4 - وقایع 11 سپتامبر و تحرکات بزرگ فراماسونری دجال در آخرالزمان، در شرایطی رقم خورد که 3 « ستاره قدرت » یا 3 « ستاره پادشاهی » کمربند صورت فلکی « شکارچی » یا « Orion » با ستاره « سیریوس » یا « شباهنگ » که در صورت فلکی « کلب اکبر » یا « Canis Major » واقع شده است، در بامداد سپتامبر، همراستا گردید! به عبارت دیگر، باز هم فراماسونری و ایلومیناتی، پیرو و دنباله رو صورت فلکی « شکارچی » یا « Orion » در آخرالزمان بوده و با توجه به مترادف بودن این صورت فلکی با کلمات « صیاد » و « صائد »، از این نظر نیز عبارت « ابن صیاد » بر آن ها منطبق است!
@alvadossadegh
@alvadossadegh
البته مطالب صرفاً به بحث های فوق محدود نبوده و ان شا الله در قسمت های بعد، به ادامه مباحث خواهیم پرداخت.
پایان قسمت دهم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
پایان قسمت دهم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
« ابن صیاد یا صائد بن صید در فتنه دجال » - قسمت یازدهم (پایانی)
در قسمت قبل، به بیان ارتباط « ابن صیاد » با « دجال » و یکی از مهم ترین مصادیق احتمالی آن یعنی « فراماسونری جهانی » پرداختیم. در این قسمت به بررسی ارتباط بین کلمات « صائد » و « صید » و بالاخص عبارت « صائد بن صید » با « دجال » و نهایتاً نکات پایانی خواهیم پرداخت.
@alvadossadegh
« ابن صیاد یا صائد بن صید در فتنه دجال » - قسمت یازدهم (پایانی)
در قسمت قبل، به بیان ارتباط « ابن صیاد » با « دجال » و یکی از مهم ترین مصادیق احتمالی آن یعنی « فراماسونری جهانی » پرداختیم. در این قسمت به بررسی ارتباط بین کلمات « صائد » و « صید » و بالاخص عبارت « صائد بن صید » با « دجال » و نهایتاً نکات پایانی خواهیم پرداخت.
@alvadossadegh
بجز عبارت « ابن صیاد » که در قسمت قبل پیرامون آن سخن گفته شد، عبارت « صائد بن صید » نیز با « فراماسونری » مرتبط می باشد. برای بررسی این عبارت، قبل از هر چیز باید دو جزء اصلی این عبارت « تفکیک » گردیده و ارتباط هر کدام با « فراماسونری » بررسی گردد:
1 - عبارت « صائد » که معادل « صیاد » است، با « فراماسونری » مرتبط می باشد. بجز بحث های قبلی که پیرامون « صورت فلکی شکارچی » انجام شد و « فراماسونری » و « دجال » به نوعی « فرزند » این صورت فلکی معرفی می شدند، نگاه به « فراماسونری » از بعد دیگر، « مستقیماً » صورت فلکی « شکارچی » یا « Orion » را که با کلمه « صائد » مترادف است، با « فراماسونری » و عقاید آن مرتبط می نماید.
اما نکته کلیدی در این خصوص، « افسانه پاگانی » و « شیطانی » موسوم به « کودک آبی » یا « L'enfant Bleu » است که در کتابی به همین نام، و نیز در مستند « I Pet Goat 2 » به آن اشاره شده و به صورت غیرمستقیم نیز در فیلم های « آواتار 2 » و « مصائب مسیح (ع) » به گوشه هایی از آن، اشاره گردیده است!
@alvadossadegh
1 - عبارت « صائد » که معادل « صیاد » است، با « فراماسونری » مرتبط می باشد. بجز بحث های قبلی که پیرامون « صورت فلکی شکارچی » انجام شد و « فراماسونری » و « دجال » به نوعی « فرزند » این صورت فلکی معرفی می شدند، نگاه به « فراماسونری » از بعد دیگر، « مستقیماً » صورت فلکی « شکارچی » یا « Orion » را که با کلمه « صائد » مترادف است، با « فراماسونری » و عقاید آن مرتبط می نماید.
اما نکته کلیدی در این خصوص، « افسانه پاگانی » و « شیطانی » موسوم به « کودک آبی » یا « L'enfant Bleu » است که در کتابی به همین نام، و نیز در مستند « I Pet Goat 2 » به آن اشاره شده و به صورت غیرمستقیم نیز در فیلم های « آواتار 2 » و « مصائب مسیح (ع) » به گوشه هایی از آن، اشاره گردیده است!
@alvadossadegh
مطابق با افسانه « کودک آبی » که ورژن های مشابه آن نیز در بین عقاید الحادی برخی قبایل سرخپوست آمریکای شمالی به چشم می خورد، « کودکی آبی » که یک « ستاره فرو افتاده آبی رنگ » بوده است، از آسمان به زمین افتاده و موجب برکت و هدایت اقوام « ماقبل تاریخ « شده است و بعد از هدایت آن ها نیز، به آسمان بازگشته است! طبق عقاید ماسونی و الحادی، این « کودک آبی » که رنگ پوست « آبی » مشابه « جنیان » داشته و به جای پنج انگشت نیز تنها دو انگشت داشته است (در واقع سم دار بوده است!)، نقش مهمی در هدایت انسان های ماقبل تاریخ بازی نموده است! و احتمالاً « فراماسونری جهانی » نیز به نوعی خود را وامدار آن می داند. این موجود که ممکن است تعبیر دیگری از « شیطان » یا « ستاره فرو افتاده از آسمان » یا « Fallen Star » در عقاید شیطان پرستی و ماسونی نیز باشد، به ستاره آبی رنگ « رجل الجبار » یا « Rigel » اشاره می نماید که بخشی از « پای » صورت فلکی « شکارچی » یا « Orion » می باشد که با عبارت « صائد » مرتبط است!
@alvadossadegh
@alvadossadegh
بسیار جالب است که در برخی افسانه های سرخپوستی نیز دقیقاً مطابق با افسانه های « ماسونی »، به یک جنگجوی موفق با عنوان « ستاره فرو افتاده » که مطابق با ستاره « رجل الجبار » یا « Rigel » بوده و او نیز از صورت فلکی دست « لاکوتا » یا « نیمه پایینی صورت فلکی شکارچی » به زمین فروافتاده بود، اشاره گردیده است که موید بحث های قبلی در خصوص « کودک آبی » در عقاید ماسونی می باشد!
« رجل الجبار » یا « Rigel » در انیمه ها نیز به صورت یک کودک یا نوجوان با لباس « آبی رنگ » و یک « چشم » یا « ستاره » در « وسط پیشانی » به تصویر در آمده است که مجدداً اشاره ای به نمادهای « ماسونی » و نیز « توصیفات « دجال » می باشد!!!
@alvadossadegh
« رجل الجبار » یا « Rigel » در انیمه ها نیز به صورت یک کودک یا نوجوان با لباس « آبی رنگ » و یک « چشم » یا « ستاره » در « وسط پیشانی » به تصویر در آمده است که مجدداً اشاره ای به نمادهای « ماسونی » و نیز « توصیفات « دجال » می باشد!!!
@alvadossadegh
همه توصیفات فوق، « دجال » را به « صائد » و ستاره « رجل الجبار » یا « Rigel » صورت فلکی « شکارچی « یا « Orion » مرتبط می نماید! و به این ترتیب بخش اول عبارت « صائد بن صید » را نیز معنادار می سازد!
@alvadossadegh
@alvadossadegh
اما در خصوص قسمت دوم عبارت « صائد بن صید » چه مباحثی مطرح است؟
همان گونه که ذکر شد، کلمه « ابن » معانی وسیعی دارد و صرفاً به مفهوم « پسر » یک « انسان » نیست! بلکه ترکیبات متعددی را شامل می شود که در آن ها، معانی استعاری و کنایی نیز به دست می آید و برای مثال عبارت « ابن السبیل » به مفهوم « پسر راه » نیست! بلکه به مفهوم فرد « در راه مانده » می باشد. به همین ترتیب نیز « ابن صید » به مفهوم چیزی یا کسی است که از « صید » فرمان گرفته باشد، یا تحت تاثیر صید باشد و یا به طرق مختلف، به « صید » وابستگی داشته باشد.
@alvadossadegh
همان گونه که ذکر شد، کلمه « ابن » معانی وسیعی دارد و صرفاً به مفهوم « پسر » یک « انسان » نیست! بلکه ترکیبات متعددی را شامل می شود که در آن ها، معانی استعاری و کنایی نیز به دست می آید و برای مثال عبارت « ابن السبیل » به مفهوم « پسر راه » نیست! بلکه به مفهوم فرد « در راه مانده » می باشد. به همین ترتیب نیز « ابن صید » به مفهوم چیزی یا کسی است که از « صید » فرمان گرفته باشد، یا تحت تاثیر صید باشد و یا به طرق مختلف، به « صید » وابستگی داشته باشد.
@alvadossadegh
حال این پرسش مطرح می شود که « صید » چیست؟
یکی از مهم ترین نقاطی که در آن می توان رابطه ای نزدیک و منطقی بین « صائد » و « صید » برقرار کرد، مجدداً در ناحیه « صورت فلکی شکارچی » یا « Orion » است که خود این صورت فلکی به عنوان « شکارچی » و معادل « صیاد » یا « صائد » نقش ایفا کرده و صورت فلکی « خرگوش » یا « Lepus » در زیر پای « شکارچی » نیز به عنوان « صید » یا « شکار » وی نقش ایفا می نماید. همچنین دو صورت فلکی « سگ بزرگ » موسوم به « Canis Major و « سگ کوچک « موسوم به « Canis Minor » نیز به عنوان « سگ های شکارچی » مطرح می باشند. فلذا به نظر می رسد که عبارت « صید » به « خرگوش » اشاره دارد!
@alvadossadegh
یکی از مهم ترین نقاطی که در آن می توان رابطه ای نزدیک و منطقی بین « صائد » و « صید » برقرار کرد، مجدداً در ناحیه « صورت فلکی شکارچی » یا « Orion » است که خود این صورت فلکی به عنوان « شکارچی » و معادل « صیاد » یا « صائد » نقش ایفا کرده و صورت فلکی « خرگوش » یا « Lepus » در زیر پای « شکارچی » نیز به عنوان « صید » یا « شکار » وی نقش ایفا می نماید. همچنین دو صورت فلکی « سگ بزرگ » موسوم به « Canis Major و « سگ کوچک « موسوم به « Canis Minor » نیز به عنوان « سگ های شکارچی » مطرح می باشند. فلذا به نظر می رسد که عبارت « صید » به « خرگوش » اشاره دارد!
@alvadossadegh
با توجه به توضیحات ارایه شده، « صائد بن صید » به چه ترتیب خواهد بود؟
1 - « فراماسونری » که یکی از « محتمل ترین « مصادیق « دجال » می باشد، با « صائد بن صید » مرتبط است. چرا که ستاره « رجل الجبار » یا « Rigel » که یک ستاره کلیدی در عقاید ماسونی است، با « چشم در وسط پیشانی » یا « ستاره وسط پیشانی »، جزء مهمی از صورت فلکی « شکارچی » بوده و مترادف « صائد « می باشد. در همین راستا، « خرگوش » که معادل « صید » می باشد، در عقاید ماسونی به عنوان « مرشد »، « راهنما » و « هدایتگر » ماسونی « مطرح » می گردد و با توجه به وابستگی « تعلیمات ماسونی » به آن، تعالیم ماسونی به عنوان رهرو مسیری که خرگوش به عنوان نماد راهنما و هادی ماسونی در آن نقش ایفا می کند، ظاهر شده و در نقش « ابن صید » نیز معنا می یابند. بدین ترتیب از ترکیب موارد ذکر شده، « صائد بن صید » به دست می آید و ترجمه آن نیز « تعالیم ماسونی » با نماد « صائد » می باشد که در طول اعصار و قرون با هدایت مرشد و راهنمای ماسونی یعنی « خرگوش » به « کمال » رسیده است!
@alvadossadegh
1 - « فراماسونری » که یکی از « محتمل ترین « مصادیق « دجال » می باشد، با « صائد بن صید » مرتبط است. چرا که ستاره « رجل الجبار » یا « Rigel » که یک ستاره کلیدی در عقاید ماسونی است، با « چشم در وسط پیشانی » یا « ستاره وسط پیشانی »، جزء مهمی از صورت فلکی « شکارچی » بوده و مترادف « صائد « می باشد. در همین راستا، « خرگوش » که معادل « صید » می باشد، در عقاید ماسونی به عنوان « مرشد »، « راهنما » و « هدایتگر » ماسونی « مطرح » می گردد و با توجه به وابستگی « تعلیمات ماسونی » به آن، تعالیم ماسونی به عنوان رهرو مسیری که خرگوش به عنوان نماد راهنما و هادی ماسونی در آن نقش ایفا می کند، ظاهر شده و در نقش « ابن صید » نیز معنا می یابند. بدین ترتیب از ترکیب موارد ذکر شده، « صائد بن صید » به دست می آید و ترجمه آن نیز « تعالیم ماسونی » با نماد « صائد » می باشد که در طول اعصار و قرون با هدایت مرشد و راهنمای ماسونی یعنی « خرگوش » به « کمال » رسیده است!
@alvadossadegh