تنویر
231 subscribers
1.1K photos
43 videos
21 files
484 links
"تنویر"
رسانه ای است مستقل و روشنگر رخدادها، مسائل روز و تصمیمات تاریخ ساز وکالت و کانون های وکلای دادگستری ایران كه با استعانت از حضرت حق و يارى جامعه فخيم وكالت به منظور تنوير افكار عمومى همكاران مطابق حقايق گام بر میدارد.مریم رهنما.
@Mahroo247
Download Telegram
Forwarded from اتچ بات
جناب وکیل دکتر امیر حسین آبادی از خاطره ای با جناب استاد بهمن کشاورز می نویسد

آشنایی من با مرحوم آقای آکشاورز از سال ۵۲ که سال ورود من به کار قضایی و سالهای ابتدایی وکالت آن مرحوم بود برمیگردد و از طریق پدر همسر ایشان که بعدا به طریقی با من دوست و آشنا شد،ارتباط با مرحوم کشاورز بیشتر شد.
اما بیشترین ارتباط و نزدیکی در دوره ۲۲ هیات مدیره از سال ۸۰ تا ۸۲ است که مرتب هفته ای ۲ روز در هیات مدیره باهم بودیم و اوقات فوق العاده ای هم جدای از هیات مدیره باهم راجع به کانون داشتیم.

خاطره ای که برای من جالب است و مربوط به همان دوره ۲۲هیات مدیره است.
این دوره به تایید همه کسانیکه آن‌ را به یاد دارند جزء بهترین های هیات مدیره بعد از پیروزی انقلاب است.
در جلسه اول مرحوم مصباح و مرحوم کشاورز هر دو داوطلب ریاست بودند،بعد از دو دور رای گیری آقای کشاورز رای بیشتری آورد،
رییس سنی که در آن زمان مرحوم طیرانیان بود به ایشان تبریک گفت،قبل از اینکه آقای کشاورز در جایگاه ریاست قرار گیرد یکی از اعضای هیات مدیره در رای گیری تشکیکی کرد که بحث حقوقی مفصلی درگرفت،حتی کمی به مشاجره لفظی هم کشید،آنچنان جلسه طولانی شد که ناگزیر نهار هم در کانون صرف شد.

هنگام نهار من که کنار مرحوم کشاورز بودم گفتم که با این وضعیت چه پیش خواهد آمد.
ایشان گفتند به نظر من این دوره بهترین و درخشان ترین دوره هیات مدیره خواهد بود،من گفتم مگر شما نمیدانید که سالی که نکوست از بهارش پیداست،ایشان گفتند نخیر،جنگ و اختلاف اول مسلما صلح به همراه دارد.
و همینگونه هم شد.

بعد از این بالاخره ساعت حدود ۴ بعد از ظهر که از ساعت ۹ صبح جلسه شروع شده بود ،قضیه تمام شد و ریاست آقای کشاورز پذیرفتند.
مطلب ایشان دقیقا تحقق پیدا کرد که دوره ۲۲ بهترین و کارامدترین دوره های هیات مدیره بود.

اعضای هیات مدیره افراد شاخصی بودند که از جمله مرحوم آقای کشاورز به عنوان رییس ،مرحوم آقای مصباح نایب رییس،آقای مدرس گیلانی نایب رییس دیگر،مرحوم نور بها و نوبخت،آقای دکتر نصیری،آقای دکتر کاشانی،مرحوم دکتر طیرانیان،دکتر آذربایجانی و سرکار خانم غیرت و سرکار خانم مینو افشاری بودند.
به هر حال گفته ایشان تحقق پیدا کرد.

@Tannver
Forwarded from اتچ بات
جناب وکیل دکتر تهمورث بشیریه با خاطره ای از جناب استاد بهمن کشاورز می نویسد:

برای سالروز کوچ ابدی استادم زنده یاد بهمن کشاورز
تهمورث بشیریه، کارآموز استاد

چند روزی است حالم دگرگون است؛ با خود می اندیشم که ناهمواری های این روزها از بیش از دو ماه پیش شروع شده اما من، هرگز مثل این چند روز، بی قرار نبوده ام. آینه را می نگرم، خبر از ناآرامی عمیقی می دهد چشمانم؛ آرامبخش ها آرامم نمی کند، بیشترشان می کنم؛ گیج می شوم اما گیجی ناآرام! تقویم جلوی میز آشپزخانه را بر می دارم تا ببینم چه خبر است و ناگهان، گویی ساعت کوک شده بدنم زنگ می زند؛ من کوکش نکرده بودم اما زنگ می زند و این روزها مدام زنگ می زند....
این روزها، روزهای اردیبهشت است؛ اردیبهشتی که از سال پیش دیگر برای من "اردیجهنم" است!!
...
بعداز ظهر عازم کیش بودم. به رضا (یزدی) زنگ زدم که بیا قدمی بزنیم و نهار را با هم بخوریم و قرار شد که بیاید. تا آمدن او تلفنم زنگ خورد. دوستی بود که مطلبی گفت که "شنیده ام "استاد" رفته است"! گفتم لابد با مرحوم مصباح اشتباه گرفته ای چون من همین دیروز عصر با ایشان در مورد مطلبی به تفصیل صحبت کردم و سرحال بودند و مثل همیشه شوخ. قبول کرد که اشتباه کرده و من هم سعی کردم حتی به آن نیندیشم. اما دلشوره امان نداد، تماس گرفتم، زنگ و زنگ و زنگ بی جواب...
حتما چند دقیقه دیگر خودش زنگ می زند چون از اینهایی نبود که تماسی یا پیامی را از غریبه و آشنا، کوچک و بزرگ، ببیند و زنگ نزند...
رضا رسید و موضوع را گفتم؛ همدیگر را حسابی متقاعد کردیم که غیر ممکن است! اما نمی دانم با آن همه اعتقاد به اشتباه بودن خبر، چرا جرات نمی کردیم به خانه شان زنگ بزنیم یا از کریم و بهارک چیزی بپرسیم...
تلفنم همچون همیشه مدام زنگ می خورد و هر بار با اضطراب و اشتیاق نگاه می کردم که او "کال بک" کرده باشد اما هیچ کدام او نبود. با رضا شروع به پیاده روی کردیم. به ظاهر آرام بودیم و هر دو پوشیده از هم دلنگران...
ناگهان تماس از خانم تجعفری مدیر داخلی اتحادیه...
نمی دانم چرا هراسناک تلفن را جواب دادم. بعد از سلام گفت: از خبر مطلع شدی؟ بی مقدمه و وحشتزده گفتم خبر مربوط به استاد؟ و بغض آلوده گفت بله!
دیگر یادم نیست که پرسیدم چه خبری یا نه! فقط یادم می آید همه جا سیاه شد و اردیبهشت داغی بر دلم گذاشت که با صد فروردین هم از دلم نمی رود!
نمی دانم تلفن را قطع کرده بودم یا نه و چگونه به رضا گفتم یا خودش فهمید...
و حالا ما بودیم که همچون دو آتش گرفته، مانده بودیم که به کدام سمت بدویم و هر سو که می رفتیم آتش شعله ورتر می شد...
...
یکسال گذشت و ما هنوز می سوزیم و تنها گاهی خاکستری بر آتشمان می نشید تا آتش درونمان، برای سرکشی های بیشتر، اندکی بیارامد...
و این روزها دریغناک با خود زمزمه می کنم که کاش خجالت را کنار می گذاشتم و او را هر بار که می دیدم عمیقتر در آغوش می کشیدم...
و مدام این دو بیت از غزلم در ذهنم بالا و پایین می شود که:
"قسمت نبود تا که در آغوش گیرمت
باید هزار سال فراموش گیرمت
آغوش تو ز لحظه رفتن خبر نکرد
تا چشم بر تو دوزم و تا گوش گیرمت..."
تهمورث بشیریه،
کارآموز استاد
دوم اردیبهشت ۱۳۹۹
@Tannver
Forwarded from اتچ بات
جناب وکیل دکتر رضا یزدی از خاطره ای با جناب استاد بهمن کشاورز می نویسد

یک سال گذشت و هنوز عدم حضور حضرت استاد را باور نداریم. ما هنوز با ایشان زندگی می کنیم و کلام زیبا و مهربانی هایشان با زندگی ما عجین شده است. خاطره ای از استاد نقل می کنم که در حال حاضر در شرایط زمانی مشابهی قرار داریم:

در زمان رياست حضرت استاد در اتحادیه سراسری کانون های وکلای ایران، سال ١٣٨٨ آيين نامه ای در خصوص وکالت از طرف قوه قضائيه به كانون وكلا ابلاغ شد كه در جلسه ای در سالن اقبال کانون وکلای مرکز با حضور روسا و اعضاي هيات مديره هاي همه كانون های وكلاي آن زمان بنا بر اين شد كه اتحادیه و كانون ها اعلام نمايند كه تهيه آيين نامه از طرف قوه قضائيه غير قانوني است و آن را اجرا نخواهند كرد. در خدمت جناب استاد بوديم در کانون، بهمراه بعضی از روسای محترم کانون ها و سرکار خانم موسوی عزیز، جناب استاد سبیل مبارک را تیز کردند و با لبخند جدی فرمودند با دفتر قوه قضائيه تماس گرفته شود و گفته شود كه كانون های وکلا، آيين نامه خلاف قانون آنها را اجرا نمي كنند و شمشيرها از رو. نتیجتا آیین نامه قوه قضاییه عملا مطرود شد.

روح حضرت استاد شاد‌
@Tannver
Forwarded from اتچ بات
‍ جناب وکیل محمد شیوایی کجوری با خاطره ای از جناب استاد بهمن کشاورز می نویسد
استاد بهمن كشاورز
پدر اخلاق و ستون اقتدار نهاد وكالت بودند ...

به ندرت پيش مى آيد كسى چنين باشد كه اخلاق ، مهربانى و گذشت در وجودش نهادينه بوده و همراه اين خصايص ارزشمند مقتدر و هميشه استوار باشد ...
اگر كسى حتى مدت كوتاه افتخار هم نشينى با چنين بزرگى را مى داشت خاطرات زيبا و متعدد بدون ترديد برايش رقم مى خورد .
افتخار تلمذ و شاگردى محضر استاد عزيز را از همان سال ١٣٧٦ كه وكيل و وكالت به معناى خاصش در جعبه رنگارنگ آنتن سيما سراسر كشور نقش بست، داشتم و همزمان با تحصيل در رشته حقوق نيز شد كه بسيارى از ما در آنزمان به حقوق ، وكيل و وكالت و كانون وكلاى دادگسترى باليديم .
قصه پر غصه وكالت ادامه داشت و هر لحظه آموزه اى جديد از استاد عزيز آموختم كه در اين مجال با توجه به تشديد مجدد هجمه ها به نهاد وكالت ياد خاطره اى مربوط به سال ١٣٩٠ افتادم كه پس از آزمون ورودى آن سال اعتراضاتى چيدمان شده عليه نهاد وكالت آغاز شد و حتى حمله هاى فيزيكى به اتحاديه و كانون وكلا هم صورت گرفت !
سال ١٣٩١ شكايات متعدد عليه كانون وكلا و اتحاديه سراسرى كانون هاى وكلا مطرح شد و در ادامه بازپرسى بى درايت مغاير قانون ،دستورات محير العقولى صادر كرد - شنيدم مدتى پيش وكيل هم شدند ...- پلمپ اسكودا همچنين منع برگزارى آزمون سال ٩١ را در تصميم خود آوردند و ابلاغ كردند و دلسوختگانى نيز اين دستور را منتشر كردند ...
اين ماجرا مفصل است و تفصيلش در اين مجال نميگنجد اما در همان ايام ،شكايت هايى عليه رئيس وقت اسكودا ، جناب آقاى دكتر مندنى پور ، و رياست پيشين اسكودا ، جناب استاد كشاورز مطرح شد و احضار ايشان ابلاغ و بازهم توسط برخى منتشر شد ...
آن زمان نمونه يكى از موارد متعدد بود كه صلابت و اقتداراستاد كشاورز همچنين دفاع مستحكم ايشان از نهاد وكالت نمايان شد .
پس از انتشار خبر احضار روساى اسكودا، استاد فقيدمان به فوريت مصاحبه اى داشتند و ضمن طرح ايرادات جدى شكايات مطروحه همچنين اشاره به اقدامات و تصميمات خلاف قانون ، با جسارت تمام اعلام فرمودند : " برابر قانون و به موجب احضاريه در دادسرا حاضر خواهيم شد اما متخلفان به فكر عواقب اين اقدامات هم باشند "
روز موعود فرا رسيد و در معيت برادر و همكار گرانقدر جناب مهرداد قربانى سرابى و دوست و برادر عزيز جناب كريم كشاورز در خدمت استاد به دادسرا مراجعه كرديم و حسب نظر استاد ابتدا به دفتر سرپرست محترم دادسرا رفتيم ، استاد كشاورز همچون هميشه در كمال ادب و احترام دق الباب فرمودند و درب را باز كردند ، جلوى درب ايستادند و پس از سلام فرمودند اجازه مى فرماييد ، مقام ذيربط در حالت نشسته و خسته گفتند بفرماييد ... استاد كلاه از سر برداشتند و با صداى رسا و قامتى با ابهت فرمودند : " پوزش كه مصدع شديم ، ، بهمن كشاورز" ...
سرپرست محترم دادسرا به كسرى از ثانيه از جاى برخواستند ... با روى گشاده استاد و همراهان را دعوت به جلوس كردند و آغاز فرمايشات استاد و اقدامات بعدى پايان وقايع بود ...
در مدت كوتاه ، بازپرس مورد اشاره به دادسراى كاركنان دولت و دادسرا انتظامى دعوت شدند و همان وقت بود كه از آن شعبه خلع شدند و ... در محضر سرور عزيزم جناب قربانى بوكالت از كانون وكلا عليه معترضين خاص هم شكايتى مطرح كرديم و با ارشادات و رهنمودهاى استاد پيش رفتيم و ...نتايج گوياى دفاع مقتدرانه استاد كشاورز از استقلال كانون وكلا و حيثيت نهاد وكالت در فواصل زمانى مختلف است
آرى فقط يك كلام كافى بود : " بهمن كشاورز "...
حال يكسال گذشت ...
يكسال از سوم ارديبهشت ٩٨ - كه چه زيبا گفته بود دوست همكار عزيز امير حسين سهرابى ،" آقاى وكيل " و حال هم نوشت "داغ وكالت "- يكسال از پرواز آقاى وكيل كه داغ وكالت را رقم زد گذشت ...
زبان قاصر است از بيان ...
به اميد :حفظ استقلال كانون وكلا ،
پيروزى مجاهدتهاى مديران متعصب نهاد وكالت
و سلامتى و شادمانى همه وكلاى دادگسترى به ويژه اساتيد و پيشكسوتان اين نهاد ملى
محمد شيوايى
٩٩/٢/٣

@Tannver
Forwarded from اتچ بات
جناب وکیل محمد تقی غفاری فردویی از خاطره ای با جناب استاد بهمن کشاورز می نویسد


بزرگ بود و از اهالى امروز بود

يك سال از پرواز استاد بهمن كشاورز گذشت.
در سالروز وفاتِ ايشان، هر يك از همكاران به ذكر خصائل نيكوى ايشان پرداختند و ياد ايشان را گرامى داشتند.
به خواست يكى از همكاران، خاطره اى از استاد را براى يادآورىِ يكى از بى شمار اوصافِ نيكوىِ اخلاقىِ ايشان نقل مى كنم.
در سال ٩٤، به انتخابات مجلس شوراىِ اسلامى نزديك مى شديم.
با تلاشِ يكى از دوستان، جلسه اى در وزارت كشور ترتيب داده شد و با يكى از مسئولانِ برگزارىِ انتخابات در خصوصِ همكارىِ وكلاىِ كشور با نامزدهاىِ انتخابات، به منظور اجراىِ دقيق قانون و پيشگيرى از تخلفاتِ احتمالى و حضورِ وكلا در امورِ مهمه ى كشورى، تبادل نظر گرديد.
در آن جلسه اين موضوع مطرح شد كه كسى بايد براىِ اين اقدام ورود كند كه امكانِ برقرارى ارتباط و هماهنگى با وكلاى كشور را داشته باشد.
طبيعتاً اولين و تنها شخصى كه اين امكان را دارا بود، رئيس اتحاديه سراسرى كانونهاى وكلاى دادگسترى، جناب استاد كشاورز بودند.
هرچند هميشه و همواره به تواضعِ استاد اعتقاد داشتم، اما اينكه ايشان از جلسه اى كه اساساً در حوزه ى وظايفشان نبود با مسئولى جوان، آن هم خارج از اتحاديه چه ميزان استقبال خواهد كرد، سوالى بود كه فكرم را مشغول كرده بود.
فراموش نمى كنم، پس از طرحِ موضوع، بدون اندك تأملى فرمودند: حتماً برويم.
و در عصرى بارانى در كنارِ بزرگمردى متواضع، مسيرى را طى كردم كه تماماً آموزشِ متانت و فروتنى بود.
روحشان شاد و نامشان جاودان.

@Tannver
دیدار ریس کانون وکلای وکلای دادگستری مرکز و برخی از اعضای هیات مدیره کانون مرکز با رییس جدید دیوان عدالت اداری

در این دیدار پیرامون همکاری فی‌مابین کانون وکلای دادگستری مرکز و دیوان عدالت اداری و چالش‌های پیش رو بحث و تبادل نظر خواهد شد_گزارش روابط عمومی کانون مرکز
تنویر

@tannver
ایجاد نیم میلیون شغل با رفع انحصار از مشاغل حقوقی

عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس با تاکید بر اینکه در صورت رفع انحصار از وکالت، پانصد یا ششصد هزار شغل ایجاد می شود، گفت: اگر این اتفاق محقق شود، هم قیمت وکالت را ارزان کردیم و هم زمینه حل مشکلات حقوقی مردم فراهم می شود-فارس

@Tannver
رییس کانون وکلای دادگستری آذربایجان شرقی در نامه ای به رییس دادگستری آذربایجان شرقی پیشنهاد برگزاری جلسات دادگاه به صورت مجازی را طرح کرد-اینستاگرام رییس کانون وکلای آذربایجان شرقی

@Tannver
دیدار جمعی از وکلای دادگستری به همراه اعضای کمیسیون حمایت کانون وکلای دادگستری مرکز و شورای تشکل هابا دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام

در این دیدار چالش ها و‌مسائل روز نهاد وکالت مطرح شده است.

دبیر مجمع تشخیص نظام نیز بر ضرورت حفظ استقلال کانون وکلا و وکیل به جهت اهمیت حق الناس در اسلام تاکید کردند.

این دیدار از سوی اعضای کمیسیون حمایت کانون وکلای دادگستری مرکز هماهنگ شده بود-تنویر

@Tannver
سفارش خرید ده هزار دوز واکسن کرونا توسط کانون وکلای دادگستری البرز-روابط عمومی کانون وکلای دادگستری البرز
@tannver
http://icbar.ir/News/6279


مشاهده در لینک👆🏼
@Tannver
Forwarded from اتچ بات
فرید نیک پی-وکیل دادگستری

ایرادات اجمالی وارده بر آیین نامه تشکیل اداره نظارت کانون مرکز

۱) این آیین نامه، کلیه وظایف و اختیاراتی که برای دادستان و معاونین او، (تحقیق پیرامون صحت و سقم شکایات وارده علیه وکلا) که در لایحه قانونی استقلال و ایین نامه اجرایی ان ذکر شده را به اداره نظارت محول می کند، در حالیکه دادستان هیچ نقشی در این اداره ندارد، والبته در کانون هم با وجود اداره نظارت، نقشی برای دادستان منبعد قابل تصور نیست!
۲) مطابق ماده ۲۰ آ. ل. ق.ا. اعمال نظارت بر رفتار وکلا و کاراموزان و دادن تذکر به آنان از وظایف خاص ریاست کانون شمرده شده است، که بمنظور حفظ شأن و حرمت وکلا در هیچ جای قوانین و مقررات وکالت، اجازه تفویض اختیار فوق از سوی رئیس به اعضای کانون داده نشده، تنها در مورد بررسی و تحقیق پیرامون سوابق و مدارک متقاضیان پروانه وکالت، اختیار رئیس به سایر وکلا قابل تفویض است.(ماده ۳۴).
۳) بفرض انکه ریاست کانون صلاحیت نظارتی خود را بتواند به شخص یا اشخاصی محول کند، چرا اختیار تعیین انان را راسا ندارد، بلکه هیات مدیره باید آنان انتخاب کنند، به عبارتی علت اینکه ریاست کانون بموجب ایین نامه مذکور، درخصوص انتخاب مستقیم فردی که اختیاراتش را به وی تفویض کند،ازخود سلب صلاحیت می کند و به هیات مدیره محول می کند، مشخص نیست! .(انهم انتخابی بمدت بیش از دوران مدیریت خود)
۴) مطابق ماده ۲۱ لایحه قانونی استقلال و ماده ۶۹ آیین نامه، قانونگذار در خصوص تخلفات هر انکس از وکلا که بنوعی در کانون سمتی دارد، مرجع رسیدگی را خارج از کانون، (دادگاه و دادسرای عالی انتظامی قضات) قرار داده و این بدلیل زدودن هرگونه شائبه احتمالی جانبداری و ارجاع رسیدگی به مرجعی بی طرف بوده است، اما اکنون در مورد اعضا اداره نظارت چنین امتیازی برای شاکی نمیتوان قائل شد. بلکه شکایت از این افراد نهایتا توسط همان مرجعی رسیدگی میشود که خود این افراد بنوعی در آن سمت دارند!
۵) شرایط تصدی در اداره نظارت حتی از هیات مدیره و ریاست کانون سنگین تر است (داشتن سابقه ۱۵ سال وکالت و نداشتن سابقه تخلف درجه ۳) جالب انکه این محکومیت ها در مقررات صنفی وکلا، مادام العمر اعضا کانون را از حقوق صنفی محروم می کنند، در حالیکه شایسته است هم مصوبات قبلی و هم مصوباتی فعلی در خصوص استناد به سوابق محکومیت انتظامی افراد، به گونه ای تدوین شوند که حکم داغ باطله را پیدا نکنند، مثلا گفته شود در دو یا چند سال اخیر مرتکب تخلف نشده باشد...
۶) این ایین نامه ایرادات عدیده دیگری نیز دارد، که مجال تحلیل ماده به ماده آن نیست، اما مهم تر از همه بنظرم این ایراد است که برخلاف اصل محرمانگی مذکور در ایین نامه، طرح موضوع در ارکان مختلف کانون (هیات رئیسه، هیات ممیزی،مراجع انتظامی) موجب می گردد که خصوص تخلف احتمالی وکیل، چندین نفر از همکاران وی شامل: ريیس کانون، ريیس اداره نظارت، معاونین، محقق گزارش دهنده، محقق ثانی، دادستان، دادیار رسیدگی کننده، سه نفر دادرس دادگاه،و... بعلاوه اعضای دفتری آنان، جملگی از موضوع مطلع میشوند!!البته از نظر شما همه این افراد که اختیار تجسس و اطلاع دارند مورد وثوقند و اعتماد بما فضل الله بعضهم علی بعض! ، اما از نظر ما....!.
(فرید نیک پی - ۱۴۰۰/۲/۱۶)
@Tannver
در لینک زیر👇


http://icbar.ir/News/6292

@Tannver