بجز اختلافات و درگیری های بین المللی و داخلی ابرقدرت های شرق و غرب، اختلافات و درگیری های شدید در بین مزدوران منطقه ای « غرب » نیز در داخل خاورمیانه رخ خواهد داد که روایات در قالب احادیث مربوط به « قرقیسیا »، به آن اشاره کرده اند.

مجدداً در حدیث موثقه جابر چنین آمده است: « ... و سپاهيان سفیانی به قرقيسيا گذر كنند و در آنجا به جنگ پردازند و صد هزار تن از ستمكاران در آنجا كشته می شوند ... »
الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.

در حدیث مشابه دیگری، چنین ذکر شده است: از امام صادق (عليه السلام) روايت شده است که فرمود:
« ... همانا خداوند، در قرقيسيا سفره پر از طعامي دارد که سروش ‍ آسماني از آن خبر مي دهد و ندا مي کند: اي پرندگان آسمان و اي درندگان زمين بشتابيد براي سير شدن از گوشت تن ستمگران»
بحارالانوار، ج 52 ص 246.

همانگونه که از روایات مشابه فوق برمی آید، در بسیاری از نبردهای آخرالزمان از جمله « نبرد قرقیسیا »، جنگ های هولناکی بین دشمنان مسلمانان در می گیرد که روایات از آن به عنوان مسلخ « ستمگران » یاد می کنند. به نظر می رسد که این زد و خورد و کشتار دشمنان اسلام با یکدیگر، در مراحل مختلف، ماشین جنگی آن ها را متوقف نموده و قدرت تکنولوژیکی و نظامی آن ها را تضعیف می نماید.

به نظر می رسد که این مساله، یکی از پایه های مهم تفوق و برتری سپاه اسلام بر دشمنان را تشکیل می دهد و شواهد این امر در روایات صحیحه و بالاخص روایت بی نظیر « موثقه جابر »، قابل ردیابی است که به زودی در قسمت های بعد، پیرامون آن ها به تفصیل سخن خواهیم گفت.

پایان بخش یازدهم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد ...

گرچه تعدادی از سرزمین ها همچون ایران و گروه هایی همچون عصائب عراق، پیروان سید یمانی، و ...، در زمره زمینه سازان ظهور به شمار می روند، لیکن عملکرد آن ها، با توفیق نسبی و ناقص همراه می باشد.

بخشی از عدم توفیق کامل این کشورها و گروه ها، به دلیل برتری شدید رسانه ای دشمن و سانسور و ... می باشد که اجازه رسیدن پیام مسلمانان به سایر مردم جهان را نمی دهد.

بخش دیگری از این عدم توفیق، مربوط به عملکرد خود این گروه های مسلمان می باشد که با ضعف ها، مشکلات، عملکردهای غلط و ... همراهی دارند و البته کاملاً قابل درک است که در زمان غیبت امام معصوم (ع)، عدم عصمت مومنین، منجر به رخداد لغزش ها و ... نیز می گردد که بالطبع منجر به دفع بسیاری از مخاطبان می گردد. همچنین عدم استفاده از قول لین و رفتار توام با غرور از سوی برخی از مومنان، در عدم پذیرش بسیاری از موعظه ها و احتجاجات از سوی قشر خاکستری، افراد مستضعف از نظر فکری و دینی و ... موثر باشد.

اما در روایات مختلفی، ذکر شده است که حضرت مهدی (عج) با مردم به موعظه و احتجاج و بحث و گفتگو مشغول خواهند شد تا با مردم جهان، اتمام حجت کنند و در بسیاری از این بحث ها و موعظه ها و احتجاجات، جمع بسیار عظیمی از افراد مردد، مستضعفین فکری و دینی و ... به دین مبین اسلام، ایمان خواهند آورد.
این احتجاجات حتی با سرسخت ترین و لجوج ترین پیروان مذاهب مختلف نیز صورت خواهد گرفت و به واسطه همین مساله، بخش زیادی از « یهودیان » و « مسیحیان » نیز ایمان آورده و از جمع دشمنان حضرت (عج) خارج شده و به خیل یاران حضرت مهدی (عج) می پیوندند. در روایات نیز چنین آمده است:

پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌و‌اله و سلم فرمود: «... یستخرج التوراة و سائر کتب الله من غار بانطاکیة فیحکم بین اهل التوراة بالتوراة و بین اهل الانجیل بالانجیل و بین اهل الزبور بالزبور...» تورات و انجیل را از سرزمینی که انطاکیه نامیده می‌شود، بیرون می‌آورد.
و به وسیلۀ آن کتاب‌ها، با مسیحیان و یهودیان به استدلال می‌پردازد و سرانجام، بسیاری از آن‌ها اسلام می‌آورند.
شیخ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۱۶۱، ح ۳.
محمد بن إبراهیم، نعمانی، الغیبة، ص۲۳۷، ح ۲۶.

فلذا همان گونه که ملاحظه می فرمایید، سلاحی برنده از کلام حضرت مهدی (عج) نخواهد بود! چرا که دشمن را به دوست! مبدل می نماید! و از قوای دشمن در جهت منویات سپاه اسلام، استفاده می نماید!

همچنین بازگشت مجدد حضرت مسیح (ع)، با ماموریت های متعددی از جمله « نابودی دجال » در معیت امام مهدی (عج) همراهی دارد. اما به نظر می رسد که یکی از مهم ترین دلایل بازگشت ایشان، رام کردن سرسخت ترین مسیحیان، از جمله مسیحیان نوانجیلی است که بدنه اصلی نیروهای مسلح ایالات متحده آمریکا و ناتو را تشکیل می دهند و با گرویدن این مسیحیان به حضرت مسیح (ع) و تبعیت حضرت مسیح (ع) از امام مهدی (عج)، عملاً ریزش شدیدی در صفوف دشمن رخ داده و بخش های عظیمی از سپاه دشمن، خلع سلاح می گردند!

یک تذکر: در کامنت ها و نظرات بسیاری از برادران مسلمان و شیعه ما در خصوص مسیحیان و یهودیان سایر ملل، بغض ها، کینه ها، فحاشی ها و خوی انتقامی شدیدی ملاحظه می گردد که بخش های زیادی از این مساله قابل درک است و به جنایت های دولت های ماسونی- صهیونیستی در این قرون اخیر بر می گردد. اما باید توجه داشت که تا زمان ظهور و قیام امام مهدی (عج) و اتمام حجت ایشان با مردم جهان، کماکان امید اصلاح وجود دارد و تمایل به کشت و کشتار صرف، برازنده مسلمانان و شیعیان نیست و اصولاً قتال و کشتار و ... هم باید با نیت الهی و در راستای حذف مظاهر شرک و ظلم و فساد صورت گیرد. بنابراین از برادران و خواهران عزیز درخواست می شود که به این موضوع توجه داشته باشند و با متانت، صبر، توکل و ایمان، به این قبیل موضوعات نگاه کنند.

اما مولفه دیگری که در نبرد بین سپاه اسلام و کفار در نبردهای آخرالزمان، موثر خواهد بود، موضوع « نصر بالرعب » یا « پیروزی با القاء وحشت » در دل کفار و مشرکین می باشد.

در روایات متعددی، از حضرت مهدی (عج) با عناوینی همچون « منصور بالرعب » یاد شده است:

امام صادق عليه السلام فرمود: «انقلاب مهدي را سه سپاه ياري مي کنند و در پيروزي آن حضرت شرکت دارند: سپاهي از فرشتگان، سپاهي از مؤمنان و سپاهي از رعب و وحشت».
الغيبة، ص 198، ح 9، ص 243، ح 43؛

محمدبن مسلم ثقفي از امام باقر نقل مي کند که فرمود: «اَلْقائِمُ مِنَّا مَنْصُورٌ بِالرُّعْبِ» [2] ؛ «قائم ما به ترس در دل دشمنان ياري شده است».
کمال الدين، ج 1، ص 330، ح 16.

این روایات نشان می دهند که قیام حضرت مهدی (عج) به واسطه حضور فرشتگان و نیز القاء رعب و وحشت بر دل دشمنان به لطف خداوند، یاری می گردد.

در روایتی دیگر، چنین ذکر شده است:
یکی از شهرهای روم با تکبیر فتح گردد، با حضور هفتاد هزار مسلمان"
بشارة الاسلام ص ۲۹۷.

از چنین روایاتی می توان دریافت که پند و موعظه مردم ممالک غربی، با نرم کردن دل آن ها، و همزمان ایجاد رعب و وحشت در نیروهای مسلحی که ایمان نیاورده اند، توامان باعث سقوط بسیاری از شهرهای روم (کشورهای غربی) خواهد شد. البته مشابه این اتفاق بارها در جنگ های صدر اسلام و پس از آن اعم از بدر، خندق، و ... نیز روی داده است. اما با ابعاد بسیار بزرگ تری در زمان قیام امام مهدی (عج) رخ خواهد داد.

بجز ملاحظات ذکر شده، اعجاز الهی، امدادهای غیبی، عزم راسخ، ایمان و توکل سپاه اسلام، همگی در کنار عللی که در بخش های فعلی و قبلی مقالات گفته شد، رمز پیروزی سپاه امام مهدی (عج) در آخرالزمان خواهند بود که برای پرهیز از اطاله کلام، از اشاره به آن ها خودداری خواهیم کرد.

بعد از بررسی اجمالی مولفه های نبردهای آخرالزمانی بین سپاه اسلام و ابرقدرت های جهانی، از قسمت بعدی سلسله مقالات حاضر، و پس از ذکر کلیات و مقدمات مربوط به مطالعات پیرامون وضعیت آخرالزمانی خاورمیانه، به صورت ویژه به سیمای آخرالزمانی این منطقه خواهیم پرداخت.

ان شا الله تلاش خواهد شد که بخش عمده مباحث مذکور، با استفاده از اسناد و مدارک قابل اعتنا و نیز اتکا بر روایت صحیحه ارزشمند « موثقه جابر »، صورت گیرد.

پایان بخش دوازدهم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد ...

بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش سیزدهم

در بخش های قبلی، به مولفه های مهم نبردهای بزرگ آخرالزمان و نقاط قوت سپاه کفار و سپاه اسلام پرداختیم.

در این بخش، به صورت اجمالی و مقدماتی، وارد مباحث مربوط به ترسیم سیمای آخرالزمانی خاورمیانه خواهیم شد.

قبل از هر چیز باید ذکر کنیم که یکی از دلایل انتشار بخش هایی از این سلسله مقالات پس از 11 سال، وقوع برخی اتفاقات در منطقه شامات و فلسطین است که در زمانی نزدیک به خروج سفیانی ملاحظه می گردد.

البته منظور از سخن بالا، این نیست که اتفاقات فعلی، همان اتفاقات قبل از خروج سفیانی هستند، لیکن با توجه به شباهت های موجود، مطالعه روایات صحیحه عصر ظهور، کمک خواهد کرد تا تحولات پیش رو را بهتر درک کنیم و جهت مقابله با اتفاقات سهمگین احتمالی، بیش از پیش، آماده شویم.

منتها علی رغم این که بخش های ابتدایی برنامه فوق، به خوبی پیش رفت و با ظهور عصر عجیب، پرچالش و دهشت بار « کرونا » و سپس تضعیف « آمریکا »، که نمود خارجی آن در حمله به کنگره توسط خود آمریکایی ها رقم خورد، قسمت پایانی این برنامه که تشکیل حکومت جهانی در « اورشلیم » بود، به خوبی پیش نرفت و با اقدامات محور مقاومت، به بن بست خورد و در حال حاضر نیز با زمین گیر شدن اسراییل در نبرد با نیروهای مقاومت فلسطینی، لبنانی، یمنی و عراقی، عملاً تحقق اهداف برنامه « ایلومیناتی »، « فراماسونری » و « صهیونیسم جهانی »، در وضعیت بسیار خطرناکی قرار گرفته است و ممکن است به قیمت از دست رفتن ثمره برنامه چند هزار ساله ایلومیناتی و صهیونیسم تمام شود!

یقیناً اسراییل و تمامی متحدانش که همان کشورهای تحت سیطره « ایلومیناتی »، « فراماسونری »، و « صهیونیسم » هستند، آرام نخواهند نشست و برای تحقق بخش نهایی برنامه خود، تلاش خواهند کرد!

بنابراین « آتش بس فلسطین » مساله ای مقدماتی خواهد بود! و قطعاً اسراییل و متحدانش، درصدد آسیب زدن به محور مقاومت در داخل و خارج فلسطین برخواهند آمد.

ایده هلال شیعی، که ایده ای هوشمندانه بود و البته علاوه بر گروه های شیعه، موجب تقویت گروه های سنی اهل محور مقاومت نیز شده بود، قطعاً مورد توجه مجدد اسراییل، آمریکا و متحدانش قرار خواهد گرفت!

صهیونیسم جهانی می داند که محور مقاومت که از ایران، تا عراق، سوریه و لبنان ادامه داشته و گروه های شیعه را به یکدیگر متصل کرده است و از سویی نیز با تقویت گروه های سنی مقاوم فلسطینی و نیز حمایت های گروه های شیعه یمنی، امان دشمن را در فلسطین و شامات بریده است، باید توسط دشمن قطع شود تا با قطع این هلال، بتواند اسراییل را از مخمصه نجات دهد!