به من گفتن اينو بگم بهتون فقط و هيچ توضيح ديگه اى داده نشده، اما منو ميشناسين، چيزى سوخت و سوز نميشه.
لطفاً خبر اشتباه جايى درج نكنيد و به حاشيه ها دامن نزنين، صبورى كنيد تا از جانب خود ما توضيحات اصلى داده بشه 🤍
مرسى كه عشق ميدين بهمون.
مرسى كه آروميد و به حواشى دامن نميزنيد ما حالمون خوبه. در تلاشيم كه مشكل رو برطرف كنيم و مجدداً بهتر و قوى تر از پيش دوباره برگرديم و اينكار رو انجام بديم. ممنون كه آراميد و با آرامش به كار بزرگى كه داريم با كمك هم انجامش ميديم زمان بيشترى ميديد و متوجه شرايط هستيد. بارها به همه ثابت كرديد چقدر با بقيه فرق داريم🤍
مرسى كه آروميد و به حواشى دامن نميزنيد ما حالمون خوبه. در تلاشيم كه مشكل رو برطرف كنيم و مجدداً بهتر و قوى تر از پيش دوباره برگرديم و اينكار رو انجام بديم. ممنون كه آراميد و با آرامش به كار بزرگى كه داريم با كمك هم انجامش ميديم زمان بيشترى ميديد و متوجه شرايط هستيد. بارها به همه ثابت كرديد چقدر با بقيه فرق داريم🤍
توجه :
مخاطبين محترم به علت وقفه در رخداد اجرای برنامه تئاتر موزيكال و در راستای تکریم و اداى احترامى در شان شما هواداران عزيز صبور و متشخص ما، جهت جبران، در صدد برگزارى برنامه اى جایگزین و بدون حاشيه (دارای مجوز قانونی) جهت آرامش و لذت شما عزیزان هستيم و در تلاشيم تا جزييات آن را طى روزهاى آتى خدمتتان اعلام كنيم.
مخاطبين محترم به علت وقفه در رخداد اجرای برنامه تئاتر موزيكال و در راستای تکریم و اداى احترامى در شان شما هواداران عزيز صبور و متشخص ما، جهت جبران، در صدد برگزارى برنامه اى جایگزین و بدون حاشيه (دارای مجوز قانونی) جهت آرامش و لذت شما عزیزان هستيم و در تلاشيم تا جزييات آن را طى روزهاى آتى خدمتتان اعلام كنيم.
جدا از اين (بحث اجرا و برنامه) هم داريم يكى از باحال ترين كارايى كه فكرمون رسيده رو براتون انجام ميديم كه يكم زمان ميبره ولى اگه بشه برگها بر درختان باقى نمانند 🔥
به زودى همه چيزو توضيح ميدم و همه سوالاتون رو پاسخ ميدم، (به زودى يعنى تا آخر هفته) به اميد خدا
بچه ها سلام
تهم هستم، وقتشه كه بهتون توضيحات لازم رو بدم و در جريان اتفاقات اخير قرارتون بدم. اون شب بعد از مدت ها هماهنگى و تمرين و پيگيرى هاى لازم درست لحظه اى كه مراجعه كننده ها ميخواستن وارد سالن بشن جلوشون گرفته شد و از داخل سالن هم جلوى ما براى ادامه كار گرفته شد. مهران رو جهت توضيحات منتقل كردن و حساب هاش و همه وجه هاى واريزى بلوكه شد.
درب بك استيج روى ما بسته بود و منو تيم ام يجورايى تو بك استيج در حصر بوديم تا يكى از متصديان سالن اومد به ما گفت برنامه كنسله!
اعلام كن و از اينجا برو تا اوضاع بدتر نشده. با اين حال ما تا آخرين لحظه اونجا ايستاديم و من نميخواستم زير بار اين برم كه به شما اعلام كنم برنامه لغو شده چون حالتون رو ميفهميدم و با تمام وجود ميخواستم تا آخرين لحظه برنامه برگزار بشه.
الان خدا رو شكر مهران حالش خوبه ولی محدودیت هایی براش پیش اومده و همچنان در حال مذاكره كردن هست كه حتماً اينكار انجام بشه.
بعد از اون از ما خواسته شد به صورت نمايشى و بدون اجراى كلام، صرفاً روايتى تأتر گونه اجرا كنيم كه من فوراً مخالفت كردم نه به دليل اينكه توانايى انجامش رو نداريم، به اين دليل كه تو اين زمان محدود من هرگز كار بى كيفيت و سرهم بندى شده به شما ارائه نخواهم داد. اجرا بحثش متفاوته و اگر قرار نيست درست انجام بشه من نميخوام برنامه جايگزين بى ربط و سرهم بندى شده بدون تمرين و هماهنگى هاى لازم برگزار كنم! و همين شد كه يه ايده ى بهتر به ذهنم رسيد!
اونايى كه پيگير هستن ميدونن كه من نويد ساخت يك فيلم كوتاه داستانى كه به صورت تقريباً كامل "قبيله دگران" رو براى مخاطبين شرح و اكثر سوالات رو پاسخ ميده رو داده بودم.
گفتم من اين فيلم رو تموم ميكنم و اگر قرار نيست اجرا كنم ميخوام يه كارى كنم كه به همون اندازه هيجان انگيز باشه و همه ى همقبيله هام كه اون شب نتوستن بيان رو بدون هزينه اضافى يا جديدى دعوت كنم به نمايش خصوصى فيلم كوتاه "قبيله دگران" با حضور خودم توى سالن (و در تلاش كه آخر برنامه بجاى موسيقى تيتراژ خودم هم بخونم براتون 🤫) تا اونجا دور هم براى اولين بار اين فيلم رو در كنار هم ببينيم و اون شب رو دور هم بگذرونيم تا روزى كه اجرا اوكى بشه.
من ميدونم هزينه هايى كه كرديد براى خيلياتون سنگين بوده و اين برگشت ندادن تا بحال موجب دغدغه براى بعضى ها شده. فقط ميخوام اينو مطمئن باشيد كه اون وجه توى حساب من نيومده و دست من نيست وگرنه طى ٤٨ ساعت همه اش رو بهتون برميگردوندم. حقيقتاً من اصلاً اينكارو براى پول انجام ندادم(خيلياتون كاملاً در جريانيد) و اون حسابى كه بلوكه شده هم همچنان غير قابل برداشت هستش تا ما تكليف اين داستان رو مشخص كنيم. پس مطمئنِ مطمئن باشيد همه كسايى كه دوست دارن همچنان از پس اين كار بر بيايم وعده يه برنامه درخور رو از من و مهران دارند و ما هرروز در تلاشيم كه زودترين حالت ممكن اين اتفاق رو رقم بزنيم🔥
اگر كسى هم واقعاً از نظر مالى دچار فشار هستش بخاطر هزينه اى كه كرده پيغام بده و من حاضرم از حساب شخصى خودم وجه پرداختى اش رو بهش برگردونم. اگر هم به من طى همه اين سالها اعتماد داريد(كه بارها ثابت كرديد داريد🤍) زمان بدين تا كارى كه بايد رو انجام بدم
تهم هستم، وقتشه كه بهتون توضيحات لازم رو بدم و در جريان اتفاقات اخير قرارتون بدم. اون شب بعد از مدت ها هماهنگى و تمرين و پيگيرى هاى لازم درست لحظه اى كه مراجعه كننده ها ميخواستن وارد سالن بشن جلوشون گرفته شد و از داخل سالن هم جلوى ما براى ادامه كار گرفته شد. مهران رو جهت توضيحات منتقل كردن و حساب هاش و همه وجه هاى واريزى بلوكه شد.
درب بك استيج روى ما بسته بود و منو تيم ام يجورايى تو بك استيج در حصر بوديم تا يكى از متصديان سالن اومد به ما گفت برنامه كنسله!
اعلام كن و از اينجا برو تا اوضاع بدتر نشده. با اين حال ما تا آخرين لحظه اونجا ايستاديم و من نميخواستم زير بار اين برم كه به شما اعلام كنم برنامه لغو شده چون حالتون رو ميفهميدم و با تمام وجود ميخواستم تا آخرين لحظه برنامه برگزار بشه.
الان خدا رو شكر مهران حالش خوبه ولی محدودیت هایی براش پیش اومده و همچنان در حال مذاكره كردن هست كه حتماً اينكار انجام بشه.
بعد از اون از ما خواسته شد به صورت نمايشى و بدون اجراى كلام، صرفاً روايتى تأتر گونه اجرا كنيم كه من فوراً مخالفت كردم نه به دليل اينكه توانايى انجامش رو نداريم، به اين دليل كه تو اين زمان محدود من هرگز كار بى كيفيت و سرهم بندى شده به شما ارائه نخواهم داد. اجرا بحثش متفاوته و اگر قرار نيست درست انجام بشه من نميخوام برنامه جايگزين بى ربط و سرهم بندى شده بدون تمرين و هماهنگى هاى لازم برگزار كنم! و همين شد كه يه ايده ى بهتر به ذهنم رسيد!
اونايى كه پيگير هستن ميدونن كه من نويد ساخت يك فيلم كوتاه داستانى كه به صورت تقريباً كامل "قبيله دگران" رو براى مخاطبين شرح و اكثر سوالات رو پاسخ ميده رو داده بودم.
گفتم من اين فيلم رو تموم ميكنم و اگر قرار نيست اجرا كنم ميخوام يه كارى كنم كه به همون اندازه هيجان انگيز باشه و همه ى همقبيله هام كه اون شب نتوستن بيان رو بدون هزينه اضافى يا جديدى دعوت كنم به نمايش خصوصى فيلم كوتاه "قبيله دگران" با حضور خودم توى سالن (و در تلاش كه آخر برنامه بجاى موسيقى تيتراژ خودم هم بخونم براتون 🤫) تا اونجا دور هم براى اولين بار اين فيلم رو در كنار هم ببينيم و اون شب رو دور هم بگذرونيم تا روزى كه اجرا اوكى بشه.
من ميدونم هزينه هايى كه كرديد براى خيلياتون سنگين بوده و اين برگشت ندادن تا بحال موجب دغدغه براى بعضى ها شده. فقط ميخوام اينو مطمئن باشيد كه اون وجه توى حساب من نيومده و دست من نيست وگرنه طى ٤٨ ساعت همه اش رو بهتون برميگردوندم. حقيقتاً من اصلاً اينكارو براى پول انجام ندادم(خيلياتون كاملاً در جريانيد) و اون حسابى كه بلوكه شده هم همچنان غير قابل برداشت هستش تا ما تكليف اين داستان رو مشخص كنيم. پس مطمئنِ مطمئن باشيد همه كسايى كه دوست دارن همچنان از پس اين كار بر بيايم وعده يه برنامه درخور رو از من و مهران دارند و ما هرروز در تلاشيم كه زودترين حالت ممكن اين اتفاق رو رقم بزنيم🔥
اگر كسى هم واقعاً از نظر مالى دچار فشار هستش بخاطر هزينه اى كه كرده پيغام بده و من حاضرم از حساب شخصى خودم وجه پرداختى اش رو بهش برگردونم. اگر هم به من طى همه اين سالها اعتماد داريد(كه بارها ثابت كرديد داريد🤍) زمان بدين تا كارى كه بايد رو انجام بدم
چندتا نكته تكميلى :
ما همچنان پيگير برگزارى اجرا هم هستيم. تعداد كسانى كه دوباره پيغام فرستادن براى اينكه بتونن بيان چون قبلاً نرسيدن هم زياده.
پس اكران خصوصى الان "فقط" براى كسانى هستش كه بليط تهيه كرده بودن و همچنان ميخوان از نزديك همو ببينيم. براى همين مساله گفتم امتياز به حساب مياد چون فقط شما ميتونيد حضور پيدا كنيد و فيلم تا چند ماه پس از اكران خصوصى پخش عمومى نخواهد شد.
كسانى كه داخل كامنت ها نوشته بودند به هر دليلى نميتونن بيان ولى عجله اى براى دريافت وجه ندارند هم پس از دسترسى مهران به حساب ميتونن وجهشون
رو دريافت كنن
(متاسفانه اون شب كلى هزينه غير قابل برگشت هم براى برگزارى اجرا از طرف خود برنامه گذار شده بود كه همش به ضرر تبديل شد)
در نهايت فداى سر همتون
يه تعدادى هم متاسفانه نشون دادن به وضوح كه جاشون در جمع ما و در حد شما نيست، ممنونم ازتون كه چنين با غيرت باهاشون برخورد ميكنيد(داشتم كامنتها رو ميخوندم)
به اين دسته از دوستان كه با سخن بيربط و داستان سرايى نشون ميدن هيچ دركى از شرايط حاكم ندارند، مانند بقيه عزيزانى كه با احترام بدون شلوغ كارى پيغام ميدند نيز با "احترام" پاسخ داده خواهد شد و وجهشون رو خودم عودت ميدم به شرطى كه با يك خداحافظى مارو خوشحال كنند
🤍
(ما جزو قبيله هايى هستيم كه هميشه كيفيت افراد رو به تعدادشون ترجيح داديم)
در نهايت بچه ها من واقعاً ازم زمان و انرژى و هزينه فرصت گرفته شده طى اين مدت و نميخوام بقيه همقبيله ها رو بيشتر منتظر بذارم تا كاملاً تكليف اين مساله روشن بشه و از همين هفته دوباره شروع ميكنم به توليد
و پخش
دوستون دارم و اميدوارم اين سرزمين مادرى به هممون روزى بدهيش رو جبران كنه
ما همچنان پيگير برگزارى اجرا هم هستيم. تعداد كسانى كه دوباره پيغام فرستادن براى اينكه بتونن بيان چون قبلاً نرسيدن هم زياده.
پس اكران خصوصى الان "فقط" براى كسانى هستش كه بليط تهيه كرده بودن و همچنان ميخوان از نزديك همو ببينيم. براى همين مساله گفتم امتياز به حساب مياد چون فقط شما ميتونيد حضور پيدا كنيد و فيلم تا چند ماه پس از اكران خصوصى پخش عمومى نخواهد شد.
كسانى كه داخل كامنت ها نوشته بودند به هر دليلى نميتونن بيان ولى عجله اى براى دريافت وجه ندارند هم پس از دسترسى مهران به حساب ميتونن وجهشون
رو دريافت كنن
(متاسفانه اون شب كلى هزينه غير قابل برگشت هم براى برگزارى اجرا از طرف خود برنامه گذار شده بود كه همش به ضرر تبديل شد)
در نهايت فداى سر همتون
يه تعدادى هم متاسفانه نشون دادن به وضوح كه جاشون در جمع ما و در حد شما نيست، ممنونم ازتون كه چنين با غيرت باهاشون برخورد ميكنيد(داشتم كامنتها رو ميخوندم)
به اين دسته از دوستان كه با سخن بيربط و داستان سرايى نشون ميدن هيچ دركى از شرايط حاكم ندارند، مانند بقيه عزيزانى كه با احترام بدون شلوغ كارى پيغام ميدند نيز با "احترام" پاسخ داده خواهد شد و وجهشون رو خودم عودت ميدم به شرطى كه با يك خداحافظى مارو خوشحال كنند
🤍
(ما جزو قبيله هايى هستيم كه هميشه كيفيت افراد رو به تعدادشون ترجيح داديم)
در نهايت بچه ها من واقعاً ازم زمان و انرژى و هزينه فرصت گرفته شده طى اين مدت و نميخوام بقيه همقبيله ها رو بيشتر منتظر بذارم تا كاملاً تكليف اين مساله روشن بشه و از همين هفته دوباره شروع ميكنم به توليد
و پخش
دوستون دارم و اميدوارم اين سرزمين مادرى به هممون روزى بدهيش رو جبران كنه
🛸
اول : بالابر
اسانسور در حال حركت است. در پس زمينه ى آن صداى آهنگ تكليف ميايد. چراغ آسانسور قطع و وصل ميشود و هيبت شبين و چز همراه با شخصى ديگر در نور بالابر نمايان ميشود.
شبين : هزار بار گفتم بدون خشونت
چز : هزار بار با زبون خوش گفتم بهش، تقصير خودشه كه اشتهاش بيشتر از حجم دهنش عمل ميكنه
شبين : 🤦🏻♂️ حد اقل تو كله اش نميزدى كه خودش بتونه راه بياد
آسانسور با صداى "دينگ" ميايستد.
هوشان : شما در طبقه "دنج و خلوت" هستيد.
درب آسانسور باز شده، شبين و چز بدن شخصى بيهوش كه به سرش گونى كشيده شده است را كشان كشان با خود به داخل فضاى تاريك كشيده و داخل ميبرند.
🛗
دوم : طبقه"دنج و خلوت"
…
اول : بالابر
اسانسور در حال حركت است. در پس زمينه ى آن صداى آهنگ تكليف ميايد. چراغ آسانسور قطع و وصل ميشود و هيبت شبين و چز همراه با شخصى ديگر در نور بالابر نمايان ميشود.
شبين : هزار بار گفتم بدون خشونت
چز : هزار بار با زبون خوش گفتم بهش، تقصير خودشه كه اشتهاش بيشتر از حجم دهنش عمل ميكنه
شبين : 🤦🏻♂️ حد اقل تو كله اش نميزدى كه خودش بتونه راه بياد
آسانسور با صداى "دينگ" ميايستد.
هوشان : شما در طبقه "دنج و خلوت" هستيد.
درب آسانسور باز شده، شبين و چز بدن شخصى بيهوش كه به سرش گونى كشيده شده است را كشان كشان با خود به داخل فضاى تاريك كشيده و داخل ميبرند.
🛗
دوم : طبقه"دنج و خلوت"
…