#مطالعات_سینمایی
✅اکسپرسيونيسم
عصر طلايي سينماي آلمان، شش هفت سالي، از 1919 تا آخر 1925، ظهور کرد. فيلمسازان «اکسپرسيونيست» آلمان به بيان مضامين، احساسات و روابطي پرداختند که تا آن زمان روي پرده نيامده بود. آلمانيها به اهميت لباس، دکور، نور و تحول نامحسوس بازي جلوي دوربين پي بردند و از همه مهمتر اينکه خود دوربين را چنان به کار بردند که از صورت وسيله ضبط صرف درآمد و وسيلهي خلق هنري شد.
اولين فيلم اين سبک، «دانشجوي پراگي» اثر «اشتلان ريه» است؛ اما نخستين فيلم مشهور اين سبک، «کابينهي دکتر کاليگاري» اثر «رابرت وينه» ميباشد. اين فيلم، فصل جديدي را در ابداعات هنري و تکنيکي هنر فيلم گشود؛ ناگفته نماند که باني اصلي تئاتر اکسپرسيونيسم آلمان، کارگردان مشهور تئاتر آلمان «ماکس راينهارت» بود که اغلب فيلمسازان اين دوران در سينماي آلمان، در کارگاه تئاتر او آموزش ديده بودند.
يکي از طراحان فيلم ادعا ميکرد تصوير فيلم بايد تبديل به هنر گرافيک شود و در واقع فيلم «کابينهي دکتر کاليگاري» مثل يک نقاشي اکسپرسيونيستي است. اکسپرسيونيسم آلمان برخلاف امپرسيونيسم فرانسه که سبک خود را اساساً بر «سينماتوگرافي» (تصوير متحرک) و تدوين استوار ميکرد، به شدت وابسته به «ميزانسن» بود.
سينماي آلمان هم از نظر شکل و هم از نظر محتوا در تضاد با سينماي انقلابي شوروي قرار داشت. فيلمهاي «آيزنشتاين» و «پودوفکين»، پيروزي در جنگ جهاني، جنگ داخلي و انقلاب اکتبر روسيه را نشان ميدادند، اما سينماي آلمان کاملاً متأثر از شکست اين کشور در جنگ اول جهاني و اوضاع بسيار نابسامان و مغشوش سياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي اروپا در اين دوران بود. در زمينهي مونتاژ، سينماي اکسپرسيونيسم بدون شک مخالف تسلط مطلق عامل مونتاژ در فيلم و مدافع نظريهي استقلال نماهاست.
بهطور کلي ميتوان گفت در قياس با سينماي انقلابي روسيه که بر اساس اهميت مونتاژ پايهريزي شده بود، سينماي اکسپرسيونيسم آلمان از طريق استفادهي خلاقانه از ساير عوامل سازندهي ساختمان فيلم نظير نورپردازي، صحنهآرايي، دکور، بازيگري، حرکت دوربين و به طور کلي قابليتهاي دوربين، به پيشرفت فوقالعادهاي دست يافت.
در سينماي اکسپرسيونيسم طراحي صحنه و نورپردازي اهميت زيادي داشت.
مشهورترين فيلمسازان اين سبک «رابرت وينه»، «ويلهلم مورنائو» و «فريتس لانگ» ميباشند.
_____________
|کانال @Abanfilm
#مطالعات_سینمایی
✅اکسپرسيونيسم
عصر طلايي سينماي آلمان، شش هفت سالي، از 1919 تا آخر 1925، ظهور کرد. فيلمسازان «اکسپرسيونيست» آلمان به بيان مضامين، احساسات و روابطي پرداختند که تا آن زمان روي پرده نيامده بود. آلمانيها به اهميت لباس، دکور، نور و تحول نامحسوس بازي جلوي دوربين پي بردند و از همه مهمتر اينکه خود دوربين را چنان به کار بردند که از صورت وسيله ضبط صرف درآمد و وسيلهي خلق هنري شد.
اولين فيلم اين سبک، «دانشجوي پراگي» اثر «اشتلان ريه» است؛ اما نخستين فيلم مشهور اين سبک، «کابينهي دکتر کاليگاري» اثر «رابرت وينه» ميباشد. اين فيلم، فصل جديدي را در ابداعات هنري و تکنيکي هنر فيلم گشود؛ ناگفته نماند که باني اصلي تئاتر اکسپرسيونيسم آلمان، کارگردان مشهور تئاتر آلمان «ماکس راينهارت» بود که اغلب فيلمسازان اين دوران در سينماي آلمان، در کارگاه تئاتر او آموزش ديده بودند.
يکي از طراحان فيلم ادعا ميکرد تصوير فيلم بايد تبديل به هنر گرافيک شود و در واقع فيلم «کابينهي دکتر کاليگاري» مثل يک نقاشي اکسپرسيونيستي است. اکسپرسيونيسم آلمان برخلاف امپرسيونيسم فرانسه که سبک خود را اساساً بر «سينماتوگرافي» (تصوير متحرک) و تدوين استوار ميکرد، به شدت وابسته به «ميزانسن» بود.
سينماي آلمان هم از نظر شکل و هم از نظر محتوا در تضاد با سينماي انقلابي شوروي قرار داشت. فيلمهاي «آيزنشتاين» و «پودوفکين»، پيروزي در جنگ جهاني، جنگ داخلي و انقلاب اکتبر روسيه را نشان ميدادند، اما سينماي آلمان کاملاً متأثر از شکست اين کشور در جنگ اول جهاني و اوضاع بسيار نابسامان و مغشوش سياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي اروپا در اين دوران بود. در زمينهي مونتاژ، سينماي اکسپرسيونيسم بدون شک مخالف تسلط مطلق عامل مونتاژ در فيلم و مدافع نظريهي استقلال نماهاست.
بهطور کلي ميتوان گفت در قياس با سينماي انقلابي روسيه که بر اساس اهميت مونتاژ پايهريزي شده بود، سينماي اکسپرسيونيسم آلمان از طريق استفادهي خلاقانه از ساير عوامل سازندهي ساختمان فيلم نظير نورپردازي، صحنهآرايي، دکور، بازيگري، حرکت دوربين و به طور کلي قابليتهاي دوربين، به پيشرفت فوقالعادهاي دست يافت.
در سينماي اکسپرسيونيسم طراحي صحنه و نورپردازي اهميت زيادي داشت.
مشهورترين فيلمسازان اين سبک «رابرت وينه»، «ويلهلم مورنائو» و «فريتس لانگ» ميباشند.
_____________
|کانال آبان فیلم |
🎬Channel
@Abanfilm
✅اکسپرسيونيسم
عصر طلايي سينماي آلمان، شش هفت سالي، از 1919 تا آخر 1925، ظهور کرد. فيلمسازان «اکسپرسيونيست» آلمان به بيان مضامين، احساسات و روابطي پرداختند که تا آن زمان روي پرده نيامده بود. آلمانيها به اهميت لباس، دکور، نور و تحول نامحسوس بازي جلوي دوربين پي بردند و از همه مهمتر اينکه خود دوربين را چنان به کار بردند که از صورت وسيله ضبط صرف درآمد و وسيلهي خلق هنري شد.
اولين فيلم اين سبک، «دانشجوي پراگي» اثر «اشتلان ريه» است؛ اما نخستين فيلم مشهور اين سبک، «کابينهي دکتر کاليگاري» اثر «رابرت وينه» ميباشد. اين فيلم، فصل جديدي را در ابداعات هنري و تکنيکي هنر فيلم گشود؛ ناگفته نماند که باني اصلي تئاتر اکسپرسيونيسم آلمان، کارگردان مشهور تئاتر آلمان «ماکس راينهارت» بود که اغلب فيلمسازان اين دوران در سينماي آلمان، در کارگاه تئاتر او آموزش ديده بودند.
يکي از طراحان فيلم ادعا ميکرد تصوير فيلم بايد تبديل به هنر گرافيک شود و در واقع فيلم «کابينهي دکتر کاليگاري» مثل يک نقاشي اکسپرسيونيستي است. اکسپرسيونيسم آلمان برخلاف امپرسيونيسم فرانسه که سبک خود را اساساً بر «سينماتوگرافي» (تصوير متحرک) و تدوين استوار ميکرد، به شدت وابسته به «ميزانسن» بود.
سينماي آلمان هم از نظر شکل و هم از نظر محتوا در تضاد با سينماي انقلابي شوروي قرار داشت. فيلمهاي «آيزنشتاين» و «پودوفکين»، پيروزي در جنگ جهاني، جنگ داخلي و انقلاب اکتبر روسيه را نشان ميدادند، اما سينماي آلمان کاملاً متأثر از شکست اين کشور در جنگ اول جهاني و اوضاع بسيار نابسامان و مغشوش سياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي اروپا در اين دوران بود. در زمينهي مونتاژ، سينماي اکسپرسيونيسم بدون شک مخالف تسلط مطلق عامل مونتاژ در فيلم و مدافع نظريهي استقلال نماهاست.
بهطور کلي ميتوان گفت در قياس با سينماي انقلابي روسيه که بر اساس اهميت مونتاژ پايهريزي شده بود، سينماي اکسپرسيونيسم آلمان از طريق استفادهي خلاقانه از ساير عوامل سازندهي ساختمان فيلم نظير نورپردازي، صحنهآرايي، دکور، بازيگري، حرکت دوربين و به طور کلي قابليتهاي دوربين، به پيشرفت فوقالعادهاي دست يافت.
در سينماي اکسپرسيونيسم طراحي صحنه و نورپردازي اهميت زيادي داشت.
مشهورترين فيلمسازان اين سبک «رابرت وينه»، «ويلهلم مورنائو» و «فريتس لانگ» ميباشند.
_____________
|کانال @Abanfilm
#مطالعات_سینمایی
✅اکسپرسيونيسم
عصر طلايي سينماي آلمان، شش هفت سالي، از 1919 تا آخر 1925، ظهور کرد. فيلمسازان «اکسپرسيونيست» آلمان به بيان مضامين، احساسات و روابطي پرداختند که تا آن زمان روي پرده نيامده بود. آلمانيها به اهميت لباس، دکور، نور و تحول نامحسوس بازي جلوي دوربين پي بردند و از همه مهمتر اينکه خود دوربين را چنان به کار بردند که از صورت وسيله ضبط صرف درآمد و وسيلهي خلق هنري شد.
اولين فيلم اين سبک، «دانشجوي پراگي» اثر «اشتلان ريه» است؛ اما نخستين فيلم مشهور اين سبک، «کابينهي دکتر کاليگاري» اثر «رابرت وينه» ميباشد. اين فيلم، فصل جديدي را در ابداعات هنري و تکنيکي هنر فيلم گشود؛ ناگفته نماند که باني اصلي تئاتر اکسپرسيونيسم آلمان، کارگردان مشهور تئاتر آلمان «ماکس راينهارت» بود که اغلب فيلمسازان اين دوران در سينماي آلمان، در کارگاه تئاتر او آموزش ديده بودند.
يکي از طراحان فيلم ادعا ميکرد تصوير فيلم بايد تبديل به هنر گرافيک شود و در واقع فيلم «کابينهي دکتر کاليگاري» مثل يک نقاشي اکسپرسيونيستي است. اکسپرسيونيسم آلمان برخلاف امپرسيونيسم فرانسه که سبک خود را اساساً بر «سينماتوگرافي» (تصوير متحرک) و تدوين استوار ميکرد، به شدت وابسته به «ميزانسن» بود.
سينماي آلمان هم از نظر شکل و هم از نظر محتوا در تضاد با سينماي انقلابي شوروي قرار داشت. فيلمهاي «آيزنشتاين» و «پودوفکين»، پيروزي در جنگ جهاني، جنگ داخلي و انقلاب اکتبر روسيه را نشان ميدادند، اما سينماي آلمان کاملاً متأثر از شکست اين کشور در جنگ اول جهاني و اوضاع بسيار نابسامان و مغشوش سياسي، اجتماعي، اقتصادي و اخلاقي اروپا در اين دوران بود. در زمينهي مونتاژ، سينماي اکسپرسيونيسم بدون شک مخالف تسلط مطلق عامل مونتاژ در فيلم و مدافع نظريهي استقلال نماهاست.
بهطور کلي ميتوان گفت در قياس با سينماي انقلابي روسيه که بر اساس اهميت مونتاژ پايهريزي شده بود، سينماي اکسپرسيونيسم آلمان از طريق استفادهي خلاقانه از ساير عوامل سازندهي ساختمان فيلم نظير نورپردازي، صحنهآرايي، دکور، بازيگري، حرکت دوربين و به طور کلي قابليتهاي دوربين، به پيشرفت فوقالعادهاي دست يافت.
در سينماي اکسپرسيونيسم طراحي صحنه و نورپردازي اهميت زيادي داشت.
مشهورترين فيلمسازان اين سبک «رابرت وينه»، «ويلهلم مورنائو» و «فريتس لانگ» ميباشند.
_____________
|کانال آبان فیلم |
🎬Channel
@Abanfilm