Forwarded from ربات حذف ✂️
فهرست کامل برندگان اسکار 2017؛
«فروشنده» ایرانی با «مهتاب» پرونده اسکار را بست
فهرست برندگان نهایی هشتاد ونهمین دوره جوایز اسکار:
🔹بهترین فیلم بلند: «مهتاب»
🔹بهترین کارگردانی: «دمین شزل» (لالا لند)
🔹بهترین بازیگر نقش اول مرد: «کیسی افلک» (منچستر کنار دریا)
🔹بهترین بازیگر نقش اول زن: «اما استون» (لالا لند)
🔹بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: ماهرشالا علی (مهتاب)
🔹بهترین بازیگر نقش مکمل زن: وایولا دیویس (حصارها)
🔹بهترین فیلم غیر انگلیسی: فروشنده (ایران)
🔹بهترین فیلمنامه اقتباسی: «مهتاب»
🔹بهترین فیلمنامه اصلی: «منچستر کنار دریا»
🔹بهترین مستند بلند: «اُ.جی: ساخت آمریکا»
🔹بهترین انیمیشن بلند: «زوتوپیا»
🔹بهترین تدوین: ستیغ ارهای
🔹بهترین موسیقی متن: لالا لند
🔹بهترین ترانه: لالالند
🔹بهترین فیلمبرداری: لالالند
🔹بهترین طراحی لباس: هیولاهای شگفتانگیز و زیستگاه آنها
🔹بهترین چهرهآرایی: جوخه انتحار
🔹بهترین تدوین صدا: ورود
🔹بهترین میکس صدا: ستیغ ارهای
🔹بهترین جلوههای ویژه بصری: کتاب جنگل
🔹بهترین فیلم کوتاه:آوازخواندن
🔹بهترین فیلم کوتاه انیمیشن: فلوتزن
🔹بهترین مستند کوتاه: کلاهسفیدها
«فروشنده» ایرانی با «مهتاب» پرونده اسکار را بست
فهرست برندگان نهایی هشتاد ونهمین دوره جوایز اسکار:
🔹بهترین فیلم بلند: «مهتاب»
🔹بهترین کارگردانی: «دمین شزل» (لالا لند)
🔹بهترین بازیگر نقش اول مرد: «کیسی افلک» (منچستر کنار دریا)
🔹بهترین بازیگر نقش اول زن: «اما استون» (لالا لند)
🔹بهترین بازیگر نقش مکمل مرد: ماهرشالا علی (مهتاب)
🔹بهترین بازیگر نقش مکمل زن: وایولا دیویس (حصارها)
🔹بهترین فیلم غیر انگلیسی: فروشنده (ایران)
🔹بهترین فیلمنامه اقتباسی: «مهتاب»
🔹بهترین فیلمنامه اصلی: «منچستر کنار دریا»
🔹بهترین مستند بلند: «اُ.جی: ساخت آمریکا»
🔹بهترین انیمیشن بلند: «زوتوپیا»
🔹بهترین تدوین: ستیغ ارهای
🔹بهترین موسیقی متن: لالا لند
🔹بهترین ترانه: لالالند
🔹بهترین فیلمبرداری: لالالند
🔹بهترین طراحی لباس: هیولاهای شگفتانگیز و زیستگاه آنها
🔹بهترین چهرهآرایی: جوخه انتحار
🔹بهترین تدوین صدا: ورود
🔹بهترین میکس صدا: ستیغ ارهای
🔹بهترین جلوههای ویژه بصری: کتاب جنگل
🔹بهترین فیلم کوتاه:آوازخواندن
🔹بهترین فیلم کوتاه انیمیشن: فلوتزن
🔹بهترین مستند کوتاه: کلاهسفیدها
Forwarded from Deleted Account
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
نامه پراحساس مسعود کیمیایی به فرهادی: رویایم تعبیر شد
................................….............
مسعود کیمیایی در متنی به مناسبت موفقیت اصغر فرهادی در کسب جایزه اسکار برای او نوشت.
«ما... عاشقان نوجوان فقيری بوديم که هرآنچه داشتيم رؤيا بود.
پولهای خرد برای ما پول بود.
پولهای فلزی برای سلمانی، حمام. جوراب، لباس که سالانه بود و فقط برای عيد بود و آن دستبرد بیگناه از جيب پدر و آن پولهای خرد که ميان پاشنهکش و ناخنگير ميان دو انگشت بايد ماهرانه و بیصدا گير میکرد که پدر را از خواب بعدازظهر بيدار نکند، پدر سالهای بعد گفت همه را میدانسته حتی برای سينما.
سه تومان کافی بود.
حالا لالهزار، سينما رکس، ماجرای نيمروز، سينما ماياک که سقفش با ديوارهايش چادر بود.
دوازده تا گري کوپر اسکار برده. مینوشتند سکار الف آن کنار دو میشد دوازه سکار. گری کوپر رفت ميان رؤياها
اسپنسر تريسی دو سال پشت هم ٣٨-٣٩ اسکار برد
دوتايیها خيلی کم بودند.
کاترين هپبورن، چرا فردريک مارچ دواسکاری با بوگارت در فيلم «ساعات نااميدی» نقش دوم بازی کرد؟
ارنست بورگناين سياهیلشگر فيلم ورا کروز، يک نقش خوب، ١٩٥٥، مارتی قصاب را بازی کرد اسکار يک گرفت داره میره برای دوميش و حالا خيلیهای ديگر
اما داستان ما ادامه داشت
باز همان لالهزار بود و سينما رکس راهرفتن و راهرفتن و بليت يک تومان و هشت ريال
اسکار و اسکار
ما بزرگتر شديم، من دستياری کردم، به رؤياها میخواستم نزديک شوم، جانکندن بود و همان فقر و رؤيا، دو اسکاریها را چندتايی در مولنروژ ديدم.
گری کوپر، ويليام وايلر، بيلی وايلدر، رؤياهای من به اندازه يک سلام به آنها به اين دنيا میآمد و باز رؤيا میشد.
حالا... اصغر فرهادی دو اسکاره شد
اصغر فرهادی خودمون، خودم، يک دو اسکاری رفيق ما شد.
حالا میفهمم آنهمه رويا و راز در آسمان بیستاره ما، يک جايی، در آستانه پيری من از راز بيرون آمد و شد اصغر فرهادی، من هم همراه دوستانم که ساختيم، جون کنديم تا سهم من شد «گوزنها» و «سرب» و «جرم»... و «قاتل اهلی»
اين راه پر از تيغههای حسادت است، بايد روی آنها راه رفت و لبخند زد، احترام آنهايی که راه گشودند که اصغر فرهادی اين معرفتها و دانستگیها را خوب دارد و کار کرده و کار کرده يک سينماگر بلد و پاکيزه که در هر دستش يک اسکار دارد.
همان اسکار روزگاری که از ذهن ما با تيغ هم تراشيده نشد.
اصغر فرهادی را حسادت نکنيم... عشق کنيم. آزار ندهيم
حتی بازی را از ترامپ بردن خوش است.
اصغر فرهادی جای عزيزی را در آسمان راز و رويای من گرفت و گفت رويا هميشه رويا نمیماند، من هستم.
اسکارت را دادی به کسانی بگيرند که زمين را بسيار کوچک ديدند.
زمين را نقطهای در جهان ديدند که انسان در آن گم بود.
حالا تو با من در لالهزاری... با هم راه رفتهايم... پولهايمان را روی هم شمرديم، من با لهجه تهرانی و تو اصفهانی، چه خوشيم.
هر دو داريم از انگليسی حرفزدن دور میشيم.
میگن خيلی بهدردبخوره.
حالا تو با من در لالهزاری، چرا هنوز هم آن رويا را داريم، من از اسکار میگويم
تو میگويی با من.
اصغر معرفت ميگه يکی از اونايیرو که بردی بده به من.»
@Abanfilm
................................….............
مسعود کیمیایی در متنی به مناسبت موفقیت اصغر فرهادی در کسب جایزه اسکار برای او نوشت.
«ما... عاشقان نوجوان فقيری بوديم که هرآنچه داشتيم رؤيا بود.
پولهای خرد برای ما پول بود.
پولهای فلزی برای سلمانی، حمام. جوراب، لباس که سالانه بود و فقط برای عيد بود و آن دستبرد بیگناه از جيب پدر و آن پولهای خرد که ميان پاشنهکش و ناخنگير ميان دو انگشت بايد ماهرانه و بیصدا گير میکرد که پدر را از خواب بعدازظهر بيدار نکند، پدر سالهای بعد گفت همه را میدانسته حتی برای سينما.
سه تومان کافی بود.
حالا لالهزار، سينما رکس، ماجرای نيمروز، سينما ماياک که سقفش با ديوارهايش چادر بود.
دوازده تا گري کوپر اسکار برده. مینوشتند سکار الف آن کنار دو میشد دوازه سکار. گری کوپر رفت ميان رؤياها
اسپنسر تريسی دو سال پشت هم ٣٨-٣٩ اسکار برد
دوتايیها خيلی کم بودند.
کاترين هپبورن، چرا فردريک مارچ دواسکاری با بوگارت در فيلم «ساعات نااميدی» نقش دوم بازی کرد؟
ارنست بورگناين سياهیلشگر فيلم ورا کروز، يک نقش خوب، ١٩٥٥، مارتی قصاب را بازی کرد اسکار يک گرفت داره میره برای دوميش و حالا خيلیهای ديگر
اما داستان ما ادامه داشت
باز همان لالهزار بود و سينما رکس راهرفتن و راهرفتن و بليت يک تومان و هشت ريال
اسکار و اسکار
ما بزرگتر شديم، من دستياری کردم، به رؤياها میخواستم نزديک شوم، جانکندن بود و همان فقر و رؤيا، دو اسکاریها را چندتايی در مولنروژ ديدم.
گری کوپر، ويليام وايلر، بيلی وايلدر، رؤياهای من به اندازه يک سلام به آنها به اين دنيا میآمد و باز رؤيا میشد.
حالا... اصغر فرهادی دو اسکاره شد
اصغر فرهادی خودمون، خودم، يک دو اسکاری رفيق ما شد.
حالا میفهمم آنهمه رويا و راز در آسمان بیستاره ما، يک جايی، در آستانه پيری من از راز بيرون آمد و شد اصغر فرهادی، من هم همراه دوستانم که ساختيم، جون کنديم تا سهم من شد «گوزنها» و «سرب» و «جرم»... و «قاتل اهلی»
اين راه پر از تيغههای حسادت است، بايد روی آنها راه رفت و لبخند زد، احترام آنهايی که راه گشودند که اصغر فرهادی اين معرفتها و دانستگیها را خوب دارد و کار کرده و کار کرده يک سينماگر بلد و پاکيزه که در هر دستش يک اسکار دارد.
همان اسکار روزگاری که از ذهن ما با تيغ هم تراشيده نشد.
اصغر فرهادی را حسادت نکنيم... عشق کنيم. آزار ندهيم
حتی بازی را از ترامپ بردن خوش است.
اصغر فرهادی جای عزيزی را در آسمان راز و رويای من گرفت و گفت رويا هميشه رويا نمیماند، من هستم.
اسکارت را دادی به کسانی بگيرند که زمين را بسيار کوچک ديدند.
زمين را نقطهای در جهان ديدند که انسان در آن گم بود.
حالا تو با من در لالهزاری... با هم راه رفتهايم... پولهايمان را روی هم شمرديم، من با لهجه تهرانی و تو اصفهانی، چه خوشيم.
هر دو داريم از انگليسی حرفزدن دور میشيم.
میگن خيلی بهدردبخوره.
حالا تو با من در لالهزاری، چرا هنوز هم آن رويا را داريم، من از اسکار میگويم
تو میگويی با من.
اصغر معرفت ميگه يکی از اونايیرو که بردی بده به من.»
@Abanfilm
آزمون فتوشاپ شنبه ۹۵/۱۲/۲۱ ساعت ۵ بعدازظهر آموزشگاه سینمایی آبان
Forwarded from ربات حذف ✂️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥فیلم/ عرق کردن سطح پوست
Forwarded from ربات حذف ✂️
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پیام صوتی بهرام بیضایی در مراسم تقدیر از اصغر فرهادی: برای من فروشنده بخاطر ساخت دقیق وپالایش فرهنگی درونی آن سزاوار ستایش بود حتی اگر جایزه ای نبرده بود/جایزه ها به اثر بزرگ می شوندنه اثر به جایزه ها
Forwarded from ربات حذف ✂️
بهروز افخمی در برنامه هفت با تبریک جایزه اسکار برای فیلم «فروشنده» گفت: این جایزه هم برای سینمای ایران، هم اصغر فرهادی و هم سیاست خارجی ایران موفقیت بزرگی محسوب می شود.
✅
✅
Forwarded from ربات حذف ✂️
اذرنگ در هفت: فراستي كودكي و نوجواني بدي داشته و اطرافيانش او را مورد عنايت قرار نداده اند،حالا عقده گشايي مي كند/ ياد بگيرد بگويد اشتباه كردم/ فراستي مشكلي پيش نمي ايد تبريك بگيم
✅
✅
Forwarded from ربات حذف ✂️
فرهادی: 2 سال پیش میخواستم از ایران بروم
اصغر فرهادی در مراسم تقدیرش گفت:
🔹نوروز دو سال قبل وسایلام را جمع کرده بودم و حتی چمدانام را بسته بودم و میخواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این شهر و کار کردن در من وجود داشت.
🔹خوشحالم که آن نوروز در این جا ماندم و یادم است که در خیابان بودم که به دستیارم در اسپانیا زنگ زدم و گفتم حال من، حالی نیست که به آنجا بیایم.
🔹دعا کنید خدا توانی به من بدهد که با این حاشیهها باز بر گردم و این جا فیلم بسازم، چون فیلم ساختن در این جا برای من فیلم سازی با دلم است اما در آنجا با عقلم.
✅
اصغر فرهادی در مراسم تقدیرش گفت:
🔹نوروز دو سال قبل وسایلام را جمع کرده بودم و حتی چمدانام را بسته بودم و میخواستم بروم اما چون نوروز بود و تهران خلوت، میل ماندن در این شهر و کار کردن در من وجود داشت.
🔹خوشحالم که آن نوروز در این جا ماندم و یادم است که در خیابان بودم که به دستیارم در اسپانیا زنگ زدم و گفتم حال من، حالی نیست که به آنجا بیایم.
🔹دعا کنید خدا توانی به من بدهد که با این حاشیهها باز بر گردم و این جا فیلم بسازم، چون فیلم ساختن در این جا برای من فیلم سازی با دلم است اما در آنجا با عقلم.
✅