« پرچم و نماد خاندان آتریدیس : House Atreides Flag and Logo of»: همان گونه که اشاره گردید، در سری داستان و فیلم « تلماسه »، مهم ترین المان در نماد خاندان آتریدیس، « شاهین : Hawk » قرمز می باشد که قبلاً اشاره شد که به نظر می رسد تلاش گردیده است تا بین این نماد و نماد « قبیله قریش » که طبق باور اعراب، « شاهین » بوده است، ارتباطی برقرار گردد. همچنین مهم ترین رنگ های استفاده شده در پرچم « خاندان آتریدیس »، رنگ های « سیاه »، « قرمز »، « سبز » و « سفید » می باشند که در بسیاری از موارد، در زمینه « سفید » به نمایش در آمده اند. چنین ترکیب رنگی، یادآور پرچم کشورهای عربی خاورمیانه و به صورت خاص، « پرچم فلسطین » است! به نظر می رسد که در این بخش نیز، تلاش شده است تا بین منجی داستان « تلماسه » و ماجرای « فلسطین »، ارتباط موذیانه ای برقرار گردد!
@alvadossadegh
@alvadossadegh
« نمک (ادویه) : Spice »: در داستان « تلماسه »، « نمک (ادویه) : Spice »، گرانقیمت ترین ماده ای است که در جهان وجود دارد و مهم ترین مولد انرژی در حوزه های مختلف و بالاخص « حمل و نقل » است و بر سر تصاحب منابع استخراج آن نیز کشمکش ها و درگیری های زیادی بین خاندان های رقیب، رخ می دهد.
به نظر می رسد که « نمک (ادویه) : Spice » داستان و فیلم « تلماسه »، معادل « نفت » و « سوخت های فسیلی » امروز است که کماکان مهم ترین منبع انرژی به شمار رفته و ارزش بسیار زیادی در بین جوامع مختلف دارد و به آن « طلای سیاه » نیز می گویند و کشورهای مختلف جهان، بر سر تصاحب منابع آن، با یکدیگر جنگ ها و کشمکش های زیادی دارند.
@alvadossadegh
به نظر می رسد که « نمک (ادویه) : Spice » داستان و فیلم « تلماسه »، معادل « نفت » و « سوخت های فسیلی » امروز است که کماکان مهم ترین منبع انرژی به شمار رفته و ارزش بسیار زیادی در بین جوامع مختلف دارد و به آن « طلای سیاه » نیز می گویند و کشورهای مختلف جهان، بر سر تصاحب منابع آن، با یکدیگر جنگ ها و کشمکش های زیادی دارند.
@alvadossadegh
« آراکیس : Arrakis »: « اراکیس » نام سیاره ای است که ماده کلیدی مولد انرژی و حمل و نقل و ... موسوم به « نمک (ادویه) : Spice »، از آن جا استخراج می گردد. به نظر می رسد که « آراکیس » معادل کشور « عراق » امروزی می باشد. چرا که اولاً به لحاظ آوایی با کلمه « عراق » و تلفظ انگلیسی آن یعنی (Iraq (ایراک)) شباهت بسیار زیادی دارد؛ ثانیاً « عراق » نیز مانند « آراکیس »، دارای منابع عظیمی از ماده حیاتی و کلیدی « نفت » است که این منابع نیز، مهم ترین و کلیدی ترین منابع انرژی در جهان امروز می باشند و در کشور عراق نیز بسیار فراوانند!؛ ثالثاً « اراکیس » داستان « تلماسه »، محلی است که بیشترین درگیری های بین گروه های مختلف را به خود دیده است و در جهان واقع نیز، خاورمیانه و بالاخص « عراق » شاهد بروز بیشترین تنش ها در سطح جهان بوده اند. رابعاً در آینده نیز طبق روایات، مرکز حکومت امام زمان (عج)، شهر « کوفه » خواهد بود که دقیقاً در سرزمین « عراق » واقع است و در سری داستان های « تلماسه » نیز، مرکز حکومت منجی، سیاره « آراکیس » می باشد!
@alvadossadegh
@alvadossadegh
« آراکین : Arrakeen »: در داستان « تلماسه »، « آراکین » بزرگترین شهر و مرکز حکمرانی سیاره « آراکیس » می باشد. مطابق توضیحات ارایه شده قبلی، متوجه می شویم که این عبارت نیز به لحاظ آوایی، با کلمه « عراقین » قرابت دارد و مجدداً تاکید دیگری بر نقش ویژه « عراق » در این فیلم می باشد.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
« شای هلود : Shai Hulud »: در داستان و فیلم « تلماسه »، کرم های بسیار بزرگی به نام « شای هلود » زندگی می کنند که نسبت به ارتعاش ها و حرکات، حساس بوده و با این ابزار، به شکار موجودات زنده می پردازند.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
به نظر می رسد که « شای هلود »، تغییر یافته عبارت عربی « شیء خلود » یا « جسم جاودانگی » می باشد. در خصوص این عبارت، توضیحات مختلفی ارایه شده است؛ برای مثال، قدمت و عمر طولانی این کرم ها و نیز قدرت مطلق و برتری دایمی آن ها در صحراهای « آراکیس »، به عنوان دلایل اطلاق این نام، مطرح شده اند.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
اما به نظر می رسد که که عبارت « شای هلود » یا « شیء خلود »، دارای معانی عمیقی تری است. موید این فرضیه، این است که « آب حیات : Water of Life » که در داستان « تلماسه »، عنصری جادویی بوده و مصرف کنندگان آن، دارای قدرت ماورایی می شوند، از « مایعات استخراج شده » از کرم بزرگ موسوم به « شای هلود » به دست می آید و همان گونه که می دانیم، در فرهنگ های مختلف، « آب حیات » سمبل قدرت بی پایان و جاودانگی بوده و معنای عبارت « خلود » نیز « جاودانگی » است.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
اما در مورد « شای هلود »، نکته جالب دیگری نیز وجود دارد. « پل آتریدیس » یا « مواددیب »، به سلاح های معجزه آسایی مجهز است که دشمن شکن می باشند! یکی از این سلاح ها، کرم عظیم الجثه یا همان « شای هلود (شیء خلود!) » یا جسم جاودانگی است، که ناگهان از دل شن های صحرا، دهان خود » را باز کرده و حجم عظیمی از انسان ها و ادوات آن ها را می بلعد! به نظر می رسد که این سلاح « عظیم » منجی هالیوودی یعنی « مواددیب » یا « مهدی »، همان « خسف بیداء » روایات باشد که در مجموعه کتاب ها و فیلم های « تلماسه »، به صورت سلاحی وحشتناک و ویرانگر، به تصویر در آمده است!
بنابراین از مدت ها قبل، « هالیوود » به جوامع غربی نسبت به وقایعی همچون « خسف بیداء » هشدار داده و آن را مقدمه قیام « منجی ویرانگر »! معرفی کرده است تا در صورت بروز وقایع مشابه، با ارایه توجیهاتی غیر الهی برای وقایع اعجازآمیز آتی، مردم مغرب زمین را نسبت به تاثیرات احتمالی آن ها، واکسینه نماید!
@alvadossadegh
بنابراین از مدت ها قبل، « هالیوود » به جوامع غربی نسبت به وقایعی همچون « خسف بیداء » هشدار داده و آن را مقدمه قیام « منجی ویرانگر »! معرفی کرده است تا در صورت بروز وقایع مشابه، با ارایه توجیهاتی غیر الهی برای وقایع اعجازآمیز آتی، مردم مغرب زمین را نسبت به تاثیرات احتمالی آن ها، واکسینه نماید!
@alvadossadegh
« پادشاه امپراطور : Padishah Emperor »: همان گونه که از ظاهر این عبارت بر می آید، اصطلاح « پادشاه » یک کلمه کاملاً فارسی است و به مفهوم شاهی است که بر سایر شاهان و حکمرانان، حکومت می کند. وجود چنین کلمه ای، نشان دهنده توجه کامل نویسنده داستان و سازندکان فیلم « تلماسه : Dune » به وقایع خاورمیانه و اقتباس از آن ها است.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
« شاددام چهارم : Shaddam IV »: « شاددام کورینو » موسوم به « شاددام چهارم »، نام یک پادشاه اقتدارگرا و مستبد است که بر سایر حاکمان و خاندان های مشهور، حکمرانی می کند و حکمران اصلی « آراکیس » نیز به شمار می رود.
عبارت « شاددام » با کلمه « صدام »، هم آوایی بسیار زیادی دارد و تسلط « شاددام » بر « آراکیس »، معادل تسلط « صدام » بر « عراق » می باشد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که داستان « تلماسه » در سال 1965 میلادی منتشر شده است و در این زمان، هنوز « صدام » بر « عراق » حکومت نمی کرد، بلکه در همان سال، به دلیل فعالیت های سیاسی در زندان بوده است. اما به صورت ناگهانی و پس از فرار از زندان در سال 1966، از سوی « احمد حسن البکر » به عنوان معاون فرماندهی انتخاب شده، و بدین ترتیب به بالاترین سطوح قدرت نظامی و سیاسی در حزب بعث عراق، دست یافت و ناگهان این حزب را تبدیل به مهم ترین قدرت سیاسی و نظامی عراق نمود که البته این صعود در نردبان قدرت و کسب مقام های بالاتر ادامه یافت و در سال 1968 به عنوان معاون ریاست جمهوری و در نهایت در سال 1979 به عنوان ریاست جمهوری « عراق » نایل گردید
@alvadossadegh
عبارت « شاددام » با کلمه « صدام »، هم آوایی بسیار زیادی دارد و تسلط « شاددام » بر « آراکیس »، معادل تسلط « صدام » بر « عراق » می باشد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که داستان « تلماسه » در سال 1965 میلادی منتشر شده است و در این زمان، هنوز « صدام » بر « عراق » حکومت نمی کرد، بلکه در همان سال، به دلیل فعالیت های سیاسی در زندان بوده است. اما به صورت ناگهانی و پس از فرار از زندان در سال 1966، از سوی « احمد حسن البکر » به عنوان معاون فرماندهی انتخاب شده، و بدین ترتیب به بالاترین سطوح قدرت نظامی و سیاسی در حزب بعث عراق، دست یافت و ناگهان این حزب را تبدیل به مهم ترین قدرت سیاسی و نظامی عراق نمود که البته این صعود در نردبان قدرت و کسب مقام های بالاتر ادامه یافت و در سال 1968 به عنوان معاون ریاست جمهوری و در نهایت در سال 1979 به عنوان ریاست جمهوری « عراق » نایل گردید
@alvadossadegh
بعد از رسیدن به « ریاست جمهوری » عراق، وی عملاً حکومت دیکتاتوری برپا نمود و با روابط پنهان با ابرقدرت های شرق و غرب و به بهانه مقابله با « انقلاب اسلامی ایران »، عملاً تلاش نمود تا خود را به عنوان ژاندارم جدید منطقه معرفی نماید. این بازی مستانه قدرت، موجب ظلم و تعدی به مردم عراق و حمله به کشورهای همسایه همچون ایران و کویت گردید.
چنین توصیفاتی از « صدام » که عملاً دیکتاتور حاکم بر « عراق » بوده و در کل سرزمین های عربی نیز، برای خودش نقش رهبری قایل بود، به طرز عجیبی با وضعیت « پادشاه امپراطور شاددام چهارم » که حکمران اکثر کرات آسمانی و در واقع فرمانروای اصلی « آراکیس » بود، شباهت دارد.
@alvadossadegh
چنین توصیفاتی از « صدام » که عملاً دیکتاتور حاکم بر « عراق » بوده و در کل سرزمین های عربی نیز، برای خودش نقش رهبری قایل بود، به طرز عجیبی با وضعیت « پادشاه امپراطور شاددام چهارم » که حکمران اکثر کرات آسمانی و در واقع فرمانروای اصلی « آراکیس » بود، شباهت دارد.
@alvadossadegh
از سوی دیگر، نگاه به توالی انتشار داستان « تلماسه » در سال 1965 میلادی که در آن از « شاددام چهارم » و « آراکیس » نام برده شده بود، و سپس فرار از زندان « صدام » در سال 1966 میلادی و به قدرت رسیدن ناگهانی وی در حزب بعث « عراق » که بعد از چند سال نیز موجب دستیابی وی به ریاست جمهوری شد، احتمال وجود توطئه ای سازمان یافته را در داستان « تلماسه »، گوشزد می کند. در واقع احتمالاً « صدام » از زمان عضویت در حزب بعث و نیز حبس در زندان، توسط سرویس های جاسوسی غربی همچون CIA و MI6، کشف شده و بحث فرار از زندان و حمایت از وی تا به قدرت رسیدن و ایفای نقش ژاندارم جدید منطقه و ...، نیز ادامه یک توطئه سازمان یافته توسط سرویس های بیگانه بوده است. به هر حال نام « شاددام »، نام شایعی نیست ارتباط این نام با کلمه « صدام » و ارتباط این دو شخصیت با « آراکیس » و « عراق »، چیزی فراتر از تصادف و احتمالات است و احتمالاً حکایت از مسایل مهم پشت پرده داستان « تلماسه » و برنامه غرب ماسونی برای خاورمیانه دارد.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
ان شا الله در قسمت های بعدی، به سایر المان های آخرالزمانی مجموعه فیلم ها و کتاب های « تلماسه : Dune »، اشاره خواهیم کرد.
پایان قسمت سوم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
پایان قسمت سوم
تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)
ادامه دارد ...
@alvadossadegh
بسم الله الرحمن الرحیم
تلماسه (Dune) و مهدی هراسی آخرالزمانی - بخش چهارم
در قسمت قبل، به بررسی المان های آخرالزمانی سری فیلم ها و کتاب های « تلماسه » یا « Dune » پرداختیم. در این بخش نیز به ادامه مباحث مذکور می پردازیم.
@alvadossadegh
تلماسه (Dune) و مهدی هراسی آخرالزمانی - بخش چهارم
در قسمت قبل، به بررسی المان های آخرالزمانی سری فیلم ها و کتاب های « تلماسه » یا « Dune » پرداختیم. در این بخش نیز به ادامه مباحث مذکور می پردازیم.
@alvadossadegh
« فدایکین : Fedaykin »: در داستان « تلماسه »، به « فرمن های صحراگرد » عضو نیروهای مسلح و گارد ویژه حامی « پل آتریدیس » یا « مواددیب »، « فدایکین » اطلاق می شود. این اصطلاح نیز ریشه ای عربی داشته و معادل « فدایین » عربی یا « فداییان » در فارسی می باشد که « فداییان » نیز معمولاً محافظان مسلح افراد برجسته و رهبران سیاسی و نظامی می باشند. بنابراین در این عبارت نیز ردپای استفاده از اصطلاحات عربی به چشم می خورد.
@alvadossadegh
@alvadossadegh
« جهاد : Jihad »: در سری داستان های « تلماسه »، به نبرد « فرمن های صحراگرد » که عمدتاً به رهبری « مواددیب »، بر علیه ظلم و استبداد و به منظور اشاعه دین و آیین « فرمن ها » صورت می گرفت، « Jihad » اطلاق شده است که معادل « جهاد » عربی است. طبق مطالب مندرج در داستان های « تلماسه » و « مسیحای تلماسه »، « جهاد » تحت رهبری « پل مواددیب »، به کل سیارات و جهان شناخته شده سرایت کرده و منجر به مرگ 61 میلیارد نفر، نابودی کامل و لم یزرع شدن 90 سیاره، تضعیف 500 سیاره، و نابودی 40 دین به همراه یپروانشان گردید!
@alvadossadegh
@alvadossadegh