی که در زمان ایشان، « جابیه » یک شهر پر رونق بوده است! فلذا این مساله نیز یکی دیگر از پیشگویی های بی نظیر امام باقر (ع) را در خصوص سرنوشت « جابیه » در آخرالزمان » بیان می نماید!
@alvadossadegh
در ادامه روایت، خبر از « تخریب بخشی از قسمت راست مسجد دمشق » به میان آمده است.
این نشانه نیز هنوز به وقوع نپیوسته است و در خصوص آن نیز اقوال و تحلیل های گوناگونی وجود دارد.
همچنین مشخص نیست که آیا خرابی این بخش از مسجد دمشق، خود به خود رخ داده یا حاصل عملیات های بمب گذاری انتحاری و غیرانتحاری، نبردهای نظامی، زلزله، گودبرداری و ....، می باشد.
اما به نظر نگارنده، احتمالی وجود دارد که ممکن است این ریزشهای مکرر منطقه شامات را در سال های نزدیک به ظهور، توضیح دهد.
علاوه بر منطقه جابیه، در روایات، صحبت از « خسف » و فروریختن برخی مناطق دیگر همچون « حرستا » در نزدیکی « دمشق » نیز به میان آمده است:
« ... فانظروا خسف قریة من دمشق یقال لها حرستا ... »
« ... آنوقت بنگرید به فرو رفتن قریه اى از دمشق در زمین كه ، حرستا ، نامیده مى شود ... »
الغیبة للنعمانی : ص 305.
@alvadossadegh
این نشانه نیز هنوز به وقوع نپیوسته است و در خصوص آن نیز اقوال و تحلیل های گوناگونی وجود دارد.
همچنین مشخص نیست که آیا خرابی این بخش از مسجد دمشق، خود به خود رخ داده یا حاصل عملیات های بمب گذاری انتحاری و غیرانتحاری، نبردهای نظامی، زلزله، گودبرداری و ....، می باشد.
اما به نظر نگارنده، احتمالی وجود دارد که ممکن است این ریزشهای مکرر منطقه شامات را در سال های نزدیک به ظهور، توضیح دهد.
علاوه بر منطقه جابیه، در روایات، صحبت از « خسف » و فروریختن برخی مناطق دیگر همچون « حرستا » در نزدیکی « دمشق » نیز به میان آمده است:
« ... فانظروا خسف قریة من دمشق یقال لها حرستا ... »
« ... آنوقت بنگرید به فرو رفتن قریه اى از دمشق در زمین كه ، حرستا ، نامیده مى شود ... »
الغیبة للنعمانی : ص 305.
@alvadossadegh
به نظر نگارنده، یکی از دلایل مهم بسیاری از خسف ها و فروریختن های مناطق شهری و روستایی سوریه آخرالزمان، وجود شبکه عظیم « تونل های تکفیری » در زیر مناطق شهری و روستایی است که برخی از آن ها کشف شده و برخی از آن ها به دلیل انفجارهای دهانه تونل ها و ...، هنوز کشف نشده اند.
این مساله حتی در اخبار نیز انعکاس قابل توجهی داشته است. به نحوی که برای مثال، یک شبکه تونل پیچیده تکفیری در جریان نبردهای سوریه، در ناحیه « حرستا » کشف گردید که بخشی از آن، منفجر و تخریب گردید!
اما ده ها و بلکه صدها کیلومتر تونل های زیرزمینی باقی مانده از سوی تکفیری ها در سوریه کماکان وجود دارند و در مناطق مختلف دمشق، حلب، ریف دمشق اعم از « حرستا »، جابیه و ... کماکان به صورت کشف شده یا کشف نشده، موجود می باشند.
یقیناً این تونل های حفر شده، خانه ها و مناطق سطحی بالای سرشان را تضعیف نموده و در صورت بروز زلزله های خفیف تر، و یا بمب های ضعیف تر نیز، قابلیت فروریختن خواهند داشت.
@alvadossadegh
این مساله حتی در اخبار نیز انعکاس قابل توجهی داشته است. به نحوی که برای مثال، یک شبکه تونل پیچیده تکفیری در جریان نبردهای سوریه، در ناحیه « حرستا » کشف گردید که بخشی از آن، منفجر و تخریب گردید!
اما ده ها و بلکه صدها کیلومتر تونل های زیرزمینی باقی مانده از سوی تکفیری ها در سوریه کماکان وجود دارند و در مناطق مختلف دمشق، حلب، ریف دمشق اعم از « حرستا »، جابیه و ... کماکان به صورت کشف شده یا کشف نشده، موجود می باشند.
یقیناً این تونل های حفر شده، خانه ها و مناطق سطحی بالای سرشان را تضعیف نموده و در صورت بروز زلزله های خفیف تر، و یا بمب های ضعیف تر نیز، قابلیت فروریختن خواهند داشت.
@alvadossadegh
نکته مهم این که رژیم صهیونیستی برای تخریب « مسجدالاقصی » نیز طرحی مشابه ریخته و کیلومترها تونل در زیر این مسجد مقدس حفر نموده تا با بروز زلزله های ضعیف نیز فرو ریزد و با این کار، خطر حمله مسلمانان به این رژیم را به واسطه تخریب مستقیم « مسجدالاقصی » کاهش دهد!
البته مکانیسم احتمالی ذکر شده، شامل همه انواع خسف ها نمی شود. بالاخص در مواردی همچون « خسف بیداء » که در بیابان « بیداء » حجاز رخ داده و یکی از 5 نشانه حتمی ظهور نیز می باشد، احتمالاً مکانیسم های اعجاز آمیزی دخیل می باشند. لیکن با توجه به بروز انواع خسف های کم اهمیت تر در سراسر جهان، طبق روایات آخرالزمانی، بسیاری از این خسف های کم اهمیت تر، ممکن است از مکانیسم های کاملاً شناخته شده زمین شناسی، تبعیت نمایند.
@alvadossadegh
البته مکانیسم احتمالی ذکر شده، شامل همه انواع خسف ها نمی شود. بالاخص در مواردی همچون « خسف بیداء » که در بیابان « بیداء » حجاز رخ داده و یکی از 5 نشانه حتمی ظهور نیز می باشد، احتمالاً مکانیسم های اعجاز آمیزی دخیل می باشند. لیکن با توجه به بروز انواع خسف های کم اهمیت تر در سراسر جهان، طبق روایات آخرالزمانی، بسیاری از این خسف های کم اهمیت تر، ممکن است از مکانیسم های کاملاً شناخته شده زمین شناسی، تبعیت نمایند.
@alvadossadegh
فلذا همان گونه که ملاحظه فرمودید، قبل از بروز وقایع مهمی همچون « خروج سفیانی »، « خروج قوای ترک »، « لشکر کشی قوای روم » و ... در آخرالزمان، نشانه های دیگری نیز رخ خواهند داد که ممکن است از دید افراد عادی، صرفاً یک حادثه ساده به نظر برسند.
ان شا الله در بخش های آتی، به بحث های پیچیده تر و البته جذاب تر روایت « موثقه جابر » با نگاه ژئوپلتیک خواهیم پرداخت که به نظر می رسد، چند سطر آتی روایت « موثقه جابر »، یکی از تعیین کننده ترین و مهم ترین سطرهای این روایت را تشکیل می دهند.
ان شا الله در بخش بعد، به این سطور مهم، خواهیم پرداخت.
پایان بخش پانزدهم
بررسی و تحلیل: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
ان شا الله در بخش های آتی، به بحث های پیچیده تر و البته جذاب تر روایت « موثقه جابر » با نگاه ژئوپلتیک خواهیم پرداخت که به نظر می رسد، چند سطر آتی روایت « موثقه جابر »، یکی از تعیین کننده ترین و مهم ترین سطرهای این روایت را تشکیل می دهند.
ان شا الله در بخش بعد، به این سطور مهم، خواهیم پرداخت.
پایان بخش پانزدهم
بررسی و تحلیل: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش شانزدهم
در بخش های قبل، برخی از توصیفات شگفت انگیز روایت صحیحه « موثقه جابر » را مورد بررسی قرار دادیم. در این بخش، به برخی از سطور شگفت انگیز و ارزشمند این روایت گرانقدر می پردازیم.
ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که به دلیل طولانی بودن توضیحات همین سطور اندک، بخش فعلی و دو بخش اتی این سلسله مقالات، مباحث کاملاً مرتبط و پیوسته ای را مورد بررسی قرار می دهند.
در ادامه روایت « موثقه جابر » چنین بیان شده است: « ... مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْكِ وَ يَعْقُبُهَا هَرْجُ الرُّومِ وَ سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ حَتَّى يَنْزِلُوا الْجَزِيرَةَ وَ سَيُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَةَ ... »
« ... و از دین برگشته‌ای از جانب تركان خروج می‌كند و به دنبال آن هرج و مرج رومی‌ها پدید می‌آید. برادران ترک نزدیك می‌شوند تا آنكه در جزیره فرود می‌آیند و نیز از دین برگشتگان رومی نزدیك می‌شوند تا آنكه در «رمله» فرود می آیند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش شانزدهم
در بخش های قبل، برخی از توصیفات شگفت انگیز روایت صحیحه « موثقه جابر » را مورد بررسی قرار دادیم. در این بخش، به برخی از سطور شگفت انگیز و ارزشمند این روایت گرانقدر می پردازیم.
ذکر این نکته ضروری به نظر می رسد که به دلیل طولانی بودن توضیحات همین سطور اندک، بخش فعلی و دو بخش اتی این سلسله مقالات، مباحث کاملاً مرتبط و پیوسته ای را مورد بررسی قرار می دهند.
در ادامه روایت « موثقه جابر » چنین بیان شده است: « ... مَارِقَةٌ تَمْرُقُ مِنْ نَاحِيَةِ التُّرْكِ وَ يَعْقُبُهَا هَرْجُ الرُّومِ وَ سَيُقْبِلُ إِخْوَانُ التُّرْكِ حَتَّى يَنْزِلُوا الْجَزِيرَةَ وَ سَيُقْبِلُ مَارِقَةُ الرُّومِ حَتَّى يَنْزِلُوا الرَّمْلَةَ ... »
« ... و از دین برگشته‌ای از جانب تركان خروج می‌كند و به دنبال آن هرج و مرج رومی‌ها پدید می‌آید. برادران ترک نزدیك می‌شوند تا آنكه در جزیره فرود می‌آیند و نیز از دین برگشتگان رومی نزدیك می‌شوند تا آنكه در «رمله» فرود می آیند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.
@alvadossadegh
این بخش از روایت « موثقه جابر »، اطلاعات ارزشمندی را در خصوص تحرکات ارتش « ترکیه » و نیز تحرکات « ناتو » و کشورهای غربی، نزدیک به زمان خروج سفیانی ارایه می دهد! با توجه به این که توضیح پیرامون تحرکات هر یک از این دو گروه، بحث های مفصلی را می طلبد، تحرکات این دو گروه را به صورت جداگانه بررسی می نماییم و پس از ذکر اقدامات اولیه سفیانی تا نبرد « قرقیسیا »، جمع بندی تحرکات « ترکیه »، « ناتو » و « سفیانی » را در بخش های آتی، بیان خواهیم کرد.
اما قبل از این که بحث های مربوط به تحرکات « ترکیه » را در « آخرالزمان » مورد بررسی قرار دهیم، باید نکات مهمی و اعجازگونه این بخش از « روایت » را بیان کنیم.
در حقیقت این بخش از « روایت »، عمدتاً بسیار سطحی و گذرا مورد بررسی قرار گرفته است، حال آن که حاکی از یک اعجاز در دل خود می باشد! اما این اعجاز چیست؟
@alvadossadegh
اما قبل از این که بحث های مربوط به تحرکات « ترکیه » را در « آخرالزمان » مورد بررسی قرار دهیم، باید نکات مهمی و اعجازگونه این بخش از « روایت » را بیان کنیم.
در حقیقت این بخش از « روایت »، عمدتاً بسیار سطحی و گذرا مورد بررسی قرار گرفته است، حال آن که حاکی از یک اعجاز در دل خود می باشد! اما این اعجاز چیست؟
@alvadossadegh
برای درک بهتر این اعجاز، بهتر است ابتدا نگاهی به تاریخ منطقه « آناتولی » بیندازیم:
مردم منطقه ی آناتولی، ابتدا از اقوام « حتیان : Hattian » بودند که مدتی بعد اقوام هند و اروپایی « هیتی ها : Hitttes » و نیز « آشوری ها : Assyrians » جای آن ها را گرفتند. سپس اقوام هند و اروپایی « فریگیه ای : Phrygian » و « لیدیایی: Lydians » در آن سامان ساکن شده و سپس در مقاطعی، بخشی از قلمرو « ایرانیان » و در ادامه « یونانیان » شد، اما اکثریت جمعیتی این دیار را « یونانی ها » تشکیل دادند. ترتیب تاریخی این مقاطع به این صورت می باشد:
الف) سکونت اقوام « هیتی : Hitttes » در آناتولی طی سال های 1500 الی 1000 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
ب) سکونت اقوام « فریگیه ای : Phrygian » و « لیدیایی: Lydians »در آناتولی طی سال های 1000 الی 500 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
ج) تسلط « ایرانی ها » بر آناتولی طی سال های 500 الی 200 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
د) تسلط « یونانی ها » و دولت « سلوکیه » بر آناتولی طی سال های 200 الی 30 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام) و سکونت جمعیت عظیمی از یونانیان در آناتولی.
@alvadossadegh
مردم منطقه ی آناتولی، ابتدا از اقوام « حتیان : Hattian » بودند که مدتی بعد اقوام هند و اروپایی « هیتی ها : Hitttes » و نیز « آشوری ها : Assyrians » جای آن ها را گرفتند. سپس اقوام هند و اروپایی « فریگیه ای : Phrygian » و « لیدیایی: Lydians » در آن سامان ساکن شده و سپس در مقاطعی، بخشی از قلمرو « ایرانیان » و در ادامه « یونانیان » شد، اما اکثریت جمعیتی این دیار را « یونانی ها » تشکیل دادند. ترتیب تاریخی این مقاطع به این صورت می باشد:
الف) سکونت اقوام « هیتی : Hitttes » در آناتولی طی سال های 1500 الی 1000 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
ب) سکونت اقوام « فریگیه ای : Phrygian » و « لیدیایی: Lydians »در آناتولی طی سال های 1000 الی 500 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
ج) تسلط « ایرانی ها » بر آناتولی طی سال های 500 الی 200 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام).
د) تسلط « یونانی ها » و دولت « سلوکیه » بر آناتولی طی سال های 200 الی 30 قبل از میلاد مسیح (علیه السلام) و سکونت جمعیت عظیمی از یونانیان در آناتولی.
@alvadossadegh
سپس منطقه ی « آناتولی »، « ترکیه » و « آسیای صغیر »، بخشی از قلمرو « رومیان » و سپس دولت « روم شرقی (بیزانس) » گردید که این امر برای مدت بسیار طویلی (حدود 1100 سال) ادامه یافت که به لحاظ زمانبندی، می توان 5 مرحله کوچکتر را برای این مقطع زمانی در نظر گرفت که در تصاویر آمده اند:
ه) تسلط « رومی ها » بر آناتولی طی سال های 30 قبل از میلاد الی 200 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
و) تسلط کامل « رومی ها » بر آناتولی طی سال های 200 الی 395 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
ز) تسلط « روم شرقی (بیزانس) » بر آناتولی طی سال های 395 الی 1071 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
ح) تسلط « روم شرقی (بیزانس) » بر آناتولی طی سال های 979 الی 1071 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
@alvadossadegh
ه) تسلط « رومی ها » بر آناتولی طی سال های 30 قبل از میلاد الی 200 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
و) تسلط کامل « رومی ها » بر آناتولی طی سال های 200 الی 395 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
ز) تسلط « روم شرقی (بیزانس) » بر آناتولی طی سال های 395 الی 1071 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
ح) تسلط « روم شرقی (بیزانس) » بر آناتولی طی سال های 979 الی 1071 بعد از میلاد مسیح (علیه السلام).
@alvadossadegh