بیشتر بدانیم:
کافی است که در هر شش آدرس بالا👆 و در همین کانال آهستگی سادگی، کلید واژه های مباحث ساده زیستی و آهستگی را جستجو کنیم,
واژه هایی مثلِ :
توسعه
مصرف
پسا توسعه
ایوان ایلیچ
مجید رهنما
دوچرخه
خودرو
جامعه مصرفی
فقر
کافی است که در هر شش آدرس بالا👆 و در همین کانال آهستگی سادگی، کلید واژه های مباحث ساده زیستی و آهستگی را جستجو کنیم,
واژه هایی مثلِ :
توسعه
مصرف
پسا توسعه
ایوان ایلیچ
مجید رهنما
دوچرخه
خودرو
جامعه مصرفی
فقر
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
انتشارات ترجمان علوم انسانى منتشر كرد:
تصور عصر پساتوسعه؛ مقالاتی دربارۀ توسعه / مقالاتی از گونار میردال، آندره گوندر فرانک، ایمانوئل والرشتاین، پل استریتن، داگلاس نورث، دنیس گولت و آرتورو اسکوبار / گزینش و ویرایش: محمد ملاعباسی / ۳۹۷ صفحه
متن پشت جلد کتاب:
چرا توسعه در برابر نقدهای بنیادی اینقدر مقاومت میکند؟ چون توسعه راهبردی است که «جهان اول» برای «توسعهنیافتگی» در «جهان سوم» طراحی کرده است. بنابراین، توسعه فقط ابزاری برای کنترلِ اقتصادیِ اغلب کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست. توسعه سازوکاری اولیه بوده که از طریق آن، این قسمتهای جهان ایجاد شدهاند یا خودشان را ایجاد کردهاند. به همین دلیل، توسعه سایر روشهای ارزیابی و رفتار را مسدود کرده و به حاشیه رانده است. گفتمانِ توسعه، بعد از جنگ جهانی دوم، کاملاً در مدرنیته و اقتصاد غربی سنگر گرفته است و همین مسئله را پیچیدهتر کرده است؛ بنابراین، اندیشیدن به «بدیلهایی برای توسعه» مستلزم تحول نظری و عملیِ مفاهیمِ توسعه و مدرنیته و اقتصاد است.
اطلاعات بیشتر دربارۀ کتاب:
http://tarjomaan.com/vdce.x8fbjh8oe9bij.html
تصور عصر پساتوسعه؛ مقالاتی دربارۀ توسعه / مقالاتی از گونار میردال، آندره گوندر فرانک، ایمانوئل والرشتاین، پل استریتن، داگلاس نورث، دنیس گولت و آرتورو اسکوبار / گزینش و ویرایش: محمد ملاعباسی / ۳۹۷ صفحه
متن پشت جلد کتاب:
چرا توسعه در برابر نقدهای بنیادی اینقدر مقاومت میکند؟ چون توسعه راهبردی است که «جهان اول» برای «توسعهنیافتگی» در «جهان سوم» طراحی کرده است. بنابراین، توسعه فقط ابزاری برای کنترلِ اقتصادیِ اغلب کشورهای آسیا و آفریقا و آمریکای لاتین نیست. توسعه سازوکاری اولیه بوده که از طریق آن، این قسمتهای جهان ایجاد شدهاند یا خودشان را ایجاد کردهاند. به همین دلیل، توسعه سایر روشهای ارزیابی و رفتار را مسدود کرده و به حاشیه رانده است. گفتمانِ توسعه، بعد از جنگ جهانی دوم، کاملاً در مدرنیته و اقتصاد غربی سنگر گرفته است و همین مسئله را پیچیدهتر کرده است؛ بنابراین، اندیشیدن به «بدیلهایی برای توسعه» مستلزم تحول نظری و عملیِ مفاهیمِ توسعه و مدرنیته و اقتصاد است.
اطلاعات بیشتر دربارۀ کتاب:
http://tarjomaan.com/vdce.x8fbjh8oe9bij.html
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
Forwarded from ترجمان علوم انسانى
خلاصه: فیلسوف آمریکایی، مارتا نوسباوم، معتقد است دولت بدون عشق شکست میخورد. به این دلیل که بدون عشق، رنج دیگران تأثیری بر ما ندارد. طبق خوانش نوسباوم، فلسفۀ سیاسی از زمان رالز بیشازحد بر پشتیبانیِ خشکِ عقلانی از اصول لیبرال تمرکز کرده است. از نظر او فیلسوفان سیاسی لیبرال «تربیت سیاسیِ احساسات» را نادیده گرفتهاند و از توانایی دولت برای پرورش احساسات عمومی غفلت کردهاند. او معتقد است که امروزه پذیرشِ صوریِ اصول لیبرالدمکراسی دیگر کافی نیست. (۲۷۳۰ کلمه، زمان مطالعه ۱۶ دقیقه)
ادامه مطلب را در لينك زير بخوانيد:
http://tarjomaan.com/vdcj.ieafuqehasfzu.html
ادامه مطلب را در لينك زير بخوانيد:
http://tarjomaan.com/vdcj.ieafuqehasfzu.html
دو کتاب در باره پساتوسعه و قطعا در زمینهی آهستگی و سادگی:
-انرژی و عدالت، ایوان ایلیچ، محمدعلی موحد، فرهنگ نشر نو
- آبروی فقر، مجید رهنما، نازی عظیما،
تلفن خرید: 09212779018
-انرژی و عدالت، ایوان ایلیچ، محمدعلی موحد، فرهنگ نشر نو
- آبروی فقر، مجید رهنما، نازی عظیما،
تلفن خرید: 09212779018
جوامع یادگیرنده.pdf
34.7 MB
جوامع یادگیرنده
دو کتاب در پساتوسعه و قطعا در جهت سادگی و آهستگی:
-انرژی و عدالت، ایوان ایلیچ، محمدعلی موحد، نشر نو، تلفن ۸۸۷۴۰۹۹۲
- آبروی فقر، مجید رهنما، نازی عظیما، نشر ققنوس، تلفن ۶۶۴۱۳۷۲۲ (در آستانهی چاپ)
-انرژی و عدالت، ایوان ایلیچ، محمدعلی موحد، نشر نو، تلفن ۸۸۷۴۰۹۹۲
- آبروی فقر، مجید رهنما، نازی عظیما، نشر ققنوس، تلفن ۶۶۴۱۳۷۲۲ (در آستانهی چاپ)
پسا توسعه و نقد توسعه👆👆👆
و ضرورت باخبریِ کنشگران و اندیشهورزان ایرانی از این دو
============================
در این زمستانِ سردیِ نانهای تهکشیدهی سفرهی مردم و کمسوییِ چراغهایی برای برونرفت از هاویهی فکری- -اقتصادی- اجتماعیِ دردناک فعلی، وقتی نوازشِ نسیمِ بهاریِ اندیشههایی نو را برگونهات حس میکنی؛ کمی و فقط کمی دلگرم میشوی که بله، هنوز هم کسانی هستند که کاری بکنند، کاری کارستان، در حد و اندازهی یک آدمِ تنهای کنشگر!
این بار محمدعلی موحد و نازی عظیما را میگویم که قرار است دو ترجمهشان به دست خوانندگان برسند.
محمدعلی موحد را بهعنوان مولویشناس و عرفانشناس مینامند، اهل نفت و درگیریهایش هم هست، اهل حقوق و قضاوت هم بوده، اما این که کاری به کار نقدِ توسعه داشته باشد، اینکه کاری به آرتور کویستلر (خَزَران) و مباحث آزادی در دنیای معاصر با گوشهی چشمی حسابشده به وضعیت آن در وطن خود داشته باشد، از غرائب است! چرا که معمولا آنگونه دانشوران، به سراغ موضوعاتی این چنین نمیروند. اما موحد میرود و چه خوب هم!
"انرژی و عدالت"، اثر ایوان ایلیچ از پیشگامان نقد توسعه و اقتصادِ توسعه، به ترجمهی موحد در سال ۱۳۵۶، در انتشارات دانشگاه شریف (آریامهرِ سابق) منتشر شده. امیدوارم مترجم این بار ویرایشی تازه از کتاب به دست خواننده داده باشند. ترجمهی دیگری از این کار وجود داشته که حاصل کار مترجم بزرگوار و صاحباندیشهی آن، متاسفانه برای من قابل درک و استفاده نبود. در واقع، کلام ایوان ایلیچ بعد از ۴۵ سال دوباره به گوش ما میرسد. (نشر نو، ۸۸۷۴۰۹۹۲)
" آبروی فقر: چگونه فلاکت جانشین فقر میشود؟"، کاری است از مجید رهنما، یارِ غار همین ایوان ایلیچ، منتقد توسعه، اما از سرآمدان پساتوسعه، منتشره در سال ۲۰۰۳، که بعد از ۱۶ سال به همت نازی عظیما (https://shahrvand.com/archives/78725 ) ، مترجم منضبط و بعد از چندسال خاکخوردنِ تحمیلیِ بعد از ترجمه، قرار است به دستمان برسد. این کتاب عصارهی زندگی مجید رهنماست.
رهنما بهطورِ جدی تا آخر عمر (۱۳۹۴-۱۳۰۳) به این بحث فکر میکرد و مینوشت. همکلامیِ او با ایوان ایلیچ را به همراه یکرشته منابع برای شناخت اندیشهی او و ایلیچ در بارهی پساتوسعه و نقد توسعه میتوان در سایت عدم خشونت (https://ghkeshani.com/illichandranemadialogue/) مطالعه کرد.
https://t.me/AhestegiSadegi/363
تلفن خرید: 09212779018
و ضرورت باخبریِ کنشگران و اندیشهورزان ایرانی از این دو
============================
در این زمستانِ سردیِ نانهای تهکشیدهی سفرهی مردم و کمسوییِ چراغهایی برای برونرفت از هاویهی فکری- -اقتصادی- اجتماعیِ دردناک فعلی، وقتی نوازشِ نسیمِ بهاریِ اندیشههایی نو را برگونهات حس میکنی؛ کمی و فقط کمی دلگرم میشوی که بله، هنوز هم کسانی هستند که کاری بکنند، کاری کارستان، در حد و اندازهی یک آدمِ تنهای کنشگر!
این بار محمدعلی موحد و نازی عظیما را میگویم که قرار است دو ترجمهشان به دست خوانندگان برسند.
محمدعلی موحد را بهعنوان مولویشناس و عرفانشناس مینامند، اهل نفت و درگیریهایش هم هست، اهل حقوق و قضاوت هم بوده، اما این که کاری به کار نقدِ توسعه داشته باشد، اینکه کاری به آرتور کویستلر (خَزَران) و مباحث آزادی در دنیای معاصر با گوشهی چشمی حسابشده به وضعیت آن در وطن خود داشته باشد، از غرائب است! چرا که معمولا آنگونه دانشوران، به سراغ موضوعاتی این چنین نمیروند. اما موحد میرود و چه خوب هم!
"انرژی و عدالت"، اثر ایوان ایلیچ از پیشگامان نقد توسعه و اقتصادِ توسعه، به ترجمهی موحد در سال ۱۳۵۶، در انتشارات دانشگاه شریف (آریامهرِ سابق) منتشر شده. امیدوارم مترجم این بار ویرایشی تازه از کتاب به دست خواننده داده باشند. ترجمهی دیگری از این کار وجود داشته که حاصل کار مترجم بزرگوار و صاحباندیشهی آن، متاسفانه برای من قابل درک و استفاده نبود. در واقع، کلام ایوان ایلیچ بعد از ۴۵ سال دوباره به گوش ما میرسد. (نشر نو، ۸۸۷۴۰۹۹۲)
" آبروی فقر: چگونه فلاکت جانشین فقر میشود؟"، کاری است از مجید رهنما، یارِ غار همین ایوان ایلیچ، منتقد توسعه، اما از سرآمدان پساتوسعه، منتشره در سال ۲۰۰۳، که بعد از ۱۶ سال به همت نازی عظیما (https://shahrvand.com/archives/78725 ) ، مترجم منضبط و بعد از چندسال خاکخوردنِ تحمیلیِ بعد از ترجمه، قرار است به دستمان برسد. این کتاب عصارهی زندگی مجید رهنماست.
رهنما بهطورِ جدی تا آخر عمر (۱۳۹۴-۱۳۰۳) به این بحث فکر میکرد و مینوشت. همکلامیِ او با ایوان ایلیچ را به همراه یکرشته منابع برای شناخت اندیشهی او و ایلیچ در بارهی پساتوسعه و نقد توسعه میتوان در سایت عدم خشونت (https://ghkeshani.com/illichandranemadialogue/) مطالعه کرد.
https://t.me/AhestegiSadegi/363
تلفن خرید: 09212779018
شهروند
گفت وگوی شهروند با نازی عظیما، مترجم و روزنامه نگار/ فرح طاهری - شهروند
بیایین همگی با هم، برای شش ماه هم که شده هیچ کتاب و اثری به وزارت ارشاد ندیم و به این صورت اعتراضمون رو نشون بدیم تا اینا رو متوجه زشتی این کار و اهانتی که به مؤلفان میشه بکنیم. و همین کار رو باید موزیسین ها بکنند، یا تئاتری ها یا سینمایی ها، چون همه اینها…
آهستگی سادگی - غلامعلی کشانی
با طناب، زندگی خیلی راحت تر می شود، پس بشتابید! (پیامی کاملا آموزشی برای مردم کوچه و بازار، برای درکِ ضرورتِ مهارتِ ساده زیستی، کاهش فلاکت، آهستگی، سکوتِ جان و رهایی از سلطه ی انحصاری بازار و سرمایه)
ویران شهر!
کلیپ طناب در بالا و سمت چپ است 👆
http://simafekr.tv/video/20832/
کلیپ ویران شهر (دیستوپیا)👆👆👆، بر خلاف آرمان شهر، جهنمی را نشان می دهد که تقریبا خود ما برای خودمان ساخته ایم یا داریم می سازیم.
ویران شهر نویسانی مثل زامیاتین (ما)، هاکسلی (دنیای شجاع (یا قشنگ) نو) ، بولگاکف (قلب سگی) و از همه مشهور تر جرج اورول (1984) تلاش کرده اند این چهره ی دنیای صنعت زده را به ما شیرفهم کنند.
اما امروزه، اگر کلاه را قاضی کنیم و کمی تامل کنیم، می توانیم عین آن را لمس کنیم.
همین دستکاری های ما بر روی طبیعت با استفاده از بولدوزر های برآمده از مصرف انرژی فسیلی فراوان + تغییر اقلیم ناشی از تولید گاز کربن و دستکاری های بسیار بزرگ در طبیعت + سد سازی های بزرگ و متعدد + و... + و...
ما را به ویران شهرهایی نزدیک کرده اند که امروزه بخشی از چهره اش را در سیل های ویران گر تر و طوفان های مخرب نشان می دهد. مصیبت پشتِ مصیبت!
بحث مذهبِ مصرف (از مصرف انرژی گرفته تا خوراک و پوشاک و نوشاک و مسکن و فراغت) ارتباط تنگاتنگی دارد با بحث دستکاریِ تحمیلی در طبیعت. دستکاری با هدف مصرف و مصرف با هدف دستکاری!
این کلیپ و کلیپ قبلیِ هم پیوند آن، به عنوان هدیه به کسانی تقدیم می شود که هنوز با بحث مذهب مصرف کمتر آشنایند. لطفا به آنان معرفی کنید.
اما کتاب ها را هم می توانید به عنوان منبع مطالعه در اثرات فناوری بسیار پیشرفته ای تلقی کنید که ما را به ویران شهر می برند .
کلیپ طناب در بالا و سمت چپ است 👆
http://simafekr.tv/video/20832/
کلیپ ویران شهر (دیستوپیا)👆👆👆، بر خلاف آرمان شهر، جهنمی را نشان می دهد که تقریبا خود ما برای خودمان ساخته ایم یا داریم می سازیم.
ویران شهر نویسانی مثل زامیاتین (ما)، هاکسلی (دنیای شجاع (یا قشنگ) نو) ، بولگاکف (قلب سگی) و از همه مشهور تر جرج اورول (1984) تلاش کرده اند این چهره ی دنیای صنعت زده را به ما شیرفهم کنند.
اما امروزه، اگر کلاه را قاضی کنیم و کمی تامل کنیم، می توانیم عین آن را لمس کنیم.
همین دستکاری های ما بر روی طبیعت با استفاده از بولدوزر های برآمده از مصرف انرژی فسیلی فراوان + تغییر اقلیم ناشی از تولید گاز کربن و دستکاری های بسیار بزرگ در طبیعت + سد سازی های بزرگ و متعدد + و... + و...
ما را به ویران شهرهایی نزدیک کرده اند که امروزه بخشی از چهره اش را در سیل های ویران گر تر و طوفان های مخرب نشان می دهد. مصیبت پشتِ مصیبت!
بحث مذهبِ مصرف (از مصرف انرژی گرفته تا خوراک و پوشاک و نوشاک و مسکن و فراغت) ارتباط تنگاتنگی دارد با بحث دستکاریِ تحمیلی در طبیعت. دستکاری با هدف مصرف و مصرف با هدف دستکاری!
این کلیپ و کلیپ قبلیِ هم پیوند آن، به عنوان هدیه به کسانی تقدیم می شود که هنوز با بحث مذهب مصرف کمتر آشنایند. لطفا به آنان معرفی کنید.
اما کتاب ها را هم می توانید به عنوان منبع مطالعه در اثرات فناوری بسیار پیشرفته ای تلقی کنید که ما را به ویران شهر می برند .
آهستگی سادگی - غلامعلی کشانی
👆ده مقاله در "فضیلتِ سادگی"، اطلاعات حکمت و معرفت، شماره 140
PayamUnescoSarfeJooee.pdf
5.3 MB
صرفهجویی
شیوهای برای زندگیِ بهتر؟
- دو مجموعه مقالهی جدی برای کاهشِ عملیِ درد و رنجِ اجتماعات و افراد بشر 👇
- نشریهی (فقیدِ) فرهنگیِ پیامِ یونسکو، دی ماه ۱۳۷۷، شمارهی ۳۳۲، ویژهی "صرفهجویی"، بهشکل مختصر به ابعاد مختلف صرفهجویی، سادهزیستی، و خطری پرداخته که هستیِ بشریت امروزی را تهدید میکند.
توجه سازمانِ نسبتا پیشرویی مثلِ یونسکو به بحثِ سادهزیستی و ضرورت همیشگیِ آن و فوریتِ امروزیناش در ۲۰ سالِ پیش، حداقل نشاندهندهی این است که این مباحث، نمیتوانند امروزه به محض مطرحشدن، با برچسبِ ارتجاع (واپسگرایی)، بدویتگرایی، گذشتهگرایی، غارنشینی، گوشهگیریِ زاهدانه و ... از فهرستِ پاسخ به مخاطرات تهدیدکنندهی بشریت حذف شده یا بهانهای برای پوزخند شوند.
- دفتر ماهِ اطلاعات حکمت و معرفت هم، در شماره 140، به "فضیلت سادگی" پرداخته است. مقالات این دفتر بهشکل جدا جدا برای مطالعه در زیر می آیند:
https://t.me/AhestegiSadegi/138
=============
آموزش = سیاست
بیتفاوت نمانیم، بهبحث بگذاریم!
t.me/gahferestghkeshani
شیوهای برای زندگیِ بهتر؟
- دو مجموعه مقالهی جدی برای کاهشِ عملیِ درد و رنجِ اجتماعات و افراد بشر 👇
- نشریهی (فقیدِ) فرهنگیِ پیامِ یونسکو، دی ماه ۱۳۷۷، شمارهی ۳۳۲، ویژهی "صرفهجویی"، بهشکل مختصر به ابعاد مختلف صرفهجویی، سادهزیستی، و خطری پرداخته که هستیِ بشریت امروزی را تهدید میکند.
توجه سازمانِ نسبتا پیشرویی مثلِ یونسکو به بحثِ سادهزیستی و ضرورت همیشگیِ آن و فوریتِ امروزیناش در ۲۰ سالِ پیش، حداقل نشاندهندهی این است که این مباحث، نمیتوانند امروزه به محض مطرحشدن، با برچسبِ ارتجاع (واپسگرایی)، بدویتگرایی، گذشتهگرایی، غارنشینی، گوشهگیریِ زاهدانه و ... از فهرستِ پاسخ به مخاطرات تهدیدکنندهی بشریت حذف شده یا بهانهای برای پوزخند شوند.
- دفتر ماهِ اطلاعات حکمت و معرفت هم، در شماره 140، به "فضیلت سادگی" پرداخته است. مقالات این دفتر بهشکل جدا جدا برای مطالعه در زیر می آیند:
https://t.me/AhestegiSadegi/138
=============
آموزش = سیاست
بیتفاوت نمانیم، بهبحث بگذاریم!
t.me/gahferestghkeshani
بیشتر مصرف کن، تا بیشتر بازیافت کنی!
این رویه، تقریبا شرح حال عملیِ جنبش بازیافت است که به جای رویه های جاری مهارت های زندگی در 500 سال پیش نشسته است؛ اصل هایی مثلِ
«اسراف، بی اسراف؛ زباله یعنی چی؟!»
جنبش بازیافت، غیر از طرفداران محیط زیستی اش در بین مردم عادی و نخبه گان فکری، امروزه در بین عاملان و شرکت های قدرتمندِ چرخه های مطالعاتی و عملیاتیِ بازیافتْ مدافعان قدرتمندی دارد، همان طور که صاحبان صنایع مصرفی هم نباید بدشان بیاید که مشتریانی راضی از اوضاع داشته باشند، مشتریانی که کاری به خودِ «مصرف» کالا های این صنایع ندارند.
به قول یکی از سه مقاله ی زیر، داستان بازیافت بیشتر به دغدغه ای تجاری-صنعتی تبدیل شده است تا دغدغه ای واقعا محیط زیستی.
«بیشتر مصرف کن و بیشتر هم بازیافت کن» کاری به مذهبِ مصرف ندارد. و این خبرِ خوبی است برای جریان اصلیِ «اقتصاد بازار آزاد».
با این نگاه، رشدِ شرکت های تولید کننده ی این بازار باز هم می تواند ادامه داشته باشد، بی مزاحمتی از طرف کسی.
اما این مصرف کننده است که حواس اش باید جمعِ جیب و جان اش باشد تا هم کار و بارش لنگ نماند و هم زندگی پر معناتری برای خود و همسایگان بسازد.
چاره چیست؟
کم کردن مصرف، تا حد ضرورت!
مقالاتِ زیر با هشداری که به ما می دهند، سرنخی می دهند تا به سراغ مطالعه ی بیشتری در این باره برویم و یادمان هم باشد که
مشغول شدن طبیعت دوستان به جنبش جمع آوری دستی زباله (غیر از هشدار و آموزش فرهنگی) تاثیری واقعی بر روی جمع کل زباله سازی صنایع جهان و کلیت معنای فردیِ ما نخواهد داشت.
باید با حرص مصرف و مهندسیِ مصرف و تولید، چه در «درون» و چه در «برون» ایستاد تا این چرخه ی مخرب کند شود و به احیای طبیعت و بشریت میل کند.
سه مقاله از سایت ترجمان در این باره:
http://m.tarjomaan.com/barresi_ketab/8107/
http://m.tarjomaan.com/neveshtar/8615/
http://m.tarjomaan.com/neveshtar/7451/#4
این رویه، تقریبا شرح حال عملیِ جنبش بازیافت است که به جای رویه های جاری مهارت های زندگی در 500 سال پیش نشسته است؛ اصل هایی مثلِ
«اسراف، بی اسراف؛ زباله یعنی چی؟!»
جنبش بازیافت، غیر از طرفداران محیط زیستی اش در بین مردم عادی و نخبه گان فکری، امروزه در بین عاملان و شرکت های قدرتمندِ چرخه های مطالعاتی و عملیاتیِ بازیافتْ مدافعان قدرتمندی دارد، همان طور که صاحبان صنایع مصرفی هم نباید بدشان بیاید که مشتریانی راضی از اوضاع داشته باشند، مشتریانی که کاری به خودِ «مصرف» کالا های این صنایع ندارند.
به قول یکی از سه مقاله ی زیر، داستان بازیافت بیشتر به دغدغه ای تجاری-صنعتی تبدیل شده است تا دغدغه ای واقعا محیط زیستی.
«بیشتر مصرف کن و بیشتر هم بازیافت کن» کاری به مذهبِ مصرف ندارد. و این خبرِ خوبی است برای جریان اصلیِ «اقتصاد بازار آزاد».
با این نگاه، رشدِ شرکت های تولید کننده ی این بازار باز هم می تواند ادامه داشته باشد، بی مزاحمتی از طرف کسی.
اما این مصرف کننده است که حواس اش باید جمعِ جیب و جان اش باشد تا هم کار و بارش لنگ نماند و هم زندگی پر معناتری برای خود و همسایگان بسازد.
چاره چیست؟
کم کردن مصرف، تا حد ضرورت!
مقالاتِ زیر با هشداری که به ما می دهند، سرنخی می دهند تا به سراغ مطالعه ی بیشتری در این باره برویم و یادمان هم باشد که
مشغول شدن طبیعت دوستان به جنبش جمع آوری دستی زباله (غیر از هشدار و آموزش فرهنگی) تاثیری واقعی بر روی جمع کل زباله سازی صنایع جهان و کلیت معنای فردیِ ما نخواهد داشت.
باید با حرص مصرف و مهندسیِ مصرف و تولید، چه در «درون» و چه در «برون» ایستاد تا این چرخه ی مخرب کند شود و به احیای طبیعت و بشریت میل کند.
سه مقاله از سایت ترجمان در این باره:
http://m.tarjomaan.com/barresi_ketab/8107/
http://m.tarjomaan.com/neveshtar/8615/
http://m.tarjomaan.com/neveshtar/7451/#4
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⏯ معرفی کتاب مهم #والدن مشهورترین اثر دیوید ثورو