وعده صادق
688 subscribers
1.92K photos
418 videos
4 files
1.16K links
پایگاه مهدویت , فراماسونری و دشمن شناسی

www.alvadossadegh.com

کپی برداری یا فوروارد مطالب کانال، با ذکر منبع بلامانع است.

ارتباط با « وعده صادق »:
@alvadossadegh_ir
Download Telegram
یک نکته بسیار مهم: برخی از اندیشمندان، ذکر کرده اند که ممکن است « کسوف » یا « خسوف » رخ داده، از قواعد معمول « کسوف » و « خسوف » تبعیت نکند. یعنی به دلیل مانع شدن « ماه » یا « خورشید » رخ ندهد، بلکه اجرام سماوی دیگری همچون « شهاب سنگ های بزرگ » یا هر جرم نامعمول دیگری، ممانعت فضایی و تصاویری شبیه « کسوف » و « خسوف » ایجاد کند.

به نظر مولف حاضر، این احتمال قابل رد کردن نیست، اما ضعیف می باشد. چرا که چنین جرمی، اگر در فاصله بین زمین و ماه قرار گیرد، محکوم به سقوط است و اگر شهاب سنگ بزرگی باشد، ممکن است منجر به انقراض بشر شود.

اما به نظر نگارنده، بجز احتمال مسایل غیرمادی، و اعجاز و ...، ممکن است مسایل نجومی دیگری نیز در این امر دخیل باشند. با توجه به حجم بسیار بالای « زباله های فضایی » در سالیان اخیر، که خود ناشی از حجم و تعداد بسیار زیاد ماهواره ها و فضاگردها در زمان فعلی می باشد، این مدارگردها ممکن است در واقعه نجومی ناشناخته ای، در آینده مشکل ساز شوند.

@alvadossadegh
در واقع پدیده ای به نام « سندرم کسلر » وجود دارد که چندین « زباله فضایی » در گردش دور زمین، ممکن است به اجرام سالم دیگر همچون ماهواره ها برخورد نمایند و آن ها نیز تخریب و چند تکه شده و مجدداً حجم زیادی از زباله های فضایی را وارد مدار می کنند که باز روند تخریب و آبشار تولید زباله های فضایی را افزایش داده و حجم خطرناکی از این مواد را ایجاد می نماید.

در قسمت های قبلی همین مقاله نیز ذکر شده بود که احتمال دارد بخشی از وقایع نجومی عجیب آخرالزمان، به فعالیت غیرمنتظره شراره های خورشیدی و لکه های خورشیدی مرتبط باشند که امکان دارد آسیب های شدیدی در ماهواره ها و ادوات الکترومغناطیس نظامی و غیرنظامی، ایجاد نمایند. ممکن است اتفاقی همچون یک « شراره خورشیدی » عظیم و غیرمنتظره در آخرالزمان، محاسبات دانشمندان را به هم ریخته و اتفاقاتی همچون « سندرم کسلر » پدید آید. چنین حجم عظیمی از آشغال های فضایی در گردش، می توانند ممانعت فضایی قابل توجهی در حین گردش در مدار زمین ایجاد نموده و با ایجاد ممانعت فضایی توام در برابر نور خورشید و نور ماه، « خسوف » و « کسوف » در وقتی غیرمنتظره ایجاد نمایند.

@alvadossadegh
البته همین اتفاقات یعنی « شراره های عظیم » خورشیدی نیز به راحتی قابل پیش بینی نیستند و الگوهای تخریبی آن ها نیز کاملاً شناخته شده نمی باشند و مجدداً در محاسبات دقیق دانشمندان، نمی گنجند. اما مطالب ذکر شده توسط نگارنده، فقط یک احتمال مادی بوده و ممکن است کل فرآیند کسوف و خسوف « غیر عادی »، مساله ای معجزه وارانه و غیرمادی باشد.

علی ای حال بروز « صیحه آسمانی » در ماه رمضان که به حقانیت « اهل بیت (ع) گواهی می دهد، و همچنین وقایع نجومی عجیب و غریب و ناشناخته، شرایط جدیدی را برای کل بشریت فراهم می کنند و مردم کره زمین، با مباحثی مواجه می شوند که قبلاً برای بسیاری از آن ها ناشناخته بوده است.

یقیناً اتفاقات ذکر شده، مباحث مختلف منجی گرایانه و بالاخص « مهدویت » را در سطحی جهانی، به راه خواهد انداخت.

@alvadossadegh
در این میان، با شدت گرفتن توجه مردم به منجی، برخی روایات، سخن از ارتباط گرفتن ابرار، صلحا و برخی علما با امام مهدی (ع) به میان می آورند و برخی روایات نیز به صورت غیر مستقیم، به ارسال برخی افراد از سوی ایشان، برای اتمام حجت با مردم، اشاره دارند.

یکی از اتفاقات مهمی که در نزدیکی ظهور امام مهدی (عج) و هفته های پایانی قبل از اعلام « نهضت جهانی » توسط ایشان روی می دهد، « شهادت نفس زکیه » در مسجدالحرام و در محلی بین « رکن » و « مقام » می باشد که روایات از این نشانه نیز، به عنوان یک « نشانه حتمی » نام برده اند.

البته آن چه که در خصوص « نفس زکیه » به صورت قطعی قابل دستیابی است، محل شهادت وی در مسجدالحرام، در زمان و مکان حرام، و به دست گروه ستمگر حاکم « حجاز » در آخرالزمان است و با توجه به کلمه « نفس زکیه »، سلامت نفس و ایمان فرد شهید شده نیز، به دست می آید.

@alvadossadegh
در میان روایات متعددی که در خصوص « نفس زکیه » وجود دارند، روایات زیر، مطالب قابل توجهی را ذکر می کنند:

در روایت « موثقه ابن ربعی الأسدی »، چنین آمده است:

« انتهای سلطنت بنی فلان، کشته شدن نفسی حرام، در روزی حرام، در سرزمینی حرام است. آن ها پس از این اتفاق ها، پانزده شب (روز) بیشتر سلطنت نمی کنند. »

الغیبة للنعمانی، ص 173.

در روایت « صحیحه حمران بن أعین » چنین آمده است:

« از جمله امور حتمی که ناچار پیش از قیام قائم (عج) رخ خواهد داد، ... کشته شدن « نفس زکیه » ... است.

الغیبة للنعماني، صفحه 176.

@alvadossadegh
در حدیثی معتبر از قول امام باقر (ع) چنین ذکر شده است:

محمد بن محمد بن عصام از کلینی، محمد بن یعقوب از قاسم بن علا از اسماعیل بن علی فزاری از علی بن اسماعیل از عاصم بن حمید خیاط از محمد بن مسلم ثقفی از امام محمد باقر (ع) در حدیثی طولانی فرمودند: « ... و کشته شدن پسری از آل محمد (ص)، میان رکن و مقام که نامش محمد بن حسن نفس زکیه است و صیحه ای می آید و می گوید: حق با او و پیروان و دوستداران او است ... »

مطابق احادیث ذکر شده، نکات زیر در خصوص « نفس زکیه » از بین روایات صحیحه قابل دستیابی است:

نفس زکیه یکی از سادات هاشمی مومن است که 15 شب قبل از ظهور در مسجدالحرام، پیام دعوت به حق و دعوت به اطاعت از قائم آل محمد (عج) را به مردم ابلاغ می کند، اما این اقدام، به شهادت وی به دست رژیم ستگر حاکم بر « حجاز » منجر می گردد و این امر به عنوان یک « نشانه حتمی » ظهور به شمار می رود. برخی از روایات نیز، نام وی را « محمد بن حسن » ذکر کرده اند.

@alvadossadegh
البته برخی روایات دیگر نیز از شهادت افراد دیگری اعم از خواهر و یا پسر عموی این سید هاشمی در حجاز، در زمانی نزدیک به شهادت وی، سخن گفته اند، لیکن روایات مذکور، متواتر نیستند و اعتبار روایات مربوط به « نفس زکیه » را ندارند و صرفاً « شهادت نفس زکیه » به عنوان « نشانه حتمی » ذکر شده است.

علی ای حال به نظر می رسد که شهادت « نفس زکیه »، از جهات مختلفی حائز اهمیت باشد که به بعضی از آن ها اشاره می نماییم:

الف) ارسال « سید هاشمی » ملقب به « نفس زکیه »، یکی دیگر از مراحل اتمام حجت امام زمان (عج) با مردم عصر و زمان خود می باشد و شهادت « نفس زکیه » به مردم و بالاخص ساکنان « حجاز » نشان خواهد داد که بیان حرف حق نیز، از سوی مردم و حکومت های غیر معصوم حاکم بر ممالک اسلامی، تحمل نخواهد شد و عملاً بشر هیچ راه سعادتی بجز زیستن در سایه امام معصوم (ع) نخواهد داشت. حتی اگر کلام حق گفته و نوشته شود، بدون حاکمیت « رهبری الهی »، امکان پیاده شدن و اجرایی شدن نخواهد داشت.

@alvadossadegh
ب) شهادت « نفس زکیه » یکی از عوامل مهمی است که پایه های حکومت متزلزل بنی فلان را -که از همپیمانان « سفیانی » بوده و « سفیانی » به واسطه وجود حکومت آنان، از حمله اولیه به « حجاز » صرفنظر کرده بود-، تخریب نموده و در یک شب، حکومت ستمگر « بنی فلان » را با شهادت مظلومانه خود در محل حرام، زمان حرام و نفس حرام، دچار فروپاشی می نماید. چرا که این شهادت مظلومانه، جای هیچ توجیه و عذر و بهانه ای برای حکام ستمگر « حجاز » و نیروهای طرفدار آنان، باقی نگذاشته و اعتراضات و اختلافات و ... رخ داده پس از شهادت « نفس زکیه »، کار حکام « حجاز » را یکسره می نماید. به همین دلیل روایت ذکر می کند که بیش از 15 شب بین « شهادت نفس زکیه » و قیام قائم « عج » فاصله نخواهد افتاد.

@alvadossadegh
ج) با شهادت « نفس زکیه » و « فروپاشی حکومت بنی فلان » در « حجاز »، « سفیانی » که خود را برای مقابله با لشکر « خراسان » آماده می نماید، ناگهان با بحران خلاء قدرت در « حجاز » مواجه شده و می داند که اگر فوراً اقدامی نکند، شیعیان « یمن » به سرعت « حجاز » را فتح خواهند کرد. فلذا علی رغم میل باطنی، مجبور به « دو تکه کردن » سپاه خود و ارسال بخشی از سپاه خویش به « حجاز » می شود تا شیعیان « یمن » و فردی که جاسوسانش او را شبیه « مهدی (عج) » می دانند را قلع و قمع نموده و مانع تسلط آنان بر « حرمین شریفین » شود و البته این مساله، به عنوان بخشی از « مکر خداوند »، شکست قطعی « سفیانی » را در هر دو جبهه، رقم خواهد زد!

ان شا الله از بخش بعد، به ادامه روایت « موثقه جابر » خواهیم پرداخت که در آن، به « ورود سپاه سفیانی » به « حجاز » به منظور « مقابله » با آشفتگی های به وجود آمده بعد از « شهادت نفس زکیه » و نابودی حکام « بنی فلان » حاکم بر حجاز، اشاره خواهد شد.

پایان بخش سی و یکم

تحلیل و بررسی: خادم الامام (عج)

ادامه دارد ...

@alvadossadegh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بسم الله الرحمن الرحیم

تحولات فلسطین و خاورمیانه، از زاویه ای دیگر - بخش سی و دوم

در بخش قبلی، به « کسوف » و « خسوف » غیر معمول و نیز « شهادت نفس زکیه » پرداختیم و ذکر کردیم که « شهادت نفس زکیه »، پایه های متزلزل حکومت « ستمگر » حاکم بر حجاز را به سمت « ویرانی کامل » می برد. به نحوی که بین « شهادت نفس زکیه » تا « اعلام نهضت جهانی مهدوی » در مسجدالحرام، حداکثر 15 شب بیشتر فاصله نخواهد بود.

در این بخش، به ادامه روایت « موثقه جابر » در خصوص تحرکات سپاه « سفیانی » در « حجاز » می پردازیم.

@alvadossadegh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« ... وَ يَبْعَثُ السُّفْيَانِيُّ بَعْثاً إِلَى الْمَدِينَةِ فَيَنْفَرُ الْمَهْدِيُّ مِنْهَا إِلَى مَكَّةَ فَيَبْلُغُ أَمِيرَ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ أَنَّ الْمَهْدِيَّ قَدْ خَرَجَ إِلَى مَكَّةَ فَيَبْعَثُ جَيْشاً عَلَى أَثَرِهِ فَلَا يُدْرِكُهُ حَتَّى يَدْخُلَ مَكَّةَ خائِفاً يَتَرَقَّبُ عَلَى سُنَّةِ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ قَالَ فَيَنْزِلُ أَمِيرُ جَيْشِ السُّفْيَانِيِّ الْبَيْدَاءَ فَيُنَادِي مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ يَا بَيْدَاءُ أَبِيدِي الْقَوْمَ فَيَخْسِفُ بِهِمْ فَلَا يُفْلِتُ مِنْهُمْ إِلَّا ثَلَاثَةُ نَفَرٍ يُحَوِّلُ اللَّهُ وُجُوهَهُمْ إِلَى أَقْفِيَتِهِمْ وَ هُمْ مِنْ كَلْبٍ وَ فِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ الْآيَةُ- يا أَيُّهَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ آمِنُوا بِما نَزَّلْنا مُصَدِّقاً لِما مَعَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى‌ أَدْبارِها الْآيَةَ ... »

@alvadossadegh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
« ... و سفيانى گروهى را به مدينه روانه كند و مهدى از آنجا به مكّه رهسپار شود و خبر به فرمانده سپاه سفيانى رسد كه مهدى به جانب مكّه بيرون شده است، پس او لشكرى از پى او روانه كند. ولى او را نيابد تا اينكه مهدى با حالت ترس و مراقبة (انتظار برای یک واقعه یا ...) بدان سنّت كه موسى بن عمران داشت، داخل مكّه شود. سپس آن حضرت فرمود: فرمانده سپاه سفيانى در صحرا فرود مى ‏آيد، پس آواز دهنده ‏اى از آسمان ندا مى‏ دهد كه « اى دشت، آن قوم را نابود ساز ». پس دشت نيز ايشان را به درون خود مى‏ برد و هيچ يك از آنان نجات نمى ‏يابد، مگر سه نفر كه خداوند رويشان را به پشت‏ آنان بر مى ‏گرداند و ايشان از قبيله كلب هستند، و اين آيه در مورد آنان نازل شده: « اى كسانى كه كتاب به شما داده شده، به آنچه ما فرو فرستاديم (قرآن) كه آنچه را نزد شماست (تورات و انجيل) تصديق مى ‏كند، ايمان آوريد، پيش از آنكه چهره ‏هائى را محو سازيم و آن ها را به پشت هاي شان برگردانيم- تا آخر آيه ».

الغيبة للنعماني، ص 279 باب 14.

@alvadossadegh
همان گونه که ملاحظه می فرمایید، در این بخش از روایت، به تعقیب امام مهدی (عج) توسط سپاه « سفیانی » در حجاز پرداخته شده است.

همان گونه که ذکر شد، بعد از شهادت « نفس زکیه » که با فروپاشی ناگهانی رژیم جنایتکار حاکم بر « حجاز » همراه است، « حجاز » از کنترل ابرقدرت ها و عمال منطقه ای آن ها در« حجاز » خارج می گردد! در این میان، « سپاه رومی ها » یا « غربی ها » که برخی از توان آن ها مصروف درگیری های قبلی شان در شرق و غرب عالم شده و بخش دیگری از نیروهای نظامی آن ها در خاورمیانه به کمک « اسراییل » و « دولت یهودی حاکم بر فلسطین » شتافته و برخی دیگر از نفرات و مستشاران و فرماندهان آن ها در قالب لشکریان « بنی کلب » در سپاه « سفیانی » فعالیت دارند، عملاً امکان استقرار نظام جدید در « حجاز » و یا اشغال ناگهانی « حجاز » را ندارند.

در این راه مجدداً نگاه « غربی ها » به « عامل منطقه ای فعال شان » یعنی « سفیانی » افتاده و « سفیانی » را که تمام توان باقیمانده خود بعد از « قرقیسیا » را مصروف قتل عام شیعیان « عراق » و آمادگی برای مواجهه با لشکر « خراسان (ایران) » می نماید، به تصرف « حجاز » فرا می خوانند!

@alvadossadegh
همان گونه که قبلاً نیز ذکر شد، « سفیانی » به عنوان یک « نابغه نظامی »، به خوبی می داند که « دو تکه کردن » سپاهش، آن هم بعد از این که عملاً بعد از « قرقیسیا » نیز قوای نظامی اش به نصف ابتدای قیامش تقلیل پیدا کرده بود، کار بسیار خطرناکی است. چرا که به زودی درگیری بزرگی با « سپاه مجهز خراسان » خواهد داشت. اما فشارهای « اربابان غربی » سفیانی برای « تصرف حجاز »، « نگرانی از هجوم و تسلط « یمنی ها » بر حجاز به دلیل خلاء قدرت در حکمرانی نواحی مذکور، بالاگرفتن « تب مهدویت »، در بین مردم جهان و بالاخص منطقه بعد از وقوع « صیحه آسمانی » و وقایع نجومی « عجیب و غریب » و از همه مهم تر، رویت فردی با ویژگی هایی شبیه به « مهدی (عج) » در بین مردم « مدینه النبی »، همگی « سفیانی را مجبور به روانه کردن سپاهی به سوی « حجاز » برای دفع خطرات ذکر شده، می نماید.

@alvadossadegh
همان گونه که در روایت « موثقه جابر » ملاحظه می گردد، و البته در « نقشه تحرکات سفیانی » در « خاورمیانه » قابل ردیابی است، امام مهدی (عج) ابتدا در « مدینه » به سر می برند و « فرمانده سپاه سفیانی »، ابتدا به سمت « مدینه » لشکرکشی می نماید. البته در کل نیز « مدینه » نسبت به « مکه » در وضعیت « شمالی تر » ی قرار گرفته است و لذا حتی در صورتی که شکی در خصوص « محل استقرار » امام مهدی (عج) در « حجاز » وجود داشته باشد، منطقی است که سپاهی که از سمت « شمال » و « شمال شرقی » وارد « حجاز » می شود، ابتدائاً به « تحقیق » و « تفحص » در « مدینه » بپردازد و سپس به « مکه » برود. طبق روایات نیز « فرمانده سپاه سفیانی »، همین مسیر را انتخاب کرده و ابتدائاً به « مدینه » وارد می شود.

گرچه در روایت « موثقه جابر » نکات بیشتری در خصوص اقدامات سپاه « سفیانی » ذکر نشده است، لیکن در برخی روایات، پیرامون کشتار و هتک حرمت در مدینه توسط « سپاه سفیانی »، نکاتی بیان شده است. به هر حال سپاه « سفیانی » در مدینه، امام مهدی (عج) را نمی یابد.

@alvadossadegh
در این میان، امام مهدی (عج) با وضعیتی که روایت « موثقه جابر » آن را « خائف یترقب » ذکر می کند، وارد « مکه » می شوند.

استفاده از عبارت « خائف یترقب » بسیار زیبا، جذاب و البته قابل تأمل است. این اصطلاح، همان گونه که در روایت « موثقه جابر » نیز به آن اشاره شده است، به وضعیت « حضرت موسی (ع) » در هنگام گریز از سپاه « فرعون » اشاره دارد و این عبارت در آیه 21 سوره « قصص » به همین ترتیب که در روایت « موثقه جابر » ذکر شده است، در خصوص حضرت موسی (ع) نیز در قرآن بیان شده است:

« فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ ۖ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ »

« موسی از شهر خارج شد در حالی که ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‌ای؛ عرض کرد: «پروردگارا! مرا از این قوم ظالم رهایی بخش!» »

سوره قصص، آِیه 21.

@alvadossadegh