ضرورت گزارش شفاف علت انفجار
افکار عمومی اعلام شفافِ دلایل انفجار در اسکلۀ شهیدرجایی بندرعباس را طلب می‌کند. تنها از این طریق، اعتماد از دست رفته بر اثر نوع اطلاع رسانی در بارۀ سقوط هواپیمای اوکراینی ، تا اندازه‌ای قابل اعاده است. این خودش بزرگترین مصلحت است و مصلحتی فراتر از آن وجود ندارد.
به هر حال، انفجاری که سراسر شهر بندرعباس را از فاصۀ 30 کیلومتری از محل وقوع حادثه به لرزه درآورده و موج انفجار آن، شیشۀ منازل مردم را در شعاع ده‌ها کیلومتر شکسته و در زمین حفره‌های عمیق ایجاد کرده است، واضح است که نمی‌تواند ناشی از انفجار کانتینرهای حاوی ماهی یا مواد خوراکی و مصرفی و یا لوازم بهداشتی و کپسول گاز مایع باشد.
بنابراین توصیه‌ام این است که دولت، مصلحت خود و مردم را در این مورد در نظر بگیرد و گزارشی جامع و شفاف و بدون سانسور ارائه کند. شاید حتی یک گزارش جامع و شفاف هم برخی افراد را اقناع نکند. پس منظورم اقناع همۀ افراد نیست چون برخی افراد اصولاً دنبال "کشف حقیقت" نیستند و اهداف سیاسی خود را از طریق جنگ روانی دنبال می‌کنند. منظورم اقناع جامعۀ کارشناسی کشور در حوزه‌های مربوط به این انفجار است. اگر آنان اقناع شوند کلیت جامعه هم به تبع آنها اقناع خواهد شد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
افکار عمومی اعلام شفافِ دلایل انفجار در اسکلۀ شهیدرجایی بندرعباس را طلب می‌کند. تنها از این طریق، اعتماد از دست رفته بر اثر نوع اطلاع رسانی در بارۀ سقوط هواپیمای اوکراینی ، تا اندازه‌ای قابل اعاده است. این خودش بزرگترین مصلحت است و مصلحتی فراتر از آن وجود ندارد.
به هر حال، انفجاری که سراسر شهر بندرعباس را از فاصۀ 30 کیلومتری از محل وقوع حادثه به لرزه درآورده و موج انفجار آن، شیشۀ منازل مردم را در شعاع ده‌ها کیلومتر شکسته و در زمین حفره‌های عمیق ایجاد کرده است، واضح است که نمی‌تواند ناشی از انفجار کانتینرهای حاوی ماهی یا مواد خوراکی و مصرفی و یا لوازم بهداشتی و کپسول گاز مایع باشد.
بنابراین توصیه‌ام این است که دولت، مصلحت خود و مردم را در این مورد در نظر بگیرد و گزارشی جامع و شفاف و بدون سانسور ارائه کند. شاید حتی یک گزارش جامع و شفاف هم برخی افراد را اقناع نکند. پس منظورم اقناع همۀ افراد نیست چون برخی افراد اصولاً دنبال "کشف حقیقت" نیستند و اهداف سیاسی خود را از طریق جنگ روانی دنبال می‌کنند. منظورم اقناع جامعۀ کارشناسی کشور در حوزه‌های مربوط به این انفجار است. اگر آنان اقناع شوند کلیت جامعه هم به تبع آنها اقناع خواهد شد.
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
پیام صلح خیر ولی پیام جنگ آری؟
فؤاد ایزدی از اصولگرایانی که به عنوان "استاد روابط بین‌الملل" در دانشگاه تهران تدریس می‌کند ظاهراً در انتقاد از سردار باقری فرماندۀ ستاد کل نیروهای مسلح کشور گفته است: "آمریکایی و نیروهای منطقه باید از افراد نظامی ما بترسند. احساس آنها به نیروی نظامی ما باید این باشد که این سربازان حزب‌الهی هستند و ایدئولوژی دارند. این سربازان منتظر دستور فرمانده کل قوا هستند، تا بروند و آمریکایی را بکشند. نیروی نظامی ما نباید در این شرایط، پیام صلح بفرستد، اگر فردی نظامی احساس می‌کند که به ادبیات دیپلماتیک علاقه دارد، باید یونیفرم خود را درآورد و برود دیپلمات شود، قطعا آقای دکتر عراقچی هم به کمک نیاز دارد! نیروی نظامی ما نه باید در کار فرهنگی و مسائل اقتصادی اظهارنظر کند و نه در کار دیپلماتیک دخالت کند."
در واقع تنها حرف درست در اظهارات آقای ایزدی همان جملۀ آخر یعنی ضرورتِ عدم دخالت نیروی نظامی در کار فرهنگی و اقتصادی و دیپلماتیک است. اما مگر وی واقعاً چنین باوری دارد؟ اگر بگوید آری، پس چرا تاکنون از سردارانی که وظیفۀ ذاتی خود را دخالت در همۀ شئون کشور از جمله سیاست و اقتصاد و فرهنگ آن می‌دانند، کوچکترین انتقادی به عمل نیاورده است؟
گذشته از این، صدر و ذیل اظهارات آقای ایزدی با هم در تناقض است. اگر یک فرماندۀ نظامی نباید پیام صلح دهد، به طریق اُولی پیام جنگ هم نباید بدهد! تصمیم در مورد جنگ و صلح هر دو ماهیت سیاسی دارد و در صلاحیت رهبران سیاسی است. نظامیان حق تصمیم‌گیری در این باره را ندارند. با این اوصاف، آقای ایزدی با چه منطقی با پیام صلح نظامیان مخالف اما با پیام جنگ آنها موافق است؟ هیچ منطقی ندارد. ظاهراً اشتیاق آقای ایزدی به وارد کردن کشور به جنگ با آمریکا جایی برای "منطق" باقی نگذاشته است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad
فؤاد ایزدی از اصولگرایانی که به عنوان "استاد روابط بین‌الملل" در دانشگاه تهران تدریس می‌کند ظاهراً در انتقاد از سردار باقری فرماندۀ ستاد کل نیروهای مسلح کشور گفته است: "آمریکایی و نیروهای منطقه باید از افراد نظامی ما بترسند. احساس آنها به نیروی نظامی ما باید این باشد که این سربازان حزب‌الهی هستند و ایدئولوژی دارند. این سربازان منتظر دستور فرمانده کل قوا هستند، تا بروند و آمریکایی را بکشند. نیروی نظامی ما نباید در این شرایط، پیام صلح بفرستد، اگر فردی نظامی احساس می‌کند که به ادبیات دیپلماتیک علاقه دارد، باید یونیفرم خود را درآورد و برود دیپلمات شود، قطعا آقای دکتر عراقچی هم به کمک نیاز دارد! نیروی نظامی ما نه باید در کار فرهنگی و مسائل اقتصادی اظهارنظر کند و نه در کار دیپلماتیک دخالت کند."
در واقع تنها حرف درست در اظهارات آقای ایزدی همان جملۀ آخر یعنی ضرورتِ عدم دخالت نیروی نظامی در کار فرهنگی و اقتصادی و دیپلماتیک است. اما مگر وی واقعاً چنین باوری دارد؟ اگر بگوید آری، پس چرا تاکنون از سردارانی که وظیفۀ ذاتی خود را دخالت در همۀ شئون کشور از جمله سیاست و اقتصاد و فرهنگ آن می‌دانند، کوچکترین انتقادی به عمل نیاورده است؟
گذشته از این، صدر و ذیل اظهارات آقای ایزدی با هم در تناقض است. اگر یک فرماندۀ نظامی نباید پیام صلح دهد، به طریق اُولی پیام جنگ هم نباید بدهد! تصمیم در مورد جنگ و صلح هر دو ماهیت سیاسی دارد و در صلاحیت رهبران سیاسی است. نظامیان حق تصمیم‌گیری در این باره را ندارند. با این اوصاف، آقای ایزدی با چه منطقی با پیام صلح نظامیان مخالف اما با پیام جنگ آنها موافق است؟ هیچ منطقی ندارد. ظاهراً اشتیاق آقای ایزدی به وارد کردن کشور به جنگ با آمریکا جایی برای "منطق" باقی نگذاشته است!
#احمد_زیدآبادی
@ahmadzeidabad